ارسال به دیگران پرینت

هندوستان

دژ ایرانی هندوستان را بشناسید | شناخت دژ گلبرگه و سنگ نبشتۀ پارسی دژ

علاءالدین حسن بهمن‌شاه پایه‌گذار دودمان بهمنی در پایان سال1350م. پایتخت بهمنیان را از دولت‌آباد به ناحیه‌ای جنوبی‌تر که به نظر امنیت بیشتری داشت و البته حاصلخیز نیز بود منتقل کرد.

دژ ایرانی هندوستان را بشناسید | شناخت دژ گلبرگه و سنگ نبشتۀ پارسی دژ

نویسنده: حمیدرضا سروری

علاءالدین حسن بهمن‌شاه پایه‌گذار دودمان بهمنی در پایان سال1350م. پایتخت بهمنیان را از دولت‌آباد به ناحیه‌ای جنوبی‌تر که به نظر امنیت بیشتری داشت و البته حاصلخیز نیز بود منتقل کرد. این شهر که طی دورۀ فرمانروایی هفت شاه بعدی بهمنی پس از علاءالدین حسن بهمن‌شاه پایتخت و مرکز قلمرو آنان بود به نام گلبرگه(Gulbarga) شناخته می‌شد، هرچند در همان هنگام از آن با نام احسان‌آباد نیز یاد می‌گردید. چندین سال به دراز انجامید تا مسجد جامع درون دژ، برج و باروهای آن و بناهای اداری درون دژ ساخته شوند. علاءالدین حسن بهمن‌شاه دژ استواری را بنا کرد که سه کیلومتر درازا داشت و خندقی ژرف به پهنای30متر آن را در برمی‌گرفت (Nayeem,2012:60). دژ در باشکوه‌ترین دورۀ خود دارای سه دروازه بود. دروازۀ شمال‌غربی مهمترین دروازه بود و در واقع راه ارتباطی دژ با شهر را برقرار می‌کرد. دروازۀ شمال‌شرقی در ابتدای سدۀ پانزدهم میلادی به دژ افزوده شده است و دروازۀ جنوبی رو به محوطه‌ای است که باغی بزرگ دارد و دارای مخزن آبی است که طی دورۀ بهمنی ساخته شده. این دروازه امروزه بسته است و بخشی از آن زیر رسوب جای گرفته، در همین بخش نیایشگاهی از دورۀ فرمانروایی چالوکیان وجود دارد با ستون‌ها و تزئینات بومی و نمایش ایزدان هندو، و جالب این‌که بهمنیان دست به نابودی این نیایشگاه نزده‌اند ولی به شکل آشکاری از سنگ‌های پراکندۀ اطراف نیایشگاه در ساخت برخی از بخش‌های دژ استفاده کرده‌اند(RÖtzer,2010:30-31). به گونۀ نمونه می‌توانیم بخشی از این سنگ‌ها را در خیابان بازار درون دژ ببینیم که مورد استفادۀ دوباره قرارگرفته است. این موضوع در برخی از محوطه‌های باستانی ایران هم قابل مشاهده است. استفاده از مصالح ساختمانی و سنگ‌های بناهای قدیمی‌تر در بناهای تازه‌تر. همان‌گونه که گفته شد دروازۀ شمال‌غربی مهمترین دروازۀ دژ به شمار می‌رفت و به (Hathi) دروازه هم نام‌دار بود. این دروازه دارای پنج در و سه برج نگهبانی بود و به گونه‌ای مارپیچ ساخته شده تا ورود مستقیم سواران نیروی دشمن و به ویژه دستۀ فیل‌سواران را دشوار کند(Nayeem,2012:60). بخشی که از آن با نام بالاحصار نام می‌برند مقابل دروازۀ شرقی بنا گردیده و با پله‌هایی چند می‌توانیم از آن بالا برویم. ورودی بالاحصار دو ایوان دو اشکوبه‌ای کوچک و بزرگ دیده می‌شود که البته بسیار آسیب دیده‌اند. روی بالاحصار چندین توپ جنگی بزرگ وجود دارد و جالب این‌که توپ‌هایی از این دست را در جای جای برج‌های دفاعی دژ می‌توانیم ببینیم. البته بخش قابل توجهی از توپ‌ها از آن دورۀ عادل‌شاهی است. برخی از توپ‌ها به گونه‌ای مستقر شده بودند که توان تیراندازی به هر سو را داشته باشند یعنی در واقع پایۀ آن‌ها به گونه‌ای طراحی شده بود که به هر سو بچرخند. دژ گلبرگه پس از فروپاشی بهمنیان به دست برید‌شاهیان افتاد و در ادامه عادل‌شاهیان بر گلبرگه و دژ چیره شدند. پس از حملۀ اورنگ‌زیب به دکن، گلبرگه بخشی از قلمرو گورکانیان شد و در سال1750م. در قلمرو دودمان آصف‌جاهی(نظام حیدرآباد) جای گرفت (Philon,2016:34). یکی از سندهای حضور عادل‌شاهیان در گلبرگه سنگ‌نبشته‌ای است که کنار یکی از برج‌های توپ‌دار دژ نوشته شده است. متن سنگ‌نوشته چنین است:

این برج طوپ دار دوازده گزی در عهد

ابوالمظفر ابراهیم عادلشاه خلد ملکه ابداً

عمارت کرد ملک ملک صندل؟ سنه1024س ن

خیابان بازار درون دژ بسیار جالب توجه است و دارای حجره‌هایی با سقف گنبدی و هرمی شکل کنار یکدیگر است. ویژگی معمارانه جالبی که به وسیلۀ معماران ایرانی به بهمنیان معرفی شده(Nayeem,2012:61). البته نعیم، در مورد این بخش دچار اشتباه شده است و از آن با عنوان اصطبل یاد می‌کند! در حالی‌که هلن فیلن آن را خیابان بازار می‌داند(Philon,2016:38-39). نمونه‌های دیگر سقف هرمی شکل را در آرامگاه دو شاه آخر بهمنیان در اشتور نزدیک شهر بیدر و همینطور درگرمابۀ ایرانی محوطۀ فیروزآباد در نزدیکی گلبرگه هم می‌بینیم. مسجد جامع دژ به دست رفیع بن شمس بن منصور القزوینی ساخته شده است و این موضوع در سنگ‌نبشتۀ ورودی مسجد به روشنی بیان شده است:

بسم الله الرحمن الرحیم قال الله تعالی و تبارک انما یعمر مساجد الله من امن بالله و بالیوم الاخره و اقام الصلوه و اتی الزکاء الایه و قال النبی علیه السلام من بنی مسجد الله بنی الله له بیتا فی الجنه فبموجب سیاق هذه الایه الفرقانی و الحدیث النبوی بنی هذا المسجد احوج عباد الله رحمته و مغفرته و بالهامه اللطیف و توفیقه الشریف رفیع بن شمس بن منصور القزوینی فی عهد السلطان المعظم القهرمان المکرم ابی المظفر محمد شاه السلطان بن السلطان شید الله ارکان دولته داعیا منه التجنب عن السمعه و الریا راجیا منه القبول بالرحمه و الرضا فی الرابع من شهر الاول سنه تسع و ستین و سبعماءه و الله اعلم بالصواب(Shokoohy,2003:299-304).

با سپاس از آقای گودرز رشتیانی استاد تاریخ برای یاری ایشان در خواندن کتیبه پارسی دژ

کتاب‌نامه

Nayeem,M.A.2012. The Heritage of The Bahmanis& The Baridis of The Deccan.(1347-1538-1619A.D).Hyderabad Publishers.

Philon,Helen.2016. Gulbarga.Bidar.Bijapur,Jaico Publishing House,Mumbai,pp.34/38-39.

Rötzer,Klaus.2010.“Fortifications” in the Silent Splendour Palaces of the Deccan14th-19th centuries,edited by ,Helen Philon.Marg Publications,Mumbai.pp.30-31.

Shokoohy,Mehrdad. 2003. Muslim Architecture of South India, the sultanate of Ma‘bar and the traditions of the maritime settlers on the Malabar and Coromandel coasts (Tamil Nadu, Kerala and Goa),.(Routledge Curzon Studies in South Asia) London and New York, pp.299-304.

منبع : 55 آنلاین
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • بازدیدکننده ارسالی در

      اون مخزن آب نیست؛سنگاب است
      سنگِ آب که از آن برای جایگاهی برای وضو استفاده می شده است و سنگِ آب را سنگاب می گویند

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه