جهان امروز، تحت تاثیر تلاقی بحرانهای پیدرپی و همزمان، به دنیایی پر از آشفتگی و ابهام تبدیل شده است. پیشرفت سریع فناوریهای تحولآفرین، تغییرات اقلیمی، تنشهای سیاسی و بیثباتی اقتصادی، سازمانها و جوامع را در معرض تهدیدات بیسابقه قرار داده و تصمیمگیری در سازمانها را پیچیدهتر از همیشه کرده است. این شرایط در ادبیات مدیریت با چهار واژه کلیدی شناخته میشود: ناپایداری (Volatility)، عدم قطعیت (Uncertainty)، پیچیدگی (Complexity) و ابهام (Ambiguity) که بهاختصار آن را VUCA مینامند. تازهترین «گزارش جهانی ریسک» (2025) که هر سال از سوی مجمع جهانی اقتصاد منتشر میشود، جهانی را ترسیم میکند که در آن ابهام و ریسکهای چندلایه به اوج خود رسیدهاند. بر مبنای این گزارش، جهان در دهه آینده با بحرانهای جهانی بیشتری مواجه میشود. این در حالی است که آهنگ توسعه سازوکارهای مدیریت این بحرانها (چه در سطح رهبران سیاسی جهان و چه در سطح رهبران سازمانها) کُندتر از حد انتظار است. در این فضای جهانی، کشور ما، ایران، نهتنها از تاثیر این شرایط جهانی مستثنی نیست، بلکه یکی از ملموسترین بسترهای تجربه این چهار ویژگی است. شرایط خاص اقتصاد ایران، تحریمهای بینالمللی، نوسان مداوم نرخ ارز، تغییرات سریع قوانین، عدم شفافیت اطلاعات، بیثباتی در سیاستگذاری، مهاجرت سرمایههای انسانی و فشارهای اجتماعی، همه و همه فضایی از عدم قطعیت و ابهام را ایجاد کرده است که حتی پیشبینی افق ششماهه آینده نیز برای بسیاری از مدیران، بسیار دشوار -اگر نگوییم غیرممکن- شده است.
در چنین شرایط پرتلاطمی، نقش رهبران بیش از پیش برجسته میشود؛ آنها نهتنها باید سازمانهای خود را از میان این بحرانها هدایت کنند، بلکه باید با تکیه بر فضایل درونی همانند تابآوری (Resilience) و آرامش، ریسکها را به فرصتهایی برای رشد و پایداری تبدیل کنند. در چنین جهانی، رهبران سازمانها دیگر تنها با مهارتهای فنی یا ابزارهای مدیریتی قادر به پیشبرد امور نیستند. پیچیدگی شرایط، آنها را فراتر از الگوها و متدهای سنتی رهبری به چالش میکشد. دیگر نمیتوان با اتکا به تکنیکهای تصمیمگیری کلاسیک یا الگوهای پیشبینی خطی، سازمان را از میانه بحران عبور داد. اکنون بیش از هر چیز، توانمندی درونی، کیفیت اخلاقی عمیق و فضیلت پنهان است که میتواند رهبران را در مسیر درست نگه دارد: فضیلت تابآوری.
تابآوری صفتی است که ریشه در منش (Character) افراد دارد و یکی از فضیلتهایی است که از دیرباز مورد توجه فیلسوفان کهن و بهویژه مکتب فلسفه رواقی (Stoicism) بوده است. این نوشتار به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه تابآوری میتواند ستون شخصیت رهبران در جهانِ VUCA باشد، بهویژه در شرایط کنونی ما در ایران.
فضیلت تابآوری، برخلاف تصور رایج، صرفاً مهارت روانشناختی یا تکنیک فردی برای برخاستن پس از افتادن نیست. تابآوری در بستر مدیریت و رهبری، به معنای توان پیشروی آگاهانه و حفظ تعادل روانی در میانه بحران و تبدیل آگاهانه سختیها به فرصت رشد است. این ویژگی، ریشهای عمیق در منش و شخصیت، اخلاق و حتی فلسفه زندگی فردی رهبر دارد. اگر بخواهیم آن را دقیقتر بفهمیم، باید آن را در منظومهای از فضایل انسانی ببینیم، نهفقط در چهارچوب مهارتهای نرم مدیریتی. در فضایی که بسیاری از رهبران از بیرون درخشان به نظر میرسند -با سخنانی پرشور، چشماندازهای خیرهکننده و تسلط بر مفاهیم پیچیده استراتژیک- تابآوری همانند کیفیتی پنهان در اعماق عمل میکند. نیرویی که دیده نمیشود، اما اثر آن در پایداری تصمیمها، کیفیت روابط، تعادل شخصیتی و ثبات اخلاقی کاملاً ملموس است. تابآوری ممکن است مانند نوآوری برّاق یا همانند استراتژی غرّان نباشد، اما میتوان آن را «موتور بیصدای رهبران» نامید.
پژوهشهای جدید نشان دادهاند تابآوری، تاثیری عمیق بر عملکرد و سلامت روان رهبران دارد. برای مثال، مطالعهای از موسسه گالوپ در سال 2023 نشان داد مدیرانی که مهارتهای خودکنترلی و پذیرش عاطفی را تمرین میکنند، 40 درصد کمتر دچار فرسودگی شغلی شدهاند و در تصمیمگیریهای بحرانی تا 25 درصد قاطعیت بیشتری از خود نشان دادهاند. این یافتهها در شرایط پیچیدهای همانند ایران، جایی که رهبران سازمانها با ریسکها و فشارهای مداوم اقتصادی و اجتماعی مواجهاند، اهمیتی دوچندان مییابد. گزارش «وضعیت جهانی محل کار» موسسه گالوپ (2024) نشان میدهد تنها 23 درصد از کارکنان در سطح جهان در کار خود احساس تعلق و مشارکت دارند، در حالی که 62 درصد بیتفاوت و 15 درصد بیانگیزه هستند، که این امر سالانه 9 /8 تریلیون دلار به اقتصاد جهانی خسارت وارد میکند. این گزارش، براساس نظرسنجی از بیش از 128 هزار کارمند در 160 کشور، نقش کلیدی رهبران را در ایجاد تابآوری و آرامش در محیط کار برجسته میکند و نشان میدهد مدیران تا 70 درصد بر مشارکت و انگیزه تیمها اثر دارند. کارکنانی که زیر نظر رهبری تابآور و آرام کار میکنند، از آسایش و آرامش بیشتری برخوردارند. این گزارش تاکید میکند پرورش تابآوری و آرامش در رهبران میتواند محیطهای کاری را بهبود بخشیده و بهرهوری را افزایش دهد. تابآوری را میتوان یکی از مهمترین آموزههای فلسفه رواقی دانست. فلسفه رواقی، مجموعهای از اصول و ابزارهای عملی و عینی برای نیکزیستی است که بر چهار اصل «خردمندی»، «عدالت»، «اعتدال» و «شجاعت» بنا نهاده شده است. فلسفه رواقی بیش از دو هزار سال پیش در یونان باستان معرفی شد و سپس از سوی بزرگانی همچون اپیکتتوس، سنکا و مارکوس اورلیوس توسعه یافت. رواقیون معتقد بودند انسان تنها بر درون خود -احساسها، قضاوتها و اعمالش- کنترل دارد و امور بیرونی -موفقیت، شکست، ثروت و شهرت- ذاتاً بیاعتبار و بیتفاوتاند و نباید بیش از حد در ذهن و ضمیرمان، به آن بپردازیم. این دیدگاه در ایران امروز، جایی که متغیرهای کلان خارج از دسترس رهبراناند، نهتنها آرامبخش، بلکه نجاتبخش است. مارکوس اورلیوس یکی از بزرگان رواقی و یکی از رهبران بزرگ جهان، که در زمان جنگ، طاعون و خیانتهای اطرافیانش، امپراتوری روم را رهبری میکرد، با بهرهگیری از آموزههای فلسفه رواقی، نمونهای عالی از رهبری تابآورانه را ارائه داد که هم باعث آرامش فردی خودش بود و هم به اتخاذ تصمیمهای خردمندانه برای آسایش مردمانش منجر شد. او را میتوان یکی از بهترین نمونههای رهبری بر مبنای تابآوری در شرایط ابهام و بحران عنوان کرد.
فلسفه رواقی ابزارهای عملی بسیاری برای تقویت تابآوری ارائه میدهد که در جهان پرابهام و شرایط سخت، برای رهبری سازمانها -و صدالبته برای افراد در زندگی عادی- کاربرد بسیاری دارد. یکی از این ابزارها، «دوگانه کنترل» است. رواقیون اعتقاد دارند امور دنیا بر دو دسته است؛ اموری که بر آن کنترل داریم و اموری که خارج از کنترل ماست. ابزار دوگانه کنترل به این معناست که ما چه بهعنوان شهروند و چه بهعنوان رهبر، صرفاً باید به آنچه در کنترل ماست بپردازیم و باقی امور را وانهیم، به آن فکر نکنیم و به سرنوشت واگذاریم. رهبران رواقی، صرفاً متمرکز بر امور قابل کنترل هستند و انرژی ذهنی و جسمی خود را بر روی سایر دغدغههایی که خارج از کنترل است، نمیگذارند.
ابزار دیگر فلسفه رواقی، «تجسم بدترین سناریوها»ست. یک رهبر یا مدیر در ضمن مثبتاندیشی احساسی، همیشه خودش را برای بدترین سناریوها آماده کرده و حتی گهگاه آن را در ذهن خود تجسم میکند و برای آن راهکار مناسب میاندیشد. این تمرین، استرس را کاهش میدهد و در لحظه بروز بحران -همانند مهاجرت وسیع نیروی انسانی یا افزایش تورم- به او اجازه میدهد با آرامش عمل کند و تصمیم بگیرد. در جهانی که پیشبینی افق ششماهه نیز دشوار است، این تمرین ذهنی، ضرورت است. رواقیون در عین تلاش برای کامروایی در زندگی، در صورتی که به هر دلیلی از رسیدن به هدف بازمیماندند، آن را با روی باز میپذیرفتند و از نرسیدنهایشان، خم به ابرو نمیآوردند. این ابزار را «تقدیردوستی» یا پذیرش سرنوشت مینامند. در شرایطی که فشارهای اجتماعی و اقتصادی میتواند تمرکز رهبران را مختل کند، و از طرفی بسیاری از متغیرهای مبهم و مختلف مانع دستیابی به اهداف سازمانی میشود، این دیدگاه به تنظیم اهداف بلندمدت و دوری از واکنشهای هیجانی و مدیریت سرخوردگی ناشی از شکست کمک میکند.
ابزار دیگر فلسفه رواقی، «قدرت مکث» است. مکث خردمندانه به معنای ایجاد فاصله ذهنی میان محرک و پاسخ به آن است. مکث خردمندانه مزیت روانشناختی ساده نیست، بلکه حاصل سالها خودسازی، خویشتنداری و تمرین تعادل آگاهانه است. در شرایطی که بسیاری از کارکنان نسبت به وقایع و اتفاقات محیط کار، واکنشهای هیجانی و سریع دارند، مکث خردمندانه به رهبران اجازه میدهد بهجای عجله، با تامل تصمیم بگیرند. این مکث که ریشه در خویشتنداری دارد، نشانه تردید نیست، بلکه نماد کنترل بر خویش و قدرت تحمل ابهام است. رهبری تابآور، در مواجهه با ابهام، مکث میکند، نفس میکشد، دوباره میبیند و سپس عمل میکند، مهارتی که در جهان پر از عدم قطعیت، او را از استهلاک روانی و خستگی ناشی از اتخاذ تصمیمهای فوری نجات میدهد. قدرت مکث، یکی از ابزارهای موثر در مدیریت پدیده «خستگی تصمیم» (Decision Fatigue) است.
رهبران در عصر دیجیتال اساساً با دو نوع فشار مواجهاند؛ فشارهای «عمودی» از سمت متغیرهای بیرونی همانند شرایط بد اقتصادی، بحرانهای اجتماعی و منازعات سیاسی و فشارهای «افقی» از سوی کارکنان سازمان. کارکنان سازمان هر روز با دغدغههای خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی فراوان وارد سازمان میشوند و بخشی از مشکلات شخصی خود را نیز به محیط کار منتقل میکنند. فضای جهانی کسبوکار هر روز با پدیده تورم انتظارات مواجه است و مطالبهگری کارکنان (بهویژه نسلهای جوان) و درخواست امکانات بیشتر و ایجاد محیط امن و دور از کسالت و تعریف مشاغل جدید و متنوع، نوعی فشار روانی به رهبران وارد میکند. تابآوری باعث روان آرام رهبران در مواجهه با حجم زیاد فشارهای افقی و عمودی و آرامش رهبران (بهعنوان ویژگی مسری) میشود و عامل مهمی در تقویت فضای اعتماد به تصمیمگیری رهبران است. فلسفه رواقی با تاکید بر ابزار دوگانه کنترل، به رهبران کمک میکند از اضطراب این فشارها رها شده و بر نیت، رفتار و تصمیمهایشان متمرکز شوند. فضیلت تابآوری اکتسابی است و برخلاف انتظار، تقلیدی و نمایشی نیست. تابآوری کیفیتی درونی، اصیل و بیهیاهو در منش رهبران است. تابآوری در رهبران به سادگی قابل دیدن نیست اما در سلوک رهبران تابآور، قابل احساس است. رهبری که مضطرب است، حتی اگر نوآور و مسلط به استراتژی باشد، اضطراب خود را مستقیم و غیرمستقیم به سازمان منتقل میکند. رهبران با مرکز ثقل درونی، امنیت روانی را در سازمان فراهم میکنند. برای مثال، در زمان تعدیل اجباری یا شکست در پروژه، رهبران تابآور با شفافیت و شجاعت با تیم صحبت میکنند و به جای سرزنش یا تصمیمگیری فوری، ابتدا مکث میکنند و سپس تصمیم میگیرند. رفتاری که اعتماد را گسترش میدهد و سازمان را از آشوب حفظ میکند. این نوع رهبری، که از آموزههای فلسفه رواقی الهام میگیرد، نهتنها هوشمندانه، بلکه انسانی و اخلاقی است. در جهانی که هر روز غیرقابل پیشبینیتر میشود، تابآوری بهعنوان فضیلت بلندمدت، ریشه در خودشناسی، مسئولیتپذیری و زیستن براساس ارزشها دارد.
آموزههای فلسفه رواقی، مانند دوگانه کنترل و پذیرش سرنوشت، با ذهنآگاهی و مهارت خودکنترلی ارتباط عمیق دارند. براساس گزارشهای انجمن روانشناسی آمریکا (American Psychology Association)، مهارت ذهنآگاهی (Mindfulness) که ریشه در تمرینهای توجه به لحظه حال دارد، به رهبران کمک میکند با خودکنترلی، واکنشهای احساسی را مدیریت کرده و از فرسودگی شغلی بکاهند. این اصول با فلسفه رواقی همراستاست که بر حفظ آرامش درونی در برابر ناملایمات تاکید دارد. مطالعهای در انجمن روانشناسی آمریکا (2023) نشان داد تمرینهای مبتنی بر خودکنترلی، مشابه با آموزههای رواقی، میتواند استرس را کاهش داده و تصمیمگیری را بهبود ببخشد.
تابآوری، بهعنوان فضیلتی ریشهدار در منش، در رهبرانی همچون نلسون ماندلا و مهاتما گاندی به وضوح در عبور از بحرانهای عمیق، خود را نشان داده است. ماندلا، که 27 سال از زندگی خودش را در زندانهای آپارتاید گذراند، با پذیرش سرنوشت و تمرکز بر آنچه در کنترلش بود، نهتنها خود را از فروپاشی روانی نجات داد، بلکه پس از آزادی، آفریقای جنوبی را به سوی آشتی ملی هدایت کرد. به همین ترتیب، گاندی در مبارزه با استعمار بریتانیا، با تکیه بر خودکنترلی و تجسم بدترین سناریوها، از طریق مقاومت بدون خشونت، آرامش درونیاش را حفظ کرد و میلیونها نفر را در برابر ابهام و سرکوب متحد کرد. این رهبران، با الهام از اصولی که با آموزههای فلسفه رواقی همراستاست، نشان دادند تابآوری فردی میتواند حتی در تاریکترین لحظات، روشنایی و ثبات به ارمغان بیاورد. در دوران معاصر نیز، رهبران کسبوکاری همچون ساتیا نادلا (مدیرعامل مایکروسافت) تابآوری را در تصمیمگیریهای عاقلانه و صبورانه در شرایط بحرانی به نمایش گذاشتهاند. برای مثال، در جریان تنشهای مربوط به اخراج سم آلتمن از شرکت اپن ایآی (Open AI) در نوامبر سال 2023، نادلا با حفظ آرامش و استفاده از «مکث خردمندانه» -مشابه آموزههای رواقی- به جای واکنش شتابزده، رویکرد متفکرانهای در پیش گرفت و با پیشنهاد بازگشت آلتمن بهعنوان مشاور مایکروسافت، اعتماد و ثبات را به اکوسیستم فناوری بازگرداند. همچنین، رهبران دیگری در عصر دیجیتال، همانند مدیران شرکتهایی که در همهگیری کووید 19 با انعطافپذیری و تمرکز بر اولویتهای قابل کنترل (همانند سلامت کارکنان و تداوم کسبوکار) عمل کردند، نشان دادهاند تابآوری نهتنها فضیلت تاریخی، بلکه ضرورت امروزی است که در جهانی پر از ابهام، تفاوت میان شکست و پیروزی را رقم میزند. توران میرهادی، مثال دیگری از رهبران تابآور است. او با متانت، صبوری و خردمندی، اقدامهای منحصربهفرد در حوزه آموزش، ادبیات کودکان و فرهنگسازی در ایران انجام داد. او بدون نمایش قدرتطلبانه، از درون قوی ماند. همانگونه که رواقیون میآموزند: «رهبری از درون آغاز میشود.» تابآوری، فضیلت فراموششدهای است که نگرش نوین و امروزی به آموزههای فلسفه رواقی -برداشتهای جدید از فلسفه رواقی- آن را مجدداً به انسان امروزی یادآوری و گوشزد کرده است. در جهانِ VUCA، این فضیلت نهتنها به رهبران کمک میکند در برابر ناپایداری و ابهام پایدار بمانند، بلکه آنها را به الگویی از شجاعت و ثبات برای دیگران تبدیل میکند. ابزارهای رواقی همانند مکث، دوگانه کنترل، پذیرش سرنوشت، سناریونگاری و خویشتنداری، تابآوری را به مزیت رقابتی اصیل و غیرقابل جعل تبدیل میکند که رهبران واقعی نه برای درخشش ظاهری، بلکه برای ماندگاری درونی در پی تقویت آن در درون خودشان هستند.
تابآوری، میراث فلسفه کهن رواقی برای جهان مدرن است که شخصیت رهبران را شکل میدهد و آیندهای پایدار را تضمین میکند. در جهانی که هر لحظه ممکن است طوفان جدیدی به پا شود، این فضیلت، ستونِ خیمه رهبران است که فرو نمیریزد. علیرضا کیانپور
دیدگاه تان را بنویسید