حمید دبّاشی استاد مطالعات ایران در دانشگاه کلمبیا :
ایرانیها اسرائیل را تحقیر خواهند کرد و سپس حساب خود با خانواده پهلوی را تسویه میکنند
فریبکاری مخرب به رهبری رئیسجمهوری شارلاتان آمریکا، دونالد ترامپ، با حملهای گسترده، درست پس از جنگطلبی بیدلیل اسرائیل در ایران، به اوج خود رسید.

حمید دبّاشی استاد مطالعات ایران در دانشگاه کلمبیا
فریبکاری مخرب به رهبری رئیسجمهوری شارلاتان آمریکا، دونالد ترامپ، با حملهای گسترده، درست پس از جنگطلبی بیدلیل اسرائیل در ایران، به اوج خود رسید.
ترفند پرزرقوبرق ترامپ در تظاهر به مذاکره پیش از بمباران آخر هفته، فقط یک ترفند سیاسی احمقانه نبود. اسرائیل یک نهاد مستقل نیست. این یک انبار تسلیحاتی پادگانی است که برای خدمت به منافع صاحبان و حامیانش وجود دارد. اسرائیل و حامیان آمریکایی و اروپایی آن، دههها ایران را به عنوان دشمن اصلی خود معرفی کردهاند، که همیشه در آستانه ساخت بمب اتمی برای شلیک به اسرائیل است.
این یک دروغ آشکار است که توسط یک مستعمرهنشین که خود بر روی یک انبار عظیم هستهای، در کنار زرادخانهای مرگبار از سلاحهای متعارف که برای ویران کردن غزه و ارتکاب نسلکشی علیه مردم فلسطین استفاده شده است، قرار دارد.
حواسپرتی مرگبار
ترس از دستیابی ایران به بمب هستهای یک بهانه و یک ترفند است. اسرائیل و حامیان صهیونیست آن در ایالات متحده و اروپا، ایران را به عنوان دشمن شماره یک خود معرفی کردهاند و اکنون به آن حمله کردهاند تا بهانهای برای منحرف کردن توجه از فلسطین باشند. در حال حاضر، درحالیکه توجه جهان به ایران جلب شده است، اسرائیلیها مشغول کشتن فلسطینیهای بیشتر و دزدیدن سرزمینهای بیشتر هستند.
ایران یک حواسپرتی مرگبار و یک طعمه است. تصور اینکه اسرائیلیها در مرحله بعد به دنبال پاکستان، ترکیه، یمن یا هر کشور دیگری بروند، دور از ذهن نخواهد بود تا بتوانند توجه را از فلسطین منحرف کنند. بنابراین، پاسخ مناسب به این حواسپرتی نخنما بسیار ساده است: تمرکز بر فلسطین، جایی که صهیونیستهای نسلکش همچنان به قتل عام دهها هزار غیرنظامی ادامه میدهند.
یکی از مضحکترین ترفندهای تبلیغاتی کمپین اسرائیل در ایران، ارسال پیامهای پرزرقوبرق بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر، به «مردم بزرگ ایران» بوده است، یک ترکیب احمقانه و اسفبار با هدف برانگیختن مخالفت در ایران به نفع خودش. مخالفت مشروع در ایران از ریشههای مردمی سرچشمه میگیرد و نه میتوان آن را با چنین تبلیغات زنندهای دستکاری کرد و نه با خبرچینان بومی که به رسانههای اسرائیلی میگویند بمباران ایران دموکراسی به ارمغان میآورد. درحالیکه ایرانیان تنوع گستردهای از دیدگاههای سیاسی دارند، اجماع اساسی بر اساس اهمیت دفاع از میهنشان شکل گرفته است. ایران یک تمدن باستانی ریشهدار است که هر ایرانی گنجینه و خاطرهای زنده از آن است.
ایرانیان ممکن است از نخبگان حاکم خود راضی نباشند، و به حق هم همینطور است اما نه پس از اینکه گروهی از دزدان که قصد دزدیدن سرزمینهای فلسطینیان را دارند، شروع به بمباران میهنشان کرده باشند. ایرانیان در حال دفاع از میهن خود هستند. حاکمیت ملتها متعلق به خود ملتها است، نه به حاکمانی که امروز ممکن است باشند و فردا ممکن است نباشند. نهادهای استعماری-مهاجرتی مانند اسرائیل، ایالات متحده، کانادا و استرالیا از درک این واقعیت عاجزند.
سایتهای هستهای بمباران شده توسط اسرائیل و ایالات متحده، دارایی ملت ایران هستند، نه صرفاً دارایی حکومت. ایرانیان صاحب میهن خود هستند. این یک واقعیت ساده است که صهیونیستهای نسلکش که در حال ساختن یک رویای واهی در سرزمین دیگران هستند، هرگز آن را درک نخواهند کرد. اسرائیل در این نبرد با ایران شکست خواهد خورد و این شکست تأثیر کاتالیزوری بر مردم سراسر منطقه خواهد داشت: فلسطینیها، لبنانیها، سوریها و یمنیهایی که از سرزمین خود دفاع میکنند. همچنین رژیمهای حاکم بیجرأت عرب را که با امضای توافقنامههای وهمآلود ابراهیم، به قتل عام فلسطینیها توسط اسرائیل کمک و تشویق میکنند، بیثباتتر خواهد کرد.
ورق برمیگردد
رژیم صهیونیستیِ نسلکش و مبتذل در تلآویو همیشه در بازی با کارتهایش زیادهروی میکند. اکنون ورق علیه آن برگشته است. اگر رهبران اسرائیل واقعاً فکر میکردند که موج دانشجویان بیگناه و آرمانگرا که در دانشگاهها برای اعتراض به نسلکشی غزه اردو زده بودند، تهدیدی کلیدی برای ایدئولوژی جنایتکارانهشان است، صبر کنند تا ببینند چه اتفاقی میافتد.
امروز، از همان مرکز ملیگرایی آمریکایی که اسرائیلیها فکر میکردند تحت کنترل آنهاست، یک جریان رادیکال ضدصهیونیستی در حال شکلگیری است. فقط به افرادی مانند تاکر کارلسون، استیو بنن، نماینده کنگره مارجوری تیلور گرین و میلیونها آمریکایی که آنها نماینده آنها هستند گوش دهید. کسانی که از صهیونیستهای نسلکش که جنگهای پی در پی را به آنها تحمیل میکنند، خسته و دلزده شدهاند. آنها دیگر این را تحمل نخواهند کرد.
خصومت ابدی، تزلزلناپذیر و بیپایان مردم ایران نسبت به تلآویو و حامیانش در واشنگتن چیزی است که این تهاجم نظامی ایجاد کرده است. اسرائیل و ایالات متحده به سرزمین فردوسی، حافظ و مولوی، تا نیما یوشیج و فروغ فرخزاد حمله کردهاند. این نمادها، این ملت را در برابر تهاجم نهادی که چهرههای برجستهاش شامل تئودور هرتزل، دیوید بن گوریون، باروخ گلدشتاین و دیگر تروریستهای درجه یک هستند، متحد نگه خواهند داشت.
اسرائیل برنامه هستهای ایران را نابود نکرد. اگر هم اتفاقی افتاده باشد، ممکن است شتاب تهران برای دستیابی به بمبهای هستهای تسریع شود. اگر ایران اکنون تصمیم بگیرد برای دفاع از خود در برابر این هیولایی که بر زندگی و معیشت کل منطقه سایه افکنده است، کاملاً هستهای شود، هیچ کس نمیتواند ایران را سرزنش کند.
کلیشه قدیمی واشنگتن، مبنی بر اینکه این حمله نخبگان حاکم در ایران را تقویت کرده است، ناقص است. این حمله، دولت را بیاهمیت کرده است. مردم ایران اکنون مسئول سرزمین مادری خود هستند و اسرائیل هرگز پایان این سرزمین را نخواهد دید. مردم ایران هرگز هیچ قدرت خارجی را به خاطر حمله به سرزمین مادریشان، نابودی زیرساختهای آن و قتل عام غیرنظامیان بیگناه فراموش نمیکنند یا نمیبخشند. مردم ایران نه با بمب یا موشک، بلکه با خاطرات طولانی، عزم راسخ و تحقیر مطلق ماشین نظامی قاتل اسرائیل، به سراغ آن خواهند آمد. آنها همچنین به سراغ خانواده خائن پهلوی و نسل جدید جاسوسان بومی که در ایالات متحده ظاهر میشوند تا میهنشان را تحقیر کرده و برای اسرائیل هورا بکشند، خواهند رفت.
افسانهها میگویند وقتی اسکندر کبیر بیش از دو هزار سال پیش به ایران حمله کرد و آریوبرزن، میهنپرست ایرانی، تلاش شجاعانهای برای دفاع از میهن خود انجام داد، یک چوپان خائن به اسکندر کمک کرد تا ارتش ایران را دور بزند، بسیار شبیه به مدل افیالتس یونانی که در نبرد ترموپیل به مردم خود خیانت کرد. ما نام آن چوپان خائن را نمیدانیم، اما نام جاسوسان بومی که امروز برای اسرائیل هورا میکشند را میدانیم و آنها را پاسخگو خواهیم کرد.
دیدگاه تان را بنویسید