|
کد‌خبر: 230586

بایدن | توافق

تفکر اشتباهی که می‌تواند باعث شود بایدن شانس خود را برای توافق با ایران از بین ببرد

ایالات متحده و ایران روز دوشنبه در وین در تلاشی دیگر که احتمالاً آخرین تلاش خواهد بود، برای احیای توافق هسته‌ای ایران با یکدیگر ملاقات کردند. اگر هیچ یک از طرفین از خواسته‌های فعلی خود عقب نشینی نکنند، مذاکرات که پنج ماه است متوقف شده، احتمالاً به جایی نخواهد رسید. در این صورت شاهد تشدید تنش‌ها یا چیزی بدتر از آن خواهیم بود.

 ایالات متحده و ایران روز دوشنبه در وین در تلاشی دیگر که احتمالاً آخرین تلاش خواهد بود، برای احیای توافق هسته‌ای ایران با یکدیگر ملاقات کردند. اگر هیچ یک از طرفین از خواسته‌های فعلی خود عقب نشینی نکنند، مذاکرات که پنج ماه است متوقف شده، احتمالاً به جایی نخواهد رسید. در این صورت شاهد تشدید تنش‌ها یا چیزی بدتر از آن خواهیم بود.

 

در ادامه این مطلب آمده است:  توافقی که در سال ۲۰۱۵ توسط باراک اوباما و رهبران شش کشور دیگر از جمله ایران به دست آمد، ایرانی‌ها را ملزم به محدود کردن برنامه‌ی هسته‌ای خود کرد. در ازای آن، ایالات متحده تقریباً تمام تحریم‌های اقتصادی خود را لغو می‌کرد. کار‌ها به آرامی پیش می‌رفت، بازرسان بین المللی تأیید کردند که ایران به توافق پایبند است، تا اینکه در سال ۲۰۱۸ دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از توافق خارج شد، تحریم‌ها را دوباره اعمال کرد و همه امضاکنندگان دیگر را نیز تحت فشار قرار داد تا تحریم‌ها را علیه تهران اعمال کنند. ایران به مدت یک سال به این توافق پایبند و به دنبال راهی برای تجارت با جهان خارج از قلمروی دلار بود. تهران به بند ۳۶ قرارداد ۱۵۹ صفحه‌ای استناد و بیان کرد که اگر برخی از امضاکنندگان «به تعهدات خود عمل نکنند»، بقیه «زمینه‌ای برای توقف اجرای تعهدات خود» خواهند داشت. این بند به این منظور نوشته شده بود که اگر ایرانی‌ها به تقلب روی آوردند، آمریکا و کشور‌های اروپایی بتوانند به سرعت تحریم‌ها را دوباره اعمال کنند. اما همانطور که دیدیم، شرایط می‌توانست به سمت دیگری نیز پیش برود.

در دو سال پس خروج واشنگتن از توافق، ایران غنی‌سازی اورانیوم را از سر گرفته است تا جایی که می‌تواند ظرف یک ماه یا بیشتر، اورانیوم غنی شده‌ی کافی برای ساخت یک بمب اتمی را در اختیار داشته باشد. به طور خلاصه، این کشور نسبت به دوران قبل از امضای توافق در سال ۲۰۱۵ به یک کشور مجهز به سلاح هسته‌ای نزدیک‌تر است. ترامپ این توافق را که اغلب آن را «بدترین توافق تاریخ» می‌خواند، لغو کرد، به امید اینکه به تهران فشار بیاورد تا آنچه را که او و دستیارانش توافقی «بهتر» می‌نامیدند، امضا کند. اما در واقعیت استراتژی او نتیجه‌ی معکوس داشت.

 

با این حال، گیج‌کننده‌تر از به هم ریختن اوضاع توسط ترامپ، این است که چرا جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا که در طول مبارزات انتخاباتی گفت توافق را بازمی‌گرداند، بلافاصله پس از ورود به قدرت در ژانویه‌ی گذشته، این کار را انجام نداد. او دقیقاً می‌توانست ترامپ را به خاطر این آشفتگی مقصر بداند و پیشنهاد کند که اگر ایرانی‌ها سخت‌افزار هسته‌ای خود را به تدریج از بین ببرند، تحریم‌ها را به تدریج لغو می‌کند. در عوض، به دلایلی که هیچ کس به وضوح توضیح نداده است، دو طرف بر سر اینکه چه کسی باید اولین قدم را بردارد، با هم اختلاف پیدا کردند. در ماه آوریل، اتحادیه اروپا وارد عمل شد و شش دور مذاکره با ایران را در وین برگزار کرد. برای مدتی به نظر می‌رسید که تلاش‌ها برای بازگشت به مذاکرات با ایالات متحده می‌تواند کارساز باشد، اما این اتفاق نیفتاد. در ژوئن، ایران رئیس‌جمهور جدیدی به نام ابراهیم رئیسی را انتخاب کرد که به توافق بدبین بود. به این ترتیب، بن بست عمیق‌تر شد.

 

این که مذاکرات از سر گرفته می‌شود، نشانه‌ی خوبی است، اما چشم انداز آن تاریک به نظر می‌رسد. ایرانی‌ها بر دو نکته پافشاری می‌کنند: اول، اینکه ایالات متحده همه‌ی تحریم‌ها را قبل از اینکه تهران بخشی از برنامه هسته‌ای خود را از بین ببرد، لغو کند. دوم اینکه ایالات متحده تضمین کند که روسای جمهور آینده‌ی این کشور از توافق خارج نخواهند شد. ... هیچ رئیس‌جمهوری نمی‌تواند یا نباید همه‌ی تحریم‌ها را لغو کند، مگر اینکه ایران دست‌کم برخی از سانتریفیوژ‌های خود را که اورانیوم غنی‌سازی می‌کنند، برچیند. همچنین هیچ رئیس‌جمهوری نمی‌تواند صادقانه قول دهد که روسای جمهور آینده به این توافق پایبند باشند. توضیح اینکه، توافق هسته‌ای یک معاهده نیست، بلکه یک ترتیبات اجرایی چندجانبه است. این توافق تا حدی به این دلیل با این روش مورد مذاکره قرار گرفت که اوباما می‌دانست نمی‌تواند دو سوم سنا را برای تصویب آن با خود همراه و آن را تبدیل به یک معاهده کند.

 

ممکن است راهی برای خروج وجود داشته باشد. اتحادیه اروپا می‌تواند به‌عنوان یک میانجی واقعی عمل کند، همانطور که در آوریل تلاش کرد، اما نتوانست این کار را انجام دهد. این اتحادیه باید با تعیین جدول زمانی که در آن هر طرف گام‌های مرحله‌ای و همزمان را برمی‌دارد، وارد عمل شود. در این جدول، ایالات متحده چند تحریم را لغو می کند، ایران نیز همزمان چند سانتریفیوژ را نابود می‌کند. اما در همین حال، چندین سیاستمدار آمریکایی، از جمله برخی از اعضای دولت بایدن، گفته‌اند که بازگشت به شرایط توافق ۲۰۱۵ به اندازه کافی خوب نیست. آن‌ها می‌گویند که زمان زیادی از توافق ۲۰۱۵ گذشته است و با توجه به اینکه برخی از اقدامات توافق در سال ۲۰۲۵ منقضی می‌شود و ایران پیشرفت بیشتری در راستای ساخت بمب هسته‌ای نسبت به آن زمان داشته است، باید شرایط توافق تغییر کند.

 

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه در اکتبر گفت: ما در حال نزدیک‌تر شدن به نقطه‌ای هستیم که در آن بازگشت به پایبندی به توافق به خودی خود مزایایی که در سال ۲۰۱۵ مدنظر بود را به همراه نخواهد داشت. در اینجا می‌توان به دو نکته اشاره کرد. اول، بلینکن و همکارانش باید این واقعیت را در ژانویه می‌دیدند و اعلام می‌کردند. دوم، دیدگاه او کوته بینانه است. درست است، اگر همین هفته توافق با ایران احیا می‌شد، می‌توانستیم در مورد عقب انداختن تاریخ‌های انقضای اولیه صحبت کنیم. اما حالا که شرایط مهیا نیست، چرا توافق اولیه را احیا نکنیم و سپس برنامه‌ی گام به گام در راستای لغو تحریم‌ها و برچیدن سانتریفیوژ‌ها طراحی نکنیم، اما یک بند اضافه کنیم که اگر توافق جدیدی تا سال ۲۰۲۴ امضا نشد، معامله یک بار دیگر متوقف می‌شود. به هر حال، اگر جمهوری خواهان دوباره به قدرت برسند، ممکن است توافق از بین برود.

 

بسیاری از سیاستمداران، اکثر جمهوری خواهان و چند دموکرات می‌گویند که این پیشنهاد عملی نیست. آن‌ها می‌خواهند توافق جدیدی ایجاد کنند که نه تنها تاریخ انقضای تعهدات هسته‌ای ایران را به عقب می‌اندازد، بلکه تولید موشک و کمک ایران به گروه‌های تروریستی را محدود یا لغو می‌کند. اوباما و تیمش در جریان مذاکرات اولیه به دنبال گنجاندن این مسائل در توافق بودند، اما به دو دلیل آن‌ها را کنار گذاشتند. اول اینکه ایران با آن محدودیت‌ها موافقت نمی‌کرد و دوم، مهم‌ترین وظیفه این بود که ایران از ساخت سلاح هسته‌ای بازداشته شود. توافق هسته‌ای ایران در سال ۲۰۱۵، با سرزده‌ترین رویه‌های راستی‌آزمایی که تا به حال در یک توافق کنترل تسلیحات مورد مذاکره قرار گرفته بود، پایان یافت. گزینه‌های واقع بینانه این بود که یا ایرانی را بپذیریم که موشک می‌سازد، به تروریست‌ها کمک می‌کند و سلاح هسته‌ای دارد یا با ایرانی روبرو شویم که دو فعالیت اول را انجام می‌دهد، اما سلاح هسته‌ای ندارد.

 
 

 

source: انتخاب