حدیث میرامینی متولد 19 بهمن 1367 در تهران ، بازیگر سینما و تلویزیون است
فوق دیپلم رشته نمایش می باشد که در 17 سالگی جلوی دوربین رفت تا اینکه سال 1388 در 21 سالگی با سریال «دلنوازان» مشهور شد و حالا 1 پسر هم دارد
فوق دیپلم رشته نمایش
● گزارش یک اعدام – 1386
● قصیده شب بارانی – 1387
● مرد – 1387
● دژ شوق – 1388
● اتوبوس – 1389
● چشم خدا – 1389
● قصه داوود و قمری – 1390
● پاپوش – 1390
● آوازهای مادرانه – 1390
● داستان ما، قصه تو 1391
● نگین – 1392
● سرانجام – 1392
● شیوا 1393
● میان بر 1395
● مورچهها 1396
● هویت – 1386
● گیلعاد – 1387
● گلهای گرمسیری – 1387
● شب میگذرد – 1387
● دلنوازان – 1388
● زنبابا – 1389
● سراب – 1390
● ساختمان پزشکان – 1390
● شاید برای شما هم اتفاق بیفتد – 1390
● خداحافظ بچه – 1391
● یه تیکه زمین – 1391
● ستایش (سری دوم) – 1392
● همه چیز آنجاست – 1393
● عشق تعطیل نیست – 1393
● نیاز – 1394
● زعفرانی – 1395
● در جستجوی آرامش – 1396
● هیئت مدیره – 1397
● سالهای دور از خانه (نمایش خانگی) – 1398
● پناه آخر – 1398
● شب حورا – 1386
● ورود آقایان ممنوع – 1390
● من و زیبا – 1390
● مورچهها – 1392
● این یک رویاست – 1392
● آااادت نمیکنیم – 1394
● زار – 1395
در یک خانواده پرحمعیت به دنیا آمده است، پدرش کارمند بازنشسته بانک بوده و مادرش خانه دار می باشد؛ می گوید خانه ما خیلی فضای دوستانه و خوبی حاکم بود
بازیگری را با حمایت پدرش و حضور در کلاس های حمید سمندریان شروع کرد و اولین بار سال 1384 وقتی 17 ساله بود با سریال «هویت» جلوی دوربین رفت
سینما را با فیلم «حورا» در سال 1386 شروع کرد تا اینکه سال 88 با سریال «دلنوازان» به کارگردانی حسین سهیلی زاده در نقش روشنک به شهرت رسید
او در سال 1390 هم در مجموعه «ساختمان پزشکان» مورد توجه قرار گرفت
حدیث میرامینی بهمن 1395 وقتی 28 ساله بود با همکار خود مجتبی رجبی 33 ساله ازدواج کرد، آقای رجبی از دستیاری شروع کرده و حالا بازیگر تئاتر است
حالا ثمره زندگی این دو هنرمند یک فرزند پسر می باشد و پدر شوهرش آقای «مجید رجبی» مدیر سابق شبکه تهران و جام جم است
عکس حدیث میرامینی و همسرش
در کنار برادرش
در خانواده ما خیلی فضای دوستانه و خوبی حاکم بود و هست ، مشوق های اصلی ام پدر و مادرم بودند و با اینکه هیچکدام روحیه و تجربه فعالیت های هنری نداشتند اما پدرم خیلی خوب مرا درک کرد و به من کمک کرد که بازیگر شوم
حدیث میرامینی کنار همسر و پسرش
من قبل از اینکه ازدواج کنم ، مجتبی (همسرم) تو یه خونه ای خارج از شهر زندگی می کرد ولی من هیچ تصوری از قبل نداشتم و بهش فکر نمی کردم
بعدا بنظرم خیلی هیجان انگیز آمد که تو از در خونه ات بیای بیرون و از روی رودخانه رد بشی
ما الان سگ ، گربه و مرغ و خروس داریم و من حال و هوای این نوع زندگی را خیلی دوست دارم و پیشنهاد هم می کنم
منابع : ویکی پدیا و فتوکده