ارسال به دیگران پرینت

مسیر ناهموار همکاری ایران و اعراب

محمد‌جواد ظریف، وزیر امور‌خارجه ایران در سفرهای اخیری که به برخی از کشورهای عربی منطقه داشته پیشنهادهای مهمی نظیر امضای پیمان «عدم تعرض» و ایجاد موسسه همکاری‌های سیاسی و اقتصادی در منطقه مطرح کرده است. این پیشنهادها توجه برخی از تحلیلگران و رسانه‌های جهانی را به‌دنبال داشته است.

مسیر ناهموار همکاری ایران و اعراب

۵۵آنلاین :

در سال‌های گذشته نیز ظریف از لزوم امضای چنین پیمانی سخن گفته بود اما پرسشی که مطرح می‌شود آن است که باوجود اختلافات دیرینه میان ایران و اعراب نظیر تفاوت تفسیر از تهدید امنیتی، استفاده برخی کشورهای عربی از بهانه تهدید ایران برای توجیه دریافت امتیازات از کشورهای کوچک‌تر و توسعه نفوذ خود در منطقه، کنش‌پذیری روابط منطقه‌ای در خلیج فارس از قدرت‌های بین‌المللی و ناخشنودی اعراب از برتری جغرافیایی و جمعیتی ایران نسبت به آنان، آیا اساسا چنین پیشنهادهایی رهگشا خواهد بود؟ از سوی دیگر حتی همکاری میان اعراب نیز بنابر اختلافات متعدد میسر نیست. سه نشستی که به میزبانی شهر مکه برگزار شد در عمل دستاوردی برای سیاست‌های عربستان که هدف آن ایجاد اتحاد در جهت تقابل با تهران است درپی نداشت.

به‌گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، نشریه لوبلاگ در مطلبی به قلم شیرین‌هانتر، تحلیلگر ارشد روابط بین‌الملل به بررسی امکان عملی شدن پیشنهادهای وزیرخارجه ایران در راستای کاهش تنش با کشورهای عربی پرداخته و می‌نویسد: طی هفته‌های گذشته درحالی‌که تنش‌ها میان تهران و واشنگتن به اوج خود رسیده، دیپلماسی ایران پا به مرحله‌ای جدید به‌ویژه در سطح منطقه‌ای گذاشته است. در طول ماه اخیر محمدجواد ظریف از هند، پاکستان، ترکمنستان، عراق و ژاپن دیدن کرده است. در همین حال عباس عراقچی، معاون وی نیز سفرهایی را به کویت، عمان و قطر انجام داد. در سفرهایی که از سوی دیپلمات‌های ایرانی به کشورهای حاشیه خلیج(فارس) انجام شد ایران برخی پیشنهادهای مهم را در راستای کاهش تنش و اختلافات با اعراب در منطقه طرح کرده است. مهم‌ترین این پیشنهادها طرح ایران برای توافق «منع تجاوز» با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بود. پیشنهاد مهم دیگر ایران ایجاد یک ساختار امنیتی منطقه‌ای است. اما باید پرسید که این پیشنهادها تا چه میزان واقع‌نگرانه است.

با نگاهی به گذشته می‌توان دریافت که پیمان‌های منع تجاوز میان کشورهایی که طرف‌های آن با تغییر شرایط و ملاحظات، به مفاد آن متعهد نمی‌مانند موثر نیستند. جامع‌ترین پیمان منع تجاوز پس از جنگ جهانی تحت عنوان «بریاند-کولگ» حاصل شد. قرار بود این توافق به‌عنوان اساسی عمل کند که جنگ نظامی را به‌عنوان ابرازی برای حل اختلافات بین‌المللی غیرقانونی بداند. دیگر پیمان منع تجاوزی که میان آلمان و اتحاد جماهیر شوروی منعقد شد در عمل بی‌نتیجه بود و خاک روسیه زیر پوتین‌ نیروهای نازی به لرزه درآمد. دلیل شکست چنین پیمان‌هایی آن است که جامعه بین‌المللی هنوز تا حد زیادی براساس محاسبات قدرت و تفسیر دینامیک در تهدیدات امنیتی کنترل می‌شود. نباید فراموش کرد که هیچ سیستم بین‌المللی قانونی وجود ندارد که از قدرت لازم برای وادار ساختن کشورها به اجرای تعهدات خود برخوردار باشد. تجربه ثابت کرده است جنگ -نه به‌دلیل پیمان‌های منع تجاوز، بلکه زمانی که منافع ملی و امنیتی در یک‌راستا قرار می‌گیرند- نقش خود را در سیاست کشورها از دست می‌دهد. بهترین نمونه اروپای پس از جنگ‌جهانی دوم است. دولت‌های اروپایی به‌جای امضای پیمان‌های منع تجاوز، تصمیم گرفتند تا شبکه‌های همکاری اقتصادی و سیاسی را راه‌اندازی کنند که به این ترتیب جنگ منفعتی برای هیچ طرفی نداشته باشد. از این رو به نظر نمی‌رسد که تنها اقدام به امضای یک پیمان میان ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس بتواند نقش موثر و کافی ایفا کند.

علاوه بر پیشنهاد امضای چنین پیمانی، ایران لزوم اجرایی شدن اقدامات اعتماد‌ساز و ایجاد یک موسسه همکاری سیاسی و اقتصادی منطقه‌ای میان همه کشورهای عرب و غیر عرب منطقه پیشنهاد کرده است. در بلند‌مدت و تحت شرایط متفاوت از امروز، ممکن است چنین اقداماتی به کاهش تنش میان ایران و این کشورها کمک کند. اما دینامیک روابط ایران و اعراب و نیز روابط میان اعراب و اسرائیل موجب می‌شود که درصد موفقیت این طرح نیز بسیار اندک باشد. اگرچه تمامی کشورهای عرب ایران را به‌عنوان دشمن شماره یک خود تصور نمی‌کنند اما همه آنها به‌دلیل وسعت جغرافیایی و میزان بالای جمعیت در ایران نسبت به کشورهای عربی نوعی احساس ناخشنودی دارند و این رویکرد حتی پیش از انقلاب اسلامی نیز وجود داشته است.

ازسوی دیگر قدرت‌های جهان عرب که در گذشته مصر و سوریه بوده‌اند و اکنون رهبری آن به‌دست عربستان‌سعودی و امارات افتاده است از تهدید ایران به‌عنوان توجیهی برای دریافت امتیازات بیشتر از کشورهای عربی ضعیف‌تر استفاده کرده‌اند. عربستان و امارات حتی آن را دلیل افزایش نفوذ خود در منطقه می‌دانند.

اما نکته دیگر اختلاف دیدگاه روزافزون میان ایران و اعراب نسبت به تفسیر از ماهیت تهدید امنیتی است. ایران، آمریکا و اسرائیل را به‌عنوان تهدیدات اصلی برای امنیت خود می‌داند و در مقابل نیز تصور اعراب آن است که ایدئولوژی انقلابی ایران یک خطر عمده برای بقای نظام‌های این کشورها است. از این رو اعراب همکاری با آمریکا و غرب را درحمایت از منافع امنیتی خود ضروری قلمداد می‌کنند درحالی‌که ایران به‌دنبال خروج آمریکا از منطقه است. در مجموع، در مناطقی نظیر خلیج‌فارس که بازیگران بین‌المللی منافع قابل‌توجهی در آن دارند روابط و همکاری‌های منطقه‌ای تحت تاثیر اعمال نفوذ قدرت‌ها قرار می‌گیرند.

اما مضاوی الرشید، با انتشار گزارشی پیرامون شکست تلاش عربستان برای استفاده از مکان‌های مذهبی درجهت مقاصد سیاسی در مکه نوشت: افرادی که انتظار داشتند تا نشست‌های برگزار شده در مکه با نتایج واقعی همراه باشد ناامید شدند. البته در گذشته نیز این دست نشست‌ها با شکست‌های متعددی درجهت ایجاد کوچک‌ترین اتحاد در جهان اسلام مواجه شده است. البته هربار بیانیه‌هایی با تاکید بر اتحاد و استحکام امت اسلامی منتشر می‌شوند. هدف تمامی این لفاظی‌ها البته تهران است که از دید ریاض پشت‌پرده حملات خرابکارانه اخیر نسبت به نفتکش‌های سعودی است. اگر تصور کنیم که این دست نشست‌ها در راستای تلاش سعودی برای اتحاد جهان اسلام علیه ایران است باید تاکید کرد که عربستان موفق نخواهد شد. جهان اسلام همواره درگیر نگرانی‌های داخلی خود بوده است و نمی‌تواند از جنگ عربستان‌سعودی علیه ایران حمایت کند.

اگر هدف چنین تلاش‌هایی را دریافت حمایت از مسلمانان برای آنچه «توافق قرن» نامیده می‌شود نیز بدانیم بازهم ایجاد چنین اتحادی برای حمایت از توافقی که به آرمان‌های فلسطین پایان می‌دهد امری دشوار است، چراکه اکنون مسلمانان در جهت رد توافقی عمل می‌کنند که بنا دارد آرمان‌های مهمی را از آنان بگیرد که طی نیم قرن گذشته اعراب را درگیر خود کرده است. اتحادیه‌عرب به‌ معنای واقعی ناکارآمد است و اختلافات داخلی میان اعضای مختلف آن موج می‌زند. ازسوی دیگر شورای همکاری کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس نیز به یک معجزه نیاز دارد تا اختلافات ایجادشده درپی تحریم و محاصره قطر به رهبری عربستان پایان یابد. برگزاری نشست‌های اخیر در عربستان را می‌توان نوعی جشن پیش از عید فطر برای رهبرانی دانست که آرزو می‌کنند تا به ایجاد یک جنگ نامحتمل در خلیج‌فارس کمک کنند. عربستان‌سعودی ممکن است به‌دلیل اظهارات اخیر ترامپ پیرامون احترام به مردم ایران، بی‌میلی به تغییر رژیم در این کشور و آمادگی برای مذاکره با تهران ناامید شده باشد. این اظهارات ترامپ در ادامه همان جملاتی است که در آن ترامپ به ریاض یادآور شد که عربستان تا چه میزان بدون حمایت‌های واشنگتن شکننده است. از این رو عربستان به ایجاد تعامل و همکاری با اعراب و مسلمانان روی آورده است که البته هیچ دستاوردی برای ریاض در تقابل با تهران درپی نخواهد داشت.

منبع : دنیای اقتصاد
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه