ارسال به دیگران پرینت

جنگ می‌شود یا نه؟

امریکا می‌داند که دفاع ملت ایران جدی خواهد بود. باید به‌هوش بود و در راستای «مقاوم‌سازی ملی» با اصلاح سیاست‌های داخلی برای افزایش ضریب «وحدت ملی» و نیز سعی در «توسعه اقتصادی» با ازبین‌بردن موانع ماندگار در برابر پیشرفت کشور و همچنین ایجاد «فضای کسب‌وکار» مناسب گام برداشت تا آمریکا به اهداف خود نرسد.

جنگ می‌شود یا نه؟

۵۵آنلاین :

اظهارات اخیر محمد سرافراز رئیس سابق رسانه ملی درباره "احتمال جنگ بین ایران و آمریکا بعد از ماه مبارک رمضان" جنجال‌های زیادی را به راه انداخته است. کلید واژه‌های "جنگ ایران و آمریکا" و "سرافراز_جنگ_ بعد از ماه رمضان" چند روزی است که در بالای فهرست جستجوی کاربران در فضای مجازی و سایت‌های خبری است.

ماجرا از این قرار بود که محمد سرافراز در «اتاق شیشه‌ای» طراحی شده‌ از سوی «بهاری‌ها» روبروی عبدالرضا داوری، مشاور رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد نشست و به سوالات او پاسخ داد.

گر چه انتظار می‌رود این گفت‌وگو با حواشی مربوط به صدا و سیما یا فیلم‌هایی که اخیرا از او پخش شده آغاز شود اما داوری در نخستین سوال تحلیل سرافراز را از «وضعیت کشور در بعد ملی و فراملی» جویا شد. سرافراز هم پاسخ داد که برداشت عمومی‌اش «وجود نارضایتی از مدیریت کشور و تصور فساد همه‌گیر» است. بعد از آن اما مستقیم به سراغ «جنگ» رفت و گفت امریکایی‌ها که قصد حمله به ایران را دارند برای بعد از ماه رمضان آماده می‌شوند تا بهانه‌ای پیدا و به ایران حمله کنند. بنابراین سرافراز جنگ را محتمل ارزیابی کرده و در پی این است که این را القا کند که «جنگ» نزدیک است.

در واکنش به "اظهارات سرافراز درباره جنگ" روز گذشته خبرگزاری تسنیم در گفتگو با سعدالله زارعی کارشناس مسائل بین‌المللی از پیام رسمی مقامات آمریکا به ایران گفت. زارعی گفت: " اخیراً مقامات عالی دولت آمریکا طی یک پیام رسمی به مقامات عالی ایران، تأکید و تصریح کرده‌اند که تحت هیچ شرایطی برنامه‌ای برای درگیری نظامی با ایران ندارند."

جنگ می‌شود یا نه؟

در همین حال حسین علایی . تحلیلگر مسائل استراتژیک در روزنامه شرق نوشت: از زمان روی‌کار‌آمدن ترامپ، هر روز بر میزان تضادها و تنش‌های میان آمریکا و ایران افزوده شده است. خروج از برجام، بررسی مجموعه اقداماتی که ترامپ علیه ایران انجام داده و تلاش برای به‌صفر‌رساندن صادرات نفتی ایران، همه بیانگر آن است که آمریکا قصد دارد با فروپاشی اقتصاد ایران، فشار عظیمی را بر عموم مردم وارد کند تا آنها تنها راه چاره را «تسلیم»شدن در برابر خواسته‌های آمریکا بدانند.

با‌این‌حال، این مطرح می‌شود که آیا آمریکا فقط به تنگ‌تر‌کردن «محاصره اقتصادی و سیاسی» ایران اکتفا خواهد کرد یا اینکه ترامپ قصد دارد به‌تدریج و با بهره‌گیری از «راهبرد نمد‌مالی»، زمینه‌ها و بسترهای لازم را برای جنگ محدود و ضربتی آمریکا با ایران فراهم کند؟

تجربه تاریخی نشان داده آمریکا همیشه از ظرفیت نیروهای مسلح خود برای نیل به اهداف سیاست خارجی استفاده کرده است و در صورتی که احساس کند با به‌کارگیری قوای نظامی خود به مقصود مطلوب می‌رسد، تردیدی در برپایی جنگ و به‌کارگیری ارتش نخواهد کرد؛ اما آیا آرزوی آمریکا در «براندازی» جمهوری اسلامی و روی‌کار‌آوردن حکومت و دولتی همسو با منافع ایالات متحده با کمک اسرائیل، سلطنت‌طلب‌ها و منافقین در ایران، تحقق خواهد یافت؟

از دیدگاه نظری (تئوریک)، در چهار حالت امکان وقوع «جنگ محدود» آمریکا با ایران بسیار جدی می‌شود: 1- تضعیف «قدرت دفاعی» و کاهش ظرفیت «پاسخ‌گویی مؤثر» جمهوری اسلامی؛ به‌گونه‌ای که امکان «پیروزی سریع» را برای ارتش آمریکا فراهم کند. 2- قدرت‌گرفتن بیش از حد ایران؛ به‌گونه‌ای که توانمندی‌های جمهوری اسلامی برای آمریکا و اسرائیل به صورت «تهدیدی بالفعل»، جدی تلقی شده و با جنگیدن با ایران، این نگرانی برای همیشه برطرف شود. 3- اراده جدی ترامپ برای نشان‌دادن‌ ابراز قدرت و به‌دست‌گیری رهبری و مدیریت منطقه خاورمیانه و بهره‌گیری از جنگ برای پیروزی در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری. 4- ترکیبی از عواملی که در بالا یاد شد.

اگر نگاهی به روحیه ترامپ بیندازیم، او بسیار علاقه‌مند است تا چند مسئله مهم جهانی ازجمله «مسئله ایران» را در دوران ریاست‌جمهوری خود حل کند. او معتقد است ایران با افزایش توانمندی‌های موشکی بومی خود، به «قدرت بازدارندگی» مؤثر رسیده است. با همین نگاه است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را که ستون‌فقرات قدرت دفاعی ایران است، در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار می‌دهد تا ایران را تضعیف کند. آمریکا بر این باور است که سیاست‌های جمهوری اسلامی امنیت، بقا و موجودیت اسرائیل را تهدید می‌کند و امکان اجرائی‌شدن «معامله قرن» را برای مسلط‌کردن اسرائیل بر فلسطینیان و کشورهای منطقه به محاق می‌برد؛ در‌حالی‌که سیاست ترامپ، توسعه سرزمینی اسرائیل با اعلام الحاق جولان سوریه به اسرائیل و تضمین بقای رژيم اسرائیل با انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس است.

از طرفی، ایران با «نفوذ منطقه‌ای» خود توانسته است نه‌تنها تهدیدات نظامی را از مرزهای خود دور کند، بلکه حالا نیروهای وفادار و علاقه‌مند به انقلاب اسلامی، آرام‌آرام به مرزهای اسرائیل نزدیک می‌شوند تا مراقب تهدیدات صهیونیست‌ها باشند. از دید همراهان ضدایرانی ترامپ، علت اصلی ظهور چنین وضعیتی، درآمدهای نفتی و توانمندی‌های مالی ایران است که می‌تواند برنامه توسعه «توان موشکی» و «نفوذ منطقه‌ای» جمهوری اسلامی را تغذیه کند؛ بنابراین باید ظرفیت، قدرت اقتصادی و نیز مراودات و تعاملات بین‌المللی ایران به‌طور مرتب تضعیف شود تا نه‌تنها این کشور رفتار و سیاست‌های خود را تغییر دهد، بلکه این «ضعف اقتصادی» موجب ناپایداری جمهوری اسلامی شود. پس می‌توان گفت همه اقدامات دولت آمریکا بر مبنای تضعیف ظرفیت و توان اقتصادی و نیز کاهش روابط بین‌المللی ایران تمرکز یافته است تا با سرریزشدن صبر مردم و افزایش تنگناهای معیشتی، امکان حرکت سریع اعتراضی از درون کشور فراهم شده و آنگاه با فشار بیرونی، نظم سیاسی در ایران بر هم بریزد.

البته آمریکا دنبال «پیروزی بدون جنگ» است و می‌داند که شروع هر جنگی با ایران، به‌سادگی و راحتی به پیروزی یک‌طرفه منجر نخواهد شد، بلکه وضعیت «بازنده- بازنده» را برای طرفین درگیر و کشورهای منطقه به ارمغان خواهد آورد. بر همین اساس است که ایران استراتژی «اجتناب از جنگ» را در برابر استراتژی «قورباغه‌پز» آمریکا اتخاذ کرده است و تمایلی به درگیرشدن با آمریکا ندارد و برای جلوگیری از وقوع منازعه و جنگ تلاش می‌کند.

در این میان، آمریکا می‌داند که دفاع ملت ایران جدی خواهد بود. باید به‌هوش بود و در راستای «مقاوم‌سازی ملی» با اصلاح سیاست‌های داخلی برای افزایش ضریب «وحدت ملی» و نیز سعی در «توسعه اقتصادی» با ازبین‌بردن موانع ماندگار در برابر پیشرفت کشور و همچنین ایجاد «فضای کسب‌وکار» مناسب گام برداشت تا آمریکا به اهداف خود نرسد.

منبع : فرارو
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه