ارسال به دیگران پرینت

رفاه

رفاه در دنیای جدید چگونه به دست می‌آید؟ | بازگشت به خانه

به نظر می‌رسد جدیدترین دوران جهانی شدن به پایان رسیده است. نسبت صادرات جهانی کالا و خدمات به تولید ناخالص داخلی جهان در سال ۲۰۰۸ به اوج خود رسید و از آن زمان تاکنون روند نزولی داشته است.

رفاه در دنیای جدید چگونه به دست می‌آید؟ | بازگشت به خانه

به نظر می‌رسد جدیدترین دوران جهانی شدن به پایان رسیده است. نسبت صادرات جهانی کالا و خدمات به تولید ناخالص داخلی جهان در سال ۲۰۰۸ به اوج خود رسید و از آن زمان تاکنون روند نزولی داشته است. 

به نظر می‌رسد جدیدترین دوران جهانی شدن به پایان رسیده است. نسبت صادرات جهانی کالا و خدمات به تولید ناخالص داخلی جهان در سال ۲۰۰۸ به اوج خود رسید و از آن زمان تاکنون روند نزولی داشته است. بر اساس گزارش بانک جهانی، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در سال ۲۰۰۷ با 3 /5 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان به اوج خود رسید و این رقم تا سال ۲۰۲۰ به 3 /1 درصد کاهش یافت. دو اقتصاد بزرگ جهان، چین و ایالات‌متحده، به‌شدت به برخورد خصمانه روی آورده‌اند و سعی می‌کنند وابستگی خود را به یکدیگر برای کالاها و خدمات کاهش دهند و بدتر اینکه در این مسیر تنها نیستند. به عبارتی اگرچه جهانی شدن، آن‌طور که همه ما می‌شناسیم، شاید هنوز نمرده باشد، اما ضعیف‌تر و نامحبوب‌تر از همیشه است.

«اقتصاددانان دوست دارند فکر کنند واقعیت را می‌توان در فرمول‌های ریاضی گنجاند. آنها از اعداد مربوط به انواع چیزهای پیچیده -نحوه کار ما، هزینه‌های ما، محل زندگی ما، زمان مرگ ما- استفاده کرده و با آن الگو‌های پیچیده‌ای برای شبیه‌سازی دنیای ما ایجاد می‌کنند. سپس ریاضیات پیچیده‌ای را روی این الگو اعمال کرده و در نتیجه آن داده‌هایی به دست می‌آید که به‌نوبه خود سیاست‌هایی را که بر کشور، جوامع ما و درنهایت زندگی ما حاکم است، شکل می‌دهد. اما اقتصاد مانند فیزیک یک علم محض نیست. بیشتر شبیه زیست‌شناسی، یا جامعه‌شناسی یا حتی انسان‌شناسی است- تلاشی آشفته، پیچیده و کاملاً انسانی برای درک دنیای اطراف ما. این دنیایی است که همیشه در حال تغییر و اغلب به دور از عقلانیت است.

از زمان بحران مالی ۲۰۰۸ و اخیراً، همه‌گیری کووید ۱۹، کاملاً مشخص شده است که «دست نامرئی» که قرار است بازارها و اقتصاد ما را به‌طور کلی به سمت تعادلی شاد و سالم هدایت کند، همیشه درست عمل نمی‌کند. ما در دنیای واقعی زندگی می‌کنیم؛ دنیایی از تعصبات انسانی، سیاست و نهادهایی که همیشه آن‌طور که الگو‌ها می‌گویند، عمل نمی‌کنند.»

این سخنان آغازین رعنا فروهر در کتاب «بازگشت به خانه: مسیر رفاه در دنیای پساجهانی» است. البته اگر منصف باشیم این حرف‌ها تازه نیست. مرگ جهانی شدن از اوایل سال ۲۰۱۶ اعلام شده است؛ زمانی که مجمع جهانی اقتصاد برای نخستین‌بار، پیش از نشست سالانه خود در داووس سوئیس، این موضوع را اعلام کرد. شایان ذکر است، این ماه‌ها قبل از آن بود که دونالد ترامپ «مرد تعرفه» حتی به‌عنوان یکی از مدعیان کاخ سفید در نظر گرفته شود؛ یعنی می‌توان حتی رفتارهای ترامپ و دشمنی ایالات‌متحده با چین را معلول و نه علت این جریان دانست. اما قابل کتمان نیست که از سال 2016 به بعد این روند شدت گرفته است تا جایی که میلیاردرهای برجسته وال‌استریت امسال خواستار «جهانی‌زدایی» از اقتصاد ایالات‌متحده شده‌اند. هاوارد مارکس، یکی از بنیان‌گذاران و رئیس هیات مدیره شرکت مدیریت سرمایه اوکتری، در یادداشتی که در ماه مارس در وب‌سایت اوکتری منتشر شد، نوشت: «جنبه‌های منفی جهانی شدن اکنون باعث شده است که آونگ به سمت تامین منابع محلی بازگردد.»

مارکس اذعان می‌کند که برون‌سپاری «به حذف میلیون‌ها شغل در ایالات‌متحده و خالی شدن مناطق تولیدی و از بین رفتن طبقه متوسط کشورمان منجر شده است.»

اما واقعاً چه چیزی در خطر است و چه اتفاقی افتاده است که نظر مردم را تغییر داده است؟

رعنا فروهر، ستون‌نویس فایننشال‌تایمز و ساکن بروکلین، در کتاب جدید خود به نام «بازگشت به خانه: مسیر رفاه در دنیای پساجهانی»، به آسیب‌های ناشی از جهانی‌گرایی افراطی می‌پردازد. فروهر همچنین تلاش می‌کند چگونگی و چرایی ورود آمریکا به این الگوی «پساجهانی» را مستند کرده و جزئیات چگونگی پیشبرد یک دستور کار سیاسی جدید با اولویت‌های جدید از سوی نهاد سیاسی ایالات‌متحده و دلیل ایجاد هماهنگی نادر میان چپ و راست آمریکا را شرح دهد. «بازگشت به خانه: مسیر رفاه در دنیای پساجهانی»، اثری جذاب و تامل‌برانگیز است که می‌تواند ذهن شما را برای مدتی طولانی به چالش بکشد. این کتابی نیست که علل، پیامدها و درمان‌ها به‌طور مرتب در قالبی از منطق گنجانده شده باشند. قدرت آن در طیف غنی مثال‌هایش نهفته است- که بسیاری از آنها بر اساس مصاحبه‌های نویسنده با بازیگران اقتصادی و سیاست‌گذاران است.

کتاب «بازگشت به خانه» شامل ۱۶ فصل است که هر فصل به‌طور خاص به یک صنعت  /شرکت و... اختصاص دارد. وقتی شرکت‌های بزرگ به خاطر برخی از مشکلات سرزنش می‌شوند، این اتهام در طول سه فصل در مورد «کشاورزی بزرگ» و صنعت غذایی ایالات‌متحده مطرح می‌شود. وقتی از فرسایش پایه‌های صنعتی ایالات‌متحده ابراز تاسف می‌شود، این کار در چهارچوب فصل‌هایی در مورد صنعت نیمه‌هادی و صنایع نساجی انجام می‌شود.

 

 فروهر می‌گوید دهه‌هاست که مرام سرمایه‌داری ما این بوده است که جهانی شدن بدون دخالت دولت، کاملاً خوب است. اما حقیقت این است که همیشه برای همه خوب نبوده است. همان‌طور که فرآیند جهانی شدن در بیشتر طول عمر ما جریان داشته است، برندگان و بازندگانی هم برای آن وجود داشته‌اند. مالیات‌ها کاهش یافته‌اند. مرزها باز شده‌اند (هرچند بیشتر برای سرمایه‌گذاری و جریان کالاها تا برای مردم). اما اتحادیه‌های کارگری سرکوب شده‌اند، صنایع عمومی برون‌سپاری شده‌اند و هزینه چیزهایی که ما را به طبقه متوسط تبدیل می‌کنند (مسکن، مراقبت‌های بهداشتی و آموزش) به طرز چشمگیری افزایش یافته است. قدرت انحصار شرکت‌ها افزایش پیدا کرده و سرمایه‌داری دولتی نیز افزایش یافته است. شرکت‌های بزرگ و برخی از بازارهای نوظهور از 40 سال گذشته سود زیادی برده‌اند. بقیه کمتر. به‌جای یک اقتصاد جهانی در خدمت سیاست‌های داخلی و رفاه کلی مردم در طیف گسترده‌ای از دولت-ملت‌ها، ما یک اقتصاد جهانی داریم که در حال خدمت به خودش است. به گفته فروهر، جهان در حال تغییر است، اقتصادی که هرگز به جهانی‌گرایی بی‌قیدوبند اواسط دهه 90 بازنخواهد گشت، اما این روند معکوس جهانی‌گرایی نیز کاملاً محلی نخواهد بود. باید هم همین‌طور باشد. ما در یک سیاره زندگی می‌کنیم، سیاره‌ای که در آن باید برای رسیدگی به مهم‌ترین چالش‌ها، مانند تغییرات اقلیمی، با هم همکاری کنیم. بااین‌حال، نمی‌توان از این واقعیت چشم‌پوشی کرد که سیاست در سطح دولت-ملت وجود دارد و احتمالاً برای مدت طولانی نیز چنین خواهد بود. همان‌طور که نیم‌قرن گذشته جهانی شدن و بیش از یک دهه واکنش شدید به آن به ما نشان داده است. نویسنده بر این باور است که چالش زمان ما این است که چگونه یک سیستم بین‌المللی جدید بسازیم که اشتباهات گذشته را تکرار نکند، سیستمی که نیازهای محلی را با واقعیت‌های جهانی بهتر متعادل کند. نئولیبرال‌های دهه 1930 می‌خواستند جهان را به هم متصل کنند تا پوپولیسم را مهار کنند. بااین‌حال، توانایی سرمایه‌داران جهانی در کنترل ثروت و قدرت فرامرزی بسیار بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ، ما را به‌جایی رسانده است که در آن دیدگاه‌های نئولیبرالی جهانی شدن در حال فروپاشی است. پوپولیسم و ملی‌گرایی نتیجه این موضوع بوده‌اند. اجماع واشنگتن جای خود را به مبارزه قدرت بین شرکت‌های بزرگ فناوری و دولت‌های بزرگ داده است. افراد در همه جا در این میان سرگردان مانده‌اند.

درنهایت اما به عقیده فروهر، جهانی‌شدن به‌طور کامل پایان نمی‌یابد، بلکه در حال تغییر است. نیم‌قرن گذشته جهانی‌شدن، سیاره زمین را به‌طور کلی ثروتمندتر کرد، اما همزمان به نابرابری عظیم و رو به رشد در اغلب کشورها منجر شد و این قطع ارتباط بین اقتصاد جهانی و سیاست ملی پوپولیسم سیاسی دامن زده است که در ایالات‌متحده و فراتر از آن می‌بینیم. این مشکلی است که دهه‌هاست در حال شکل‌گیری است، زیرا سیاستمداران هر دو طرف «نئولیبرالیسم»، فلسفه اقتصادی را که زیربنای جهانی‌شدن مدرن بوده است، به‌عنوان ستاره قطبی و نشانه تغییرناپذیر مسیر درست پذیرفته‌اند. قرار بود سرمایه، کالاها و مردم به‌طور یکپارچه از مرزها عبور کنند. سیاست‌گذاران به ما گفتند که همه قایق‌ها بالا خواهند رفت. مکان مهم نبود. اما در واقع، مهم بود. سرمایه خیلی سریع‌تر از نیروی کار جابه‌جا می‌شد. شرکت‌های چندملیتی با تخریب محیط زیست ثروتمند شدند. در زمان کووید دیدیم «کارایی» شرکت‌ها در بحران به‌طور خاص انعطاف‌پذیر نبود. با قفسه‌های خالی سوپرمارکت‌ها و کمبود تجهیزات حفاظت فردی، این بیماری همه‌گیر شکنندگی تجارت جهانی و زنجیره‌های تامین را به‌ طرز چشمگیری افزایش داد. جنگ غم‌انگیز در اوکراین و هرج‌ومرج سیاسی و اقتصادی که پس از آن رخ داد، آسیب‌پذیری‌های جهانی شدن را برجسته‌تر کرده است. به نظر می‌رسد که جهان مسطح نیست؛ در واقع، کاملاً ناهموار است. میزان مشخصی از منطقه‌ای شدن و محلی شدن، به‌ویژه در کالاها و نیروی کار، برای تضمین جهانی مقاوم‌تر مهم خواهد بود.

جهانی‌سازی با چالش‌هایی همراه است، اما فرصت‌های بزرگی نیز به همراه دارد. مطمئناً، وقتی جهانی‌سازی از طریق درگیری‌های ژئوپولیتیک، حمایت‌گرایی یا ملی‌گرایی هدایت می‌شود، بد است. اما وقتی صحبت از بازنگری در زنجیره‌های تامین برای افزایش افزونگی یا خوشه‌بندی تولید و مصرف نزدیک‌تر به هم برای خدمت بهتر به بازارهای محلی باشد، چیز خوبی است. بخش‌های خاصی از جهانی‌سازی در واقع مورد اقبال هستند- حساب کردن روی دولت‌های خودکامه برای تامین منابع حیاتی هرگز ایده خوبی نبود. انتظار از کشورهایی با اقتصادهای سیاسی بسیار متفاوت برای رعایت یک رژیم تجاری واحد، ساده‌لوحانه بود. آلوده کردن کره زمین برای تولید و حمل‌ونقل کالاهای کم‌حاشیه در سراسر جهان، وقتی هزینه واقعی نیروی کار و انرژی را در نظر می‌گیرید، دیگر چندان منطقی نیست، چه برسد به تغییر ژئوپولیتیک. بیش از سه دهه کاهش نرخ بهره واقعی به حباب‌های دارایی غیرمولد و خطرناک منجر شده است. ما به‌شدت به کشف قیمت در بازارها نیاز داریم.

با وجود همه اینها، به گفته نویسنده نمی‌توان از این واقعیت چشم‌پوشی کرد که جهانی که در حال جهانی‌سازی است، حداقل در کوتاه‌مدت، تورمی‌تر نیز خواهد بود. این یک چالش بزرگ برای اقتصاد ایالات‌متحده و جهان گسترده‌تر خواهد بود. در چند دهه گذشته، جهانی‌سازی و کاهش تورم دست در دست هم پیش رفته‌اند. با رشد شرکت‌های چندملیتی فراتر از مرزهای کشورهای مستقل، آنها توانستند از فناوری، برون‌سپاری و صرفه‌جویی به مقیاس برای کاهش قیمت‌ها استفاده کنند. نیروی کار ارزان، سرمایه ارزان و کالاهای ارزان‌قیمت آنها را پایین نگه داشت. اکنون جنگ در اوکراین به گاز ارزان روسیه پایان داده است. تلاش جهانی برای خنثی‌سازی کربن درنهایت مالیات دائمی بر مصرف سوخت‌های فسیلی اعمال خواهد کرد. جدایی بین ایالات‌متحده و چین به معنای پایان زنجیره‌های تامین «کارآمد» (معروف به ارزان)، اما شکننده است. پایان تسهیل کمی و افزایش نرخ بهره فدرال‌رزرو، محدودیتی برای پول آسان ایجاد می‌کند. کشورها، شرکت‌ها و مصرف‌کنندگان باید به این واقعیت عادت کنند که وقتی قیمت واقعی تولید را در نظر می‌گیرید، ارزان هرگز واقعاً ارزان نبوده است.

فناوری می‌تواند به کاهش تاثیر تورمی جهانی‌شدن‌زدایی کمک کند. شرکت‌های بزرگی که توانایی مالکیت بیشتر کل زنجیره تامین خود را دارند، به‌عنوان راهی برای کاهش اختلال‌ها و فشارهای تورمی ناشی از آن، به سمت ادغام عمودی حرکت کرده‌اند. شرکت‌ها در هر اندازه‌ای به دنبال راه‌هایی برای بومی‌سازی تولید بیشتر در هر کجا که مصرف‌کنندگانشان هستند، صرف نظر از کشور یا منطقه‌ای که در آن زندگی‌ می‌کنند، هستند، زیرا آنها صرفاً به دنبال ضربه‌گیرهای بیشتری در برابر هر نوع شوکی هستند- چه ژئوپولیتیک و چه مربوط به آب‌وهوا. در پی فناوری‌های غیرمتمرکز پیشرفته مانند تولید افزایشی، چاپ سه‌بعدی، کشاورزی عمودی و ارز دیجیتال باشید تا به نزدیک‌تر کردن مشاغل، تولید و ثروت به‌ جایی که مصرف‌کنندگان هستند، کمک کنید.

 فروهر استدلال می‌کند که در سال‌های آینده نیروی کار قدرت بیشتری نسبت به سرمایه خواهد داشت. در بسیاری از کشورهای عضو سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه (OECD)، در طول ۴۰ سال گذشته، جدایی بهره‌وری و دستمزدها وجود داشته است، که در این مدت بخش شرکتی سهم بیشتری از درآمد ملی را به خود اختصاص داده است. اما درحالی‌که ۵۵ درصد از افزایش بهره‌وری در اروپای غربی هنوز به نیروی کار اختصاص دارد، کارگران آمریکایی باید تنها برای ۱۴ درصد رقابت کنند- و بیشتر آن هم به یک‌سوم بالای کارگران می‌رسد. جهانی‌سازی‌زدایی به نفع بازارهای کار محلی در برخی صنایع خواهد بود و این پویایی را تغییر خواهد داد. افزایش جمعیت سالمند، که باعث ایجاد بازار کار از نظر ساختاری محدودتر می‌شود، و همچنین میلیون‌ها شغل جدید در مشاغل مراقبتی، نیز همین‌طور است. همچنین فشار فزاینده‌ای بر شرکت‌ها وجود خواهد داشت تا به کارگران حقوق بیشتر، شرایط بهتر و حق اظهارنظر بیشتر در مورد نحوه اداره شرکت‌ها بدهند. جهانی‌سازی‌زدایی و سرمایه‌داری ذی‌نفعان دست در دست هم ظهور خواهند کرد.

درنهایت خانه مهم است. اما اذعان به اهمیت مکان به معنای کوچک فکر کردن یا کوته‌بینی نیست، بلکه به معنای اذعان به این است که در طول چند دهه گذشته جهانی شدن، هم بازنده‌ها و هم برنده‌ها وجود داشته‌اند. اگر می‌خواهیم راه‌هایی برای ایجاد یک سیستم بین‌المللی امن‌تر و فراگیرتر پیدا کنیم، باید با ساختن جوامعی که برای مردم (هر کجا که زندگی می‌کنند) منطقی باشد و اقتصادهایی که نیازهای کار و سرمایه، مصرف و تولید و آنچه در سطح محلی و جهانی مورد نیاز است را متعادل کند، شروع کنیم. فروهر در کل منطقی است، اما درنهایت به خود اجازه می‌دهد رویاپردازی کند. او در فصل پایانی کتاب می‌نویسد: «با حرکت از یک اقتصاد بسیار جهانی‌سازی‌شده به اقتصادی که در آن تولید و مصرف از نظر جغرافیایی به‌هم‌پیوسته‌تر هستند، اصطکاک‌های جدید و چالش‌های غیرمنتظره‌ای وجود خواهد داشت. اما همزمان فرصت‌های بزرگی هم ایجاد خواهد شد. شاهد تعداد و تنوع بسیار بیشتری از جوامع خواهید بود که به قطب‌های اقتصادی تبدیل می‌شوند، زیرا هم سیاست‌ها و هم الگو‌های تجاری در برابر روند تمرکزگرایی و جهانی شدن مقاومت می‌کنند.»  

 

منبع : تجارت فردا
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه