فهیمه کرمی؛
درآمدی بر پژوهشهای مرتبط با نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم و شهید غلامعلی بایندر در یک دهه اخیر
در این یادداشت به مناسبت سوم شهریور سالروز تجاوز بیگانگانگان و در نهایت اشغال ایران توسط بیگانگان و و همچنین شهادت برادران بایندر (شهیدان غلامعلی و یداله بایندر) در روزهای 4 و 5 شهریور، به پژوهشها، کتب و مقالات یادشده اشاره خواهد شد.

اگرچه در مورد جنگ جهانی دوم، دهها پژوهش و کتاب و مقاله در دسترس پژوهشگران است؛ ولی در خصوص عملکرد نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم و شهید غلامعلی بایندر و شهدای ایران در جنگ جهانی دوم، تعدادی اندک و انگشتشمار کتاب و تعدادی مقاله علمی در سالهای اخیر منتشر شده است. در این یادداشت به مناسبت سوم شهریور سالروز تجاوز بیگانگانگان و در نهایت اشغال ایران توسط بیگانگان و و همچنین شهادت برادران بایندر (شهیدان غلامعلی و یداله بایندر) در روزهای 4 و 5 شهریور، به پژوهشها، کتب و مقالات یادشده اشاره خواهد شد. همانگونه که در مقدمه کتاب ذکر شده است؛ به باور نویسنده، تنها کتاب بدون عیب و ایراد، قرآن است. همه مقالات و کتب دارای ایراداتی هستند که نقد و بررسی میتواند منجر به کاهش ایرادات شود؛ بنابراین، بیان برخی از ایرادات پژوهشها، کتابها و مقالات به معنای نادیدهگرفتن محاسن آثار یادشده نیست. به عنوان مثال در صفحات 93 و 94 کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی؛ خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست» به نقش ناوهای آمریکایی در غرق کردن ناوهای نیروی دریایی ایران در خرمشهر اشاره شد. این در حالی است که انگلیسیها چنین عملی را انجام دادند. میتوان این اشتباه را یک اشتباه تایپی و یا حتی اشتباه سهوی راوی -حسین فردوست- در بیان خاطرات دانست. البته در همین کتاب، فردوست مقاومت شهید بایندر را متأثر از روحیه وی دانست و اظهار کرد که اگر بایندر مقاومت نمیکرد، مشکلی برایش پیش نمیآمد (فردوست، 1387: 93 و 94).
فردوست در خاطراتش اظهار کرد که «در جنوب کشور فرمانده نیروی دریایی به نام سرتیپ بایندر که مقاومت را جدی گرفته بود در مقابل ناوهای آمریکایی ایستادگی کرد. آمریکاییها ناو او را به توپ بستند و غرق کردند و بایندر شهید شد. این تنها مورد مقاومت جدی بود که به روحیات مرحوم بایندر بستگی داشت و اگر نمیخواست خطری متوجهش نمیشد. آمریکاییها در خرمشهر پیاده شدند و لشکری که در خوزستان بود، تعدادی از آنها در دو سه محل، تیراندازیهای مختصری به سوی آمریکاییها کرده بود. ولی در مجموع میتوان گفت که نیروهای آمریکایی به راحتی در محور دزفول پیشروی میکرد و از مقاومت خبری نبود.
در منطقه آذربایجان در مقابل شورویها پس از چند مقاومت جزئی و غیرمهم، لشکرها از پایینترین تا بالاترین رده تفنگها را زمین ریختند تا سبکبار تر شوند و به کوهها گریختند.
لشکر گیلان به فرماندهی قدر، چند گلوله توپ به سوی روسها شلیک کرد و قدر به خاطر همین بعدها به عنوان افسر شجاع شهرت یافت.
هنگی که در مرزنآباد مستقر بود چون جزء واحدهای لشکر یک به فرماندهی بوذرجمهری بود، در مقابل روسها به کوه زد و خود را به لشکر یک رساند.
لشکر مشهد وضع نمونهای از نظر افتضاح داشت. آنها با وسایل موتوری که داشتند گریختند و بدون هیچ نظم و ترتیبی خود را به کویر زدند. سرعت فرار آنها به نحوی بود که واحدهای جلودارشان حتی به بندرعباس رسیدند و ما مطلع شدیم که تعدادی از واحدهای لشکر خراسان در بندرعباس پیدا شدهاند.
این علاوه بر جبن فرماندهان آن، ناشی از ترس و وحشتی بود که در واحدهای نظامی نسبت به روسها و قساوت آنها پیدا شده بود.
در مقابل انگلیسی ها هم مقاومتی نشد. تنها در یکی از گردنههای منطقه چند تیر توپ به روی واحدهای زرهی انگلیس شلیک شد و انگلیسیها پس از دو سه ساعت توقف مجددا پیشروی کردند.
ماوقع نیز از این قرار بود که لشکر کردستان به فرماندهی سرلشکر مقدم همه فرار کرده بودند و تنها یک آتشبار در محل مانده بود. آنها به ابتکار خود تیراندازی کردند و وقتی دیدند وضع وخیم است، آتشبار را رها کردند و گریختند» (فردوست، 1387: 93 و 94).
در همین سطرهای بالا، فردوست به غیر از اشتباه تاریخی در خصوص بیان حمله ناوهای آمریکایی به نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم، اشتباهات دیگری هم داشت. از جمله اینکه درجه نظامی شهید غلامعلی بایندر را «سرتیپ» ذکر کرد که برابر ادبیات نظامیان، از عنوان درجه «دریادار» استفاده میشود. این اشتباهات نشان دهنده دقت پایین در ثبت و ضبط خاطرات شفاهی فردوست و عدم دقت ویراستار در تطبیق محتوای مصاحبه با واقعیات تاریخی است.
کتاب
کتاب «مصائب بایندر؛ بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم»
درج عبارت «تقدیم به ایرانم؛ زخمخورده از جهلِ دوستان، حسادتِ بیگانگان و خیانتِ منافقان» در ابتدای کتاب «مصائب بایندر» توسط جهانفر، نشانهای از نگارش کتابی در تکریم و تجلیل «وطن دوستی» و «شهدای وطن» است.
پس از موفقیت کتاب «بایندر؛ نگاهی به زندگانی و عملکرد شهید دریابان غلامعلی بایندر» اثر دکتر رضا جهانفر در جذب مخاطب و برگزیده شدن در جشنواره های مختلف، جلساتی برای نقد کتاب برگزار شد. همچنین پیشکسوتان دریانوردی به ویژه نیروی دریایی و ناشر یعنی مرکز مطالعات نداجا، پیشنهاداتی به نویسنده ارائه کردند.
بر این اساس، با توجه به پیشنهادهای مطرحشده از سوی پیشکسوتان دریانوردی و همچنین استادان دانشگاهی حوزۀ تاریخ و علوم نظامی و نظرات کارشناسان در جلسات متعدد کارشناسی و نشست نقد کتاب بایندر، کتاب «مصائب بایندر؛ بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم» تألیف شد. میتوان کتاب «مصائب بایندر» را کتابی توسعهیافته بر مبنای کتاب «بایندر» برشمرد. بسیاری از پژوهشگران تاریخی و نظامی بر این باورند که شهید غلامعلی بایندر در هدایت و راهبری نیروی دریایی ایران با سختیهایی مواجه بود که در سه بُعد «خانواده»، «در برابر کارشکنیهایحاکمیت ایران وقت»، «در برابر مزاحمتهای بیگانگان» معنا یافته بود. بر این اساس فرماندهی بایندر بر نیروی دریایی را باید همراه با سختیها و مصائبِ بسیار برشمرد. لذا انتخاب نام «مصائب بایندر» بر این کتاب، متأثر از سختیهای غلامعلی بایندر در ابعاد مختلف در فرماندهی نیروی دریایی ایران است.
این کتاب، بررسی تاریخی و کالبدشکافانه در مورد وقایع جنگجهانی دوم در ایران با رویکرد توجه به عملکرد نیروی دریایی ایران و بهویژه شهدای شاخص نیروی دریایی؛ با تاکید بر شهید غلامعلی بایندر دارد. در واقع «مصائب بایندر» کتابی توسعه یافته متکی بر اسناد و مدارک بیشتر مبتنی بر کتاب «بایندر» است. رونمایی کتاب در بندر باسعیدو –محل اخراج انگلیسیها و برافراشته شدن پرچم ایران توسط شهید بایندر- در جزیره قشم با حضور پر رنگ مردم بومی برگزار شد. این کتاب نیز همچون کتاب «بایندر» مورد اقبال مخاطبان مواجه شد. به گونهای که چاپ دوم کتاب نیز پیش فروش شد.
کتاب «بایندر؛ نگاهی به زندگانی و عملکرد شهید دریابان غلامعلی بایندر»
اولین کتاب منتشر شده در خصوص شهید غلامعلی بایندر در سالهای اخیر، کتاب «بایندر؛ نگاهی به زندگانی و عملکرد شهید دریابان غلامعلی بایندر» تألیف رضا جهانفر، با دیباچۀ دکتر میرجلالالدین کزازی توسط انتشارات دفتر پژوهشهای نظری و مطالعات راهبردی نداجا در پنج فصل و دو پیوست و 236 صفحه، به شمار میرود. چاپ نخست این کتاب در مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران مورد نقد کارشناسان قرار گرفت. ازجمله پیشنهادهای مطرحشده در خصوص این کتاب، پرداختن به سایر شهدای جنگ جهانی دوم و همچنین تحلیل عملکرد نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم است که در کتاب پیشرو به آن موارد پرداخته شد.
کتاب «غلامعلی بایندر»
کتاب «غلامعلی بایندر» توسط محمد مریوانی تألیف و انتشارات سورۀ مهر آن را در سال 1401 در چهارفصل و 144 صفحه منتشر کرد.
مریوانی در خصوص این کتاب گفت که «این کتاب از معرفی طایفه و زادگاه شهید دریادار غلامعلی بایندُر آغاز میشود و سپس به خانواده و اتفاقاتی که او در زندگیاش تجربهاش کرده است، پرداختهام و این کتاب را با توجه به اسناد و مدارک موجود از زندگی نخستین فرماندۀ نیروی دریایی نوین ایران روایت کردهام. این شهید گرانقدر در جریان جنگ جهانی دوم در سوم شهریور سال 1320 به دلیل مقاومت در برابر حملۀ نیروهای انگلیسی در «خرمشهر» به مقام رفیع شهادت رسید» (افراسیابی، 1402).
باوجود محاسنی که میتوان برای کتاب برشمرد؛ اما ضعف نویسنده در آشنایی با روش تحقیق منجر به بروز خطاهایی در نتیجهگیری شده است.
در موارد بررسیِ تحریف و فراموشی، ضعف در آشنایی با روش تحقیق، خوشبینانهترین دلیل برای بروز خطاهای پژوهشگر است.
ازجمله خطاهای پژوهشی این کتاب میتوان به شیوه نادرست بهرهگیری از منابع، عدم انطباق برخی از منابع درج شده با منبع اصلی، ایرادات ویراستاری، عدم انطباق برخی از مطالب با اسناد، خوانش سلیقهای اسناد و ارائه قرائت جدید از اسناد بدون پشتوانه تاریخی و... اشاره کرد.
باوجود تبلیغات گسترده در خصوص این کتاب، این موارد در میزان اثرگذاری آن بر مخاطب؛ بهویژه فرهیختگان تأثیر منفی داشته است. انتقادات منتقدین در خصوص این کتاب، به ناشر و همچنین نویسنده اعلام و برخی از آن موارد در مکاتبه با ناشر مطرحشده است.
فیلمنامه
پژوهش فیلمنامه «دریادار بایندر»
پژوهش فیلمنامه «دریادار بایندر» توسط عبدالرحمن شلیلیان به رشته تحریر درآمد و در جشنواره پژوهش سینمای ایران که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار میشود حضور یافت و فیلمنامه این پژوهش نیز در تعدادی از جشنوارههای مرتبط موردتقدیر قرار گرفت.
مقالات علمی پژوهشی
مقاله علمی «بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم با تأکید بر نقش دریابان غلامعلی بایندر» توسط هادی بیاتی و رضا جهانفر نوشته و در فصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات تاریخ جنگ» منتشر شد.
در چکیده مقاله ذکر شده است که «پس از حملۀ متفقین به ایران (باوجود اعلام بیطرفی در جنگ جهانی دوم)، تعدادی ازکارکنان نظامی و مردم عادی در برابر متجاوزان ایستادگیکردند تا از کشور و مردم دفاع کرده باشند. ازجمله میتوان بهبسیاری از کارکنان نیروی دریایی ارتش اشاره کرد که در شمالدر برابر متجاوزان شوروی سابق و در جنوب در برابر متجاوزانانگلیسی مقاومت کردند و مظلومانه به شهادت رسیدند. فرماندهی این افراد برعهده دریابان غلامعلی بایندر بود. بر ایناساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و بهرهگیریاز اسناد جدید به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم به فرماندهی دریابان غلامعلی بایندر چه عملکردی در برابر متفقین داشت؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که غلامعلی بایندر با توجه به اختلافسلیقه با رضاشاه، درزمینۀ بیرونراندن انگلیسیها از برخی جزایر خلیجفارس و تثبیت حاکمیت ملی ایران بر جزایر فوق فعالیتهای چشمگیری کرد. در سوم شهریور 1320 نیز در یورش متفقین به ایران، نیروی دریایی ایران مقاومت زیادی از خود نشانداد که به غرقشدن ناوهای ببر و پلنگ و شهادت «دریابان بایندر» و 600 نفر از افسران، درجهداران و ناویان منجر شد» (بیاتی و جهانفر، 1401).
ویژهنامه
ویژهنامۀ «یادمان شهدای سوم شهریور 1320»ماهنامۀ فرهنگی تاریخی «شاهد یاران»
شماره 143 ماهنامه فرهنگی تاریخی «شاهد یاران» تحت عنوان «یادمان شهدای سوم شهریور 1320» که در 92 صفحه در شهریور 1396 منتشر شد، نیز به شهید غلامعلی بایندر و همزمان شهیدش در جنگ جهانی دوم پرداخت. در این شماره از ماهنامه فوق، مطالبی چون «میمیرم تا ایران سربلند بماند»، «پدرم در ایستگاه راهآهن تبریز به ضرب گلوله استوار ارتش سرخ به شهادت رسید»، «دلاورمردانی که به ایران در تاریخ معاصر شکوه و عظمت بخشیدند»، «پدرم اولین گلوله را بهسوی متجاوزان به میهن شلیک کرد»، «از پل جلفا تا آجی چای، حماسهای ماندگار»، «مقاومت دلیرانه یگآنهای نیروی زمینی و دریایی با قوای متفقین»، «مردم آذربایجان هیچگاه تسلیم متفقین نشدند» و «کتابشناسی شهدای جنگ جهانی دوم» منتشر شد.
در این نشریه مصاحبهای با مرحوم سرتیپ سیروس لطفی انجام وی بهعنوان فرزند شهید عباسقلی لطفی در مصاحبهاش گفت که: «جنابعالی آگاهید وقتی ارتش حزب بعث عراق به دستور صدام در سال 1359 به ایران حمله کرد، مردم و ارتش ایران در مقابل او ایستادند. چرا چنین مقاومتی در زمان حملۀ متفقین به ایران اتفاق نیفتاد؟ برای اینکه نفس ارتش را بریده بودند. چه کسی این کار را کرده بود؟ ازیکطرف آلمان بود که از ایران جانبداری میکرد. رضاشاه و کمال آتاتورک هر دو با یکدیگر سنخیت داشتند و جانب آلمان را گرفته بودند. از طرف دیگر در حال حاضر که شما از نعمت امنیت و آرامش برخوردار هستید، در آن زمان چنین امنیت و آرامشی وجود نداشت. بهقدری بینظمی حاکم بود که هرکسی برای خود با یک سازی میرقصید. بهطور مثال دموکراتها در زمان حاکمیتشان در آذربایجان، از میان اراذلواوباش، افراد چاقوکش به وجود آوردند که هرکسی را با میل خودشان به قتل میرساندند. در تبریز چاقوکشی را به نام «گارنیخت کاظم» به وجود آورده بودند که به رعب و وحشت میان مردم دامن میزد. این آقا چاقوکش و یکهبزن معروف تبریز بود. این وضع تا سالها ادامه داشت. روسها هم با کمک حزب توده جای پای خود را در آذربایجان مستحکم کرده بودند و باوجوداین، فرقۀ دموکرات به مدت یک سال در تبریز حکومت کرد» (شاهد یاران، شماره 143).
در بخشی دیگر از این ویژهنامه ذکر شده است که «با نگاهی به تصاویر صحنههای دلخراش جنگ جهانی دوم، ملاحظه خواهید کرد که قدرتهای گرداننده و تأثیرگذار بدترین سلاحهای مخرب از قبیل بمب اتم، توپهای غولپیکر ناوارون، انواع بمبافکن و ناوشکن پیشرفته را مورداستفاده قراردادند.
درنتیجه این جنگ، تفکرات الحادی و التقاطی جدیدی همچون، کمونیسم، نازیسم، فاشیسم و ... و دیگر ایسمها در سطح کشورهای جهان به وجود آمد که انسآنها را نسبت به دین بدبین و امید به آینده را در میان نسل بشر از بین برد و این وضعیت در مناطق متعددی از جهان؛ بهویژه در خاورمیانه همچنان ادامه دارد.
از سوی دیگر آمار و ارقام تلفات انسانی ناشی از جنگ نشان میدهد که حجم تراژدی بهخصوص در مناطق سرد و پوشیده از برف تا چه اندازه بزرگ بوده است. در جنگ جهانی بوی باروت و خون آمیخته و اجساد مقتولان در کوچه و خیابآنهای کشورهای جهان انباشته شد. آمارهای مستند حاکی است که دیوانگان جنگطلب، حدود 25 میلیون نظامی و 37 میلیون انسان بیدفاع و غیرنظامی را قربانی ماجراجوییهای خود کردند. این ارقام منهای افراد زخمی و مفقود است که تاکنون سرنوشت آنها مشخص نشده است... .
شاهد یاران با گشتوگذار به مناطقی که در آن برهه گذرگاه و جولانگاه قوای متجاوز بوده از عمق فاجعهای که بر مردم کشورمان در جنگ جهانی دوم واردشده و درعینحال صحنه درخشان مقاومت و استقامت جوانان غیور و مدافع میهن بوده گزارشهای مستند تهیهکرده است. امید است با انتشار این شماره توانسته باشیم گوشهای ازآنچه بر مردم عزیز کشورمان در آن روزگار گذشته برای خوانندگان آشکار کرده باشیم» (نوید شاهد، 1396).
مقالات علمی تخصصی
مقاله «زندگی و عملکرد دریابان غلامعلی بایندر و مقاومت او در برابر تجاوز بیگانگان در جنگ بینالملل دوم» نوشته رضا جهانفر و فهیمه کرمی در شماره 65 و در تابستان 1398 در فصلنامه «مطالعات تاریخی» منتشر شد. در چکیده مقاله درج شده است: «دریابان غلامعلی بایندر (1277- 1320) از درجهداران دوران رضاخان بود ... از مهمترین اقدامهای او، بیرونراندن انگلیسیها از برخی جزایر خلیجفارس و تثبیت حاکمیت ملی ایران بر آن جزایر بود. در جنگ دوم بینالملل و اشغال ایران از سوی متفقین، اگرچه حکومت مرکزی ایران دچار انفعال شد و شورای عالی نظام دستور «ترک مخاصمه» را صادر کرد، غلامعلی بایندر به همراه گروهی از کارکنان نیروی دریایی ارتش به مقاومت در برابر مهاجمان پرداخت و در سوم شهریور 1320 در درگیری با نیروهای انگلیسی به شهادت رسید. مسئلۀ اصلی این پژوهش، زندگی و عملکرد دریابان بایندر است. به این منظور، از اسناد و مدارک موجود و مطالب برخی شاهدان عینی بهره گرفتهشده است. روش تحقیق به کارگرفتهشده نیز تاریخی- توصیفی است. در تألیف این مقاله از اسناد مراکز اسناد نیروی دریایی ارتش، سازمان عقیدتی سیاسی ارتش و همچنین وزارت امور خارجه بهره گرفتهشده است» (جهانفر و کرمی، 1398).
محمد مریوانی و سجاد رحمانی فلاح در مقاله «بررسی عملکرد دریادار غلام علی بایندر در تقابل با انگلیسیها» که در صفحه 93 نشریه تاریخ اندیش در بهار 1400 منتشر شد، نیز به این موضوع پرداختند.
همچنین رضا جهانفر در مقاله «بایندر که بود» که در شماره 39 نشریه «بایندر» وابسته به انجمن کشتیرانی و خدمات وابسته ایران، به تشریح عملکرد غلامعلی بایندر در حوزه دریانوردی پرداخت.