ارسال به دیگران پرینت

عقده‌گشایی دلواپسان اصولگرا

مطهره شفیعی: 14 اردیبهشت بار دیگر محمدعلی نجفی وزیر اسبق آموزش و‌پروش به پشت میز محاکمه رفت. در آن روز نجفی بسیاری از ناگفته‌ها در دادگاه‌های قبلی را گفت از جمله اینکه رئیس دادگاه از نجفی سوال کرد که با چه مبلغی رضایت گرفته است و او پاسخ داد: ‌«1362 سکه برای مهریه حساب شد که حدود هشت میلیارد و خرده‌ای بود، اما مجموعا حدود ده میلیارد تومان پرداخت کردیم.» اعلام این مبلغ از سوی نجفی خیلی زود تبدیل به ابزار جدید هجمه به او شد.

عقده‌گشایی دلواپسان اصولگرا

اصولگرایان دلواپس عنوان کردند که نجفی 10 میلیارد تومان را از کجا آورده و سپس اتهاماتی را متوجه اصلاح‌طلبان کردند مانند مشرق نیوز که نوشت: «توانمندی مالی افراد و اینکه از کجا آورده‌اند، یک مقوله شخصی محسوب می‌شود و طرح پیش‌فرض برای اموال دیگران یا کنایه مبنی بر اینکه هرکس پول کلانی در اختیار دارد پس از راه نامشروع به‌دست آورده؛ در قید عمومی یک کار ناپسند و نامشروع است.

اما باید دانست که نجفی یک رجل سیاسی است و در عرصه فعالیت‌های اصلاح‌طلبان یک رکن محسوب می‌شود و اگرچه 10 میلیارد تومان مبلغی است که شاید امروز خیلی از افراد در جامعه ما باشند که آن را داشته باشند اما برای رجال سیاسی در نظام جمهوری اسلامی، زیستن در چنین سطحی یک رفتار پسندیده نیست. شاید از همین روست که جریان اصلاحات همواره با مشکلات لاینحلّی دست به گریبان است.

مشکلاتی از همین قبیل که در نزد قاطبه مردم جایگاهی ندارند، متهم به اشرافیگری هستند، نمی‌توانند با اکثریت جامعه که قشر مذهبی هستند رابطه برقرار کنند و صحبت‌هایشان مبنی بر خدمتگزاری به مردم خریدار چندانی ندارد. به سخن دیگر اینکه ما معتقدیم درسی که در ماجرای آقای نجفی برای جریانات سیاسی وجود دارد؛ لزوم رعایت تقوای جمعی، توجه به ساده‌زیستی و پرهیز از شکل‌گیری ثروت‌های بادآورده در میان رجال سیاسی است که در نهایت به چنین مفسده‌ها و خسران‌هایی منجر می‌شود که امروز نجفی با آن دست به گریبان است.

اگر آقای نجفی به‌عنوان یک رجل سیاسی، از این پشتوانه مالی برخوردار نبود؛ حکماً امروز شاهد این همه اتفاقات تلخ در حواشی ایشان نبودیم.» دیروز شاهد ببری، داماد محمدعلی نجفی در توئیتر خود نوشت: مساله‌ای که بیشتر به آن پرداخته شده مبلغ 10 میلیاردی بابت دریافت رضایت از اولیای‌دم بود که نماینده دادستان گفتن می‌شد با این مبلغ نیمی از زندانیان رجایی‌شهر را آزاد کرد. در خصوص چگونگی تامین این مبلغ گزاف که شامل مهریه سنگین (1362 سکه بهار آزادی) + مبلغی برای فرزند مرحومه می‌شد، باید بگم که شخص دکتر نجفی با نمره A+ ÇÒ ÈåÊÑíä ÏÇäÔگÇå ÂãÑíکÇ ÍÊãÇ ÇÒ ÓØÍ ãÇáí ÎÇäæÇÏگí äÓÈÊÇ ÎæÈí ÇÒ پíÔ ÇÒ ÇäÞáÇÈ ÈÑÎæÑÏÇÑ ÈæÏäÏ. æ ÈÇ æÌæÏ åãÓÑÔÇä (ÓÑæÑ ÊÇÈÔíÇä) ÏÑ ÔÑÇíØ ãØáæÈ‌ÊÑí ÇÒ äÙÑ ãÇáí ÞÑÇÑ گÑÝÊäÏ. ÈÇíÏ Çíä äکÊå ÑÇ åã íÇÏÂæÑ ÈÔã کå åÑ Ïæ Çíä ÚÒíÒÇä کÇÑ کÑÏäÏ æ Çکäæä ÈÇÒäÔÓÊå åÓÊäÏ æ Èå ÏÇÔÊå‌åÇí ÎæÏ کå Èå æÇÓØå ÎÇäæÇÏå‌åÇí ÎæÏ ÏÇÔÊäÏ ÈÓäÏå äکÑÏäÏ æáí ÈÇ åãå Çíä ãæÇÑÏ ÇگÑ ÈÒÑگæÇÑí æ ÚÔÞ æÇÞÚí Èíä äÌÝí æ ÓÑکÇÑ ÎÇäã ÊÇÈÔíÇä æÌæÏ äÏÇÔÊ ÔÎÕ ÏکÊÑ äÌÝí ÏÑ ÊÇãíä Çíä ãÈáÛ Èå ÊäåÇíí ÚÇÌÒ ÈæÏäÏ. ÏÑ Çíä ãíÇä äÈÇíÏ ÝÑÇãæÔ کäíã کãک ÏæÓÊÇäí کå Èå ÇíÔÇä ÞÑÖ ÏÇÏäÏ æ ÈÏæä ÇÒ ÎæÏ گÐÔÊگí åãÓÑ ÇíÔÇä Èå åíچ æÌå Çíä ãÈáÛ پÑÏÇÎÊ äãí‌ÔÏ. æ Çکäæä åã ÏÑ ÍÇá پÑÏÇÎÊ ÈÏåí‌åÇí ÎæÏ Èå åãå ÚÒíÒÇäí کå ÏÑ ÓÎÊ‌ÊÑíä ÔÑÇíØ کãک ÍÇá ÇíÔÇä ÈæÏäÏ؛ åÓÊäÏ.

باز به مهدی هاشمی گیر دادن

عقده‌گشایی دلواپسان اصولگرا به این موضوع ختم نشد و در ادامه بار دیگر برای تخریب خانواده آیت‌ا... هاشمی به پرونده مهدی هاشمی اشاره کرده و چنین نوشتند:‌ «نظیر ماجرای آقای نجفی در قضیه تأمین وثیقه 10 میلیاردی برای مهدی هاشمی نیز تکرار شده بود.

بدیهی بود که این مطالبه درست یا غلط از خانواده مرحوم هاشمی شکل می‌گرفت که چنین پول‌هایی چگونه در خاندان آنها جمع شده است. و البته آن مرحوم هرگز نتوانست در مقابل این مطالبه و لرزه‌های آن در زندگی سیاسی خود عملکرد مناسبی داشته باشد.» سال‌هاست که همگان از وضعیت اقتصادی خانواده آیت‌ا... هاشمی اطلاع دارند بنابراین ادعای اینکه برای مهدی هاشمی هم 10 میلیارد وثیقه گذاشته شده بود و دو پرونده نجفی و هاشمی را در یک راستا مورد تحلیل قرار دهند نشان از آن دارد که این طیف به‌خوبی می‌داند که آیت‌ا... هاشمی چه خدماتی برای کشور داشته است و دولت متبوع آنها یعنی دولت‌های احمدی‌نژاد با چه کارنامه‌ای! پاستور راترک کرد.

شفافیت اموال آیت‌ا... هاشمی

ادعای ثروت افسانه‌ای آیت‌ا... هاشمی هم ابزار تخریب ایشان بود؛ ادعایی که محلی از اعراب نداشت و ثروت آیت‌ا... پس از انقلاب اسلامی کاهش چشمگیری داشت. محسن هاشمی می‌گوید: «یکی از دارایی‌‌های معروف هاشمی‌رفسنجانی مربوط به قبل از انقلاب و بیش از 200 قطعه زمین در سالاریه قم بوده، از آن قطعات فقط کمتر از 10 قطعه مانده که در اختیار خانواده است. حجم و رقم دارایی او بیش از 75درصد کم شده است. پدرم در کرج و در تهران خیابان گرگان سابق نزدیک میدان ثریای سابق صاحب 50 درصد یک پاساژ و آپارتمان‌هایی بودند که دیگر از آنها خبری نیست. همفکران قدیمی‌ او می‌دانند. قبل از انقلاب در هلجرد کرج ایشان به‌همراه همفکران مبارز خود چندین میلیون متر مربع زمین خریدند، هم‌اکنون از آن زمین‌ها به‌اندازه چند صد متر بیشتر باقی نمانده، در نتیجه برای پدرم دارایی نمانده است. صحبت از کم‌شدن نیست، بلکه برای ایشان هیچ دارایی باقی نمانده است، فقط همان زمین کشاورزی پسته در بهرمان و نوق است که آن‌هم ارث پدری و مهر حاج‌خانم است و هم‌اکنون توسط من مدیریت می‌شود و درآمد آن زندگی ایشان و خانواده را می‌چرخاند».

چرا از اصوگرایان سوال نمی‌شود؟

جالب اینجاست که اصولگرایان از همفکران خود این سوال را نمی‌پرسند که حجم بالای سرمایه چطور نصیب آنها شده است مانند ثروت صادق محصولی که ایسنا درباره آن نوشت: «فرانت‌لاین اعلام کرده در سال 2005 ثروت صادق محصولی به 160‌ میلیون دلار رسیده است و دانشنامه آزاد الکترونیکی ویکی‌پدیا هم از او در فهرست 10 ثروتمند ایرانی نام برده که اکنون در کشور زندگی می‌کنند». یکی از بد‌سرنوشت‌ترین دولتمردان احمدی‌نژاد که کسب ثروت از راه موقعیت سیاسی و همچنین پیمودن پله‌های ترقی در سلسله ‌مراتب قدرت برایش بدفرجام بود، محمدرضا رحیمی است. نام محمدرضا رحیمی با فساد مالی بزرگ همراه شده و منتقدان و مخالفانش و حتی دوستان دیروزش، او را یک مفسد مالی می‌دانند که به دام دستگاه قضا افتاد و محاکمه و زندانی شد. حزب موتلفه هم حزبی بازاری است که وضعیت مالی اکثر اعضای آن قابل توجه است از جمله مرحوم عسگراولادی که به سلطان زیره معروف شد و ثروت هنگفتی داشت و میرسلیم که چنین گفت: «برخی دوستان به حزب نزدیک می‌شوند تا ما برای آنها هزینه‌های تبلیغات انتخابات را تأمین کنیم. آنها فکر می‌کنند در مؤتلفه یک مشت افراد پولدار نشسته‌اند و ما می‌توانیم آنها را بدوشیم»، اما هیچ یک از اصولگرایان از اعضای ثروتمند جریان خود نتوانستند این سوال را بپرسند که ثروتشان را از کجا آورده‌اند. از سوی دیگر سعی دارند با متهم کردن اصلاح‌طلبان به کسب درآمدهای نجومی اجازه ندهند نگاه‌ها به سمت اصولگرایان پولدار بچرخد و از آنها درباره منبع درآمدهای هنگفتشان سوال شود. حسین طلا فعال سیاسی اصولگرا اما از جمله افرادی است که به حقوق نجومی این چنین اعتراض می‌کند: «کسانی را داریم که عمرمدیریتی‌شان از ابتدای انقلاب تا دوره دوم دولت گذشته به طول انجامیده و فقط چهار سال نبودند و اکنون دوباره وارد مناصبی شده‌اند و برآورد می‌شود که ثروت حدود هزار میلیارد تومانی و بیش از 30 شرکت دارند. سوال این است که آیا واقعا در این چهارسال تا این حد درآمد کسب کرده‌اند؟ اگر چنین توانمندی وجود دارد پس چرا وضع کشور اینگونه است».

منبع : آرمان ملی
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه