ارسال به دیگران پرینت

رضا آستانه پرست

فروش سخت: جنایت و مکافات در یک استارت آپ مواد مخدر

صنعت داروسازی درگیر بحران بسیار سودمندی است. توسعه سریع واکسن‌های ایمن و مؤثر کووید-۱۹ و راه های درمان آن، شرکت‌های داروسازی را به قهرمانان بسیار مسرور و سرزنده تبدیل کرده است. این یک تغییر جهت و چرخش قابل توجه برای صنعتی است که به طور گسترده در معرض بدنامی قرار گرفته است شرکت های داروسازی به دلیل نقش شان در اپیدمی مواد مخدر، مجبور به حضور در برابر هیئت‌ های اعظم منصفه شدند.

فروش سخت: جنایت و مکافات در یک استارت آپ مواد مخدر

فروش سخت: جنایت و مکافات در یک استارت آپ مواد مخدر

معرفی کتاب «فروش سخت» به نویسندگی ایوان هیوز

در کتاب /توسط رضا آستانه پرست

صنعت داروسازی درگیر بحران بسیار سودمندی است. توسعه سریع واکسن‌های ایمن و مؤثر کووید-۱۹ و راه های درمان آن، شرکت‌های داروسازی را به قهرمانان بسیار مسرور و سرزنده تبدیل کرده است. مدیران شادمان و سرخوش به خاطر نجات جان میلیاردها نفر انسان به یکدیگر فخر می فروشند و سهامداران در دریای سود شناورند.

 

این یک تغییر جهت و چرخش قابل توجه برای صنعتی است که به طور گسترده در معرض بدنامی قرار گرفته است. شرکت‌های داروسازی قبل از همه‌گیری به خاطر قیمت ‌های ظالمانۀ داروهایی که با حمایت مالیات دهندگان تولید می‌شدند، مورد سرزنش قرار می‌گرفتند. این شرکت ها به دلیل نقش شان در آنچه که تا زمان شروع کووید-19، وخیم‌ ترین بحران بهداشت عمومی کشور بود، یعنی اپیدمی مواد مخدر، مجبور به حضور در برابر هیئت‌ های اعظم منصفه[2] شدند.

 

“فروش سخت” نوشته روزنامه‌نگار ایوان هیوز، روایتی سریع و دیوانه‌ کننده از شرکت “اینسیس تراپوتیکس”[3] است که به نظر می ‌رسید کل مدل تجارت آن بر مدار نادرستی بنیان گذاشته شده است. (این کتاب تا حدودی بر اساس مقالۀ سال 2018 هیوز در مجله نیویورک تایمز نوشته شده است.) تنها محصول مارک دار این شرکت “سابسیس”[4] بود، مایعی بر پایه فنتانیل که بیماران آن را زیر زبان خود می پاشیدند. مدیران اینسیس تلاش های غیرعادی و گاهی جنایتکارانه به عمل آوردند تا داروی اعتیادآور و خطرناک خود را هر طور شده به مصرف کننده نهایی برسانند.

 

بحران مواد مخدر با وجود این که تحت الشعاع ویروس کرونا قرار گرفته، وضعش بدتر شده است. در آخرین دوره 12 ماهه ای که اطلاعات آن در دسترس است، بیش از 100000 آمریکایی که عدد بی سابقه ای است بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر جان خود را از دست دادند. بسیاری از آن ها توسط مواد مخدر مصنوعی سریع الاثر مانند فنتانیل[5] که در داروهای غیرقانونی خیابانی و مسکّن های تجویزی یافت می شود، کشته شدند.

 

هرکسی که “امپراتوری درد”، روایت نمایشی پاتریک رادن کیف[6] از خانواده ساکلر[7] حامی پردو فارما[8]، را خوانده باشد از دست های آلودۀ فروشندگان مواد مخدر آگاه است. خود من تا زمانی که کتاب “فروش سخت” در مورد رفتار ظالمانه یک شرکت دارویی در سایه را نخوانده بودم، به اهمیت و وسعت واقعی کثافت یا لکه ننگی که بخش مواد مخدر بر دامان کل صنعت دارو گذاشته است پی نبرده بودم بودم.

 

این شرکت در آریزونا توسط جان کاپور[9] یک کلاهبردار هندی الاصل تاسیس شد. او پیمانکار یک شرکت زنجیره‌ ای دارو بود که علی‌رغم برخوردهای مکرر با مسؤولین منصوب از سوی دولت، سرمایه‌ گذاران و شرکای تجاری، توانست بارها و بارها بدون این که به ثروت و شهرتش آسیبی وارده شود خودش را نجات دهد. (یک قاضی متوجه شده بود که یکی از شرکت‌های قدیمی او، همان طور که هیوز می‌گوید، “مملو از کارهای غیر قانونی و رفتار نادرست” بوده و سازمان غذا و دارو با این شرکت به دلیل به خطر انداختن سلامتی بیمار برخورد کرده است. (کاپور از نسلی بود که برای خوانندگان کتاب های “بد بلاد”[10] یا “کالت آو وی”[11] به ترتیب درباره ی خرابکاری های ترانوس[12] و وی ورک[13] آشنا است. او به طور دیوانه واری جاه طلب بود و قطب‌ نمای شکسته اخلاقی اش را در پوشش داستانی دلسوزانه پنهان می کرد. درست مثل الیزابت هولمز[14] که به مردم می گفت شرکت آزمایش خون خود را به دلیل ترس از سوزن راه اندازی کرده است، کاپور هم ادعا می کرد که ایدۀ تولید محصول “سابسیس” پس از تماشای تحمل درد طاقت فرسای همسرش هنگام مرگ بر اثر سرطان سینه به ذهنش خطور کرده است.

هیوز به این داستان ساختگی مشکوک است. به نظر او توضیح باورکردنی تر این است که کاپور فرصت پرمنفعتی برای قبضه کردن بازار پررونق مواد مخدر از طریق یک ماده مخدر جدید و منحصر به فرد به دست آورده است.

 

اختراع سابسیس به خودی خود نه یک دارو، (ماده فعال آن، فنتانیل، از سال 1960 وجود داشت) بلکه یک مکانیسم انتقال و تحویل بود. [در واقع] یک مسابقه تسلیحاتی برای تولید سریع الاثرترین مادۀ مخدر در جریان بود. هیوز می نویسد: اسپری کردن مولکول های فنتانیل در زیر زبان، راهی فوق العاده مؤثر (نزدیک به سرعت داروهای تزریقی داخل ورید[15] که در بیمارستان ها تجویز می شود) برای تسکین درد است.

 

شرکت کاپور مجوز سازمان غذا و داروی امریکا را برای سابسیس جهت درمان بیماران سرطانی دریافت کرد. اما این یک بازار محدود و عملا شلوغ بود. از همان ابتدا، هدف اینسیس این بود که به گروه بسیار بزرگتری از افراد مبتلا به طیف وسیعی از درد دست یابد. برای انجام این کار، کاپور و تیمش در اینسیس تاکتیک ‌هایی را از رقبای خود وام گرفتند و از فوت و فن های صنعت داروسازی بهره‌ برداری کردند.

 

این شرکت مجوز دسترسی به اطلاعات داروخانه‌ها را که نشان می‌داد پزشکان برای بیماران خود مقادیر زیادی مواد مخدر مصنوعی سریع‌الاثر تجویز می‌کنند، خرید. حدود 170 پزشک در سراسر کشور [امریکا] مسؤول تجویز حدود 30 درصد از تمام نسخه های این داروها بودند و اینسیس مأمورین فروش خود را برای متقاعد کردن این گروه کوچک از پزشکان همفکر به شروع تجویز سابسیس، اعزام کرد. (بله، این احمقانه است که شرکت های دارویی اجازه دارند به این نوع اطلاعات که به راحتی قابل سوء استفاده هستند، دسترسی داشته باشند.) سازمان غذا و داروی آمریکا با صدور اجازۀ مراقبت دقیق تر پزشکان مسؤول در داروخانه ها، شرکت های دارویی مانند اینسیس را ملزم می کند تا از نزدیک بر افرادی که داروهای آن ها را تجویز می کنند نظارت کنند. هیوز می‌نویسد: «هدف از جمع‌آوری این داده ‌ها حفاظت از ایمنی بیمار بود، در این میان اما اینسیس خود را با یک معدن طلای بازاریابی مواجه دید. به زودی پزشکانی که سابسیس را تجویز کردند شروع به یافتن فروشندگان اینسیس در مطب خود کردند و آن ها را برای نوشتن نسخه های بیشتر تحت فشار قرار دادند.

 

مسؤولین فروش اینسیس در ابتدا سعی کردند بر اساس شایستگی های سابسیس در مورد آن تصمیم بگیرند، اما مشکلی که وجود داشت این بود که رقبا به این گروه کوچک پزشکان وعده های غذا، هدایا و پول رایگان می دادند و اینسیس هم برای موفقیت باید همین نقش را ایفاء می کرد.

 

از آن جا که رشوه خواری عمل رسوائی است، پزشکان علاوه بر وعده های غذا، مشروبات الکلی و میهمانی که دائما به آن ها پرداخت می شد، برای سخنرانی در مورد سابسیس در جمع های محدود مخاطبین و گاهی اوقات برای کارکنان مطب خود نیز پول می گرفتند. هیوز می نویسد: “ایده این بود که پول نقد را به نحوی به گوینده برسانیم تا او در ازای آن سابسیس را تجویز کند.” اگر او به بخش پایانی قرارداد خود عمل نمی کرد، دیگر برای صحبت کردن هم پولی نمی گرفت. این یک قرارداد مزد در مقابل کار بود.

 

به نظر می رسد کل تجارت مواد مخدر در این تاکتیک های پنهان غرق شده است. همان طور که هیوز اشاره می کند، “هیچ کاری که اینسیس انجام داد واقعا جدید نبود.” در واقع آنچه که شگفت‌ انگیزترین و قدرتمندترین بخش ” فروش سخت” به شمار می رود، تبهکاری یک شرکت نیست، ما با شرکت‌ های تبهکار بزرگ شده ایم، این شیوه ها به همین اندازه در صنعت داروسازی مدرن نهادینه شده‌اند.

ای سابسیس و مدیران ارشد آن، این کار بسیار سودآور بود. قیمت برخی از نسخه های سابسیس به ده ها هزار دلار رسید. (هنگامی که شرکت ‌های بیمه شروع به مخالفت با پرداخت این هزینه‌ها کردند، اینسیس یک دفتر مرکزی برای تشکیل پرونده و پردازش مخفیانه اسناد از طرف پزشکان راه‌اندازی کرد.) اینسیس در سال 2013 سهام خود را به عموم عرضه کرد و با بیش از چهار برابر شدن ارزش عرضۀ سهام اولیۀ[16] خود بهترین عملکرد سال را به نام خود ثبت کرد.

 

تا آن زمان، حتی زمانی که وال استریت و رسانه های تجاری [موفقیت] اینسیس را جشن می گرفتند، چرخ ها از قبل شروع به جداشدن کرده بودند.

 

خودی های دقیق و وقت شناس در مورد شیوه های متقلبانه و سوء استفاده آمیز شرکت، به دولت هشدار دادند. به زودی بازرسان فدرال به شرکت نزدیک شدند. کاپور و حلقه درونی او جزو مدیرانی بودند که به ندرت با پیگرد کیفری روبرو می شدند. هیوز [جریان] تعقیب و گریز و محاکمه را به شکلی دراماتیک بازگو می کند.

 

یکی از شکایت‌ های بزرگ من در مورد “فروش سخت” این است که مشخص نیست سابسیس در زمینۀ اپیدمی گسترده‌ تر مواد مخدر چقدر خسارت وارد کرده است. داستان های هیوز شامل مصرف بیش از حد مواد توسط افراد و معتاد شدن، زندگی ها و خانواده های متلاشی شده نیز هست اما من بالاخره نفهمیدم که آیا داروهای تجویزی مانند سابسیس، عامل اصلی بحران فنتانیل بودند، یا صرفا یک عامل دخیل یا یک جرقۀ بی اهمیت به شمار می آمدند.

 

گاهی فکر می‌کردم ممکن است پاسخ دومی باشد و هیوز زیرکانه از یک واقعیت ناخوشایند طفره می‌رود تا داستان قانع‌کننده اش بی اهمیت جلوه نکند. اگر چنین است، او نباید نگران باشد. حتی اگر معلوم شود که اینسیس در اپیدمی مواد مخدر نقش یک مرجع را ایفا می کرده است، [باز هم] ارزش دارد که بخش نفرت انگیز یک صنعت قدرتمند که بیش از بقیه بخش ها مورد حمله و انتقاد است در معرض دید جهانیان قرار گیرد، به ویژه صنعتی که به طور ناگهانی تا این اندازه به سوژۀ قدردانی عمومی تبدیل شده است.

 

 

منبع : روند اقتصادی
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه