ارسال به دیگران پرینت

معرفی کتاب | معرفی کتاب چطور اعتماد به‌ نفس داشته باشیم

معرفی کتاب چطور اعتماد به‌ نفس داشته باشیم

اگر به دنبال کتابی جذاب برای افزایش یا بازسازی اعتمادبه‌نفس خود می‌گردید، اثر حاضر انتخاب بسیار خوبی برای شما خواهد بود.

معرفی کتاب چطور اعتماد به‌ نفس داشته باشیم

اگر به دنبال کتابی جذاب برای افزایش یا بازسازی اعتمادبه‌نفس خود می‌گردید، اثر حاضر انتخاب بسیار خوبی برای شما خواهد بود.

کتاب چطور اعتماد به‌ نفس داشته باشیم نوشته‌ی جیمز اسمیت، مربی موفق و نویسنده‌ی پرفروش است. این کتاب سومین مجلد از مجموعه کتاب‌های راهنمای اسمیت به‌شمار می‌رود که در فرایند بازیابی اعتماد‌به‌نفس، مهارت تصمیم‌گیری و تغییر زندگی‌تان به شما کمک می‌کند. مثل دو جلد قبلی، این مجلد نیز عنوانِ پرفروش‌ترین ساندی تایمز را در دسامبر 2022 به خود اختصاص داد.

درباره‌ی کتاب چطور اعتمادبه‌‌نفس داشته باشیم

شاید با این رویکرد که منفی‌گرایی و از دست دادن اعتماد‌به‌نفس برای انسان مدرن امری بسیار طبیعی‌ست، آشنا بوده و پیش‌تر مطالبی را نیز در این زمینه خوانده باشید. بله، حقیقت این است که در دنیای امروز و هم‌زمان با عصر دیجیتال، بسیاری از ما مدام در حال بررسی و مقایسه‌ی خود با افراد دیگر در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی هستیم. کسانی مثل اینفلوئنسرها، سلبریتی‌ها و در بهترین حالت، مربیان و افرادی که در حال آموزش شیوه‌ها و روش‌های ابداعی خود برای رسیدن به موفقیت هستند. مقایسه‌ی آنچه درون زندگی خودمان می‌گذرد، با ویترین جذابی که دیگران در شبکه‌های مجازی به نمایش گذاشته‌اند، کاری اشتباه اما درعین‌حال اجتناب‌ناپذیر است. مشکل دیگر این است که برای انجام هر کار و پیشبرد هر پروژه‌ای حجم عظیمی از انتخاب‌ها را پیش رو داریم و این خود موجب سرگردانی، فلج ذهنی و در بسیاری از موارد عدم انتخاب صحیح می‌شود. دقیقاً به این دلایل همین حالا که بیش از هر زمان دیگری در چرخه‌های منفی‌گرایی گیر افتاده‌ایم، احتیاج به بازسازی خود و افزایش اعتمادبه‌نفس‌مان داریم.

جیمز اسمیت (James Smith)، نویسنده‌ی پرفروش ساندی‌تایمز در سومین مجلد از مجموعه کتاب‌های راهنمای خود، یعنی کتاب چطور اعتمادبه‌نفس داشته باشیم (How to Be Confident) می‌گوید که مقایسه‌ی خودتان با دیگران، پیمایش عذاب در رسانه‌های اجتماعی و فلج شدن در انتخاب و نرسیدن به رضایت قلبی حقیقی، مثل یک سم مهلک برای شما عمل می‌کند. شاید از این حقیقت غافل باشید اما هر یک از شما برای تسلط بر جاه‌طلبی‌های خود، درک نقاط قوت واقعی‌تان و رسیدن به زندگی دلخواه و ایده‌آل، به اعتمادبه‌نفس نیاز دارید. اعتمادبه‌نفسی که شاید پیش‌تر در کودکی یا نوجوانی داشته‌اید و با بالا رفتن سنتان، آن را جایی در گذشته رها کرده‌اید! خبر خوب این است که جیمز اسمیت با توصیه‌های صریح و سرراست و تجربه و هیجان بالای خود، اینجاست تا در این مسیر همراهی‌تان کند. مسیری که طی کردن آن به بازسازی مجدد شخصیتی قوی از خودتان منجر خواهد شد.

جیمز اسمیت کتاب چطور اعتماد به‌ نفس داشته باشیم را در دو بخش و هشت فصل به رشته‌ی تحریر درآورده است. بخش اول کتاب به این سؤال اساسی می‌پردازد که اصلاً اعتماد چیست؟ و اسمیت در بخش دوم، پس از ارائه‌ی تعاریف اصولی برای اعتمادبه‌نفس و شرح سوگیری‌ها و ترس‌های اغلب افراد، سؤال دیگری می‌پرسد؛ حالا چه؟ اینجاست که باید پس از محاسبات دقیق به نتیجه‌گیری درستی برسید. حالا که تمامی ابهامات رفع شده و می‌دانید اعتمادبه‌نفس دقیقاً چیست، آیا آماده‌ی عمل هستید و می‌خواهید که آن را از نو به دست آورید؟ یا در حالتی بهتر، تقویتش کنید؟ در این بخش اسمیت ویژگی‌ها و تیپ‌های شخصیتی افراد را مورد بررسی قرار داده و می‌گوید که هر فرد موظف به انتخاب دقیق مسافران زندگی خود است. پس از مطالعه‌ی کتاب راهنمای جیمز اسمیت و در صورت عمل کردن به راهکارهای پیشنهادی او، شخصیت جدیدی از خودتان را خواهید دید.

کتاب چطور اعتمادبه‌‌نفس داشته باشیم برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به دنبال کتابی جذاب برای افزایش یا بازسازی اعتمادبه‌نفس خود می‌گردید، اثر حاضر انتخاب بسیار خوبی برای شما خواهد بود.

در بخشی از کتاب چطور اعتماد به‌ نفس داشته باشیم می‌خوانیم

اعتماد دلی

یک‌‌سری چیزها به دلتان خوب می‌افتد. اغلب به ما می‌گویند که فقط به «غریزه‌ی درونی»مان اطمینان داشته باشیم و به آن اعتماد کنیم. اما آیا این مزخرف است؟ دل و ارتباط آن با مغز خیلی مهم است، مهم‌تر از چیزی که مردم چند دهه پیش فکر می‌کردند. مطالعات نشان داده‌اند که پروبیوتیک‌ها به‌اندازه‌ی داروهای تجویزی معمولی علائم اضطراب و افسردگی را کاهش می‌دهند. اگرچه مزایای سلامت دل روی سلامت روان و جسم تأثیر مثبت آشکاری دارد، اما آیا دل چیزی است که برای تصمیم‌گیری بشود به آن اطمینان کرد؟ چنین چیزی به‌راحتی تحت‌تأثیر سوگیری‌های ذهنی قرار می‌گیرد که در ادامه‌ی کتاب به آن خواهیم پرداخت. وقتی با «احساس درونی» خود تصمیم درستی می‌گیرید آن را به‌خاطر می‌سپارید و برای احساس درونی‌تان اعتبار قائل می‌شوید، اما وقتی نتیجه‌ی منفی می‌گیرید، آن را به‌حساب بدشانسی می‌گذارید و توانایی غریزی خود برای پیش‌بینی نتیجه‌ای خاص را بی‌اعتبار نمی‌کنید.

موضوع منطقی‌کردن احساسات در تصمیمات و تجربیات است تا وقتی تصمیمی می‌گیرید یا طرز فکر جدیدی پیدا می‌کنید درخصوص اینکه باید از چه راهی بروید بصیرت بیشتری داشته باشید. من توصیه نمی‌کنم که «فقط به حرف دلتان گوش دهید»؛ به نظر من باید تجربیات و نتیجه‌گیری‌های گذشته‌ی خود را مدنظر داشته باشید و عمیق‌تر فکر کنید به اینکه اگر تصمیمتان درست یا غلط پیش برود چه معنایی برایتان خواهد داشت و برای نتیجه‌ی مثبت و منفی به یک اندازه آماده باشید.

علت اینکه برخی از انواع کلی اعتماد را به این زودی در کتاب آوردم این است که احساس می‌کنم همه در مقطعی از زندگی‌شان اعتمادبه‌نفس ندارند و این شاید برای هرکسی متفاوت باشد؛ ممکن است در برخی موقعیت‌ها بسیار مطمئن و در برخی دیگر وحشت‌زده باشیم. شاید من اشتباه کنم؛ شاید شما کسی باشید که در تمامی جنبه‌های زندگی‌اش از اعتماد برخوردار است، اما فکر نمی‌کنم چنین چیزی هیچ‌وقت ممکن باشد. اگر شمایی که دارید این کتاب را می‌خوانید بتوانید دستتان را بالا ببرید و قسم بخورید که «من برای تقویت اعتمادبه‌نفسم به هیچ کمکی نیاز ندارم»، می‌گویم که دچار توهم هستید یا رک‌وراست‌تر اینکه «چرت‌وپرت می‌گید.»

منبع : کتابراه
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه