سید محمد بهشتی
ایران خانه ماست و به آن حمله شده است | موضوع ما دفاع از آن است
سید محمد بهشتی در یادداشتی تأکید میکند که در شرایط بحرانی، آنچه در ظاهر پنهان مانده، آشکار میشود؛ چهرههای واقعی نمایان میشوند و سوءتفاهمها کنار میروند. او معتقد است بحران میتواند عامل پیوند و انسجام ملی باشد، بهشرط آنکه جامعه و حاکمیت هر دو در مسیر مهربانی، رفع کدورتها و بازسازی اعتماد گام بردارند.

سید محمد بهشتی در یادداشتی تأکید میکند که در شرایط بحرانی، آنچه در ظاهر پنهان مانده، آشکار میشود؛ چهرههای واقعی نمایان میشوند و سوءتفاهمها کنار میروند. او معتقد است بحران میتواند عامل پیوند و انسجام ملی باشد، بهشرط آنکه جامعه و حاکمیت هر دو در مسیر مهربانی، رفع کدورتها و بازسازی اعتماد گام بردارند.
ایران، خانهی ماست
سید محمد بهشتی
وقتی به خانهی ما تجاوز و تعدی میکنند، طبیعیست که اهل خانه همه یک موضوع مشترک پیدا میکنند: دفاع از خانه.
فارغ از اینکه ممکن است با هم سلایق مختلفی داشته باشند، دیدگاههای مختلفی داشته باشند یا حتی با هم اختلاف داشته باشند، همهی اینها میشود اختلافات درجه دو، سه و بیشتر.
و در موضوع دفاع از سرزمین، اتفاق نظر پیدا میکنند.
خیلی کم هستند کسانی که در چنین شرایطی همچنان بخواهند با هم دشمنی بکنند و دشمنی با هم را به دفاع از سرزمین ترجیح بدهند.
اینها در واقع یا آدمهای بسیار جاهل هستند یا خائن.
البته همه جای دنیا و در تاریخ، چنین آدمهایی هم بودهاند.
و اتفاقاً موقعیتی است که اینجور آدمها مورد شناسایی جامعه قرار بگیرند.
شرایط بحرانی یکی از خواص خوبی که دارد این است که چهرههای واقعی را از پس پرده بیرون میکشد
و آن واقعیتی را که دارند بیپرده در معرض دید همه قرار میدهد.
برای همین هم باید چشمانمان باز باشد و اینها را ببینیم، چون این شرایط بحرانی بالاخره یک روز تمام میشود.
شرایط بحرانی همیشه نقطهی آغاز و پایان دارد.
نمیتواند تداوم پیدا کند و مسلماً این شرایط بحرانی هم که برای ما پیش آمده، یک عمری دارد و نمیتواند طولانی باشد.
ما باید خودمان را آماده نگه داریم برای روزی که این بحران تمام شود
و بهرهمند شویم از آنچه در این شرایط بحرانی برای ما آشکار میشود؛
هم توانمندیهای خودمان آشکار میشود،
هم منظرهی واقعیت عریان پیش روی ما قرار میگیرد.
چهبسا ما با کسانی دچار سوءتفاهم بودیم
و این سوءتفاهمات میتواند به این ترتیب برطرف بشود.
معمولاً بحران در بین انسانهای نرمال و افرادی که از سلامت نفس برخوردار هستند،
مایهی الفت است؛ فرصتیست مغتنم برای الفت، پیوند و یکپارچگی.
برای همین هم این بحرانی که در کشور ما پدید آمده، اتفاقاً خودش میتواند عامل انسجام ملی بشود.
چهبسا خیلیها تصور داشتند که ما در انسجام ملی دچار خلل هستیم، دچار سستی هستیم.
اتفاقاً این بحرانها میتوانند مقومِ انسجام ملی باشند،
به یکپارچگی منجر بشوند
و جامعه به یک کیفیت دیگری خودش را بهجا بیاورد؛
به کیفیتی به مراتب بهتر از آنچه قبلاً بود.
به نظرم هر کسی، هر جایی هست و از دستش کاری برمیآید، علیالخصوص در حاکمیت، باید در واقع زمینههای کدورتهای قبلی را مرتفع کند.
باید کمک کند به اینکه جامعه با هم مهربانتر بشوند.
این طبعاً مستلزم این است که حکومت هم با جامعه مهربانتر باشد
و طبیعیست که در رفتارش باید تغییر ایجاد بکند.
ما هم میتوانیم از کل جامعه و هم از حاکمیت این توقع را داشته باشیم که در زمینهی رفع کدورتها، گامهای بلند بردارد.
و اینها میتواند بسیار به این انسجام ملی یاری برساند و باعث تقویت آن شود.
همین سه روز شاهد این هستیم که نیروهای نظامی ما، چون در چهرهی حقیقی که باید حضور داشته باشند—در چهرهای که بهشان میآید، یعنی دفاع از سرزمین—حاضر شدند، میبینیم که جامعه واکنش بسیار مثبتی بهشان دارد و قدردانشان است و آنها را دوست دارد.
به نظرم از همین فرصتها باید حداکثر بهره را برد.
همیشه باید بین جامعه و نیروهای دفاعکننده از آن، محبت و الفت وجود داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید