زندان اوین
جانم را زندانیان نجات دادند؛ میتوانستند بروند، اما ماندند | روایتی تکاندهنده از وفاداری زندانیان اوین
در میان دود، آتش و ویرانی ناشی از اصابت موشک به زندان اوین، این زندانیان بودند که بهجای فرار، جان یک پزشک را نجات دادند. دکتر مکرمی، پزشک متخصص بیماریهای عفونی، در روایتی احساسی از آن شب نوشت: «میتوانستند بروند، اما ماندند؛ برایم پتو آوردند، خونهایم را پاک کردند و گفتند: تو آبجی ما هستی، معلومه که تنهات نمیذاریم.» این روایت، تصویری متفاوت از انسانیت در دل بحران را به نمایش میگذارد.

در میان دود، آتش و ویرانی ناشی از اصابت موشک به زندان اوین، این زندانیان بودند که بهجای فرار، جان یک پزشک را نجات دادند. دکتر مکرمی، پزشک متخصص بیماریهای عفونی، در روایتی احساسی از آن شب نوشت: «میتوانستند بروند، اما ماندند؛ برایم پتو آوردند، خونهایم را پاک کردند و گفتند: تو آبجی ما هستی، معلومه که تنهات نمیذاریم.» این روایت، تصویری متفاوت از انسانیت در دل بحران را به نمایش میگذارد.
خانم دکتر مکرمی، پزشک متخصص بیماریهای عفونی، که در جریان اصابت موشک به زندان اوین دچار جراحت شدید شد، در متنی که در اینستاگرام منتشر کرد نوشت که این زندانیان بودند که با وجودی که می توانستند بروند (فرار کنند)، ماندند و جان او را نجات دادند.
«چه کسانی نجاتم دادند؟ زندانیان؛ همانهایی که روزی درمانشان کرده بودم. مرا به گوشه دیوار کشاندند، نیمه جان بودم. برایم آب آوردند، پتو آوردند، پایم را آتل بستند. خونهای صورتم را پاک کردند، شیون میکردند و مرا در برانکارد گذاشتند، ترسیده بودم، گفتم منو تنها نگذارید. صدایی گفت: تو آبجی ما هستی، معلومه که تنهات نمیذاریم. میتوانستند بروند، ولی نرفتند، کمکم کردند، نجاتم دادند. تشکر ویژه از زندانیانی که نجاتم دادند و نامشان را نمیدانم و تشکر از دکتر موحدی که تنهایم نگذاشت.»
دیدگاه تان را بنویسید