ارسال به دیگران پرینت

شلیک به فیل

چیزی به پایان انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 آمریکا باقی نمانده است. انتخاباتی که در آن پیروزی هریک از نامزدهای حزب جمهوری‌خواه و دموکرات صورت‌بندی سیاست بین‌الملل را تغییر خواهد داد.

شلیک به فیل

چیزی به پایان انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 آمریکا باقی نمانده است. انتخاباتی که در آن پیروزی هریک از نامزدهای حزب جمهوری‌خواه و دموکرات صورت‌بندی سیاست بین‌الملل را تغییر خواهد داد. گیرم در این میانه اصولگرایان اصرار بورزند فرقی در پیروزی این نامزدها وجود ندارد. البته این اولین‌بار نیست که این گروه سیاسی برخلاف جامعه آمریکا و جامعه بین‌الملل و کشورهای منطقه‌ای و مردم ایران نظر متفاوتی ارائه می‌دهد. البته غیر از نهادهای رسمی که استراتژی روشن و تعین‌یافته‌ای در برابر آمریکا دارند، اصولگرایان خاصه فعالان سیاسی و رسانه‌ای آنان بعید است موضع‌گیری‌شان چندان اصیل و جدی باشد. ترامپ به‌جز حامیان داخلی خودش، کشورهای عربی منطقه مانند عربستان، امارات، عمان و اسرائیل در اروپا و جهان حامیان اندکی دارد. اگر حامیان ترامپ را ناسیونالیست‌های پوپولیست آمریکایی بنامیم، با تسامح می‌توانیم حامیان بایدن را وطن‌گرا بنامیم، البته با تعریفی که جورج اورول از وطن‌گرایی و ناسیونالیسم دارد، به‌زعم اورول وطن‌گرایان و ناسیونالیست‌ها این‌گونه‌اند: «منظور من از میهن‌گرایی تعلق خاطر به مکان و شیوه معین بود و باش است که فرد آن را بهترین در جهان می‌شمارد، ولی درصدد تحمیل آن به دیگران نیست. میهن‌گرایی بنا به سرشت خویش به‌لحاظ نظامی و هم به‌لحاظ فرهنگی تدافعی است. برعکس آن ناسیونالیسم از تلاش برای کسب قدرت جدایی‌ناپذیر است. آماج دائمی هر فرد ناسیونالیست کسب قدرت و اعتبار فزاینده است». این میهن‌گرایی و ناسیونالیسم را در جریان‌های سیاسی ایران نیز می‌توان ردیابی کرد، البته با تسامح و اغماض. برای آنکه روشن‌تر شود که اورول چه کسانی را ناسیونالیست می‌نامد بخش دیگری از نظراتش را می‌آورم: «ناسیونالیست، کسی است که اندیشه‌هایش فقط و فقط یا به‌طور عمده حول محور اعتبارها و ارزش‌های رقیب می‌چرخد، چنین شخصی می‌تواند ناسیونالیست مثبت یا منفی باشد؛ یعنی کسی که انرژی معنوی خود را صرف ارتقا یا خوارشمردن می‌کند، ولی با این همه فکرش مدام پیرامون پیروزی و شکست‌ها و یا افتخارات و اهانت‌ها می‌چرخد. تاریخ معاصر از نگاه وی صعود و سقوط مداوم واحدهای بزرگ قدرت است و هر رویدادی که رخ می‌دهد برایش در حکم سندی است که نشان می‌دهد واحد خودی در حال اوج‌گرفتن و فلان رقیب منفور در معرض سقوط است». آمریکا به‌عنوان دشمن شماره یک اصولگرایان نیز از این قاعده مستثنا نیست. البته اصولگرایان با شیوه سرمایه‌داری آمریکا چندان عنادی ندارند، چراکه از رهگذر همین مخالفت‌ها با آمریکا به سودهای کلانی دست یافته‌اند. در‌حال‌حاضر اصولگرایان به‌لحاظ اقتصادی جزء جریان‌های پرنفوذ و قدرتمند اقتصادی‌اند و شاید بتوان بخشی از مخالفت آنان را با آمریکا در همین مخالفت‌های پرمنفعت دید. ازاین‌رو آنان با دنیا هم‌نظر نیستند که پیروزی یکی از نامزدهای انتخابات آمریکا صورت‌بندی سیاست بین‌الملل را تغییر خواهد داد. خاویر سولانا در وب‌سایت پراجکت‌سیندیکت می‌نویسد: «در انتخابات پیش‌روی آمریکا مسائل بسیاری در خطر است. پیروزی جو بایدن، نوش‌دارو نیست اما پیروزی او این امکان را به وجود می‌آورد که آمریکا به تعهدات خود بازگردد و حلقه میان متحدان اروپایی‌اش را دوباره مستحکم و سیاست خارجی خردمندانه‌تری را پیگیری کند. وقتی ترامپ نامزد حزب جمهوری‌خواه شد، خیلی‌ها پیش‌بینی می‌کردند که او در کمپین انتخاباتی خود از لحن تندش علیه هیلاری کلینتون کم خواهد کرد تا آرای رأی‌دهندگان معتدل را نیز به دست آورد، اما این‌گونه نشد. بعد از پیروزی ترامپ هم اغلب می‌گفتند او با نشستن در جایگاه ریاست‌جمهوری توسط جمهوری‌خواهان و کنگره ناچار رفتار آرام‌تری را در پیش خواهد گرفت؛ اما این تحلیل‌ها همه اشتباه از آب درآمد. کار به جایی رسید که اغلب جمهوری‌خواهان او را تأیید می‌کردند و منتقدان با سرسختی کنار گذاشته می‌شدند و فقط عده‌ای کنار ترامپ می‌ماندند که جزء بله‌قربان‌گوها بودند». این گفته‌ها بسیار برای ما آشناست و برایمان بار نوستالژیک دارد و ما را به یاد رئیس دولت‌های نهم و دهم می‌اندازد؛ بگذریم. ترامپ با تکیه بر ناسیونالیسم پوپولیستی همه‌چیز را قلع‌و‌قمع کرد و جلو رفت.

 اکنون همه آگاه‌اند او خطری جدی برای جامعه آمریکا، اروپا و جامعه بین‌الملل و خاورمیانه است و ازاین‌رو ناگزیر پشت‌سر بایدن قرار گرفته‌اند. این صف‌آرایی در پشت سر بایدن بی‌شباهت به داستان شلیک به فیل جرج اورول نیست که مردم از دشمن به دشمن پناه آورده بودند. در داستان شلیک به فیل، افسری که در خدمت پلیس استعماری است، به مصاف یک فیل می‌رود. این فیل که مبتلا به بلوغ جوانی است، روستایی فقیری را به شکل فجیعی کشته است. افسر در مزرعه با فیل روبه‌رو می‌شود اما او آرام و در حال چریدن است؛ بنابراین از شلیک به فیل منصرف می‌شود اما مردم و موقعیتش به‌عنوان افسر استعماری این اجازه را به او نمی‌دهد که شلیک نکند. ناگزیر با چند شلیک پی‌در‌پی فیل را از پا درمی‌آورد. عده‌ای که پشت سرش او را تحریک به کشتن کرده‌اند، در چشم به‌هم‌زدنی به سمت فیل یورش برده و گوشت‌ فیل را به یغما می‌برند. اینک بایدن دقیقا در چنین موقعیتی است. اطرافیانش یک‌صدا تشویقش می‌کنند که به فیل شلیک کند و بایدن هم چاره‌ای جز صیانت از حامیان خود و اتوریته آمریکا ندارد؛ اما اینکه این گلوله‌ها به هدف می‌خورد و امپریالیسم علیه امپریالیسم پیروز خواهد شد، داستان دیگری است.

* برای نوشتن این یادداشت از کتاب «درباره ناسیونالیسم» نوشته جرج اورول ترجمه ابراهیم محجویی انتشارات شهر هنر استفاده شده است.

احمد غلامی . شرق

 

 

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه