۵۵آنلاین :
رضا احمدی، از هنرمندان تئاتر مشهد كه پیشتر برای نمایش «خروس» هم موفقیتهایی بینالمللی داشت، این شبها به طور همزمان دو نمایش «مادر» و «پدر»، نوشته فلوریان زلر فرانسوی را در تئاتر مستقل تهران روی صحنه میبرد؛ نمایشهایی كه بازیگرانی مانند مهدی پاكدل، مسعود كرامتی و... در آن به ایفای نقش میپردازند. این هنرمند مشهدی میگوید اگر در شهرستان تئاترهایش را روی صحنه ببرد، هیچوقت نمیتواند به بدنه تئاتر ایران نفوذ كند و حضور در جریان جدی تئاتر ایران به شرط رویصحنهبردن نمایش در پایتخت است. با او به مناسبت اجرای این دو نمایش در تهران گفتوگویی ترتیب دادم كه میخوانید.
شما پس از بازبینی نمایشتان، دوبار از سوی شورای نظارت فراخوانده شدید تا جرحوتعدیلهایی را مجددا اعمال كنید. این فراخواندنها به چه علت بود؟ نمایش «مادر» واقعا از اساس هیچ نكته خاصی ندارد. در بازبینی نمایش هم هیچ نكتهای برای حذف یا تغییر متذكر نشدند، ولی بعد از چند اجرا یكبار من را خواستند و نكاتی مطرح كردند و من مواردی را حذف كردم و دوباره مرا خواستند كه تذكراتی به من بدهند. وقتی نمایش بازبینی میشود و ما طبق همان بازبینی اجرا میكنیم، نمیدانم دیگر این تذكرات دوباره چیست. از نكاتی كه نقد كردند، چه چیزهایی بود؟ نكاتی كه مورد نقدشان بود مسئلهای مثل كلاهگیس و... بود كه دیگر كاملا در تئاتر ایران عرف شده است. چرا همزمان دو متن از فلوریان زلر را روی صحنه بردید؟ زلر واقعا یكی از نمایشنامهنویسان روز دنیاست و نگاه و نگارشش طوری است كه همسو با نگاه امروزی جوامع است و ترجمههایی كه از آن شده راه او را به تئاتر ایران باز كرد و هركدام از نمایشنامههایش را كه خواندم، بیشتر مجذوب نگاه و جهانبینی او شدم. چرا تصمیم گرفتید همزمان نمایشنامههای «مادر» و «پدر» را روی صحنه ببرید؟ در بین نمایشنامههای زلر این دو نمایش به لحاظ ساختار و محتوا خیلی به هم شبیه بودند و از طرفی نام این دو نمایشنامه یك مفهوم یگانه و شبیه به هم را به ذهن متبادر میكند. نمایشنامهها خیلی به لحاظ محتوا شبیه به هم بودند و من فكر كردم چقدر جالب خواهد بود كه این دو نمایش را به مثابه دو اپیزود از یك نمایش واحد روی صحنه ببریم، ولی به لحاظ زمان اجرا و مشكلات اجرائی گروه نمیشد این دو نمایش را پشتسرهم روی صحنه برد. به این فكر كردم كه یكشبدرمیان این دو نمایش را روی صحنه ببریم. ما با گروه دو نمایش را همزمان تمرین كردیم. در میزانسنها و نگاهم به اجرا هم نكات مشتركی وجود دارد و دكور واحد و... داریم و تأكیدمان این است که این دو نمایش، یك نمایش واحد هستند. شما از هنرمندان تئاتر مشهد هستید و نمایشهای قبلیتان را در آنجا اجرا كردهاید. چه شد كه اینبار برای اجرای تئاتر به تهران آمدید؟ تئاتر شهرستان اسمش رویش است و نگاه همه رسانهها و مسئولان به این تئاتر نگاه درجه دو و حاشیهای است. هركاری هم بكنید در نهایت تئاتر شهرستان، تئاتر شهرستان است و به نظر بار استعماری دارد و با این كلمه هزار بلا سر شهرستان میآورند. تئاتر شهرستان، متأسفانه جدی گرفته نمیشود؛ مثلا من سال 95 با نمایش «خروس» در جشنواره چخوف روسیه برگزیده شدم و جایزه بهترین نمایش را هم گرفتیم و اصلا رسانههای ملی روی آن مانور ندادند، چون از مشهد بود، اما اگر تئاتری از تهران بود، حتما پروپاگاندا میشد. شبی پنج، شش نمایش در مشهد روی صحنه میرود، اما نگاه بخش حرفهای و مسئولان نگاه درجه دو است، بنابراین ما را مجبور میكنند به پایتخت بیاییم و اینجا كار كنیم. اما اگر نگاه خود هنرمندان تئاتر شهرستان اینچنین باشد، پس نمیتوان به مركززدایی از تئاتر امیدوار بود؟ با مقاومت من و امثال من اتفاق خاصی نخواهد افتاد؛ با اینكه خیلیها هم مقاومت كردند. بخش عمده تئاتر پایتخت هم از هنرمندان شهرستان تشكیل شده است، ولی مشكل اینجاست كه اگر آنها در شهر خودشان میماندند هرگز به اینجا نمیرسیدند. حضور در پایتخت برای آنها موفقیت رقم زده است. اما هنرمندانی مثل امیررضا كوهستانی مثالی نقض هستند. او در شهر خودش دیده شد كه توانست به پایتخت و بعد به شهرهای مختلف جهان برای اجرا برود؟ امیررضا كوهستانی هم تا زمانی كه در تهران نمایشی روی صحنه نبرد، امیررضا كوهستانی نشده بود. اگر در شیراز مانده بود، به احتمال خیلی زیاد این اتفاقها برایش نمیافتاد. منظورم این است كه برای ورود به بدنه تئاتر مجبورید در پایتخت كار كنید. تا زمانی كه شما در شهر خودت باشی هرگز این اتفاق نمیافتد. چرا به طور همزمان نمایشنامه «مادر» زلر توسط شما و علی احمدی در دو سالن مختلف روی صحنه برده شده؟ این همزمانی به دیدهشدن این نمایشها آسیبی نمیزند؟ قطعا این اتفاق میافتد و فكر میكنم اولینبار هم هست كه چنین میشود، اما این اتفاق ناشی از یك سوءتفاهم است. نشر نی و تینوش نظمجو، من و علی احمدی را كه هر دو برای اجرای این نمایش درخواست كردیم، به اشتباه عضو یك گروه تلقی كردند. ما این اتفاق را وقتی فهمیدیم كه قراردادهایمان را با سالن بسته و گروهمان را هم تشكیل داده بودیم. این اتفاق ممكن است منجر به ریزش مخاطب شود، اما از سویی میتواند اتفاق بدی هم نباشد كه مخاطب با تماشای هردوی این نمایشها، همزمان دو نگاه را به یك نمایشنامه تجربه كند.
منبع : شرق
دیدگاه تان را بنویسید