سیاستمداران | صهیونیستها
سلیمینمین: حضور آقای صدیقی، یعنی تأکید بر افتراقات
دشمنان ایران بعد از توقف جنگ نیز ایجاد شکاف میان دولت - ملت را همچنان بهعنوان کارویژه مهم پیش میبرند، در این میان کوچکترین رفتار یا اقدام نسنجیده میتواند مثل سم مهلکی برای نابودی این انسجام اجتماعی عمل کند و بهانه به دست دشمن دهد. عباس سلیمینمین، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگویی که با ما داشته به الزامات صیانت از این انسجام اجتماعی اشاره کرده که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید.

دشمنان ایران بعد از توقف جنگ نیز ایجاد شکاف میان دولت - ملت را همچنان بهعنوان کارویژه مهم پیش میبرند، در این میان کوچکترین رفتار یا اقدام نسنجیده میتواند مثل سم مهلکی برای نابودی این انسجام اجتماعی عمل کند و بهانه به دست دشمن دهد. عباس سلیمینمین، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگویی که با ما داشته به الزامات صیانت از این انسجام اجتماعی اشاره کرده که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید.
انسجام اجتماعی دشمن را در سیاستهایش وادار به تجدیدنظر میکند
عباس سلیمینمین در مورد ضرورتهای صیانت از امر ملی گفت: «برای حفظ انسجام جمعی و اجتماعی کارهای متعدد اثباتی و سلبی باید صورت بگیرد. باید از هر اظهاری که موجب بروز اختلاف بیشتر در جامعه میشود جلوگیری کنیم. باید از پرداختن به افتراقات پرهیز شود. طبیعی است که در هر جامعهای اختلافاتی وجود دارد. درون هر جامعه زندهای اختلافاتی هست اما در جامعهای که عقلانیت بر آن حاکم باشد، بهخصوص در شرایط ویژه اختلافاتش را تابلو قرار نمیدهد، بلکه بر اشتراکات تأکید میکند. ما در جامعه مسائلی داریم که ما را به هم پیوند میزند؛ اعتقاداتمان، پایبندیمان به منافع ملی، دفاع از شأن و شئوناتمان.
مسائلی هستند که میتوانند اشتراکات را تقویت کنند؛ بنابراین عقل حکم میکند در شرایطی که دشمن میخواهد ما را تحتفشار قرار دهد و شمشیر جنگ را بالای سر ما بگیرد – حتی در مذاکرات – آنچه میتواند دشمن را به اندیشه وادارد و او را در سیاستهای غیرانسانیاش به تجدیدنظر برساند، وحدت ماست، نپرداختن ما به اختلافات است.»
مردم بهتر از برخی سیاستمداران انسجام اجتماعی را حفظ کردند
سلیمینمین مقایسهای از رفتارهای برخی سیاستمداران و مردم عادی در فهم انسجام اجتماعی ارائه کرد و گفت: «در این زمینه نیروهای عامه مردم، فهم بالاتری از نیروهای حزبی و گروهی دارند. درحالیکه تودههای مردم منافع ملی را خوب میفهمند. آنجا که لازم باشد شعار وحدت میدهند و کاری که این شعائر وحدت را مخدوش کند بههیچوجه نمیگویند. علیرغم اینکه مشکلات زیادی را تحمل میکنند ولی حاضرند برای نیل به هدف و برای تقویت اشتراکات از این مسائل عبور کنند، اما متأسفانه برخی نخبگان ما و سیاسیون و افراد حزبی ما اینگونه نیستند. گاهی مواقع فکر میکنند که برای تقویت جایگاه حزبیشان مناسب است که از شرایط ویژه استفاده کنند و این بههیچوجه شایسته نیست. شما نگاه میکنید و میبینید که بعد از هجمه صهیونیستها به ایران و شکستشان و اینکه نغمههایی را سازمان میدهند که «ما مجدداً مثلاً فلان کار را خواهیم کرد»، برخی نیروهای سیاسی بهجای پرداختن به اشتراکات – تا دشمن تصور نکند که میتواند از اختلافات طبیعی جامعه ما بهره ببرد – بحثهایی را مطرح میکنند که بههیچوجه شایسته نیست.
بحثهایی که عمدتاً نوعی فرصتطلبی در آنها وجود دارد یا به تعبیر دیگر نوعی عدم درک شرایط در آنها دیده میشود. درحالیکه انتظار از آنها بیشتر است؛ انتظار فهم بالاتر فرهنگی از آنها میرود. اما گویی فهم آنها از متوسط جامعه پایینتر است. در این چندروزه دیدید که نخبگان سیاسی در این وادی پلهای زیادی را پشت سر گذاشتند، درحالیکه مردم – عرض کردم – هرگز این کار را نکردند. مثلاً فرض کنید اعتراضی از جانب مردم در ارتباط با مشکلات روزمره شاهد نیستیم، یا در فضای جامعه کمتر این بحثها را مطرح میکنند. نه اینکه مطرح نمیشود، ولی بهگونهای نیست که دشمن را خوشحال کند. اما متأسفانه ما از جانب برخی نیروهای سیاسی حرفهایی را شاهد بودیم که انتظارش را از دشمن داشتیم. شایسته نیست. قطعاً در تاریخ، اینگونه سخنگفتن شایسته ما نخواهد بود که اینقدر فهم سیاسی یک فعال حزبی و گروهی نازل باشد.
در بین احزاب و گروههایمان متأسفانه این مطلب پررنگ است که منافع ملی را در بیشتر مواقع، در برابر منافع حزبی، کمرنگ میبینند. خیلی افق دور را نمیبینند. اگر افق دور را ببینند، قطعاً منافع جمعی را بر منافع محدود گروهی خود ترجیح میدهند. ولی خب، این نگاه نازل متأسفانه وجود دارد.»
جریانات سیاسی نیروهایشان را مهار کنند
سلیمینمین در مورد اینکه چه اقداماتی میتواند مثل سم مهلک برای انسجام اجتماعی عمل کند هم توضیح داد: «یک شبکه بسیار قوی و باسابقهای در ایران امروز دارد روی افتراقات کار میکند. اگر این را بفهمیم، اگر این را درک کنیم، طبیعتاً از آقای صدیقی دعوت نمیکنیم. اگر این را بفهمیم، چرا باید بر افتراقات تأکید کنیم؟ حضور آقای صدیقی، یعنی تأکید بر افتراقات. خب ما امامجمعههایی داریم که میتوانند اشتراکات را تقویت کنند، چرا روی آنها تأکید نداشته باشیم؟ چرا باید بحثهایی را علیه دولت به نام تقویت مثلاً مباحث دیپلماتیک، مطرح کنیم و حرفهایی بزنیم که موجب افتراق شود؟ یا کسانی که علیه دولت و علیه آقای پزشکیان سخن میگویند و موضعگیری میکنند، ندانسته یا دانسته، چیزی را تولید میکنند که دشمن میخواهد. میخواهم این نتیجه را بگیرم که بعضاً بیدقتی و کمی فهم سیاسی مشکل ماست. ما الان بعضیها را در جامعه داریم که جایگاه بالای سیاسی دارند، اما به لحاظ فهم سیاسی بسیار نازل هستند. خب، لازم است جریانات سیاسی نیروهای خودشان را بیشتر مهار کنند.یعنی تلاش کنند که اینها تابلوی گروه سیاسیشان نباشند.
ما در درون جریانات سیاسی خود افراد بسیار فرهیختهای داریم. رسانهها هم باید بروند سراغ همینها در شرایط ویژه و هم احزاب و گروهها باید بیشتر نیروهای فرهیخته خودشان را میداندار بسازند. این دو کار، یک انتظار طبیعی است. البته بعضی نیروهای رسانهای تلاش میکنند که خودشان را از طریق حرفهای شاذ مطرح کنند. دیگر الان باید از این کارها یک مقداری دست بردارند، دنبال جنجال نباشند. غالباً این بحثها در شرایط عادی از طریق رسانههای جنجالساز داخلی دنبال میشود. در شرایط ویژه آنها هم باید یک مقداری از جنجالسازی فاصله بگیرند. حالا لازم نیست برای اینکه دیده شوند دعوا راه بیندازند تا دیده شوند، با خبرهای نزاعگونه خودشان را مطرح کنند. باید هرکس از اینها در شرایط ویژه کمی تحمل بیشتری راجعبه رفتار سیاسی خودش داشته باشد که متأسفانه امروز نمیبینیم. باید ما پایبندیمان را به مصالح ملی، بهمراتب بیشتر از این نشان بدهیم. الان من باید روی هر کلمهام هم دقت کنم که مبادا حرفی بزنم که خودش منشأ اختلاف باشد. اما متأسفم از اینکه تعدادی – حالا خیلی اندک – بهجای اینکه جامعه را به ایستادگی تشویق کنند، جامعه را در مسیر اختلاف قرار میدهند. این شایسته نیست.
فهمش هم خیلی سخت نیست که کدام مسیر بر اساس مصالح جامعه است. دعوت و حضور یک شخصیت ممکن است خیلی ایرادی به آن وارد نباشد، ولی وقتی میبینیم که منشأ اختلاف میشود، خب قطعاً نباید این کار را بکنیم. انتظار این میزان عقل از جاهای تصمیمساز که دیگر خیلی زیادهخواهی نخواهد بود.»
دیدگاه تان را بنویسید