ارسال به دیگران پرینت

شرایط فیلمسازان ناشنوا در جهان چگونه است؟

فیلم‌هایی که درباره ناشنوایان ساخته می‌شود، تأثیری ندارد چون بازیگرانش شنوا هستند

شرایط فیلمسازان ناشنوا در جهان چگونه است؟

خسرو شکیبایی مطمئن بود لادن روزی موفق می‌شود. گفته بود هر وقت خواستی فیلمی بسازی، حاضرم در آن بازی کنم. عزت‌الله انتظامی هم که ‌سال ٨٦ جایزه و تقدیرنامه نخستین جوان فیلمساز ناشنوا را به دست لادن داده بود، قرار بود در فیلم او نقش جبار باغچه‌بان را بازی کند، اما قسمت نشد که هیچ‌کدام از این دو هنرمند بزرگ جلوی دوربین نخستین جوان فیلمساز کم‌شنوای ایرانی بروند.

لادن صحرائی ناکام از آموزش‌های دانشگاهی و آموزشگاهی رشته بازیگری و کارگردانی، در نهایت راه خود را برای ساخت فیلم کوتاه، مستند و شناساندن مشکلات ناشنوایان پیدا کرد. هشت فیلم کوتاه ساخت و در چند جشنواره ازجمله جشنواره بین‌المللی فیلم کیش و جشنواره محله جایزه دریافت کرد.  از ٦‌ سال پیش به ونکوور کانادا رفت و دو مستند هم در آنجا ساخت. مستند ورزشی «پسر ناشنوای دانهام» درباره «رونالد فی» ورزشکار و فعال اجتماعی ناشنوای معروف کانادایی است که در ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم ناشنوایان تورنتو کانادا به‌عنوان بهترین مستند انتخاب شد و در جشنواره‌های دیگر هم ازجمله جشنواره بین‌المللی فیلم آمستردام هلند جایزه گرفت.

به قول خودش از همان زمان که پایش به کانادا رسید، حسابی سرش شلوغ بوده است و حالا علاوه بر زبان اشاره ترکیه‌ای و بین‌المللی، زبان اشاره آمریکایی هم می‌داند، مشغول یادگیری زبان انگلیسی در کالج است و عضو هیأت‌مدیره شنوایان جشنواره نقاشی هم شده است. «برای مردم عادی و شنوا سخت است که باور کنند ناشنوا می‌تواند فیلم بسازد. ارتباط برقرار کردن برای ناشنوا خیلی سخت است، اما من توانستم با همه، چه شنوا و چه ناشنوا، ارتباط برقرار کنم.»

 ناشنوا یا کم‌شنوا بودن، مشکلاتی برای هنرمند فیلمساز به همراه دارد و برای بسیاری ورود شما به چنین عرصه‌ای جالب و شاید عجیب است. از مشکلاتی که به‌عنوان زنِ فیلمسازِ کم‌شنوا داشته‌اید، بگویید.

ازدواج نکرده‌ام و دغدغه همسرداری و بچه‌داری ندارم، اما تا قبل از کرونا خیلی سرم شلوغ بود؛ کالج می‌رفتم، در هیأت‌مدیره تئاتر و نقاشی در جشنواره‌ها درگیر بودم، در ورک‌شاپ‌ها شرکت می‌کردم و در حال حاضر هم در خانه سرگرم زندگی هستم. چون کم‌شنوا هستم چه در ایران، چه در کانادا با مشکلات زیادی روبه‌رو بوده‌ام. برای مردم عادی و شنوا سخت است باور کنند ناشنوا می‌تواند فیلم بسازد. ارتباط برقرار کردن برای ناشنوا خیلی سخت است، اما من توانستم با همه، چه شنوا و چه ناشنوا، ارتباط برقرار کنم. مهم اراده و اعتماد به نفس است که من دارم. شش‌ماهه در ماشین به دنیا آمدم و بعد به مدت یک ماه در دستگاه آنکیباتور بودم. در هشت‌ماهگی به علت تب شدید تشنج کردم. آن زمان مشکل برطرف شد، اما مادربزرگم تقریبا در دو سالگی متوجه شد که نمی‌شنوم. بعد از مراجعه به متخصص گوش و بینی و گرفتن تست ادیومتری، به آنها گفتند ١٠ تا ١٥‌درصد شنوایی دارم. در حال حاضر، خوشبختانه با سمعک صداهایی مثل در زدن، موسیقی، آمبولانس و ... را می‌شنوم.

 احتمالا در همان ابتدای ورود به رشته سینما هم با مسائل زیادی روبه‌رو بودید.

در ابتدای راه، وقتی به کلاس‌های بازیگری و کارگردانی می‌رفتم قبولم نمی‌کردند؛ می‌گفتند ناشنوا نمی‌تواند فیلم بسازد. با تلاش بسیار، خودم کار را شروع کردم. هشت فیلم کوتاه ساختم و خدا را شکر موفق شدم؛ به عنوان مثال فیلم کوتاه «معلم کاشف»، درباره سرگذشت زنده‌یاد استاد جبار باغچه‌بان، که آن را با همکاری انجمن خانواده ناشنوایان ساختم، در جشنواره بین‌المللی فیلم کیش برنده شد. البته چون کم‌شنوا هستم، محدودیت دارم و کمتر توانسته‌ام فیلم بسازم. همچنان دوست دارم نقش اول فیلمی را بازی کنم و بزرگ‌ترین آرزویم این است که فیلم‌ بلند درباره ناشنوایان بسازم؛ فیلمی که بازیگرانش ناشنوا باشند، زبان اشاره طبیعی داشته باشد، در فیلم از مشکلات و کمبودهای ناشنوایان گفته شود و راه حلی برای مشکلات آنان در زمینه کسب‌وکار و زندگی ارایه دهد تا در موفقیت و پیشرفت آنان موثر باشد.

 فیلم‌هایی که تا به حال درباره ناشنوایان دیده‌اید تأثیری بر شما داشته است؟

 همه فیلم‌هایی را که درباره ناشنوایان و کم‌شنوایان ساخته شده، دیده‌ام اما تأثیری بر من نداشته ‌است، چون کارگردانان به جای ناشنوایان، بازیگران شنوا را در این فیلم‌ها به کار می‌گیرند. البته در ایران فیلم‌های «رابطه» و «پرنده کوچکخوشبختی » را می‌توانم نام ببرم که خوشبختانه بازیگران آن هم ناشنوا بودند.

 چرا مهاجرت کردید؟

برای دستیابی به اهداف و آرزوهای بزرگ. در ایران امکانات تحصیلی، آموزشگاهی و فیلمسازی برای کارگردانی ناشنوایان و کم‌شنوایان وجود نداشت. برای فیلمسازی هم همکاری نمی‌شد، اما کشورهای دیگر توجه خاصی به این قشر از جامعه دارند. همه برنامه‌های تلویزیون و سینما زیرنویس دارد و امکانات بیشتری در اختیار آنان قرار می‌گیرد.

 در آنجا هم مستند ساختید و جایزه گرفتید.

در کانادا مستندی با عنوان «پسر ناشنوای دانهام» ساختم که به جشنواره‌های کشورهایی ازجمله آمریکا، فرانسه، آلمان و ... راه یافت و تقدیر شد، اما مهم‌تر از همه اینها، جشنواره فیلم تورنتو کانادا و جشنواره آمستردام هلند بود که باعث شناخته‌شدن بیشتر من در دنیا شد. در جشنواره کانادا جایزه  بهترین مستند و در جشنواره هلند جایزه بهترین کارگردان مستند کوتاه را دریافت کردم.

 در کل، شرایط فیلمسازان ناشنوا در جهان چگونه است؟

فیلمسازان مهم ناشنوا هنوز ناشناخته‌اند. بیشتر ناشنوایان آنان را می‌شناسند. آنان بیشتر فیلم‌ها و مستندهای کوتاه ساخته‌اند، ولی در انگلستان و آمریکا بیشتر به فیلمسازان ناشنوا توجه و از آنان حمایت می‌کنند.

 چه پروژه و برنامه جدیدی برای آینده دارید؟

قرار بود درباره بیزینس ناشنوایان فیلم بسازم، اما فیلمنامه‌ای پیدا نکردم، ضمن اینکه کرونا هم آمد. فعلا هیچ برنامه‌ای ندارم، اما خوشحال می‌شوم هر کس فیلمنامه‌ای با موضوع ناشنوایان دارد به آدرس ایمیل من ارسال کند.

 مستندساز کرونا را چگونه می‌بیند؟

همه را خانه‌نشین کرد؛ بسیاری بیکار و ورشکسته و بسیاری مبتلا شدند. متأسفانه عده‌ای بر اثر آن از دست رفتند؛ همین‌ها باعث افسردگی عده‌ای شده است. در کل همه بی‌حوصله و ناراحت هستند. کرونا در زندگی همه، شنوا و ناشنوا، تأثیر گذاشته است و برای همه غافلگیر‌کننده بود.

 شیوع این ویروس برای فیلمسازان، به‌ویژه مستندسازان چه فرصت‌ها و تهدید‌هایی به همراه خواهد داشت؟

همه به‌ویژه فیلمسازان و مستندسازان بیکار شدند. شاید هم در این موقعیت به فکر ساخت فیلم درباره کرونا و شرایط آن در چند ماه آینده باشند. من هم می‌خواهم در آینده مستند کوتاهی درباره قرنطینه ناشنوایان بسازم. به ‌هر حال، در این شرایط می‌توان با ساخت فیلم و مستند راهبردهای خوب، مهم و ثمربخش برای دنیا ارایه کرد.

 در ایران بازیگری هم کردید و حتی با مرحوم خسرو شکیبایی هم‌بازی بودید. برخورد او با شما چگونه بود؟

در دو فیلم با مرحوم خسرو شکیبایی همکاری کردم. به ایشان گفتم کم‌شنوا هستم، فیلم‌های شما را دیده‌ام و «‌هامون» را خیلی دوست دارم. مرحوم شکیبایی خیلی خوش‌اخلاق و مهربان بود. می‌گفت تو خیلی خوب می‌توانی با لب‌خوانی حرف بزنی. مطمئنم در آینده نابغه می‌شوی. وقتی فیلم کوتاه «حسرت» را ساختم، در نخستین دوره جشنواره فیلم محله، جایزه ویژه دریافت کردم، مرحوم شکیبایی هم آنجا بود. خیلی خوشحال بود و گفت دیدی گفتم تو نابغه می‌شوی! هر وقت خواستی فیلم بسازی حاضرم در آن بازی کنم. خدا بیامرزد ایشان را، روحش شاد و یادش گرامی؛ قسمت نشد این بزرگ‌مرد سینمای ایران در فیلمم بازی کند. هرگز فراموش نمی‌کنم سرِ فیلمبرداری یکی از کارها مرحوم خسرو شکیبایی نشسته بود؛ مسعود کیمیایی، فریدون جیرانی، بازیگران، عوامل تصویربرداری و عوامل صحنه آمدند، بعد هم من وارد شدم. ایشان به محض ورود من از جایش بلند شد، دست روی سینه گذاشت و با خوشحالی سلام داد. شرمنده شدم و همه تعجب کردند.

 جایزه‌ای هم از دست زنده‌یاد انتظامی دریافت کردید که احتمالا برای شما لحظه مهمی بوده است.

به عنوان هنرمند کم‌شنوا و موفق، از دست هنرمند محبوب عزیز، زنده‌یاد انتظامی جایزه دریافت کردم. خیلی خوشحال شدم. می‌خواستم درباره جبار باغچه‌بان فیلم بلندی بسازم و دوست داشتم آقای انتظامی نقش جبار باغچه‌بان را بازی کند ولی متأسفانه نشد.

 چرا؟

به علت نداشتن امکانات و فیلمنامه خوب.

 البته بالاخره فیلم کوتاه «معلم کاشف» را درباره جبار باغچه‌بان ساختید که جایزه هم گرفت.

فیلم کوتاه «معلم کاشف» را با همکاری انجمن خانواده ناشنوایان ساختم. درباره ایشان مطالب و کتاب‌های بسیاری خوانده بودم. درباره شخصیت، زندگی و شیوه تدریس او از شاگردان قدیمی‌اش، تحقیق بسیار کرده بودم. از بچگی عکس‌شان را دیده بودم و در همه مقاطع زندگی‌ام می‌دیدم که همیشه از ایشان به خوبی یاد و  از کارهای شایسته‌شان صحبت می‌کنند. شیفته اخلاق و مردانگی این شخصیت بزرگ شدم تا بالاخره توانستم درباره‌اش فیلمی بسازم و قدردانی کوچکی از این بزرگ‌مرد تاریخ ایران کنم. شب آخرین روز فیلمبرداری، آقای باغچه‌بان با کت و شلوار سفید و با لب خندان به خوابم آمد و گفت آفرین و دست‌مریزاد! خوشحالم که فیلم من را ساختی. تا پیش‌دانشگاهی در مدرسه باغچه‌بان رشته گرافیک خواندم و دوست داشتم رشته کارگردانی سینما بخوانم، اما چون کم‌شنوا بودم، نمی‌شد، بنابراین کاردانی رشته تربیت بدنی در دانشگاه شنوایان خواندم، ولی مترجم و رابط نداشت. کاردانی را به پایان رساندم و حالا از ٦‌ سال پیش در ونکوور کانادا زندگی می‌کنم؛ در کالج مشغول یادگیری زبان انگلیسی هستم، مدتی در هیأت‌مدیره ناشنوایان بودم و اکنون عضو هیأت‌مدیره جشنواره نقاشی شنوایان هستم.

منبع : شهروند
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه