ارسال به دیگران پرینت

گفت و گوی «۵۵ آنلاین» با رئیس انجمن توسعه بهره وری ایران

چرایی عدم تحقق ارتقای بهره وری در دولت حسن روحانی | رشد منفی 6.9 درصدی بهره وری به جای مثبت 2.8 درصدی | انتصاب رئیس «سازمان استاندارد» شدن «استاندار» چه تبعاتی دارد

ابراهیمی: من هم این خبر را خوانده ام که آقای شریعتی به عنوان رئیس سازمان ملی استاندارد منصوب شده ولی واقعاً باعث تعجب من است. سازمان ملی استاندارد ایران، یک سازمان کاملاً تخصصی بوده و قرار است که کار تخصصی در آن انجام شود

چرایی عدم تحقق ارتقای بهره وری در دولت حسن روحانی | رشد منفی 6.9 درصدی بهره وری به جای مثبت 2.8 درصدی | انتصاب رئیس «سازمان استاندارد» شدن «استاندار» چه تبعاتی دارد

55 آنلاین- بهره وری، یکی از دو عامل ایجاد رشد اقتصادی بوده و به استفاده بهتر و بهینه از سرمایه گذاری های موجود و انجام شده، گفته می شود. در برنامه های اخیر پنجساله توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، تاکید بر این بوده و هست که یک سوم از رشد اقتصادی کشور ما از محل ارتقای بهره وری تامین شود.

در عمل آمارها نشان می دهد که چنتین موفقیتی به صورت پایدار حاصل نشده و در دولت حسن روحانی نیز که برخی وزرای آن به عنوان «ژنرال» و افراد کار کُشته دوباره به قدرت رسیدند، تحول اساسی در افزایش بهره وری رخ نداده است.

در گفت و گویی که «55 آنلاین» با مهندس محمدکاظم ابراهیمی خرم آبادی داشته است، دلایل ناکامی در تحقق رشد اقتصادی از محل ارتقای بهره وری مورد کند و کاو قرار گرفته است. ابراهیمی خرم آبادی، رئیس انجمن توسعه بهره وری ایران و عضو آکادمی جهانی علوم بهره وری است.

*****

 

*رشد اقتصادی هر کشور از دو محل سرمایه گذاری و ارتقای بهره وری حاصل می شود. در یکی از جدول های قانون برنامه ششم توسعه که مجلس تصویب کرد به طور مشخص تاکید شده که سهم بهره وری از کُل رشد اقتصادی 8 درصدی کشور، سالیانه به طور متوسط 2.8 درصد باشد.

در همان سال 1395 که برنامه ششم توسعه در مجلس تصویب شد، آیا این رقم 2.8 درصدی ارتقای بهره وری در هر سال، قابلیت تحقق داشت؟

 

-بهره وری، یک موضوع سهل و ممتنع است یعنی نباید انتظار داشته باشیم که یک کشور یا یک مجموعه یا بنگاهی که تا حالا در این زمینه کار نکرده، اگر یکباره هدف بالایی را هدفگذاری کند، بتواند در کوتاه مدت به آن هدف برسد. تحقق چنین هدفی، کاری سخت و غیر ممکن است ولی اگر کار و تلاش شود، برنامه ریزی شود و واقعاً برنامه های درستی اجرا شود و این کار پیگیری شود این هدف، نه در همان سال اول ولی در سال های بعد، می توانست قابل دستیابی باشد.

متاسفانه بین قانونگذاری در این کشور و حوزه اجرا، فاصله زیادی وجود دارد. اولاً قانونگذاری با اتکاء به کارشناسی مناسبی انجام نمی شود یعنی آن چیزی که به عنوان هدف تصویب شده که حدود 35 درصد از کُل رشد اقتصادی 8 درصد، از محل ارتقای بهره وری تامین شود، خودش یک هدفگذاری است ولی برای این که این هدف محقق شود، باید برخی راهبردهای مشخص و برنامه های مشخص وجود داشته باشد و منابعی به این کار اختصاص پیدا کند.

در عمل، هیچکدام از این کارها بعد از تصویب هدف، انجام نشده. نه فقط در این برنامه توسعه بلکه در برنامه پنجم توسعه نیز، همین طور شد و در برنامه چهارم توسعه هم، همین طور شد. این هدف، محقق نشده ولی یک نکته مهم این است که بهره وری، در کنار رشد اقتصادی حاصل از سرمایه گذاری، معنی می دهد.

به بیان دیگر، اگر واقعاً یک رشد اقتصادی از محل سرمایه گذاری و ظرفیت سازی، به وجود نیاید یعنی آن 5.2 درصد دیگر که باید محقق شود ولی در این سال ها به خاطر شرایطی که بوده، محقق نشده است، نمی شود انتظار داشت که حالا بهره وری محقق شود. همیشه می گویند بهره وری، کمک کننده به رشد اقتصادی است.

سازوکارهای کشور و تصمیمات، ساختار، مدیریت، جهت گیری، اولویت گذاری آن باید در جهت توسعه باشد و ان وقت، بهره وری هم بتواند کمک کند.

 

*دولت آقای روحانی لایحه برنامه ششم توسعه را در مرداد 1395 به مجلس تحویل داد وآن لایحه فقط 35 ماده داشت. مجلس دوره دهم، آن لایحه را قبول نکرد و خودش دست به کار تدوین برنامه شد. مصوبه ای که مجلس تهیه و تصویب کرد شامل 124 است و در یک جدول هم، تامین 2.8 درصد رشد اقتصادی کشور از محل بهره وری، آمده است.

در اسفند 1395 مجلس برنامه ششم را تصویب کرد و آقای لاریجانی این قانون را به دولت ابلاغ کرد اما آقای روحانی آن را برای اجرا ابلاغ نکرد. در روز 16 فروردین 1396 یعنی سال اول شروع برنامه آقای لاریجانی، قانون برنامه ششم را برای روزنامه رسمی فرستاد تا منتشر شود و عملاً این طور ابلاغ شد.

آیا این وضعیت که آقای روحانی این قانون را در زمان مناسب و مقرر ابلاغ نکرد، نشان می دهد که دولت، مصوبه مجلس را قبول نداشت و در عمل، راضی نیست که به صورتی که مجلس تصویب کرده، قانون را اجرا کند؟

 

-من الان نمی توانم نظر خاصی بدهم که مطلوب دولت، چه بوده و مجلس چه تغییراتی داده که دولت، برای ابلاغ آن مقاومت کرده است ولی می توانم بگویم در مورد آنچه که به عنوان برنامه ششم توسعه، از مجلس گذشت و توسط مجلس برای اجرا ابلاغ شد، دولت می توانست بگوید با این برنامه موافق نیست. این که دولت چیزی نگوید و قانون برنامه ششم را اجرا کند، به صلاح کشور نیست.

 

*سال 1396 اولین سال اجرای برنامه پنجساله ششم توسعه بوده و کشور در 16 روز اول آن سال، در حقیقت برنامه نداشته است. چون آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور، این قانون را ابلاغ نکرد.

 

-در مورد برنامه داشتن و برنامه نداشتن باید بگویم مگر در زمانی که کشور، برنامه هم دارد با زمانی که برنامه ندارد، تفاوت دارد؟ به نظر من خیلی تفاوتی نمی کند. ما وقتی برنامه هم داریم به دلیل این که اجماعی در مورد آن برنامه وجود ندارد، آن را اجرا نمی کنیم.

همین قانون برنامه ششم توسعه که مورد بحث ما هست، اگر بخواهد به اهداف رشد اقتصادی 8 درصدی، آن میزان سرمایه گذاری و سرمایه گذاری خارجی برسد که در عمل نرسید، باید خیلی از ساختارها، هدفگذاری ها و اولویت بندی ها، در این کشور تجذید سازمان شود و تغییر کند.

اصولاً اولویت ما در این کشور، توسعه نیست. تا وقتی هم که اولویت ما توسعه نیست و اولویت ما توسعه اقتصادی و رشد اقتصادی و امثال آنها نیست، این اهداف به این بزرگی قابل اجرا نیست.

 

*قانون برنامه ششم توسعه، بر تحقق 2.8 درصدی رشد اقتصادی از طریق بهره وری تاکید کرده است ولی در عمل و در چند سال اول اجرای این برنامه یعنی از سال 1396 تا 1398، به آن هدف 2.8 درصدی رشد اقتصادی از محل بهره وری نرسیدیم.

سازمان ملی بهره وری ایران، متولی بهره وری کشور است. با توجه به این که جنابعالی، مدتی رئیس این سازمان بوده اید، الان این سازمان چه وضعیتی دارد؟

 

-ما نه تنها در سال های اخیر به اهداف بهره وری نرسیدیم بلکه به اهداف برنامه که رشد اقتصادی 8 درصد بوده نرسیدیم. آن 5.2 درصد رشد اقتصادی هم که باید از طریق سرمایه گذاری جدید، ایجاد ظرفیت های جدید و سرمایه گذاری خارجی تامین شود، تامین نشده.

در مورد بهره وری باید بگویم که سازمان ملی بهره وری می تواند هماهنگ کننده باشد. در هر سازمان، مدیریت آن سازمان باید مسئول تحقق بهره وری باشد یعنی سازمان بهره وری، فقط کمک کننده باشد.

البته در همین زمینه ها نیز، ضعیف برخورد شده. به دلیل این که اصولاً نه تنها به مدیریت های کلان کشور، سیاسی نگاه می کنیم بلکه به مدیریت های تخصصی و میانی نیز، نگاه تخصصی نداریم و در انتصاب و تعیین آنها، مسائل و اولویت های سیاسی مورد توجه مقامات دولت است.

سازمان ملی بهره وری ایران، نباید آلوده به مسائل سیاسی شود یا نباید افرادی در این سازمان مسئولیت بگیرند که وجهه سیاسی آنها بر وجهه فنی و تخصصی آنها ارجحیت داشته باشد.

سازمان هایی از قبیل سازمان ملی بهره وری ایران، سازمان های تخصصی هستند. اگر ما از این سازمان ها انتظار داریم کارهایی در زمینه مدیریت، تکنولوژی، ساختار و روش انجام بدهند که وضعیت مدیریت کشور بهتر شود، باید این سازمان ها را با همان شاکله و ساختار تخصصی خودشان، حفظ کنیم.

 

*در چند سال اول دولت آقای روحانی، خانم دکتر رویا طباطبایی یزدی از سال 1392 رئیس سازمان ملی بهره وری ایران بودند. ما می دانیم که خانم طباطبایی، در مرکز تحقیقات استراتژیک (وابسته به مجمع تشخیص مصلحت نظام)، همکار آقای روحانی بوده و جزو نیروهای آقای روحانی بود. خانم طباطبایی در اوایل دولت دوم آقای روحانی و در آذر سال 1396 برکنار شد.

آیا آن ارتباط و آشنایی نزدیک با شخصی که رئیس جمهور شده، نمی توانست باعث شود جایگاه سازمان ملی بهره وری ارتقا پیدا کند؟

 

-من اعتقادم این است که اگر به موضوع بهره وری توجه شود و ما دستاوردی از این جهت داشته باشیم، باید «سازمان برنامه و بودجه» به «سازمان بهره وری» تبدیل شد. الان و به قول برخی کارشناسان، سازمان برنامه و بودجه به سازمان «و» تبدیل شده یعنی نه سازمانی است که برنامه دارد و نه بودجه دارد و فقط «واو» وسط این دو کلمه مانده است.

یک سازمان در آن حد و اندازه، شاکله و ساختار، باید برای بهره وری وجود داشته باشد. البته لازم تر از آن، این است که سیاست های کلان کشور، مورد بازنگری جدی قرار بگیرد. من در اینجا می خواهم چند فکت جالب را بیان کنم.

در زمان اجرای برنامه پنجساله سوم توسعه که بنده، مسئولیت سازمان ملی بهره وری ایران را به عهده داشتم، اهداف توسعه شامل رشد اقتصادی از طریق سرمایه گذاری جدید محقق شد و ما حدود 5.5 تا 6 درصد، به طور میانگین، رشد اقتصادی داشتیم و اهداف بهره وری نیز محقق شد.

حدود 20 درصد از کل رشد اقتصادی کشور در آن سال ها، باید از طریق ارتقای بهره وری تامین می شد. در صورتی که در سال های بعد یعنی در زمان اجرای برنامه های پنجساله چهارم، پنجم و ششم توسعه که سازمان بهره وری، همان سازمان بهره وری بود و دولت های دیگر بر سر کار بودند، نه رشد اقتصادی از طریق سرمایه گذاری جدید محقق شد و نه رشد اقتصادی از طریق بهره وری.

ما وقتی که این موارد را مقایسه می کنیم، نتایج جالبی می توانیم بگیریم. در برنامه سوم توسعه، اتفاقی که افتاد این بود که رابطه ما با جهان بهبود پیدا کرد و در واقع هزینه های پشتیبانی و مبادله برای صنعت کاهش پیدا کرد.

در آن سال ها، ارتباطات گسترش پیدا کرد و ما توانستیم به رشد اقتصاد مورد نظر نزدیک شویم. در این میان، سازمان ملی بهره وری نیز، یک نقش در حد اختیارات خودش داشت و توانست مدیران کلان کشور و مدیران میانی را به خوبی توجیه کند. در نهایت آن نتیجه در مورد رشد اقتصادی در زمان اجرای برنامه سوم توسعه، حاصل شد. در حالی که در سه برنامه پنجساله توسعه بعدی، این نتیجه حاصل نشده.

 

*خانم طباطبایی با توجه به این که بالاخره جزو نیروهای نزدیک به آقای روحانی بوده چطور و آیا نمی توانست موثر واقع شود؟

 

-این وضع، نشان می دهد که نزدیکی یا دوری مدیران میانی با مدیران راهبردی کشور، خیلی تعیین کننده نیست و جهت ها، هدفگذاری ها، تلاش ها و کارشناسی هایی که از موضوع توسط کارشناسان انجام می شود و به برنامه تبدیل می شود، مهمتر از ارتباطات شخصی و آشنایی است.

 

*در سال 1398 که سومین سال اجرای برنامه ششم توسعه بوده، رشد اقتصادی کشور ما به جای مثبت 8 درصد در سال، به منفی 6.5 درصد کاهش پیدا کرد. بر اساس آمار دیوان محاسبات کشور، از این مقدار رشد اقتصادی سهم بهره وری منفی 6.9 درصد بوده در حالی که طبق قانون برنامه باید مثبت 2.8 درصد می شد.

به نظر شما، به جای این که بهره وری نقش مثبتی در رشد اقتصادی داشته باشد، چرا تا این حد در سال 1398 نزول داشته است؟

 

-وقتی که رشد اقتصادی در کُل اقتصاد، منفی می شود، این حالت نشان دهنده این است که ساختارهای ما، مدیریت های ما و سازمان های ما، به هر دلیل که از جمله تحریم یا عدم صادرات نفت و عدم ایجاد درآمد بوده، منفی شده و به همین ترتیب نیز، بهره وری میل به منفی پیدا کرده است.

این موضوع، همبستگی این دو شاخص را به خوبی نشان می دهد یعنی در حقیقت، ما نمی توانیم در یک کشور ساختارها، مدیریت ها و فرآیندهای ما، ضد توسعه باشد ولی مثلاً در بهره وری دستاورد خوبی داشته باشیم. به نظر من، این کار، نشدنی است.

به همین دلیل است که ما در انجمن توسعه بهره وری ایران، یکی از اهداف خودمان را این موضوع تعیین کرده ایم که کلاً ساختارهای کلان کشور باید از مرحله یا وضعیت اقتصادی متکی به منابع، حداقل به وضعیت اقتصاد نتیجه محور تغییر کند تا بهره وری معنا پیدا کند.

اصلاً  وقتی که اقتصاد ما متکی بر منابع طبیعی و فروش تمام منابع زیر زمینی و روی زمینی است، این اقتصاد نمی تواند بهره وری را حمایت کند و بهره وری نیز نمی تواند این اقتصاد را حمایت کند.

 

*رشد اقتصادی سال 1398 به جای مثبت 8 درصد، در حد منفی 6.5 درصد شده بود و بهره وری در سال 1398 در حد منفی بوده که نشان دهنده بدتر شدن وضع موجود است. در شش ماهه اول سال 1399 رشد اقتصادی ایران مثبت 1.3 درصد بوده است.

در وضعیتی که در یک سال حدود منفی 7 بوده و در سال 1399 هم کل رشد اقتصادی 1.3 درصد بوده، بهره وری چه جایگاهی دارد و احتمالا در سال 1400 که آخرین سال اجرای برنامه پنجساله ششم توسعه است، بهره وری چه وضعیتی خواهد داشت؟

 

-بهره وری، یک مسیر طولانی، پُر زحمت و سخت است و سازمان های ما، بخش خصوصی، بخش دولتی و مدیریت های ما، باید نسبت به این امر برنامه ریزی داشته باشند و کار کرده باشند.

بهره وری مثل صادرات نفت نیست که اگر مثلاً امروز تحریم ها برطرف شود و ما بتوانیم نفت بفروشیم، بگوییم وضع ما خیلی خوب شد. بهره وری، یک موضوع دراز مدت است و باید تکنولوژی خلق شود.

البته تکنولوژی مورد نظر بنده، از نوع تکنولوژی سخت افزاری مثل ماشین آلات نیست و تکنولوژی مدیریت، یک نوع بهره وری است. ما اصلاً خود مدیریت را به عنوان تکنولوژی قبول نداریم و به همین دلیل است که ما مدیران خودمان را این طور تعیین می کنیم.

اگر ما تشخیص این موضوع را داشتیم که مدیریت، یک موضوع کاملاً تکنیکال و دارای تکنولوژی انسانی و نَرم است، به راحتی مدیران خودمان را با انگیزه های سیاسی و رفاقتی تعیین و منصوب نمی کردیم.

 

*در روزهای اخیر، استاندار خوزستان، توسط آقای روحانی رئیس جمهور به عنوان رئیس سازمان ملی استاندارد ایران منصوب شد. آقای شریعتی، پزشک هستند و مدرک دکترای ژنتیک دارند. آقای روحانی در حکمی که صادر کرده به شایستگی آقای شریعتی برای ریاست سازمان استاندارد اشاره کرده اند.

به هر حال آقای شریعتی در زمان استانداری خوزستان موفق نبود و تا جایی که ما اطلاع داریم در استان خوزستان محبوبیت هم کسب نکرد. آیا این رفتار دولت آقای روحانی به عنوان مشت نمونه خروار، نشان می دهد که این دولت به دنبال ارتقای بهره وری هست یا نه؟

 

-البته من هم این خبر را خوانده ام که آقای شریعتی به عنوان رئیس سازمان ملی استاندارد منصوب شده ولی واقعاً باعث تعجب من است. سازمان ملی استاندارد ایران، یک سازمان کاملاً تخصصی بوده و قرار است که کار تخصصی در آن انجام شود.

حقیقتاً سوال این است که چگونه و با چه انگیزه ای، یک مدیر سیاسی را در آنجا می گذاریم و انتظار داریم آن سازمان، خوب هم، عمل کند و همه عوامل سازمانی نیز انگیزه های خوبی برای انجام کارها داشته باشند.

به نظر من، با این انتصاب تمام انگیزه های افراد کارشناس آن سازمان را تضعیف می کنیم، همه انگیزه ها را از بین می بریم و یک آدم کاملاً سیاسی را در یک سازمان تخصصی می گذاریم که هیچ سنخیتی با همدیگر ندارند. قطعاً از این نوع کارهایی که انجام می دهیم انتظاری به غیر از همین وضعیت موجود نمی شود داشت. 

 

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه