آزاد ارمکی | صداوسیما | دانشگاه تهران
پاسخ آزاد ارمکی به سخنان وحید جلیلی: بنیادگرایان جامعه را به سمت فروپاشی بردهاند، نه جامعهشناسان | اساسا مدیران صداوسیما برای ستیز با افکار عمومی انتخاب شدهاند | دانشگاههای ما توسط بنیادگراها تصاحب شدهاند
عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با بیان اینکه اساسا مدیران صداوسیما برای بیتوجهی به افکار عمومی انتخاب شدهاند، افزود: این افراد گزینششده هستند و برای پیادهسازی ایدئولوژی مشخصی وارد این رسانه شدهاند و اصولا برای ستیز با افکار عمومی به صداوسیما آمدهاند. به همین دلیل، رسانههای رقیب صداوسیما تقریبا تمام مخاطبین آن را به خود جذب کردهاند و همین باعث ایجاد ستیز بین صداوسیما و رسانههای خارجی شده و نهایتا این مخاطب است که قربانی میشود. مدیران صداوسیما درکی ندارند که چطور در حال قربانیگرفتن از مردم ایران هستند و بر همین اساس باعث ایجاد یک انحطاط فرهنگی در کشور شدهاند.

طی روزهای اخیر وحید جلیلی، قائممقام صداوسیما، گفت که ازهمگسیختگی جامعه ایران، آرزوی جامعهشناسان بوده و حال انسجام ملی حاصلشده از جنگ ۱۲ روزه، پیشبینیهای آنان برای فروپاشی جامعه ایران را نقش بر آب کرده است. اظهاراتی که البته از مدیر رسانهای که همیشه سعی کرده حتی علم را هم به خدمت خود درآورد و عالمان مخالف خود را تحقیر کند، بعید نبود.
تقی آزاد ارمکی در گفتوگو با خبرنگار جماران، در این خصوص اظهار کرد: گروههای بنیادگرا با هر شکل و شمایلی، به عقل، علم، تجربه، جریانات اجتماعی و حیات اجتماعی باور ندارند. علوم انسانی که جای خود، این افراد حتی به پزشکی و فیزیک هم معتقد نیستند. بنیادگراها باعث ایجاد ضدیت با علم در دنیا و ایران شدهاند و همین منشأ تمام مشکلات امروز ماست. به عنوان مثال، شکست پدافندی ما در جنگ اخیر نیز به علت فقدان علم و تکنولوژی بود
وی با بیان اینکه بنیادگرایی مبتنی بر یک فهم ایدئولوژیک از جامعه، تاریخ و جهان است، افزود: علم، رقیب این ایدئولوژی است. علم بر واقعیت اجتماعی استوار است، در حالیکه ایدئولوژی صرفا بر پایه مجموعهای از گزارههای انتزاعی و بعضا توهمی قرار گرفته و به همین دلیل، رقیب علم است. در تاریخ ایران و جهان نیز میبینیم که اصحاب علم، بیشتر از هر چیزی با صاحبان ایدئولوژی در ستیز بودند و در جهت فروپاشی ایدئولوژیها تلاش میکردند.
عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه علوم انسانی، علوم عقلی است، بیان کرد: به عنوان مثال جامعهشناسی تلاش میکند از طریق عقل و با ابزارهای علمی، نسبت به واقعیات اجتماعی شناخت پیدا کند. نتیجه ستیز بنیادگرایان ایرانی با عقل، دور شدن از فهم واقعیتهای اجتماعی است. این افراد خود را مجاب میکنند که با منطق عقلانی و دانش در ضدیت باشند. وقتی علم و دانش از کشوری دور انداخته شود، جامه دچار ضعف بنیادین میشود. کارکرد علوم انسانی همین است که جامعه را از احساس ضعف دور نگه دارد.
آزاد ارمکی اضافه کرد: جامعهشناسی علم فهم انحرافات و بیگانگیهای اجتماعی است و در عین حال به مطالعه تحولات اجتماعی نیز میپردازد. وقتی این علم از صحنه خارج گردد، آسیبها، انحرافات و تحولات دیده نمیشود. تمام کسانی که با علوم انسانی مخالفت میکنند، بهانه دفاع از ایدئولوژی را دارند، در حالیکه چون مخالف عقل و دانش اند، پایان کارشان چیزی جز فروپاشی اجتماعی است. این جامعهشناسان نیستند که از فروپاشی اجتماعی دفاع میکنند، بلکه بنیادگرایانی مانند «پایداری چیها»، «جلیلیون» و «احمدینژادیون» جامعه را به سمت فروپاشی پیش میبرند. در حالیکه عقلگرایی نجاتبخش است و رویکرد اصلاحگرایانه دارد.
وی با تأکید بر اینکه تا وقتی ایدئولوژی اصل باشد، امکان برپایی علم وجود ندارد، عنوان کرد: امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی، میگوید جامعهشناسی علمی واقعیت اجتماعی است. وقتی میتوان از این علم صحبت کرد که نگاهمان بر اساس مطلقگرایی و کمالگرایی نباشد و انسان و جامعه را یک امر متعالی تلقی نکنیم. به باور دورکیم، راه بقای علم، نفی گزارههای ایدئولوژیک است.
عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با بیان اینکه در جامعه ایرانی نیز اصحاب ایدئولوژی با علم مخالف اند، اضافه کرد: تا این افراد حضور دارند، علم در ایران جان نمیگیرد. برخی معتقدند خروجی دانشگاههای ایران، علم نیست. این ناشی از این میشود که دانشگاههای کشور ما توسط بنیادگراها تصاحب شده و این افراد اجازه اندیشیدن را نمیدهند و جلوی اثرگذاری علم را گرفتهاند
وی با بیان اینکه ایدئولوژی ابتدا در احزاب و گروههای سازمانیافته سیاسی ظهور مییابد، گفت: سپس به نهادها و سازمانهایی که توسط بنیادگراها تصاحب شدهاند، تسری مییابد و نهایتا وارد فضای عمومی میشود و برای خود مخاطب عمومی میسازد. اینها، سه عرصه زیست ایدئولوژی است.
این جامعهشناس بیان کرد: دورهای طولانی است که «جلیلیون» بر حوزه تبلیغات و فرهنگ مسلط شدهاند؛ یعنی نهتنها صداوسیما، بلکه در سایر حوزههای فرهنگی ایران نیز همین تفکرات بنیادگرایانه وجود دارد و سازمان تبلیغات اسلامی، مساجد، مدارس، کتابخانهها، سینما و... نیز گرفتار همین معضل اند. اما در برخی قسمتها مانند حوزه تولید فیلم، ایدئولوژی به حاشیه رانده میشود، زیرا نمیتواند جذابیتی برای مخاطب داشته باشد. اما در جایی مانند صداوسیما که رسانهای یکطرفه است، بنیادگراها غالب میشوند و شروع به تکرار گزارههای عام خود میکنند.
آزاد ارمکی ادامه داد: به عنوان مثال، در حوزه اخلاق عمومی، از یک انسان پاک حرف میزنند و کلیشههایی را ارائه میدهند، اما در فهم تغییرات زیست فرهنگی عاجزند. در مقابله با بیگانه نیز یک مفهوم خاصی از دشمن را صورتبندی کرده و امکان ارتباط با جهان را از بین بردهاند. در جنگ نیز ما با دو وجه روبرو هستیم؛ یکی اسلحه به دست گرفتن در میدان و دیگری مذاکره برای صلح. ایدئولوژی اما این دوگانه را نمیفهمد و فقط به یگانه ستیز معتقد است و کسانی که میل به صلح دارند را به تمسخر میگیرد. به همین دلیل میبینیم که امروز صداوسیما به شکل خشونتآمیزی در حال دفاع از جنگ است و جامعه را به سمت ستیز سوق میدهد.
وی با بیان اینکه اشکال اساسی صداوسیما این است که مخاطبین خود را در حصار گرفته، گفت: از طرف دیگر، مدیران صداوسیما نیز خودشان مخاطب این رسانه اند و از آن تأثیر میپذیرند و لذا به جای مدیریت و تغییر فضا، برنامههایی میسازند که چیزی جز تکرار کلیشههای همیشگی نیست و این بدفرجامی رسانهای مانند صداوسیماست که قرار بود عامل انسجام میان نیروهای اجتماعی شود، اما به مبلغ یک ایدئولوژی تبدیل شده است. البته گروههای مختلف میتوانند ایدئولوژیهای خود را تبلیغ کنند، اما مشروط به اینکه منابعشان را هم خودشان تامین کنند، نه اینکه از منابع ملی بهره ببرند.
عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با بیان اینکه اساسا مدیران صداوسیما برای بیتوجهی به افکار عمومی انتخاب شدهاند، افزود: این افراد گزینششده هستند و برای پیادهسازی ایدئولوژی مشخصی وارد این رسانه شدهاند و اصولا برای ستیز با افکار عمومی به صداوسیما آمدهاند. به همین دلیل، رسانههای رقیب صداوسیما تقریبا تمام مخاطبین آن را به خود جذب کردهاند و همین باعث ایجاد ستیز بین صداوسیما و رسانههای خارجی شده و نهایتا این مخاطب است که قربانی میشود. مدیران صداوسیما درکی ندارند که چطور در حال قربانیگرفتن از مردم ایران هستند و بر همین اساس باعث ایجاد یک انحطاط فرهنگی در کشور شدهاند.
آزاد ارمکی با بیان اینکه برنامههای صداوسیما در جهت اشاعه ایدئولوژی است، عنوان کرد: به همین دلیل به ستیز با فرهنگ روی آورده و جامعه را به سمت مصرف تولیداتی سوق داده که اصلا تعلقی به این جامعه ندارد. این در درازمدت به انحراف فرهنگی میانجامد و جامعه را از فرهنگ ملی و میهنی خود دور میکند. بنابراین، محصول عملکرد صداوسیما، این است که جامعه را به سمت میرایی فرهنگی میبرد. به علاوه این رسانه با تبلیغ ایدئولوژی خود، ضد سنت هم عمل میکند، زیرا سنتهای اجتماعی و فرهنگی را نادیده میگیرد و جامعه بدون سنت، فرهنگ هم ندارد، جامعه بیفرهنگ، بیاخلاق است، جامعه بیاخلاق، ضعیف است، جامعه ضعیف، رو به انحطاط دارد و نهایتا جامعه منحط در حال تسلیم است.
دیدگاه تان را بنویسید