ارسال به دیگران پرینت

برق | مصرف برق ایرانی‌ها

حقایقی تکان دهنده از مصرف برق ایرانی‌ها

برای اطلاع از جزئیات میزان مصرف برق ایرانی‌ها با ما در ادامه همراه باشید.

حقایقی تکان دهنده از مصرف برق ایرانی‌ها

مصرف برق ایرانی‌ها

برای اطلاع از جزئیات میزان مصرف برق ایرانی‌ها با ما در ادامه همراه باشید

ایرانی‌ها شش‌برابر مردم دنیا برق مصرف می‌کنند»، «حتی مردم شمال نروژ که نزدیک به نصف سال در تاریکی هستند هم به‌اندازه ما برق مصرف نمی‌کنند» و... حتما بارها جمله‌هایی از این دست را شنیده‌اید، مخصوصا از پدرهایتان وقتی دارند کولر را خاموش می‌کنند یا تذکر می‌دهند که چراغ اتاق را پشت‌سرتان خاموش کنید. این هشدارها در روزهایی مانند دیروز که با وجود تعطیلی رکورد مصرف شکسته‌‌شده، معنای متفاوت‌تری پیدا می‌کنند.

اینفوگرافیک | راهکارهایی برای صرفه جویی در مصرف برق

این گزاره‌ها چقدر واقعیت دارد؟ این سوال وقتی جدی‌تر می‌شود که شما هم نموداری را دیده باشید که چند روز است در شبکه‌های اجتماعی دست به‌دست می‌شود و نشان می‌دهد که مصرف سرانه برق ایرانی‌ها حتی کمی از میانگین جهانی کمتر است و در مقایسه با خیلی از کشورها ما خیلی هم کم‌مصرف محسوب می‌شویم؛

یعنی در حالی‌که به گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا در سال ۲۰۱۹ سرانه مصرف برق ایرانی‌ها ۳۰۷۲ کیلووات ساعت برای هر نفر در سال بوده، میانگین جهانی ۳۰۸۱ کیلووات ساعت برای هر نفر بوده است و از قضا همین نروژی‌ها که بارها سرکوفتشان را به ما زده‌اند ۲۳۲۱۰ کیلووات ساعت به‌ازای هر نفر در سال برق مصرف می‌کنند.

کشورهای دور‌و‌بر ما هم اغلب پرمصرف‌تر هستند مثلا عمان ۶۳۵۸ کیلووات ساعت و عربستان ۹۴۰۷ کیلووات ساعت به‌ازای هر نفر برق مصرف می‌کند. ترکیه هم به‌عنوان کشوری نزدیک به ما سرانه مصرف برقش ۳۰۱۳ کیلووات ساعت است. اما آیا این یعنی ما آنقدرها هم کولرها را بیخود روشن نمی‌گذاریم و بیشتر از بخش بزرگی از مردم جهان حواسمان به خاموش کردن چراغ‌ها و وسایل برقی هست؟

خیلی‌ها به این سوال جواب مثبت می‌دهند حتی کسانی‌که با فاکتورهای اقتصادی سر‌و‌کار دارند مثل همت قلی‌زاده که گفته می‌شود مشاور سازمان برنامه و بودجه است وخودش را «مدرس اصول بودجه‌ریزی و کنترل آن» معرفی می‌کند در توئیتر و خیلی از رسانه‌ها چهره شناخته‌شده‌ای محسوب می‌شود. او همین چند روز پیش در واکنش به نموداری که بخش‌هایی از آن را با هم مرور کردیم در توئیتر نوشت: «اونایی که میگن قیمت برق ایرانی‌ها ارزونه و مردم به‌خاطر ارزونی برق مصرف‌شون بیشتره با دیدن این نمودار کدوم سوراخ قایم می‌شوند؟ کمی هم خجالت بکشید.»

اما کسانی‌که این حرف را می‌زنند خجالت نکشیدند و کار به بحث‌های تخصصی‌تر کشید و ابعاد دیگری از ماجرا روشن شد که خیلی بعید به‌نظر می‌رسید صرفا با دیدن نموداری که مصرف برق را نشان می‌دهد، بتوان به آنها توجه کرد. یکی از کسانی‌که به توئیت قلی‌زاده واکنش نشان داد، حامد قدوسی بود که در مورد توئیت قلی‌زاده نوشت:

«این بابا انگار چیزی در مورد کنترل کردن یا نرمال کردن فاکتور مورد آزمایش با بقیه عوامل قبل از تحلیل نمی‌دونه. مثال حرفم همون کشور بغلی تو نمودار یعنی ترکیه است که آب‌و‌هوا و جغرافیایی کمابیش شبیه به ایران داره. درآمد سرانه‌اش دو‌برابر ایران است ولی مصرف برقش حتی اندکی کمتر. برای تحلیل درست مسئله به نمودار سرانه (لگاریتم) و مصرف برق تو چند کشور نمونه نگاه کنیم.

طبعا بین مصرف برق و درآمد سرانه رابطه مستقیمی وجود داره ولی اگر به گروه کشورهایی با درآمد سرانه مشابه ایران نگاه کنید بالاترین مصرف برق به ایران تعلق دارد بعد کشور دوست ترکمنستان. و خب تحلیل دقیق مسئله باید با کنترل کردن مجموعه کاملی مانند ۱)درآمد سرانه ۲)‌آب و هوا ۳)‌سهم گاز و نفت سفید برای گرمایش محیطی ۴)‌سهم برق در حمل‌و‌‌نقل ۵)ترکیب تولید صنعتی ۶)‌توزیع فضایی شبکه انتقال و امثال اینها باشه تا بتوان قضاوت درستی کرد.

بحث از اینجا به‌بعد به جاهای تخصصی‌تری هم کشید؛ مثلا خیلی از متخصص‌ها به ماجرا ورود کردند و یادآوری کردند که در این بین باید به یک فاکتور دیگر یعنی «عایدی رفاه ناشی از مصرف برق» هم توجه شود و سرانه مصرف برق به‌خودی خود نه مثبت است و نه منفی و مهم این است که برقی که شهروندان مصرف می‌کنند چقدر صرف بالا بردن رفاه آنها می‌شود و چقدر برایشان یک زندگی معمولی فراهم می‌کند.

مثلا ممکن است بالا بودن مصرف برق در یک کشور مانند عمان یا همین ایران خودمان به هزار و یک دلیل مانند بهینه نبودن مصرف، قدیمی بودن زیرساخت‌ها و هدر رفت برق باشد، در‌حالی‌که اگر مصرف برق یک شهروند در نروژ‌ بالا‌ست این مصرف سطح رفاه او را به شکل قابل‌توجهی بالا برده است.

اما بیایید ما هم از اصل ماجرا دور نشویم. جدا از اینکه مصرف کمتر برق در کشور ما چه دلایلی دارد و پای فاکتورهایی که دکتر قدوسی گفته در میان هست یا نه، سوالی که هنوز جواب داده نشده این است که با همه اینها یعنی به‌هر‌حال ما کمتر برق مصرف می‌کنیم؟

برای دادن جواب دقیق به این سوال باید به یکی از نکته‌هایی که در توئیت قدوسی بود برگردیم، جایی‌که به درآمد سرانه اشاره کرد اما چرا؟ آیا اگر مردمی درآمد سرانه بیشتری داشته باشند حتی اگر برق بیشتری مصرف کنند، برایشان کمتر کنتور می‌اندازد؟

جواب این است که وقتی ما از سرانه مصرف یکی از حامل‌های انرژی مثلا همین برق حرف می‌زنیم یعنی کل مصرف کشور تقسیم بر تعداد نفرات و وقتی یک کشور درآمد سرانه بالایی دارد، یعنی تولید بسیار بیشتری هم دارد و در کشوری مانند نروژ یکی از اصلی‌ترین تامین‌کننده‌های انرژی برای بخش تولید از صنعتی گرفته تا کشاورزی و حتی علمی و... برق است.

یعنی این کشور در مجموع مصرف برق بسیار بالاتری دارد که لزوما این برق در بخش خانگی مصرف نشده است. در حالی‌که کشوری با درآمد سرانه پایین طبیعتا برق بسیار کمتری هم برای تولید استفاده می‌کند و اگر باز هم مصرف برق بالایی دارد یعنی این برق در بخش خانگی مصرف می‌شود.

ارتباط بین درآمد سرانه و میزان مصرف برق را یک شاخص دیگر هم به خوبی نشان می‌دهد و آن شاخص شدت مصرف انرژی است. محمد پورحمید، کارشناس انرژی دقیقا به همین موضوع اشاره می‌کند و در حالی‌که تاکید می‌کند مقایسه سرانه مصرف کل برق کشورهای مختلف مقایسه صحیحی نیست، می‌گوید:

«ممکن است تولید ناخالص داخلی یک کشور علاوه بر تامین نیاز مردم آن کشور از طریق صادرات، کالای مد‌نظر بخش قابل‌توجهی از مردم جهان را تامین کند، پس طبیعی است مصرف برق در سرانه این کشور محاسبه می‌شود اما جمعیت مقصد صادرات در این شاخص لحاظ نشده و بنابراین این مقایسه به هیچ‌عنوان مقایسه دقیقی نیست.

با توجه به اشکال وارد شده در زمینه تفکیک مشترکان و نادرستی مقایسه سرانه مصرف برق کل در این حوزه، شاخص شدت مصرف انرژی می‌تواند با رفع نقص مطرح شده، تصویر دقیقی از میزان مصرف انرژی در ایران بدهد. شاخص شدت مصرف انرژی میزان انرژی مصرف شده بر حسب انرژی معادل یک بشکه نفت خام یا ژول بر حسب 1 واحد تولید ناخالص داخلی است.

در واقع این شاخص بیان می‌کند برای تولید یک واحد تولید ناخالص داخلی باید چه میزان انرژی مصرف کرد. در همین رابطه توجه به آمار جهانی شدت انرژی مشخص می‌کند که ایران وضعیت بسیار نامطلوبی در حوزه شاخص شدت انرژی دارد.برای مثال در شرایطی که شدت انرژی در ایران معادل 8 مگاژول بر دلار برآورد می‌شود، این شاخص در کشور توسعه‌یافته‌ای مثل آلمان کمتر از نصف شاخص شدت انرژی در ایران است. به‌عبارت دیگر تولید هر دلار کالا و خدمات در ایران با دو‌برابر انرژی تولید همان ارزش در آلمان انرژی مصرف می‌کند. این نشان می‌دهد بخش بزرگی از سرانه برق در ایران به معنی واقعی کلمه مصرف می‌شود و حاصل عینی ندارد.»

حالا که تا اینجا آمدیم و این‌همه حرف‌های سخت و پیچیده زدیم، می‌توانیم گزارش را با یک حرف ساده‌تر که تکلیف را کاملا روشن کند تمام کنیم؛ اینکه وضعیت ایران در زمینه مصرف برق خانگی در مقایسه با بقیه کشورها چطور است؟ اینجا یک تفاوت بسیار زیاد بین ماه‌های گرم و بقیه ماه‌های سال وجود دارد. مصرف برق بخش خانگی در ایران در ماه‌های گرم تقریبا هشت برابر اروپا و سه‌برابر ترکیه است. در دیگر ماه‌های سال این عدد ۵ برابر اروپا و دو برابر ترکیه است. پس تا اطلاع ثانوی چراغ را پشت سرت خاموش کن هموطن.

منبع : هفت صبح
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه