۵۵آنلاین :
حسام خراسانی| صحبت از گذشته که به میان آمد، حرفهایش کوتاه و بریده بریده شد: «ما هزارهایم. پدرم کارگر بود. روی زمین کار میکرد. تبارمان هم همه کشاورز و اهل ولایت دایکندی هستند. بابا کشاورزی میکرد. کاری به کار اهل سیاست نداشت. من که به دنیا آمدم، سال ١٣٥٤ بود. پدرم اسم من را گذاشت طاووس.» به اینجا که رسید، یکدفعه حرفهایش را قطع کرد؛ «تولد» برش آخر حرفهای بریده بریدهاش شد. انگار راوی دوست ندارد از سالهای پس از تولد بگوید؛ از جنگ، از مهاجرت. درست سهسال پس از تولد راوی، کشمکشهای سیاسی در افغانستان میان حزب دموکراتیک خلق و دولت محمد داوود خان بالا گرفت و مردم دستهدسته شدند. همینجا آغاز فصل مهاجرت شد. دوام ناامنی و جنگ داخلی مردم را مسافر کرد؛ مسافر ناکجاآباد. بازگشت به خانه «طاووس رضایی» زن چهلوچهارساله افغانستانی، یکی از همان مسافرهاست. کسی که روزی با برچسب «پناهنده» شناخته میشد، حالا خودش شده پناهِ چند خانواده. زمان گذشت و سالهای دور از خانه به پایان رسید. رضایی پس از دو دهه مسافر وطن شد. چندسال است که از آن سفر میگذرد و او حالا راوی روزهای حضورش در وطن است. او دیگر از گذشته خود حرف نمیزند، از روزهای تلخ مهاجرت. رضایی حالا فوق تخصص نازایی است. حرفهایش دیگر بُریده بُریده نیست. خانم دکتر حالا بدون وقفه با صدای بلند از وطن خود حرف میزند، از فرصتها و چالشهایی که به عنوان زنی تحصیلکرده در جامعه افغانستان با آن روبهرو شده است. «سال ١٣٨٣ به خانه بازگشتم. آدرسها برای گُم بود. در کوچههای کابل نابَلَد بودم، نابلدی در سرزمین خود. با نگاهی کنجکاوانه کوچهها و خیابانها را مشایعت میکردم.» بیگانه با زبان مادری رضایی از پایان سالهای دور از خانه میگوید. قصه زندگی راوی عجیب و غریب نیست. بازگشت به خانه داستان خوشِ میلیونها مهاجر افغانستانی است. آمار میگوید از سال ۲۰۰۱، با شکلگیری نظام سیاسی جدید در افغانستان، مهاجران افغانستانی از گوشهگوشه دنیا به افغانستان برگشتهاند. همین آمار نشان میدهد در ١٨ سال اخیر، نزدیک به ۱۰میلیون مهاجر افغانستانی از سراسر جهان به کشور بازگشتهاند؛ بازگشتی خوش که با چالشهایی نیز همراه است؛ چالشهایی که در این سالها رضایی بیشتر با آنها درگیر بوده است. خانم دکتر درباره همین چالشها حرف میزند: «سخت است که با گویش مادری خود بیگانه باشی. من با زبان مادریام بیگانه بودم. سال ١٣٨٣ زمانی که پس از پایان تحصیل در رشته پزشکی با خانواده به افغانستان برگشتم، دو جایگاه فوقالعاده را در بیمارستان کابل از دست دادم؛ فقط به این دلیل که به زبان و گویش مادری خود مسلط نبودم؛ به همین آسانی!» رضایی فارغالتحصیل دانشگاه فاطمیه قم است. او پس از بازگشت در دانشگاه رابعه بلخی و درمانگاه فاطمیه مشغول به کار شد. فرصتهای شغلی برای زنان «تبعیض به نفع زنان» تعبیر دکتر رضایی از وضع دستیابی زنان به فرصتهای شغلی در کشور افغانستان است. او درباره فرصتهای شغلی در جامعه افغانستان میگوید: «ساختار مدیریتی افغانستان تبعیض به نفع زنان قائل شده است. یعنی شرایط تصدی مدیریت برای زنان سادهتر است تا مردان. البته مشکلات و چالشهایی در نظام عرفی جامعه افغانستان وجود دارد؛ یک حالت تعریفشده که مردان بیرون از خانه کار میکنند و زنان در منزل.» رضایی در تکمیل حرفها خود میگوید: «نظام اداری افغانستان حامی حقوق زنان است. البته ممکن است در مواردی جنس مخالف به زنی توهین کند یا او را آزار دهد، اما این اتفاقات در ساختار اداری ما کمرنگ است. به چه علت میگویم کمرنگ، به این دلیل که دولت در این سالها امتیازاتی برای زنان قائل شده است؛ مثلا در برخی ادارات بخش جنسیت ایجاد شده است و اگر زنی آزار و اذیت شود، این بخش پیگیری میکند. وزارت زنان، «انجیاو»ها و ارگانهای مختلفی برای حفظ امنیت زنان در افغانستان فعالیت میکنند. همین مانع چنین اتفاقاتی شده است. در رفتوآمد شهری هم اگر زنی با مزاحمت روبهرو شود، میتواند به وزارت زنان، بخش خشونتها شکایت کند. البته نظام عرفی افغانستان بهگونهای است که مردان حاضر در شهر اجازه نمیدهند به خانمی اهانت شود. خودشان به میدان میآیند و با فرد توهینکننده برخورد میکنند.» محیط خانه، ناامنترین جا دادستانی کل افغانستان اعلام کرده است که در سال ۱۳۹۸ به بیش از ٢هزار و ۵۰۰ پرونده خشونت علیه زنان رسیدگی کرده که ۱۴۹ مورد آن تجاوز جنسی است. جمشید رسولی، سخنگوی دادستانی افغانستان گفت که رسیدگی به موارد خشونت علیه زنان در اولویت این نهاد قرار دارد و به تمام شکایتهای زنان درباره خشونت بهصورت جدی، عادلانه و منصفانه، مطابق قانون افغانستان رسیدگی میشود. آمار میگوید که از ٢هزار و ۷۶۲ مورد خشونت علیه زنان، بیشتر از ۹۷درصد آن در خانه صورت گرفته و محیط خانه ناامنترین جا برای زنان افغانستان است؛ موضوعی که رضایی نیز بر آن تأکید دارد. چندهمسری و ازدواج در سن پایین از مواردی است که در جامعه افغانستان دیده میشود. رضایی از تجربیات خود در اینباره میگوید:«چندهمسری شیوع بالایی دارد. خشونت هم رایج است. من بیمارانی داشتهام که با کبودی و شکستگی به درمانگاه مراجعه کردهاند. البته تمام این موارد برآمده از برخی باورهای نادرست در جامعه افغانستان است. جامعه تحصیلکرده افغانستان برای حل این معضلات راهکار و فعالیت بسیاری دارد. برخی از مراکز ویژه چنین موضوعاتی ایجاد شده. کارگاههای بسیاری شکل گرفته است. پروژه حمایت از زنان در وزارت زنان دنبال شد. مبارزه علیه سنتهای ناپسند و استمرار فرهنگ مردسالار باعث کاهش خشونت علیه زنان خواهد شد. دولت «خانه امن» تأسیس کرده است تا زنانی که تحت خشونت شدید قرار میگیرند، میهمان آن شوند؛ خانهای میان خانههای دیگر؛ سرایی که آدمها به آن پناه آوردهاند؛ زنانی که گذشته تلخ و دردناکشان در تعقیبشان است، حالا روزگار آرامی دارند، بیآنکه کسی تهدیدشان کند.» دلخوریِ خانمدکتر رضایی صحبتهایش را با دلخوری از موضوعی تمام میکند:«موضوع تبعیضهای نژادی است. دولت در چندسال اخیر کنکور را قومیتسنجی کرده است. مردم هزاره با رتبه بالا به دلیل همین قومیتسنجی نمیتوانند وارد دانشگاه شوند؛ مثلا در سال جدید یکی از جوانان شهر هزاره با رتبه ٣٦٥ نتوانست وارد دانشگاه شود و در همان دوره فرد دیگری با رتبه ١٥٠ وارد شد؛ موضوعی که دکتر تمنا برکتی نیز آن را تأیید میکند. تمنا برکتی دندانپزشک است. او و همسرش هر دو در افغانستان تحصیل کردهاند. برکتی در حال حاضر برای ادامه تحصیل به ایران سفر کرده است. او درباره فرصتهای شغلی در جامعه افغانستان میگوید: «ما یاد گرفتهایم با مشکلات روبهرو شویم. اگر ظلم نباشد، مشقتها تمام میشود. من در افغانستان متولد شدهام، درس خواندهام، کنکور دادهام و کار کردهام. در دوران تحصیل ما تعداد دانشجویان زن به مرد ٤٠ به ٦٠ بود، اما درحال حاضر زنان ٧٠درصد صندلیها را به دست آوردهاند. ما در کنکور نابرابری جنسیتی نداریم، اما اخیرا کنکور سهمیهبندی شده است و هر ولایت و استانی سهمیه خود را دارد؛ این موضوع باعث نارضایتی شده است. برکتی متولد سال ١٣٦٦ است. او مدرک لیسانس دندانپزشکی را در کابل گرفته و در ایران موفق به اخذ دکتری شده است. او درباره امنیت زنان در محیط کار میگوید: «در برخی از بیمارستانها با رزیدنتها بدرفتاری میشود. محیط کار ما آکادمیک بود. من تجربه تلخ ندارم، اما برخی از همکاران از نحوه برخوردها در ارایه مرخصی زایمانها و... گلایه داشتند.» پایان مهاجرت بازگشت مهاجران افغانستانی به کشور ادامه دارد. سال ٢٠١٩ مصادف با چهلمین سال مهاجرت مردم افغانستان است. ٢,٤میلیون شهروند افغانستانی از سال ۲۰۱۶ تا به حال به کشورشان بازگشتهاند؛ برخی داوطلبانه و برخی مجبور به بازگشت شدهاند. روند بازگشت مهاجران افغانستانی به کشور در ١٨سال اخیر نشان میدهد اگر دولت زمینه تأمین امنیت غذایی، روانی و جانی شهروندان را مهیا کند، مهاجران افغانستانی زندگی در افغانستان را به زندگی در مهاجرت ترجیح میدهند. از سوی دیگر، وظیفه دولت است که زمینه زندگی سالم و فعال را برای شهروندان مهیا کند تا هیچگاه مردم افغانستان از روی ناچاری به مهاجرت رو نیاورند. اگر دولت به ساختن و توسعه افغانستان متعهد باشد، زمینه بازگشت فراهم میشود. بگذارید پایانبندی این گزارش صحبتهای دکتر برکتی باشد: «ما افغانستانی هستیم؛ چه دور از وطن چه در وطن.»
باید از خانواده شروع کرد
فائزه تخاری پزشك عمومي
مهمترين عامل محدوديت حضور و فعاليت زنان نبود امنيت است، ولي نكته مهمتر نفوذ مخرب وهابيون با سوءاستفاده از شرايط نابسامان جنگ افغانستان براي ورود به فرهنگ مردم افغانستان است؛ تفكري غلط كه زن مسلمان را به حاشيه ميكشاند و اجتماع اسلامي را از حضور حياتي و نقش اساسي او محروم ميکند .براي بهبود نقش زنان در جامعه بحرانزده افغانستان بايد ابتدا از جامعه كوچك ولي اساسي يعني خانواده شروع كرد. بايد مساوات در تمام زمينهها بين زن و مرد رعايت شود. باید توانايي دختران مثل پسران در تمامي زمينهها مهم تلقي و براي رشد اين توانايي حمايت مطلوب از طرف خانواده انجام شود. متاسفانه شرايطي كه در ابتدا اشاره كردم باعث شده در بيشتر مناطق افغانستان دختران عضوي از خانواده قلمداد شوند كه هويتي ندارند و مصرفكننده محض هستند كه مجبورند براي گذران زندگي حتما ازدواج كنند و بعد از ازدواج نيز تنها با به دنيا آوردن فرزند پسر است كه جايگاهشان در خانواده تثبيت میشود. بايد به اين نكته اشاره كنم كه زنان افغانستان فوقالعاده بااستعداد هستند و اين را تعدادشان در مهاجرت، كه شرايط برايشان فراهم شده، و آنانی که در بدترين شرايط در افغانستان هستند به خوبي به دنيا نشان دادهاند. اين بدين معني است كه انسان بااستعداد با تمامي تواناييها، به مصرفكنندهای محض تبديل ميشود و در نتيجه نهتنها همسر و فرزندان از نعمت حضور زنی توانمند، بااراده و قوي محروم ميشوند بلكه تمام جامعه از اين موضوع لطمه ميبيند. خوشبختانه حكومت افغانستان موضوع خشونت عليه زنان را جدي میگیرد؛ اين بسیار جاي بحث دارد ولي بايد به موضوع خشونت عليه زنان بسيار بنيادي و همانطور كه گفتم از خانواده پرداخت. در اينباره خود زنان خصوصا در جايگاه مادر ميتوانند نقش مهمي ايفا كنند. الحمدلله حضور زنان در همه نهادها ازجمله نهادهاي مدني افغانستان ديده ميشود و روندی رو به رشد شکل گرفته است، اما اين حضور همچنان زير سايه برخي تفكرهای بهجا مانده از فرهنگ طالبانيسم است. زنان همچنان اسير برخي تفكرهای غلط هستند و درحال حاضر فقط از چارچوب حصر خانگي بيرون آمدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید