ارسال به دیگران پرینت

«درخت گردو» نباید سیمرغ می گرفت

یکی از بخش‌های متفاوت داوری در جشنواره فیلم فجر امسال، انتخاب بهترین فیلم از نگاه تیم داوری «فارسینما» با هدف جایگاه و پاسداشت زبان فارسی در تولیدات سینمایی جشنواره فیلم فجر بود که گزارش ویژه‌ای از آن را در گفت‌وگو با داوران فارسینما، از نظر می گذرانید. در نشستی که با همین هدف و با حضور تیم داوری فارسینما برگزار شد، تحلیلی داشتیم بر نوع قضاوت و وضعیت فیلم های حاضر در جشنواره فیلم فجر و البته فاکتورهایی که براساس آن، آثار قضاوت شده اند. در مقدمه ای با داوران فارسینما وضعیت زبان فارسی، خطراتی که زبان فارسی را امروز تهدید می کند، تاثیر فضای مجازی بر زبان فارسی و... را بررسی کرده‌ایم که در ذیل از نظر می‌گذرانید.


«درخت گردو» نباید سیمرغ می گرفت

در بخش نخست نشست داوران فارسینما  درباره موضوعاتی از جمله دلیل شکل گیری این انجمن،  ساز و کار فعالیت در آن، اصولی که طبق آن فیلم ها مورد بررسی و داوری قرار می گیرند و چگونگی ورود به جشنواره فیلم فجر صحبت شد. در این بخش سخنان داوران درباره فیلم های حاضر در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را از نظر می گذرانید

معین پایدار یکی از داوران جایزه زبان فارسی در جشنواره فیلم فجر درباره فیلم «عامه پسند» به کارگردانی سهیل بیرقی گفت:

از نظر من که اصالتا شهرضایی هستم، «عامه پسند» سه بخش اصلی داشت. یک بخش اینکه فاطمه معتمدآریا طبق داستان از تهران به شهرضا آمده بود و اینکه گویش آنجا را نداشت منطقی بود.

یک بخش دیگر بازی باران کوثری بود که با اینکه در شهرضا به دنیا آمده و آنجا هم زندگی می کرد اما گویش آن فاجعه بود و در طول فیلم لهجه را حفظ نمی کرد و به نوعی خارج می شد. بخش سوم به هوتن شکیبا برمی گردد که اصلا لهجه درستی نداشت.

البته در جایی از فیلم گفت من کولی وار زندگی کردم و این می توانست القا کند او اهل شهرضا نیست، پس نباید به لهجه او ایرادی گرفت اما در صحبت هایش کلمات شهرضایی به کار می برد که اصلا وجود ندارد و بیشتر شبیه مسخره کردن بود مثل "کوجایی".

او ادامه داد: جدا از بازیگران اصلی کار که درباره آنها صحبت کردیم، لهجه بازیگران بومی خوب بود البته ضعف هایی داشت که نمی توان به کارگردان ایراد گرفت.

صالحی دبیر جایزه فارسینما زبان فارسی در سینما، درباره فیلم مورد علاقه خود در جشنواره ای که پشت سر گذاشتیم گفت: شخصا فیلم «تعارض» را دوست داشتم و از جهات مختلف پسندیدم. فیلم «خروج» هم به دلیل استفاده درست از جنبه های زبانی برای من جذاب بود. «خون شد» مسعود کیمیایی هم به نظر من از لحاظ زبانی قدرتمند بود اما از لحاظ مردم شناسی ضعیف عمل کرده بود.

جامعه ای که حاتمی کیا در «خروج» نشان داد یک جامعه پُر از آسیب و لجن بود که راه حل آن را کیمیایی با "آقا فضلی" نشان داد که باید جیغ بزنی، تیزی بکشی، خون بریزی و خودت هم کشته شوی و آخرش تمام شود.

شراره خشکنابی هم در ادامه درباره فیلم های مورد علاقه خود بیان داشت: من هنگام تماشای فیلم ها، روند داستان را مدنظر خود قرار می دادم. یک فیلمنامه شروع  و ضربانی دارد که در خلال آن شخصیت هایی را هم معرفی می کند اما فیلم های امسال بیشتر گزارش گونه بود. از بین آنها «شنای پروانه» را به لحاظ غنای اصطلاحات و واژگان و همچنین هم آهنگی شخصیت ها پسندیدم.

یکی از نقاط قوت دیگر آن ایجاد تعلیق و کشمکش هایی بود که تا انتها مخاطب را روی صندلی نگه داشت.

او ادامه داد: من قبل از اینکه زبان را مدنظر قرار دهم زبان تصویر را می بینم. گاهی زبان تصویر انقدر خوب است که احتیاجی به گفتار نیست و این برای من یک امتیاز است. به همین دلیل «خورشید» را بسیار دوست داشتم. آن سکانسی که بچه ها پشت دیوار مدرسه تعطیل شده هستند و کیف هایشان را می اندازند و فقط روی دوپا می ایستند نشان می دهد به تنهایی خودشان را بالا می کشند و روی دو پای خود می ایستند.

شاید اگر فیلمساز دیگری بود بین بچه ها دیالوگ اعتراضی برقرار می کرد اما این خلاقیت مجیدی بود که توانست همچین صحنه ای را خلق کند.

خشکنابی تصریح کرد: جدا از آن عنوان «خورشید» را می شد در تمام فیلم احساس کرد. از لحاظ زبانی هم بسیار مورد توجه قرار گرفته بود به طوری که وقتی  با بچه های خورشید صحبت می کردیم علی که نقش شخصیت آبادانی را داشت می گفت من آبادانی نیستم و برای بازی در این فیلم با من تمرین کردند و حتی یک جاهایی از کار بیرون می زدم و آقای مجیدی بعدا صداگذاری کردند.

این نشان می دهد فیلمساز به زبان اهمیت می دهد و وقتی می بیند گویش آبادانی بازیگر یک دست نیست بعدا صداگذاری می کند. به غیر از این فیلم ها، «دوزیست» و «شهر قصه» هم دوست داشتم و برای من دلچسب بود.

احمد عبدالله‌زاده مهنه هم گفت: «خورشید»، «شنای پروانه» و «خروج» را بسیار دوست داشتم. علاوه بر آن، «تعارض» را هم به دلیل خاص بودن و خلاقیت آن پسندیدم.

معین پایدار هم افزود: «خورشید»، «شنای پروانه»، «لباس شخصی»، و «تعارض» را دوست داشتم.

علی زارع تصریح کرد: من امسال به دلیل اینکه سرباز هستیم، تعداد محدودی از فیلم ها را دیدم. به نظرم «مغز استخوان» از لحاظ فیلمنامه خوب بود و توانسته بود به خط قرمزها نزدیک شود اما متاسفانه آخر آن جمع نشد. 

امسال  هم مانند پارسال انتخاب هایی صورت گرفت که من را متعجب کرد که یکی از آنها سیمرغ دادن به فیلم «درخت گردو» بود. پارسال هم فیلم «شبی که ماه کامل شد» من را بسیار متعجب کرد و نمی دانم واقعا داوران برچه اصولی این فیلم ها انتخاب می کنند و سیمرغ می دهند.

خشکنابی با بررسی چند فیلم گفت: فیلم «تومان» با اینکه مشاور زبانی داشت اما از لحاظ لهجه ایراد داشت و اصلا زبان و لهجه ترکمن در آن دیده نمی شد. فیلم «آتابای» از لحاظ زبانی خوب بود و کلمات ترکی به درستی ادا می شد. من حتی فکر کردم جواد عزتی تُرک است اما بعد متوجه شدم ایشان اصلا ترکی بلد نبودند و هادی حجازی فر با او کار کرده است. 

او ادامه داد: ایرادی که در آن وجود داشت به زیرنویس برمی گردد. زیرنویس باید روان، ساده و خوانا باشد به  طوری که مخاطب فیلم را از دست ندهد. در «آتابای» اینگونه نبود. زیرنویس ها بسیار طولانی بودند و به درستی ترجمه انجام نشده بود و ذهن مخاطب از فیلم دور می شد.

عبدالله زاده مهنه گفت: نکته بسیار مهمی که در کار ما وجود دارد این است که ما هرگز نمی خواهیم پا تو کفش فیلمساز کنیم. مشاور زبانی در کنار پروژه قرار می گیرد تا ایرادات و نقاط ضعف زبانی را به کارگردان و فیلمساز گوشزد کند.

شراره خشکنابی ادامه داد: از آنجایی که نگاه ما تخصصی است،  آرزوی من این است که در بخش های اصلی جشنواره فیلم فجر جایگاه مختص داشته باشیم و بتوانیم به فیلم ها سیمرغ دهیم.

مهدی صالحی هم در پایان اظهار کرد: 

نظراتی که هر یک از داوران درباره فیلم ها مطرح کردند صرفا نظر شخصی آنهاست. همواره تلاش ما این است نظر شخصی خود را وارد داوری نکنیم و فقط از لحاظ فنی و اصول تدوین شده نظر دهیم. امیدوارم به زودی دبیرخانه فارسینما تشکیل شود و زبان فارسی و سینما بایگدیگر آشتی کنند و اتفاقات ویژه ای رخ دهد.

منبع : برنا
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه