۵۵آنلاین :
ابهری در پاسخ به این سوال گفت: گستردهشدن فضای سایبری هم تعریف رسانه را تغییر داده و هم آن را در موضع انفعالی قرار داده است. رسانههای مکتوب این روزها جایگاه گذشته خود را از دست دادهاند و یکبهیک در حال جابهجایی از فضای مکتوب بهسمت فضای دیجیتال و مجازی هستند، چراکه به اهمیت این فضا واقف شدهاند. امینیان اضافه کرد که با این اوصاف رسانههای مجاری دارند جایگزین رسانههای رسمی میشوند.
رسانههای سایبری جایگزین رسانههای رسمی
ابهری با تائید صحبتهای مجری نشست، گفت: به عقیده من رسانههای سایبری جایگزین رسانههای رسمی شدهاند. در شرایط کنونی که مردم بیشترین وقت خود را با تلفن همراه خود سپری میکنند، طبیعی است که ترجیح میدهند اخبار خود را در حوزههای مختلف از همین طریق دنبال کنند و منتظر روزنامه فردا نمانند. بر کسی پوشیده نیست که رسانههای کاغذی تا چه اندازه زیر فشار هزینههای مربوط به کاغذ و چاپ هستند. به هر حال هم اکنون یک رقابت نابرابر بین رسانههای فضای سایبری و مجازی به راه افتاده است. مظفر در پاسخ به این سوال که آیا رقابت نابرابری که بین این دو سبک رسانه وجود دارد یک فرصت تلقی میشود یا تهدید، گفت: به هر حال ما نمیتوانیم جلوی پیشرفت تکنولوژی را بگیریم، اما اشکال کار ما اینجاست که ما بعد از ورود یک تکنولوژی به کشور سراغ فرهنگسازی آن میرویم و نتیجه آن هم این میشود که بعد از اینکه کار بالا گرفت و آسیبهایی گریبانگیر جامعه شد به فکر راهحلهای فوری میافتیم. شاید برایتان جالب باشد بدانید هفت ساعت میانگین استفاده ایرانیان از فضای مجازی است که این آمار دوبرابر جامعهای نظیر چین است. طبیعی است که این فضا میتواند هم فرصت تلقی شود و هم تهدید. ابهری با بیان اینکه غافلگیری در جامعه ما به یک رفتار نهادینه تبدیل شده است، گفت: در جامعه ما سیل میآید ما غافلگیر میشویم، زلزله میآید دچار غافلگیری میشویم. هفت هشتسال قبل من بارها اشاره کردم که همهگیرشدن فضای مجازی احتیاج به فرهنگسازی دارد. هر فرصتی را اگر پیرامونش فرهنگسازی نکنیم به یک تهدید تبدیل میشود. فضای مجازی مثل یک اسلحه است اگر دست دزد باشد تهدید بهشمار میرود و دست پلیس امنیت بهشمار میرود. البته این نکته را نمیتوان نادیده گرفت که فضای مجازی باعث کمشدن پنهانکاری میشود و اخبار در کسری از ثانیه با کمترین سانسور به همه جهان مخابره میشود. همواره گفتهام و باز هم تاکید میکنم که من مخالف فیلترینگ هستم و بر این باورم که با آموزش میتوان به بچهها آموزش داد که از چه سایتهایی استفاده کنند و سراغ چه سایتهای نروند. این روزها گوشیهای هوشمند برای بچهها جای خانواده، دوست، همکلاسی، آموزش و… گرفتهاند. بنیاد ملی بازیهای رایانهای اعلام کرد بچهها روزانه بین دو و نیم تا چهارساعت از وقتشان را با بازیهای رایانهای و فضای مجازی صرف میکنند. کدام پدر و مادری را پیدا میکنید که این مدت را مفید با بچههایشان بگذرانند. فضای مجازی یک زندگی موزائیکی برای ما ایجاد کرده است، یعنی ما کنار هم هستیم ولی ربطی به هم نداریم. مظفر در پاسخ به این سوال مجری برنامه مبنیبر اینکه ما در استفاده از فضاهای مجازی وارد مرحله هشدار شدیم یا بحران، گفت: اجازه بدهید جواب را با سوالی شروع کنم. اگر دانشآموزی نمره هشت بگیرد ما فورا بسیج میشویم تا بدانیم اشکال کار کجاست، اما اگر بچه خجالتی یا ترسو باشد میگوییم گوشهگیر است یا... ، در حالی که اگر یک مهندس، مهندس خوبی باشد اما اعتمادبهنفس نداشته باشد بازنده است. این موضوع نشان میدهد چقدر در شناخت هشدار و بحرانهای روانی ضعیف عمل میکنیم. بسیاری از افراد جامعه ما وقتی از گوشیشان دور هستند دچار استرس میشوند. اینها نشان میدهد که ما از هشدار گذشتیم و به بحران رسیدیم. این روزها بسیاری از بچهها بهدلیل تسلطشان به تکنولوژی بر والدینشان غالب هستند و پدر و مادرها هم معمولا از ابزاری جز زور در مقابل آنها برخوردار نیستند که این مساله هم معمولا جواب معکوس میدهد.
دست به مخفیکاری نزنیم
ابهری در بخشی از نشست با پررنگ توصیفکردن نقش تلویزیون در جامعه گفت: این رسانه بعد از پیروزی انقلاب به دانشگاه تعبیر شد، اما ما متاسفانه نتوانستیم از این نقش درست استفاده کنیم. ما باید در صداوسیما آموزش را محور قرار دهیم اما آن را بهشکل جذابی ارائه کنیم و شانهبهشانه فضای مجازی پیش رویم. تا چندسال قبل اجازه نداشتیم در رسانه ملی اسمی از اچآیوی ببریم در حالی که این مشکل در جامعه وجود داشت. وقتی دست به مخفیکاری میزنیم در بیان مسائلی از این دست نتیجهاش پررنگشدن فضای مجازی و شکلگیری رسانههای زرد میشود. مجری نشست از دکتر مظفر پرسید عدهای در این فضا با جعل هویت به فعالیت میپردازند تا از این طریق به آمال و آرزوهایشان برسند. مظفر ضمن تائید این صحبتها بیان کرد: هر انسانی بهطور طبیعی دوست دارد که دیده شود اما مشکل اینجاست که مرز دیدهشدن در جامعه ما در فضای مجازی پیرامون برخی افراد به مرز خودشیفتگی میرسد. تصور کنید یک نوجوان که در زندگیاش با مشکلات مختلفی روبهرو است و سرخوردگی را تجربه میکند با جعل هویت، خانواده و... میتواند دنیای خوشایند و مطلوبی را برای خود فراهم کند و در چنین شرایطی چرا باید زندگی واقعی خود را به زندگی مجازیاش ترجیح دهد؟
نیاز به کار جهادی در حوزه فرهنگ
مجید ابهری در پایان صحبتهایش گفت: من بهعنوان یک پدر و برادر از پدر و مادرها میخواهم در شرایط کنونی، دوستانه در کنار فرزندانشان قرار بگیرند. فراموش نکنید ما در معرض یک سونامی فرهنگی قرار گرفتیم و برای مبارزه با آن احتیاج داریم که جناحها را کنار بگذاریم و هر کسی با هر ابزاری که در دست دارد به فکر کمککردن به سرزمینمان باشیم. به یک چشمبههمزدن به خودمان میآییم و میبینیم فرهنگمان از دست رفته است و بین ما و بچههایمان فاصله افتاده است. ما نیاز به کار جهادی برای نجات فرهنگمان داریم.
احتیاج به چراغ راه داریم
مظفر هم در پایان با بیان این موضوع که ما برای نجات فرهنگمان احتیاج به چراغ راه داریم، گفت: خانوادهها باید تمام تلاششان را بهکار ببندند تا فرزند توانمندتری را تربیت کنند. فرزندی که مقاوم است در مقابل هر تهدیدی مقاوم است. دیگر تهدیدها دولتها نیستند بلکه آدمها هستند. ما احتیاج داریم که مهارتهای زندگی را بهطور دقیق آموزش دهند که دیگر در فلان کشور اگر خودکشی رایج میشود به سایر کشورها سرایت نکند. درکنار خانواده و آموزش و پرورش نقش رسانه ملی هم بسیار پررنگ است؛ رسانه ملی نقشش این نیست که چند ده شبکه داشته باشد بلکه میتواند تنها چهار شبکه داشته باشد اما بهترین راه را ارائه دهد. اکثر شخصیتهایی که در فیلم و سریالهای تلویزیونی ارائه میدهیم یا تیپ هستند یا کاراکتر و به شخصیت واقعی نزدیک نیستند. اگر میخواهیم همانندسازی کنیم باید شخصیت واقعی بسازیم. اگر «پزشک دهکده» موفق میشود چون آدمسازی را آموزش میدهد.
منبع : آرمان امروز
دیدگاه تان را بنویسید