ارسال به دیگران پرینت

گفت و گوی «۵۵ آنلاین» با فردین آقابزرگی؛ تحلیلگر بازار سرمایه

شاخص بورس فراتر از یک میلیون و 300 هزار واحد نمی رود | همه علل و عوامل در جا زدن بورس تهران | مردم عادی، مستقیم وارد معاملات بازار سرمایه نشوند

آقابزرگی: به دلیل این که این چتر حمایتی وجود دارد، افراد غیر حرفه ای به طور مستقیم به بورس ورود پیدا می کنند. در حالی که این روش، غلط است و در حقیقت، ما آموزش ناصحیح به اهالی غیر حرفه ای بازار سرمایه می دهیم

شاخص بورس فراتر از یک میلیون و 300 هزار واحد نمی رود | همه علل و عوامل در جا زدن بورس تهران | مردم عادی، مستقیم وارد معاملات بازار سرمایه نشوند

55 آنلاین - بورس تهران که متشکل از چند صد شرکت ایرانی است، سال پر تب و تابی را پشت سر گذاشت و بعد از رکورد شکنی بی سابقه و جهش 300 درصدی شاخص کُل در چند ماهه اول سال 1399، این شاخص روند نزولی پیدا کرد و فعلاً به خاطر تحولات احتمالی سیاسی و اقتصادی، در حالت بلاتکلیفی به سر می بَرد.

از طرفی و بنا به انتقادات شدیدی که از دولت حسن روحانی شد، این تصمیم حمایتی تصمیم گرفته شده که دامنه نوسان قیمت های سهام بورس تهران، از روز شنبه 25 بهمن 1399 تغییر کند.

در گفت و گوی «55 آنلاین» با دکتر فردین آقابزرگی، تحولات شتابان بورس در سال 1399، وضعیت کنونی آن و چشم انداز کوتاه مدت آن تا اواخر امسال، بررسی شده است. آقابزرگی،  کارشناس بازار سرمایه بوده و اعتقاد دارد که در هفته های آینده، شاخص بورس رشد شتابانی را تجربه نخواهد کرد. البته در روزهای بعد تلاش خواهیم کرد که دیدگاه کارشناسان و اقتصاددان دیگر درباره بورس را جویا شویم.

*****

 

*چند ماه از زمانی که شاخص بورس تهران در اوج بود، گذشته و الان شاخص کُل بورس در محدوده یک میلیون 200 هزار قرار دارد. در روز 21 بهمن امسال، شاخص با 21 هزار واحد افزایش به یک میلیون و 214 هزار واحد رسید.

تقریباً در هفته های اخیر شاخص کُل در همین محدوده یک میلیون و 200 هزار واحد بوده است. آیا جنابعالی فکر می کنید شاخص بورس به نوعی به کف حمایتی رسیده و احیاناً کمتر از این مقدار نخواهد شد؟

 

-از دو منظر می توانیم به این موضوع نگاه کنیم. اول، مقایسه با روندی که در نُه ماه ابتدای سال 1399 در بورس داشته است. با توجه به پیک حدود دو میلیون و 100 هزار واحدی که شاخص بورس در مرداد امسال داشت، قیمت های فعلی و شاخص، تا حدودی کاهش یافته و تعدیل شده و مناسب برای خرید توجیه می شود و جلوه می کند.

از طرفی، وقتی سه متغیر بنیادی و اثرگذار را در کنار همین موضوع بررسی کنیم، متوجه برخی نکات می شویم. در حال حاضر، متوسط پی به ای (قیمت به درآمد هر سهم  یا P/E ) های ما، بالای 25 است در نتیجه تناسب معقول، منطقی و توجیه پذیر برای سرمایه گذاری بلند مدت و متکی بر عایدات مستمر وجود ندارد.

به بیان دیگر، در ارتباط با نسبت قیمت به درآمد می توان گفت که 199 هزار میلیارد تومان پیش بینی سود شرکت های بورسی است. در عین حال، فعلاً ارزش کُل بازار ما 4800 هزار میلیارد تومان است. بازدهی سرمایه گذاری، حدوداً 4 درصد در سال بوده که نسبت پائینی است. در سال های قبل، ما چنین نسبتی ما نداشتیم. بر این اساس، ریسک سرمایه گذاری افزایش پیدا می کند.

دوم این که ناهماهنگی هایی بین مسئولان اقتصادی اعم از مسئولان مجری یا مسئولان قانونگذار وجود دارد و فرآیندهایی در بورس اعم از قیمت گذاری دستوری دیده می شود.

نکته سوم نیز، چشم انداز و برنامه تعریف شده در خصوص نرخ ارز است. یکی از عوامل اساسی برای رشد قیمت ها در سال 1399 و خصوصاً در شش ماهه اول سال جاری، افزایش نرخ ارز بود. بنا به گفته مسئولان از رئیس کل بانک مرکزی گرفته تا وزیر اقتصاد، چشم انداز نرخ ارز به صورت کاهشی تعریف شده.

آیتم اول، تحلیل تکنیکال بود و نشان می دهد جذابیت وجود دارد و تایید می کند که قیمت ها به سطح مناسبی رسیده اند. از طرفی، همین سه پارامتر اخیر، بیانگر این موضوع هستند که نمی توانیم چنین قضاوتی در مورد رسیدن شاخص بورس به کف حمایتی داشته باشیم.

با توجه به این که زیرساخت های ما شامل مکانیسم معاملات، فضای آموزشی و تعداد سهامداران حاضر، روش های تحلیل، روش های خرید و سامانه معاملات، با سرعت گردش و وضعیت موجود در بازار ما تناسب ندارد، جزو عوامل افزایش ریسک در بازار محسوب می شود.

بنابراین، اشتیاق به خرید به آن شکل که در چند ماه ابتدای سال 1399 وجود داشت، وجود ندارد و خرید باید با احتیاط بیش تری انجام شود. چرا که در حال حاضر نگرش خاصی به وجود آمده و منجر به این شده که روش معاملات و محدوده نوسان قیمت به صورت نامتقارن تعریف شود.

معنی محدوده نوسان نامتقارن مثبت شش و منفی دو، این است که می خواهند شاخص را به شکل هدایت شده به سمت بالا ببرند. با تمهیدات جدید، دامنه نوسان قیمت از مجموع 10 درصد به 8 درصد کاهش پیدا کرده است.

این وضعیت، یکی از ریسک های جدیدی است که به بازار وارد شده. بر این اساس، سرعت نقد شوندگی نیز با توجه به این مکانیسمی که از شنبه 25 بهمن ماه جاری اجرا خواهد شد، کاهش پیدا می کند. دلیل و توصیه خاصی هم در این ارتباط نمی توانستیم داشته باشیم، اما به هر روی برای کنترل شاخص این تصمیم گرفته شده.

من اعتقاد دارم که رشد بسیار بطئی تا پایان سال 1399، محتمل ترین شکل موجود برای بورس خواهد بود و انتظار افزایش به آن شکلی که حداقل در آذر ماه 1399 داشتیم، دور از انتظار است.

در مجموع، روند روند حمایتی است. با فرض حمایت در همین محدوده، مسلماً عرضه زیاد خواهد شد. بنابراین شاخص به سمت بالا حرکت نمی کند. اگر بخواهیم عدد و رقم بگوییم، من بعید می دانم که شاخص کُل بورس، با وجود همه حمایت ها بالای یک میلیون و 300 هزار واحد برود.

بنابراین، عدم هماهنگی، کاهش نرخ ارز و بالا بودن پی به ای (P/E)،  فاکتورهایی هستند که قاعدتاً اجازه نمی دهند شاخص به راحتی به سمت بالا برود. بنا به این دلایل، بورس رشد نمی کند و هر چقدر هم حمایت از بورس اتفاق بیفتد، انتظار رشد قابل توجه نداریم.

 

*در بورس ما دامنه نوسان قیمت تعریف شده و قیمت سهم شرکت ها نمی تواند از حد مشخصی، در روز بالاتر یا پائین تر برود. چرا در بورس های کشورهایی دیگر دامنه نوسان در نظر گرفته نشده؟

 

-بنا به عادت و رویّه ای که در گذشته وجود داشت و همچنین نگرانی از نوسانات شاخص بورس و از همه نامناسب تر و بدتر، پذیرش این موضوع است که کسی وارد بورس می شود ضرر و زیان او باید از یک جا جبران کرد یا یک گروه باید مسئول و پاسخگوی این زیان باشند و بر این اساس این محدوده نوسان قیمت در نظر گرفته شده.

من فکر می کنم تنها بازار سرمایه دنیا و بورسی که چنین محدودیت هایی را تا این حد اِعمال می کند، بورس تهران است. بورس های دیگر، تمهیداتی دارند، اما در ایران نگرانی بیش از حد وجود دارد.

همین نگرانی و دغدغه در زمینه شاخص کُل و قیمت سهام، یکی از بدترین فرهنگ هایی است که وجود دارد و افراد غیر حرفه ای بازار را به طور غلط، آموزش می دهیم و به نوعی اعلام می شود که «ما قیمت ها را به گونه ای کنترل می کنیم که کسی ضرر نکند». در حالی که سرمایه گذاری، ریسک دارد و طرفین آن راباید بپذیرند یعنی این اولین نکته سرمایه گذاری را باید بپذیرند که اگر به طور مستقیم وارد بازار شوند، به همین ترتیب است و ممکن است ضرر کنند. عدم تطابق زیرساخت های ما از جمله تعیین محدوده نوسان قیمت، یکی از بزرگترین و بالاترین دغدغه های اغلب کارشناسان است و آنها نسبت به این مسائل انتقاد دارند.

 

*وقتی که بورس به صورت واقعی و بدون مداخله عمل می کند، خرید و فروش سهام نیاز به بررسی  و مطالعه دارد و به اصطلاح بی گدار نباید به آب زد. آیا با دامنه نوسان تعیین کردن و با این تغییری که در این موضوع از شنبه هفته آینده اِعمال می شود، جذابیت و لذت فعالیت در بورس زیر سوال می رود یا این که اِشکال ندارد به اسم حمایت از سهامداران خُرد، چنین ضوابطی در نظر گرفته شود؟

 

-به نظر من، یکی از بدترین و نامناسب ترین روش های آموزش و ایجاد انتظار خصوصاً برای افراد غیر حرفه ای، این است که ما بستری را فراهم کنیم که به طور مستقیم به بورس ورود پیدا کنند. وقتی این افراد، برای متضرر شدن دغدغه دارند، اشتباه است که ما یک مکانیسم را به کار ببریم که جلوی ضرر و زیان بیش تر را بگیریم تا این نوع افراد کمتر ضرر کنند.

این بدترین روش آموزش است. به جای این کار، می بایست دامنه نوسان قیمت باز شود و به افراد غیر حرفه ای و افرادی که آشنایی با ریسک های سرمایه گذاری و بازار بورس ندارند، توصیه کنیم که از مجاری غیر مستقیم، به بورس ورود کنند یا به شکل قانونمند از طریق شرکت های سبدگردان یا شرکت های مشاور سرمایه گذاری، وارد بورس شوند. متاسفانه باز کردن شرایط برای ورود مستقیم افراد غیر حرفه ای به بورس، به همین کنترل و تعیین محدوده نوسان قیمت، منجر می شود.

 

*کسانی که به طور مستقیم وارد بورس و معاملات بورسی می شوند آیا به نوعی باور دارند که می توانند از پس این کار بر بیایند یا به خاطر این که سود صندوق های سرمایه گذاری، پائین بوده این افراد و سرمایه گذاران خُرد ترجیح می دهند که خودشان به طور مستقیم وارد بورس شوند؟

 

-تعیین محدوده نوسان قیمت، یک ابزار تحمیلی است برای کنترل ریسک سرمایه گذاران غیر حرفه ای یعنی وقتی این ابزار وجود دارد، افراد بی تجربه و غیر حرفه ای هم، تا این آستانه به خودشان اجازه می دهند و توجیه می شوند که مستقیم به بورس ورود کنند و نهایتاً می گویند یک چتر حمایتی بالای سَرِ ما هست و بیش از آن مقدار نوسان مجاز، ضرر نمی کنیم.

به دلیل این که این چتر حمایتی وجود دارد، افراد غیر حرفه ای به طور مستقیم به بورس ورود پیدا می کنند. در حالی که این روش، غلط است و در حقیقت، ما آموزش ناصحیح به اهالی غیر حرفه ای بازار سرمایه می دهیم. این کار، بدترین نوع آموزش است برای افرادی که خصوصاً در سال 1399 تشویق شدند وارد بورس شوند. این کار، دقیقاً مثل مکانیسم قیمت گذاری دستوری، غلط است.

 

*دامنه پائین قیمت بورس، منفی 5 درصد بود و الان شورای عالی بورس تصمیم گرفته که منفی 2 درصد باشد. دامنه بالای قیمتی هم 5 درصد بود که الان به 6 درصد افزایش پیدا کرده است.

آیا این اقدام حمایتی می تواند باعث شود افراد جدید وارد بورس شوند و افرادی که در بورس ضرر کرده اند، سعی نکنند که از بورس خارج شوند و همچنان در بورس بمانند؟

 

-این تصمیم ممکن است با دو هدف صورت گرفته باشد. اول این که ایجاد اطمینان خاطر کند که زمان کاهش قیمت، بیش از 2 درصد کاهش اتفاق نمی افتد. دوم این که نشان دهنده تمایل ضمنی مسئولان اقتصادی و شورای عالی بورس، برای افزایش قیمت سهام و افزایش شاخص بورس است.

اگر یک زمانی در آینده، ما بخواهیم شخص یا اشخاصی را پیدا کنیم که باعث شدند قیمت ها بالا بروند، با این تصمیم مشخص شد که بانی و تصمیم گیر آن چه کسانی بوده اند. الان مشخص است که شورای عالی بورس، این تصمیم را گرفته و بنا به هر دلیلی، این تصمیم را گرفته است.

در عین حال، اولین نتیجه اِعمال چنین محدوده نوسان قیمتی، کاهش حجم معاملات و پائین آوردن سطح نقد شوندگی است یعنی خریدارانی که به صورت حرفه ای، در قیمت های پائین تر قصد و تمایل برای خرید دارند، منصرف خواهند شد. به این دلیل که فقط اجازه داده می شود در یک محدوده که تعریف شده، خریداران بالقوه سهام بخرند.

چون این انگیزه نسبت به تمایل ذاتی خریداران بالقوه، خنثی شده، حجم معاملات می تواند کاهش پیدا کند. جالب این است که بزرگترین و بالاترین ویژگی بورس ها و بازارهای مالی، سطح نقد شوندگی است. سطح نقد شوندگی همیشه باید به صورت رشدی صعود پیدا کند و نه این که کاهش پیدا کند.

 

*ارزش معاملات انجام شده بورس در روز سه شنبه 21 بهمن امسال در حد 9 هزار و 744 میلیارد تومان بود. این مقدار انجام معاملات بورسی نسبت به روزهای اوج بورس، آیا باز رقم مناسبی است یا این که این طور نبوده و کاهش زیادی داشته است؟

 

-ما اگر بخواهیم به صورت متوسط نسبت به چند ماه گذشته یا چند ماه ابتدای سال 1399 حساب کنیم، این آمار نشان دهنده کاهش است. اما ورود نقدینگی اشخاص حقیقی که معمولاً یکی از پارامترهای مهمتر در زمینه معاملات بورس برای نتیجه گیری و بررسی و تحلیل است، اهمیت بیش تری دارد.

ظاهراً روز اولی که این تصمیم اعلام شد حجم ورود نقدینگی اشخاص حقیقی بالغ بر 700 میلیارد تومان بود و فردای آن روز 800 میلیارد تومان خروج پیدا کرد. این وضع نشان دهنده یک مقدار تردید و حس نگرانی نسبت به نتایج این تصمیم است. شاید افراد غیر حرفه ای، نتیجه تصمیم را به صورت تجربی و در اثر مرور زمان، درک کنند و متوجه شوند.

اگر یک مقدار به طور کارشناسی و ریز تحلیل کنیم، چون دامنه نوسان محدودتر شده، حجم معاملات نیز به شدت کاهش پیدا خواهد کرد.

 

*در سال 1392 بعد از رشد ادامه دار 17 ماهه بورس تهران، شاخص کُل نهایتاً به 89 هزار واحد رسید و در ماه های بعد از آن، شاخص بورس کاهش پیدا کرد و تا حد 60 هزار واحد سقوط کرد. در آن زمان تعداد زیادی از سهامداران خُرد و مردم عادی وارد شده به بورس، نامه نگاری کرده و برای مسئولان ارشد کشور نامه دادخواهی و کمک نوشتند.

ما می دانیم که طی چند سال اخیر و تا سال 1399، قیمت سهام بورسی افزایش پیدا کرد. با توجه به افزایش قیمت سهام در سال های گذشته، آن نوع افراد معترض احتمالاً در چه وضعی هستند و الان وضعیت چگونه بوده و سهامداران خُرد فعلی بعد از سقوط و کاهش شدید شاخص بورس که پس از مرداد امسال اتفاق افتاد، باید چگونه عمل کنند؟

 

-بهترین نتیجه ای از این فعل و انفعالات در ماه های گذشته سال 1399 این است که مخصوصاً برای افراد غیر حرفه ای برای تعیین نقطه مناسب ورود، به مجاری ذی صلاح و اشخاصی است که به طور قانونمند می توانند مشورت بدهند، اتکا کنند و کار درست، سرمایه گذاری غیر مستقیم در بورس است.

تقریبا می توانیم بگوییم بالغ بر 90 درصد سهامدارانی که با دید بلند مدت یعنی بالای 2 تا 5 سال، سرمایه گذاری کرده اند هیچکس متضرر نشده بلکه بیش ترین بازدهی را از بازار سرمایه و بورس کسب کرده اند و البته به شرط حضور و تداوم سرمایه گذاری.

نکته ای که در بورس ممکن است جذابیت داشته باشد، استفاده از فرصت های لحظه ای و کوتاه مدت است که یک امر طبیعی بوده و در تمام دنیا مرسوم است. قاعده کار نیز، همین است.

اگر بخواهیم این فرصت ها را در کنار دید بلند مدت در نظر بگیریم، نتیجه این می شود که تلفیق این دو روش برای افراد غیر حرفه ای، امکانپذیر نیست یا حداقل ریسک آنها را افزایش می دهد.

بنابراین، تنها چیزی که می توانیم به طور کلی به افراد غیر حرفه ای توصیه کنیم این است که به صورت غیر مستقیم به بورس ورود کنند. دوم انجام مشاوره از طریق مراجع ذی صلاح و سبدگردانی است. در نهایت، داشتن دید بلند مدت است.

 

*در روزهای اخیر و بعد از تردیدهایی که نسبت به پیوستن دولت بایدن به توافق هسته ای (برجام) ایجاد شد نرخ دلار افزایش پیدا کرد. تغییرات جدید دامنه نوسان هم از شنبه 25 بهمن ماه اِعمال می شود.

جنابعالی، چشم انداز کوتاه مدت بورس را برای هفته های آخر امسال و ماه پایانی سال 1399 چگونه می بینید؟

 

-یک شیب ملایم و  رو به رشد تا انتهای سال خواهیم داشت. آن جهش هایی که در 4 ماهه اول سال 1399 داشتیم، دیگر نخواهیم داشت. نسبت قیمت به درآمد (P/E) در تیر ماه امسال 37 بود و الان 25 است. این نسبت کاهش پیدا کرده ولی همچنان تا حدودی بالا هست.

در مورد نرخ ارز باید بگویم نوسان نرخ ارز، یکی از بدترین آفت هایی است که ریسک صنعت و تولید و حتی بازارهای موازی مبتنی بر قیمت ارز مثل بازار بورس را بالا می برد. هر چقدر نوسان در این زمینه بیش تر باشد، ریسک بالا می رود.

یک ماه پیش، روند نرخ ارز، نزولی بود و الان روند، صعودی است و سر جای اول خود برگشته است. هر گونه ریسک اعم از تغییر قیمت یا تصمیماتی که در این رابطه گرفته می شود، یک آفت است و اثر سوء روی تصمیم گیری های اقتصادی می گذارد.

تغییر نرخ ارز، به طور خاص ایجاد هیجان می کند در افرادی که زمینه سرمایه گذاری در بورس برای آنها کاملاً باز است. چرا که افراد غیر حرفه ای به طور غیر مستقیم وارد بورس شده و کد معاملاتی می گیرند. این نوع افراد، در کنار بازدهی سرمایه، حتما باید ریسک ها را ارزیابی کنند.

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • ناشناس ارسالی در

      با سلام جناب کارشناس فراموش نکنید که بهار امسال شما از رسانه ئتبلیغ زیادی کردید وروزگارمردم سیاه کردید شما ها وحقوقی ها پول زیادی به جیب زدید وحالا دست از سر مردم بردارید

    • ناشناس ارسالی در

      خوشم امد از دامنه نوسان که اینطوری صندوق داران دزد رو به واکنش واداشت.
      همه قربانب بسن که یه عده معدود و دزد حال کنند

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه