۵۵آنلاین :
ساخت عروسک از مواد بازیافتی به محیط زیست کمک میکند روایتهای باستانی در ایران غریبه است بسیاری از گروههای تئاتر عروسکی برای گیشه به سمت آثار سرگرمکننده کودکان رفتهاند
نیره خادمی| طفل فراموششده تئاتریها هنوز هم نفس میکشد؛ حتی در این هوای سرد و آلوده تهران. مریم معترف، بازیگر و کارگردان نامآشنای تئاتر کودک و نوجوان، اینبار سراغ روایت سفر پرماجرای کشتی نوح و جریانهای درون آن برای کودکان و نوجوانان رفته است. نمایش «قصههای سفر پرماجرای کشتی نوح» از بیست و دوم آبانماه در مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روی صحنه است. البته قطعی اینترنت و آلودگی هوا چند روزی اجرای این کار را هم مثل بقیه نمایشهای روی صحنه متوقف کرد، اما حالا دوباره از سر گرفته شده است. معترف برای ساخت عروسکهای این نمایش هم مثل نمایش «قصههای من و تو و رستم و شاهنامه» سراغ مواد بازیافتی رفته و نکات آموزشی زیستمحیطی را هم در این نمایش گنجانده است. او در اینباره به «شهروند» میگوید مردم مسائل مرتبط با محیط زیست را رعایت نمیکنند؛ هر چیزی را که نمیخواهند دور میریزند؛ در صورتی که اگر از این وسایل به شکل دیگر استفاده کنیم، این میزان زباله انباشته نمیشود: «کودکان با دیدن این نمایش یاد میگیرند به جای خریدن عروسکهای گرانقیمت، خودشان عروسک بسازند و البته در این راه پدر و مادرها هم باید کمکشان کنند.» کار کردن در حوزه تئاتر بهویژه حوزه کودک و نوجوان سخت است و احتمالا قطعی اینترنت در هفتههای گذشته هم کمی کار را سختتر کرد. در این شرایط چطور این کار را روی صحنه بردید؟ به هر حال، ما این ریسک را پذیرفتیم و کارمان را شروع کردیم. چند روز نخست، از اجرای «قصههای سفر پرماجرای کشتی نوح» استقبال شد، اما از یکشنبه به دلیل قطعی اینترنت در کشور نهتنها برای این نمایش که برای همه نمایشها، تماشاگر افت کرد. بنابراین قرار شد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم تا سهشنبه اجرای کارها را تعطیل کند. معنی نداشت تئاتری که ظرفیت ١٠٠ تماشاگر دارد با ١٠ مخاطب روی صحنه برود. حتی اجراهایی که هفته گذشته برای صبح مدارس تهران رزرو داشتیم به دلیل آلودگی هوا، تعطیلی مدارس و بعد از آن هم اتفاقات و قطعی اینترنت لغو شد. اولین اجرای رزرو شده برای مدارس هم صبح روز سهشنبه روی صحنه رفت و اجراهای عصر هم بعد از آن از سر گرفته شد. چرا تصمیم گرفتید چنین داستانی را که پیشینه تاریخی و مذهبی دارد برای کودکان روایت کنید؟ داستان کشتی نوح برای بچهها جالب است. بچهها این داستان را شنیدهاند، اما هیچکس نمیداند در چهل روزی که کشتی روی آب بود، داخل آن چه اتفاقی افتاد. همیشه به ساختن نمایشی برای نشاندادن اتفاقات و ارتباط بین حیوانات درون کشتی نوح فکر میکردم. حضرت نوح(ع) به فرمان خداوند از هر حیوانی یک جفت سوار کشتی کرد. فرض کنید ٤٠ روز روی کشتی چه اتفاقی برای آنها میافتد. مقداری فکر کردیم و درنهایت داستان واقعی را در قالب طنز برای بچهها بیان کردیم که البته برای بزرگسالان هم جالب است. درواقع این کار دورنمایی هم از روابط انسانی و زندگی در جامعه انسانی خواهد داد. دقیقا؛ اینکه چطور حیوانات مختلف با ویژگیهای منحصربهفرد با صلح و صفا در کنار هم زندگی میکنند. حضرت نوح(ع) قانونی وضع میکند که همه حیوانات با رعایت آن، کنار هم زندگی کنند. شاید این مسائل در ظاهر درباره کشتی است، اما در حقیقت معنای وسیعتری برای جامعه انسانی دارد. جالب است که در این نمایش به موضوعات زیستمحیطی توجه شده است و احتمالا به کودکان آموزشهایی درباره حفظ حیات وحش هم میدهد. زیربنای این کار مربوط به حفاظت از محیط زیست است که بهطور غیرمستقیم برای کودکان بازگو میشود. عروسکهای نمایش با مواد بازیافتی ساخته شده است و جالب اینکه مردم هم آن را خیلی دوست داشتند. این روزها جنبشهای زیستمحیطی در نقاط مختلف دنیا فعالیت چشمگیری دارند، حتی ماجرا به برندهای مطرح جهانی هم رسیده است که از الیاف سازگار با محیط زیست برای صنعت خود استفاده میکنند. در ایران هم چند وقت پیش، کمپینی برای استفاده هنرمندان از لباسهای قدیمی خود با تغییر مدل آن شکل گرفت. البته فکر میکنم استفاده از مواد بازیافتی در تئاتر عروسکی هم توجیه اقتصادی دارد و هم توجیه زیستمحیطی. شما در نمایشهای قبلی هم از چنین ایدهای استفاده کردهاید. استفاده از مواد بازیافتی در نمایشهایتان از کجا به ذهن شما رسید؟ مردم مسائل مرتبط با محیط زیست را رعایت نمیکنند. هر چیزی را نمیخواهند دور میریزند در صورتی که اگر از این وسایل به شکل دیگر استفاده کنیم، این میزان زباله انباشته نمیشود. در گذشته هم نمایش «قصههای من و تو و رستم و شاهنامه» را به همین شکل کار کردم. برای آن کار عروسکهای معمولی یا مثلا استفاده از تنپوش به کارم نمیآمد، چون کار به صورت نقالی بود. باید عروسکی انتخاب میکردیم که به کارِ نمایشمان بیاید. با بسیاری از استادان این حوزه هم مشورت کردم و درنهایت به ایده استفاده از مواد بازیافتی رسیدم. این ایده را نهتنها در آن کار که در کارهای بعدی مانند «ماجرای به شوی رفتن بانوگشسب دختر رستم دستان» هم اجرا کردم. استفاده از مواد بازیافتی در نمایش چقدر توجیه اقتصادی دارد؟ از جهاتی توجیه دارد و از جهاتی هم نه. ساختن عروسک با مواد بازیافتی کار راحتی نیست و دستمزد طراح و عروسکساز هم بیشتر است. به هر حال، ساختن خرس و زرافه با بطری و وسایل دورریختنی ابتکار میخواهد اما به محیط زیست کمک میکند. هنگام اجرای «قصههای من و تو و رستم و شاهنامه» خانم ابتکار، رئیس وقت سازمان محیط زیست از این کار تقدیر کرد. آموزش در این آثار چگونه برای کودکان اتفاق میافتد؟ این نمایشها کودکان را جذب میکند؛ مثلا در برخی اجراها بعد از پایان نمایش به پدر و مادرها میگفتند زودتر برویم تا از این عروسکها بسازیم. درواقع یکی از ایدههای این نمایش برای کودکان، جمعکردن وسایل دورریختنی است تا با خلاقیت خود عروسک بسازند. کودکان یاد میگیرند به جای خریدن عروسکهای گرانقیمت، خودشان عروسک بسازند و البته در این راه پدر و مادرها هم باید کمکشان کنند چرا متنهایی که برای نمایش انتخاب میکنید بیشتر بر پایه داستانهای قدیمی و اساطیری است؟ کار کردن قصههای ایرانی، باستانی و سنتی را خیلی دوست دارم. این قصهها با روحیه مردم سازگاری بیشتری دارد، چون برخاسته از فرهنگ خودمان است. «من و تو و رستم و شاهنامه» هم که در گذشته اجرا کردم، روایتی از شاهنامه بود. بعد از اجرای آن حتی کسانی که فکر میکردند شاهنامه سخت است به سمت خواندن آن رفتند. بنابراین یکی از دلایل آن، آسان کردن این داستانها برای کسانی است که آشنایی کمتری با شاهنامه و داستانهای اساطیری ایران دارند. دقیقا؛ چون خیلیها با شاهنامه و روایتهای باستانی ایرانی غریبه هستند. تمام استادهای بزرگ در دانشگاههای جهان به سمت یادگیری زبان فارسی میروند تا بتوانند شاهنامه بخوانند، اما خودمان با آن غریبه هستیم. کارتونهای ژاپنی و چینی میبینیم درحالیکه خودمان داستانهای زیبا و آموزندهای داریم. اساسا چرا تئاتر کودک در ایران کمرنگ و کمرمق است؟ نباید بیانصافی کنیم. کسانی هستند که کار میکنند، اما مسائل اقتصادی همه را اذیت میکند و کمک زیادی هم به کسانی که تئاتر کار میکنند، نمیشود؛ بنابراین برخی سراغ ساخت آثار سرگرمکننده در مهدهای کودک میروند تا فقط گیشه داشته باشند. نمیدانم نتیجه این رویه چه میشود! کار برای کودکان بسیار سختتر از کار برای بزرگسالان است، چون کوچکترین لغزشی بر کودک و آیندهاش تاثیرگذار است؛ کودکی که آینده کشور را میسازد و اگر با او درست رفتار نشود معلوم نیست چه آیندهای انتظار او را میکشد. شادی و خنده در کار کودک خیلی خوب است به شرطی که بهصورت غیر مستقیم آموزشهای درستی هم به آنها بدهد. حمایتهای مالی در این زمینه چگونه است؟ بعضی از سالنهای دولتی قرارداد میبندند، اما فرهنگسراها و سالنهای خصوصی ٣٠درصد از فروش را میگیرند، بنابراین در این شرایط سود زیادی برای گروه نمیماند، آن هم گروهی که ماهها تمرین کرده و هزینههای جانبی زیادی را متحمل شده است.
منبع : شهروند
دیدگاه تان را بنویسید