ارسال به دیگران پرینت

چرا مرگ میناوند و انصاریان چنین ابعاد وسیعی بخود گرفت ؟

اگر اظهار نظر پزشکی و موضعگیری افراد عامی صرفآ از سر ناآگاهی بود – که بود - اگر دامن زدن به حواشی از سوی فلان مدعی خبرنگاری در خارج کشور ، که از "پشت پرده"ها میگوید و بدنبال سر نخ میگردد، تنها با اهداف سود جوئی و جذب دنبال کننده باشد – که هست - با دستگاه عریض و طویل صدا و سیما چه کنیم که روی آنتن زنده یک برنامه ورزشی و از زبان مجری نه چندان مقبولش ، بی پروا وصرفآ بر مبنای شنیده های همان افراد عامی ، انواع و اقسام اتهامات را نسبت به پزشکی زحمتکش وارد میکند . بازسازی مقبولیت از دست رفته یک برنامه ورزشی؟ با چه بهائی ؟ اتهام خود نمائی به یک پزشک متخصص؟ علاقه به دیده شدن ؟ اینهم طنز تلخ روزگار ماست.


چرا مرگ میناوند و انصاریان چنین ابعاد وسیعی بخود گرفت ؟

محمود صباغی: از قریب به یکسال پیش ، مردم کشور ما همچون دیگر جهانیان از سیطره نحس ویروس شوم کووید -19 و تاثیرات منفی آن بر ابعاد مختلف اقتصادی، بهداشتی، روحی و روانی در امان نماندند و صدمات بعضآ غیر قابل جبرانی را متحمل شدند که از جمله داس مرگش، جان عزیز دهها هزار نفر ازهموطنان را از پیر وجوان ، فقیر و غنی درو کرد و بسیاری خانواده ها را ناباورانه به سوگ نشاند. در این قرعه کشی مرگ ، بسیاری ازنخبگان ، هنرمندان و ورزشکاران نیز نصیب بردند که علاوه بر خانواده هایشان آحاد جامعه نیز عزادار شدند. در آخرین مورد ، مرگ دو ورزشکار محبوب کشور ، مهرداد میناوند و علی انصاریان ، شوک بزرگی بر جامعه وارد کرد وپیامدهائی بدنبال داشت که با گذشت چندین روز همچنان ادامه دارد.

پاسخ به این سوال که در مقایسه با دیگر سرشناسان جوامع هنری و ورزشی ، چرا مرگ این دو نفر چنین ابعاد وسیعی بخود گرفت ، سخن ما نیست ، موضوع این نوشتار ، نگاهی به واکنشهای غیر منصفانه برخی از دوستداران آن دو عزیز درخصوص پزشکان و دست اندرکاران درمان آنها ست.

یادمان باشد، کوید -19عمری تنها یکساله دارد و علم پزشکی با ویروسی ناشناخته با رفتاری مبهم روبروست که هنوز دارو و درمان مشخصی بر آن متصور نیست . شاید در آینده روزی بتوان به این پرسش پاسخ داد که چگونه ممکن است بیماری که با پای خود به بیمارستان مراجعه کرده و تا روز قبل از مرگ ، خندان و سرحال بوده بناگاه فوت میکند. تا آنروز نمیتوان برهیچ مبنائی ادعا کرد که سهل انگاری پزشک دلیل مرگ یک بیمار کرونائی است. فراموش نکرده ایم که صرفنظر از تماسهای زنده و مکرّراز سوی استودیوهای مختلف سیما با دکتر هاشمیان، هر کدام از دوستان و همکاران این دو بیمار نیز، بعد از هرملاقات و عیادتی ، اقدام به مصاحبه کرده و از روند مثبت درمان داد سخن میدادند. یکی با خوشحالی از بهبود نسبی و افزایش میزان اکسیژن خون خبر میداد و آن دیگری از بگو وبخند کردن انصاریان تعریف میکرد. در این میان هیچکس نپرسید که چنین اظهار نظراتی بر مبنای کدام اصول مسلم پزشکی صورت میگیرد؟ نیک که بنگریم محتمل است که همین نقطه نظرات صرفآ احساسی مانعی جدّی دربرابر باور پذیری واقعیت بحران بوجود آورده که با مرگ تلخ آنان جامعه چنین ناباورانه در شوک و بهت فرو رفت. اگر اظهار نظر پزشکی و موضعگیری افراد عامی صرفآ از سر ناآگاهی بود – که بود - اگر دامن زدن به حواشی از سوی فلان مدعی خبرنگاری در خارج کشور ، که از "پشت پرده"ها میگوید و بدنبال سر نخ میگردد، تنها با اهداف سود جوئی و جذب دنبال کننده باشد – که هست - با دستگاه عریض و طویل صدا و سیما چه کنیم که روی آنتن زنده یک برنامه ورزشی و از زبان مجری نه چندان مقبولش ، بی پروا وصرفآ بر مبنای شنیده های همان افراد عامی ، انواع و اقسام اتهامات را نسبت به پزشکی زحمتکش وارد میکند . بازسازی مقبولیت از دست رفته یک برنامه ورزشی؟ با چه بهائی ؟ اتهام خود نمائی به یک پزشک متخصص؟ علاقه به دیده شدن ؟ اینهم طنز تلخ روزگار ماست.

بی تردید اذهان عمومی قدردان زحمات بی دریغ کادر درمان بیماران کرونائی و شخص دکتر هاشمیان بوده ودست یکایک آنان را بگرمی میفشارد اما انتظار میرود وزارت بهداشت و درمان ، بعنوان نهاد متولی و صالح ، نسبت به هجمه ها و اظهار نظرات غیر کارشناسی واکنش لازم را نشان دهد. مردم ما به اندازه کافی از اثرات نحس کوید – 19 آسیب دیده اند و نیازی نیست تا با فرصت طلبی و پرداختن به حواشی – با هر هدف و انگیزه ای که باشد – خستگیها و از خودگذشتگیهای کادر درمان را بر تنشان بنشانیم.

 

منبع : انتخاب
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه