ارسال به دیگران پرینت

خامی که پخته شد و سوخت! | نگاهی به فیلم «روشن»

«روشن» تازه‌ترین فیلم روح‌الله حجازی پس از یک دهه فیلم‌سازی، تجربه نامتعارف و دشواری برای بیرون‌کشیدن درام از دل یک قصه لایه‌بندی‌شده و به ظاهر کند و آرام است.

خامی که پخته شد و سوخت! | نگاهی به فیلم «روشن»

شرق- «روشن» تازه‌ترین فیلم روح‌الله حجازی پس از یک دهه فیلم‌سازی، تجربه نامتعارف و دشواری برای بیرون‌کشیدن درام از دل یک قصه لایه‌بندی‌شده و به ظاهر کند و آرام است.

در درون این قصه اما روند اضمحلال تدریجی یک انسان شکل می‌گیرد و جهان فیلم در خدمت این تحول و تغییر است. مردی به نام «روشن» (رضا عطاران)، که سیاهی و تباهی بر زندگی او سایه افکنده، امیدوار است که همه چیز بالاخره درست می‌شود؛ او که به تازگی از همسرش (سارا بهرامی)، جدا شده و شرایط نگهداری از دختر کوچکش را هم ندارد، می‌خواهد که اوضاع را بهتر کند اما اراده‌ای برای تغییر و رسیدن به این هدف در او نیست.

حجازی به سیاق نگاه و تجربه‌های پیشین و شاید حتی دقیق‌تر از چند فیلم اخیرش (زندگی مشترک آقای محمودی و بانو، زندگی خصوصی آقا و خانم میم و اتاق تاریک) به روابط انسانی و عوارض انتخاب‌های اشتباه، نگاهی عمیق‌تر دارد.

تضاد درونی و مفهوم مستتر در فیلم از نام آن نیز پیداست، روشن نام همان مرد سیاه‌بختی است که از دریچه قابی که با انگشتانش می‌سازد به زندگی و رویدادهای روزمره‌اش مثل یک فیلم سینمایی نگاه می‌کند و برای فرار از سرخوردگی‌ها و بداقبالی‌هایش دست به دامان رؤیا‌پردازی می‌شود.

در این فیلم، محوریت فراز و فرود‌ها با کاراکتر اصلی است. کسی که نمی‌خواهد بپذیرد باتلاقی که در آن قرار دارد رفته‌رفته در حال بلعیدن اوست، برای همین شاید قصه وجهی سوررئال از شخصیتی را به تصویر می‌کشد که زندگی روزمره و مشقت‌های پیش‌رویش را از دریچه یک قاب خیالی درک می‌کند، برای او، بدبختی، وضعیت بدتری است که هنوز به آن نرسیده، اما واقعیت این است که تلاش این مرد برای حفظ شرایط موجود و برگرداندن همسر و فرزندش، بسیار دورتر از توان فعلی اوست. ظاهر آرام و رفتار منفعلانه شخصیت اصلی آنجا برای مخاطب جذاب‌تر می‌شود که برای متمرکزبودن و آرام‌ماندن از قرارگرفتن در هر موقعیت چالش‌زایی دوری می‌جوید، اما در درون دچار تلاطم‌های روحی بسیار است، به طوری که حتی با صدای چک‌چک شیر آب و قطراتی که فرو می‌افتند نیز به هم می‌ریزد.

وسواس ذهنی روشن برای امیدوارماندن و بهترکردن اوضاع و پناه‌بردن به جهان دلخواه ذهنی‌اش، ناکامی‌های روزافزونی در پی دارد که سبب می‌شود رفته‌رفته پرده‌های دروغین پیش‌رویش فرو افتاده و او را به سمت تصمیم نهایی سوق دهند.

فیلم در شکل‌دهی و تکامل شیمی بازیگرانش موفق است و به نظر می‌رسد مثلث رضا عطاران، سیامک انصاری و سارا بهرامی با وجود یادآوری پیش‌فرض‌های ذهنی مخاطب از تیپ‌های متعارف و شناخته‌شده قبلی این سه نفر، گردش درستی دارد. اینکه بازیگری حرفه‌ای همچون رضا عطاران را که اغلب در نقش‌های لوده و طناز در ذهن داریم، فراموش کنیم و حالا بتوانیم سرگشتگی و تباهی تدریجی او را در نقش روشن لمس کنیم، مؤید همین نکته است.

حتی بازیگر خردسال فیلم (سرگل لواسانی) هم ضمن شیرینی کودکانه‌ای که در لحنش دارد، نقش خود را در نمایش کمبودهای روشن به عنوان یک پدر نصفه‌و‌نیمه، خوب بازی می‌کند و نشان می‌دهد که جای خالی چنین پدری با نقش کم‌رمقی که او هم‌اکنون در زندگی‌اش دارد پر نمی‌شود، چراکه تلخی جاری در این رابطه کم‌فایده حتی بر این دخترک نیز آشکار است.

از آنجا که درام فیلم در لایه‌های زیرین و عمیق‌تری شکل می‌گیرد و مخاطب رفته‌رفته با رخدادهای ویرانگر شخصیت اصلی مواجه می‌شود، شاید ریتم فیلم گاهی کند به نظر برسد، اما به واقع شاید تأکید بر کشدارشدن برخی نماها مثل شب‌نشینی رفقا با مصرف مواد مخدر یا نماهای داخل دستشویی و حمام، که ممکن است حتی آزاردهنده و کلیشه‌ای به نظر برسند، پیش‌درآمدی باشد تا تحول شخصیت اصلی و رسیدن به انتخاب پایانی او را ملموس‌تر کند.

بزرگ‌ترین نقطه قوت فیلم به لحاظ تکنیکی فیلم‌برداری و قاب‌بندی‌های بی‌نقص مرتضی نجفی است، که به ویژه در نماهای بسته از زاویه تازه‌ای به جهان شخصیت‌ها نزدیک می‌شود.

«روشن» فیلمی «فست‌فودی» نیست، تأثیر آنی و لحظه‌ای ندارد، باید در ذهن و روح مخاطب رسوب کند تا تأثیر خودش را بگذارد. در این میان شاید بسیاری از مخاطبان باشند که با جهان فیلم ارتباط برقرار نکنند و به انتخاب نهایی شخصیت اصلی خرده بگیرند، اما اگر در زندگی با این جنس از آدم‌ها روبه‌رو شده و عمیق‌تر تَرَک‌های روح‌شان را درک کنیم، باورمان می‌شود چرا خامی که پخته شده را از سوختن گریزی نیست!

شادی حاجی‌مشهدی

 

 

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه