ارسال به دیگران پرینت

گفت و گوی «۵۵ آنلاین» با داور شیخاوندی؛ صاحب نظر در حوزه آموزش و پرورش

تخلف دولت «احمدی نژاد» و «روحانی» در عدم حذف و تضعیف کنکور | 5 دهه برگزاری آزمون سراسری دانشگاه ها چگونه گذشت؟ | پرداخت حداقل 70 هزار میلیارد تومان توسط خانواده ها به مؤسسات کنکوری

شیخاوندی: موسسات آموزشی کنکور، هزاران نفر از افراد تحصیلکرده را به عنوان «مدرس کنکور» استخدام می کنند. اگر این موسسات فعال نباشند، بیکاری افزایش پیدا می کند

تخلف دولت «احمدی نژاد» و «روحانی» در عدم حذف و تضعیف کنکور | 5 دهه برگزاری آزمون سراسری دانشگاه ها چگونه گذشت؟ | پرداخت حداقل 70 هزار میلیارد تومان توسط خانواده ها به مؤسسات کنکوری

55 آنلاین- بر اساس قانون « پذیرش دانشجو در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور» که توسط مجلس دوره هفتم مصوب شد، دولت محمود احمدی نژاد موظف شد که تا سال 1389، حذف کامل کنکور سراسری را عملی کند. 

این قانون توسط دولت احمدی نژاد به اجرا در نیامد و حذف کامل کنکور، محقق نشد. در قانون دیگری یعنی قانون «سنجش و پذیرش دانشجو در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور» که در شهریور 1392 به تصویب مجلس رسید، دولت حسن روحانی موظف شد سهم سوابق تحصیلی دانش آموزان از پذیرش دانشجو را در یک دوره پنجساله به حداقل 85 درصد برساند.

اجرای این قانون نیز باعث می شد که در سال 1397 اهمیت کنکور و کلاس های آموزشی کنکوری، از بین برود و سوابق تحصیلی دانش آموزان در مدرسه، نقش تعیین کننده ای داشته باشد ولی این قانون نیز توسط دولت حسن روحانی، اجرایی نشده.

در گفت و گوی «55 آنلاین» با دکتر داور شیخاوندی، برگزاری بیش از 5 دهه کنکور سراسری دانشگاه های ایران، مورد کند وکاور قرار گرفته است. 

شیخاوندی، متولد سال 1312 در اردبیل بوده و دکترای برنامه ریزی اجتماعی از دانشگاه سوربن فرانسه دارد. او مولف کتاب های «جمعیت شناسی آموزش و برنامه ریزی»، «جامعه شناسی تجدد  ماکس وِبر»، «برنامه ریزی آموزش و پرورش و اقتصاد» و مترجم کتاب «مدرسه زدایی از جامعه» است.

*****

*مجلس شورای اسلامی در سال 1390 در قالب یک قانون مصوب کرد که نحوه پذیرش دانشجو در دانشگاه تغییر کند. بر اساس آن قانون، کنکور سراسری باید از سال 1389 به طور کامل حذف می شد.

این قانون اجرا نشده و البته جنابعالی در سال 1381 گفته اید «موفقیت در کنکور به یک پدیده اجتماعی تبدیل شده، عنوان دانشجو داشتن اعتبار و منزلت اجتماعی می آورد و کنکور به یک رقابت بین خانواده ها تبدیل شده».

حدود دو دهه بعد از آن اظهار نظر شما و تقریباً 15 سال بعد از تصویب آن قانون توسط مجلس، الان دانشگاه رفتن چگونه است و آیا مانند همان وضع دو دهه قبل، هنوز دانشگاه رفتن و دانشجو شدن شأن و اعتبار دارد؟

-من اعتقاد دارم که تغییر زیادی در این زمینه اتفاق نیفتاده و همچنان آن باورهای قبلی برقرار است. در حال حاضر، با توجه به تعداد زیاد داوطلبان، رقابت ها برای ورود به دانشگاه ها سخت تر است.

*به هر حال نیمی از جمعیت جامعه مرد و نیمی هم زن است ولی  آمار داوطلبان دانشگاه ها در همه سال های اخیر نشان می دهد که 58 درصد شرکت کنندگان در کنکور یا آزمون سراسری، زن بوده و حدود 42 درصد مرد هستند.

در حالی که در دهه های قبل، عمده داوطبان مردان بودند. به چه علت امروزه تعداد زنانی که در کنکور شرکت کرده و در ادامه تعداد زنانی که به دانشگاه راه پیدا می کنند درصدشان بیش تر شده؟

-اوضاع و احوال اقتصادی به صورتی است که پسرها، تا حدی به دنبال تامین نان و زندگی هستند ولی برای دخترها، دانشگاه رفتن یک عامل برتری است یعنی یک عامل برتری در خانواده و جامعه، آموزش است. بر این اساس، دخترها به طور مستمر سعی می کنند از طریق آموزش، اعتبار خودشان و خانواده خود را بالا ببرند. 

از طرف دیگر، به مرور تعداد شهرهای کشورمان بیش تر شده و روستا نشین هایی که توانایی مالی  دارند، به شهرها مهاجرت می کنند. این نوع خانواده های مهاجر در ادامه سعی می کنند اعتبار اجتماعی کسب کنند و یک راه کسب اعتبار، رفتن جوانان آنها به دانشگاه است.

*چرا پسرها یا مردها چندان به دنبال این نیستند که اعتبار خودشان را از طریق دانشگاه رفتن بالا ببرند و به اندازه دخترها علاقه مند نیستند به دانشگاه بروند؟

-پسرها در درجه اول سعی می کنند کسب درآمد کنند. چون زندگی فعلی، خیلی گران تمام می شود. در نتیجه، پسرها سعی می کنند تا حدی به تامین اقتصادی خانواده کمک کنند. در مجموع، یکی از راه های بالا رفتن و ارزش پیدا کردن  درخانم ها، دانشگاه رفتن است و البته برخی راه های دیگری هم وجود دارد. در حال حاضر، شهر نشینی زیاد شده و فرصت رفتن خانم ها به دانشگاه فراهم شده.

از یک طرف، شهریه دانشگاه های غیر دولتی زیاد است و در کنکور سراسری، عمدتاً دختران برنده هستند. در عین حال، پسرها سعی می کنند به اقتصاد خانواده و زندگی روزمره کمک کنند. حتی شاید پسرها، هزینه تحصیل دختران خانواده را پرداخت کنند. به همین دلیل، تعداد داوطلبان پسر نسبت به دخترها برای ورود به دانشگاه، کمتر است. در حالی که در فضای اقتصادی، وضعیت برعکس است. به این صورت که دخترها در اقتصاد و نان درآوردن، کمتر حضور دارند ولی حضور پسرها بیش تر است. 

در سال های اخیر و به طور خاص در دو سال اخیر، پسرها سعی می کنند که اقتصاد و کسب درآمد را در اولویت قرار بدهند و تحصیل، در اولویت بعدی است. این وضعیت در دخترها یا خانواده ها، برعکس است. به خاطر این که بیکاری و در خانه ماندن، سخت است. در نتیجه دخترها تلاش می کنند با دانشگاه رفتن، ارزش اجتماعی و اقتصادی خودشان را بالا ببرند.

*در سال 1348 اولین کنکور سراسری در ایران برگزار شده و برگزاری کنکور سراسری تا به امروز و بعد از چندین دهه ادامه پیدا کرده است. وضعیت اجتماعی ایران و دانشگاه رفتن، در دهه 40 و دوره قبل از برگزاری کنکور در سال 1348 چگونه بود؟

-در آن دوره، تعداد داوطلبان علاقه مند به دانشگاه رفتن، کم بود و تعداد فارغ التحصیلان دانشگاه ها نیز محدود بود. اساساً جمعیت کشور در سطح پایینی بود و کشور ما حدود 30 میلیون نفر جمعیت داشت ولی الان جمعیت کشور بیش از دو برابر شده و به بالای 80 میلیون نفر رسیده است.

همچنین در دهه های اخیر، شهر نشینی افزایش پیدا کرده است. در دهه های قبل، روستاییان، خیلی طالب تحصیل در دانشگاه نبودند ولی امروزه، تعداد روستایی های ما بسیار کم شده و حتی آنها داوطلب هستتند که به دانشگاه بروند. در حال حاضر، نسل عوض شده و این تغییرات اجتماعی به وجود آمده است.

*یک بحث درباره کنکور این است که با برگزاری کنکور و آزمون سراسری، عدالت آموزشی برقرار می شود. به نظر شما، حالت یکسان برگزار کردن آزمون ورودی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی، باعث شد که عدالت آموزشی برقرار شود؟

-تا حدی عدالت آموزشی برقرار شد ولی بعدها که جمعیت به 50 میلیون نفر و 60 میلیون نفر افزایش پیدا کرد، تغییراتی در برگزاری کنکور سراسری به وجود آمد و سهمیه بندی هایی اِعمال شد. 

*بر اساس قانون مصوب سال 1386، باید تا پایان سال 1389 به عنوان سال اول قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه، کنکور حذف می شد ولی عملاً کنکور توسط دولت آقای احمدی نژاد حذف نشد. در قانون دوم، دولت آقای روحانی باید سهم کنکور در پذیرش دانشگاه ها را به کمتر از 15 درصد می رساند که این کار هم انجام نشده. از طرفی، در سال های اخیر اعلام شد که در سراسر شکورمان حداقل 5 تا 6 هزار موسسه در حوزه کنکور فعال هستند.

در سال 1397 آقای بطحایی، وزیر وقت آموزش و پرورش اعلام کرد که «گردش مالی موسسات کنکور 40 هزارمیلیارد تومان در سال است». در مورد درآمد انتشاراتی های مرتبط با کنکور هم رقم 30 هزار میلیارد تومان در همان سال اعلام شده بود.  

الان بیش از 50 سال است که کنکور برگزار می شود. از نظر شما آیا این امکان وجود دارد که کنکور برچیده شود و فعالیت این موسسات و انتشاراتی ها کاهش پیدا کند؟

-در وضعیت فعلی، بعید است که کنکور حذف شود. به دلیل این که رقابت زیادی برای ورود به دانشگاه ها وجود دارد. به همینخاطر، از طریق کنکور سعی می شود تعداد زیادی از داوطلبان را کنار بگذارند.

در حال حاضر، تلاش می شود که نخبگان را از طریق کنکور پذیرش کنند و وقتی تعداد داوطلبان رفتن به دانشگاه های ایران زیاد است، مجبورند که از طریق کنکور اقدام به پذیرش دانشجو کنند.

*جنابعالی در یکی از دانشگاه های فرانسه، مدرک دکترا اخذ کرده اید. چرا در حال حاضر در کشورهای اروپایی، کنکور وجود ندارد و هر دانشگاه، برای پذیرش دانشجو به طور مستقل اقدام کرده و بررسی می کند و همان وضعیت چند دهه قبل دانشگاه های ایران در دوره پیش از برگزاری کنکور رایج است؟

-جمعیت آن نوع کشورها کمتر است و هر دانشگاه، کار پذیرش را انجام می دهد. در ایران ظاهراً گفته می شود که با برگزاری کنکور، عدالت بیش تر برقرار می شود. اگر کنکور سراسری برگزار نشود، هر دانشگاه روش خاص خودش را برای پذیرش دانشجو اِعمال می کند.

از طرف دیگر، برگزاری کنکور یک میراث است و چند ده سال است که برگزار می شود. در نتیجه ظاهراً نمی خواهند کنکور حذف شود. در عین حال، کلاس های آموزشی زیادی برگزار می شود و عملاً کسانی در کنکور قبول می شوند که در کلاس های ویژه کنکور شرکت کرده اند. کسانی که در کلاس های آموزشی شرکت نمی کنند، باید چندین بار در کنکور شرکت کنند تا موفق شوند و به دانشگاه راه پیدا کنند.

*وقتی احتمال قبول شدن در کنکور با شرکت در کلاس های کنکور افزایش پیدا می کند، جنبه اقتصادی غلبه پیدا می کند. در این حالت، هر دانش آموزی که پول بیش تری برای کلاس های کنکور خرج کرده و مهارت بیش تری در تست زنی کسب کند، احتمالاً موفق می شود و عدالت آموزشی مورد نظر زیر سوال می رود. 

-درست است و همین طور هم شده. البته گاهی اوقات، بعضی از روستایی ها سطح بالای هوشی دارند و در کنکور قبول می شوند. هر چند که درصد این افراد، کم است ولی کلاس های کنکور رفتن، احتمال قبول شدن در کنکور را بالا می برد.

*آقای بطحایی که در سال های قبل وزیر آموزش و پرورش بود و بعد از استعفا، معاون دانشگاه آزاد اسلامی شد، اخیراً در توئیتی اعلام کرد که «موسسات آموزشی و کنکور، مثل اژدها شادی و نشاط بچه ها را بلعیده اند و فاجعه آموزش اتفاق افتاده است».

آیا در وضعیت فعلی، جنابعالی اعتقاد دارید که حضور دانش آموزان در کلاس های متعدد کنکور و همچنین کنکور، شادی و نشاط را از بین برده اند؟

-من فکر می کنم از یک جهت، حضور دانش آموزان در کلاس های کنکور، به ضررشان نیست و حتی به نفع جامعه است.

*از این نظر که حضور در کلاس های کنکور وقت دانش آموزان را می گیرد و باید در کلاس های متعدد حضور پیدا کنند که فرضاً تکنیک های تست زدن درست را یاد بگیرند، می تواند باعث بروز فاجعه شود؟

-اگر این بچه ها در جای دیگری باشند ممکن است اتفاقات دیگری رخ بدهد ولی حداقل خاصیت برگزاری این کلاس های کنکور این است که دانش آموزان، یک مقدار ادب یاد می گیرند. 

این موسسات، تعداد زیادی از دانش آموزان را جمع می کنند و آنها در کوچه ها و خیابان ها رها نمی شوند. حضور این دانش آموزان و افراد در این کلاس ها بهتر است تا این که در خیابان ها بگردند و رها باشند.

*در کنکور سراسری، سنجش اطلاعات دانش آموزان صرفاً با روش تست زنی انجام می شود و خلاقیت آنها سنجیده نمی شود. آیا برگزاری کنکور با این روش الزاماً باید ادامه پیدا کند؟

-اگر کنکور نباشد وزرا و مسئولان، چه راهکاری دارند. 

*اگر مثل کشورهای دیگر سوابق تحصیلی ملاک پذیرش دانشجو باشد و کنکور سراسری برگزار نشود، آیا این روش پذیر دانشجو، وضعیت بهتری را رقم می زند و آدم های با خلاقیت و توانمندی بالاتر انتخاب خواهند شد یا نه؟

-جمعیت کشورهای دیگر، کمتر رشد می کند و مثل ایران نیست.

*اگر سوابق تحصیلی مورد توجه باشد یعنی فرد یک دفعه مورد سنجش قرار نگیرد و روند تحصیلی او در سال های مختلف در نظر گرفته شود، بهتر نیست تا پذیرش دانشجو به صورت شانسی نباشد؟

-در کشورهای غربی از جمله اروپا، کلاس های ویژه ای بر پا می شود و مسابقه وجود دارد. به طور خاص، انتخاب کارکنان دولت از طریق یک رقابت و مسابقه جدی انجام می شود.

در ان کشورها، دانش آموزانی هم که می خواهند از دوره متوسطه به دانشگاه بروند در کلاس های خاصی شرکت می کنند و دانشگاه ها، زبده ترین افراد را انتخاب و پذیرش می کنند. 

البته موسسات آموزشی کنکور، هزاران نفر از افراد تحصیلکرده را به عنوان «مدرس کنکور» استخدام کرده و سعی می کنند سطح دانش خودشان را بالا ببرند. در نتیجه وجود این موسسات، از یک جهت به نفع جامعه است. اگر این موسسات فعال نباشند، بیکاری افزایش پیدا می کند. به هر حال، این موسسات، به نوعی اشتغال ایجاد می کنند. 

*در ارتباط با کنکور، آیا از طریق تست زنی در کنکور ایران، زبده ها انتخاب می شوند؟

-در ایران به ظاهر اینچنین است ولی در باطن، ما می دانیم که از یک طرف، سهمیه بندی وجود دارد.  وقتی تعداد داوطلبان نیز زیاد است باید راهی را برای پذیرش دانشجو پیدا کرد. 

در نتیجه، کنکور یک راه برای پذیرش دانشجو است.  وقتی که تعداد زیادی به عنوان داوطلب ورود به دانشگاه های ایران وجود دارند از طریق کنکور، پذیرش دانشجو آسان می شود.

*الان در سال یک میلیون و 300 هزار نفر متقاضی ورود به دانشگاه هستند.

-من به طور کُلی مثال زدم و فرضاً وقتی یک میلیون متقاضی وجود دارد، در یک مرحله تعداد 100 هزار نفر را انتخاب کرده و از بین آنها پذیرش انجام می شود. هر چند که گفته می شود که جمعیت کشور ما کم شده ولی هنوز بیش از یک میلیون نفر متقاضی ورود به دانشگاه ها هستند.

برگزاری کنکور با روش تست زنی باعث می شود یک عده را کنار بگذارند. وقتی بحث اجرای عدالت مطرح است، می گویند با این روش اقدام می کنیم. البته دانش آموزان و داوطلبانی که آمادگی کسب کنند، می توانند در کنکور موفق شوند.

به هر صورت، باید یک راهکار پیدا شود که عدالت تحقق پیدا کند. با این حال، دانش آموزان زبده و برجسته ای در همین کنکور پیدا می شوند که در هیچ کلاس کنکوری شرکت نکرده اند ولی رتبه های خوبی کسب کرده اند. البته من قبول دارم که روش تست زنی در کنکور، یک مقدار شانسی  بوده و حداقل 50 درصد آن شانسی است. 

1469261456_1-4-1

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه