ارسال به دیگران پرینت

فضای مجازی و توهم همه‌چیز‌دانی

بیایید با خودمان روراست باشیم: فضای مجازی ما را متوهم کرده است، خیلی هم متوهم؛ فکر می‌کنیم چون عضو چند ده کانال تلگرامی هستیم و احتمالا اکانتی در اینستاگرام داریم و در بی‌شمار گروهِ واتس‌آپی عضویت داریم، پس همه‌چیز را می‌دانیم و جهان در اختیار ماست.

فضای مجازی و توهم همه‌چیز‌دانی

ظاهر قضیه البته درست هم هست: خیلی چیزها می‌دانیم، از شرق و غرب عالم خبر داریم و در جریان آخرین اظهارنظرها و تحولات در گوشه و کنار جهان هستیم و بادی به غبغب انداخته، در هر جمع باربط و بی‌ربطی خود را مجاز به تحلیل و تفسیر وقایع می‌دانیم.

ما «خبرخوانده‌ها» فکر می‌کنیم نبض جهان در همین چهار خط خبری که در فلان گروه مجازی خوانده‌ایم، خلاصه می‌شود و با مطالعه همین چهار خط خبر، خود را مجاز به انتقال آن چهار خط خبر به شکل تحلیل‌های عجیب‌وغریب به دیگران می‌دانیم.

اتفاقا درست در همین لحظه تحلیل و تفسیر جهان هم هست که باید مطمئن شویم ما هم به بیماری متوهمانه همه‌چیز‌دانی مبتلا شده‌ایم.

اما می‌دانید چه شد و چگونه شد که خیلی از ما مردم ایران و بلکه جهان، به این بیماری دچار شدیم؟ ما درست از لحظه‌ای که مورد بمباران اطلاعاتی از طرف شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی قرار گرفتیم، اقیانوسی شدیم به عمق فقط یک وجب!

آن‌قدر خبر و اطلاعات هر روز بر سرمان آوار شده است که تمرکزمان را از دست داده‌ایم و نتوانسته‌ایم در یک موضوع مشخص، کمی عمیق شویم و به ابعاد مختلف آن بپردازیم.

در چند دقیقه، از تبعات انتخابات آمریکا تا رد لایحه بودجه در مجلس، از وضعیت ناگوار شیر محبوس در پارک ارم تا وضع هوای فردا، از آینده برجام تا نرخ دلار و سکه، از بحران واکسن کرونا تا اعتراض‌ها در روسیه، از فوت علی انصاریان تا بالا‌رفتن قیمت گوشت و میوه، خلاصه از همه‌چیز تا همه‌چیز را می‌خوانیم و فکر می‌کنیم همه‌چیز را هم می‌دانیم و به خودمان حق اظهارنظر در تمامی موضوعات فوق را می‌دهیم.

یاللعجب! یک زمانی هست ما روزنامه می‌خوانیم و گزارشگر برایمان هم سابقه خبر را آورده و هم جنبه‌های مختلف آن را واکاوی کرده و در گفت‌وگو با یک کارشناس، دیدگاه او را هم ضمیمه کار کرده و یک زمان هم فضای مجازی را باز می‌کنیم و سه خط خبر مغلوط و آمیخته به شایعه و بزرگ‌نمایی را می‌خوانیم؛ مشخص است تفاوتی که در این دو هست، تفاوتی است از زمین تا آسمان.

یک زمانی هست که یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای برایمان از واقعه‌ای روایت می‌کند و یک زمان هم یک ادمین کم‌تجربه فلان کانال تلگرامی، تفاوت این دو هم کاملا مشخص است.

یک زمانی هست که در یک رسانه هم خبر هست، هم تحلیل، هم گزارش، هم گفت‌وگو، هم یادداشت و هم عکس و طرح و کارتون و تمامی عناصر مطبوعاتی و یک زمانی هم هست فقط بمباران و خبر است و نه هیچ‌چیز دیگر. تفاوت این دو هم که دیگر چون آفتاب درخشان است!

راهکار اما چیست؟ گوشی‌هایمان را بگذاریم کنار؟ فضای مجازی را از زندگی‌مان حذف کنیم؟ از گروه‌های خبری خارج شویم و دریچه‌های مجازی را به رویمان ببندیم؟ طبیعی است که راهکار، این نمی‌تواند باشد که فضای مجازی، بخشی از هویت ما در زیست‌جهان مدرنِ این روزگار است و غیر قابل حذف.

راهکار در‌دسترس و سهل‌الوصول، عادت‌نکردن به خواندن صرف خبرها و آشتی با دنیای تفسیر و تحلیل و البته مخاطبِ حرفه‌ایِ رسانه‌های حرفه‌ای‌شدن است.

فرقی نمی‌کند رسانه حرفه‌ای، روزنامه باشد یا وب‌سایت، کانال تلگرامی یک رسانه معتبر باشد یا اکانت اینستاگرام فلان شبکه خبری.

مهم این است که در سبد مصرف رسانه‌ای‌مان، در کنار کانال‌های خبری متفرقه، چند رسانه حرفه‌ای هم باشد تا جهان‌مان فقط از خبر انباشته نشود و جایی هم برای «تفسیر» و «تحلیل» و «نگاه» هم باقی بماند.

 

منبع : عصر ایران
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه