نوید دری فرزند سید ضیاالدین دری کارگردان فقید سریال «کلاه پهلوی» پیرامون دستمزد به تعویق افتاده پدرش از سریال کلاه پهلوی گلایه هایی را مطرح کرد.
به گفته وی، دستمزد ضیا الدین دری در زمان مهندس ضرغامی طبق مفاد معین شده پرداخت میشد، اما بعد از دوران مدیریت ایشان پرداختیها به مشکل خورد و پس ازهشت سال و سالها پیگیری ضیاالدین دری در زمان حیات، اکنون ۱۰%ازمبلغ کل دستمزد ایشان باقی مانده است و تکلیف آن مشخص نیست؛ مهندس ضرغامی در زمان مدیریت شان و دکتر دارابی جویای حال پدر بودند؛ اما مدیران پس از ایشان سراغی از ضیا الدین دری نگرفتند و درب معاونت سازمان به روی ایشان بسته شد.
دری تصریح کرد: سیدضیالدین دری برای ساخت «کلاه پهلوی» سختیهای بیشماری را متحمل شد؛ بر سر آن سریال بیماری ضعف ایمنی گرفت که ناشی از فشارها و اضطرابهای پیرامون آن پروژه بود؛ ضیاالدین دری برای این که سریال به پخش برسد و زحمات صدها جوان خوش ذوق نادیده گرفته نشود؛ ۴۰۰ دقیقه از سریال را درآورد، اتفاقی که اگر نمیافتاد سرنوشت «کلاه پهلوی» امروز چیزی شبیه برخی فیلمها و سریالهای تاریخی بود و به محاق توقیف میرفت؛ تمام افرادی که در «کلاه پهلوی» بودند اکنون در سینما جایگاهی دارند از جوانان آن سریال همچون امیرعلی دانایی، بهاره کیان افشار، امیرحسین آرمان تا طراحان صحنه و لباس، تدوین و... ضیا الدین دری در مواردی برای آنها کوتاه آمد؛ فرزندان ایشان هم به دلیل این که نام دری پشت اسم آنها بود نتوانستند در این سینما فعالیت کند؛ من ۱۵ سال قبل دوره حرفهای دیدم و سالها تجربه حرفهای دارم، اما نمیتوانم در این حوزه فعالیت کنم؛ خدا رو شکر که این توانایی را دارم که از راههای دیگری ارتزاق کنم.
سرپرست گروه کارگردانی «کلاه پهلوی» بیان داشت: ضیاالدین دری برای این اثر با تهمتها و افتراهای فراوانی مواجه شد؛ به او انگ سفارشی بودن زدند و گفتند تبلیغ حجاب اجباری میکند؛ «کلاه پهلوی» و همه فیلمنامههای مکتوب پدر، ارزش تاریخی دارند؛ عدهای آشکارا میگفتند اجازه نمیدهیم «کلاه پهلوی»، «کیف انگلیسی» دیگری شود (سریالی که هر سال از تلویزیون پخش میشود)، اما پدر در نهایت دیدگاه خود را حفظ کرد. سکانسهایی از شخصیت میرزا رضا حذف شد که به درستی منش مردان ایرانی را در آن زمان به تصویر میکشید؛ مشخصا سکانس درخشانی از این سریال حذف شد که میرزا رضا پوششی شبیه به مانتو برای دخترش طراحی میکند (که چادر نبود) تا دخترش به راحتی به مدرسه برود؛ در واقع به نوعی به حکومت رکب میزند؛ شخصیتهای مثبت بسیار روشن فکر و پیشگام به تصویر کشیده شده بودند که با ممیزی مواجه شد.
وی ادامه داد: حتی پس از اتمام پخش «کلاه پهلوی» از این پروژه تقدیر نشد با این که در آن سالها از تمام سریالهای الف ویژه، چون «مختارنامه»، «در چشم باد» و امثال هم تقدیر شد؛ در ده سال اخیر نیز از هر سریال ضعیف و کم مخاطبی درسازمان تقدیر میشود، اما هرگز این اتفاق برای «کلاه پهلوی» نیفتاد؛ روزی مرحوم ماه چهری خلیلی به من از انگلیس تلفن زد که برای تقدیر به ایران بیایم یا نه، چون برای «در چشم باد» و «مختارنامه» آمدیم؛ من هم گفتم گفتند برگزار میشود، اما نهایتا خبری نشد؛ چندین مرحله دیگری نیز صحبتهایی شد، اما نهایا این اتفاق نیفتاد. اساسا پیشنهاد تقدیرازسریالها از پدر من بود و با «کیف انگلیسی» و «ولایت عشق» شروع شد.
دری در پایان درباره سرنوشت سریال «سنجرخان» عنوان کرد:ضیاالدین دری تا آخرین روزهای حیاتش مشغول نگارش این فیلمنامه روی تخت بیمارستان بود و آن را، چون دینی بر گردنش میدید؛ دکتر دارابی در مراسم ختم به ما گفتند چه کاری میتوانیم انجام بدیم تا خانواده به آرامش بهتری در فراق آقای دری برسند؛ ما گفتیم، چون ما سالها برای شکل گیری این پروژه در کنار ضیا الدین دری بودیم طبق خواسته ایشان من و خواهرم در همان سمتهایی که او برایمان در این پروژه در نظر گرفته بود حضور پیدا کنیم؛ من در سمت سرپرست کارگردانی و خواهرم در گروه بازیگران؛ دکتر دارابی نیز قول دادند که هر کارگردانی که در این پروژه حضور پیداکند این درخواست ضیا الدین دری انجام خواهد شد
در واقع بنا بود «سنجرخان» جبران مافاتی بر اتفاقات «کلاه پهلوی» باشد. من هم در زمینه نگارش و هم در زمینه تحقیقات این اثر کنار پدر بودم، اما اکنون سریال در حال پیش تولید است و آقای لطیفی قرار است فیلمنامه پدر را کار کنند و تنها در جلسهای از ما به عنوان گروه نویسنده تقدیر شد و گفتند برویم خانه هایمان؛ در واقع ما توسط تیم سازنده از پروژه کنار گذاشته شدیم؛ مطمئنا دکتر دارابی از این ماجرا بی اطلاع هستند و این تصمیمات توسط گروه سازنده گرفته شده است. من گلایهای ندارم امیدوارم فیلمنامه پدر به درستی اجرا شود، اما جلوی پنجاه نفر قول دیگری داده بودند. امیدوارم امضای مولف در اثر باقی بماند، چون «سنجرخان» یادگارپدر است برای ما.
دیدگاه تان را بنویسید