آسیبهای روانی | خانواده
چرا مامان و بابا اینقدر عجیب و غریب شده اند؟ | وقتی والدین با آسیبهای روانی دستوپنجه نرم میکنند، بچه ها احساس گناه می کنند
وقتی مادر دیگر صبحها از خواب بلند نمیشود یا پدر مدت ها به دیوار روبه رو خیره میماند، دنیای کودک فرو میریزد. بیماری روانی والدین، خانه را به مکانی ناآشنا تبدیل میکند که در آن قواعد عاطفی گذشته دیگر کاربرد ندارند. این مقاله راهنمایی است برای درک این بحران و یافتن مسیری برای حفظ آرامش کودکان در طوفان بیماری والدین.

وقتی مادر دیگر صبحها از خواب بلند نمیشود یا پدر مدت ها به دیوار روبه رو خیره میماند، دنیای کودک فرو میریزد. بیماری روانی والدین، خانه را به مکانی ناآشنا تبدیل میکند که در آن قواعد عاطفی گذشته دیگر کاربرد ندارند. این مقاله راهنمایی است برای درک این بحران و یافتن مسیری برای حفظ آرامش کودکان در طوفان بیماری والدین.
بچه ها وقتی والدین با بیماری روانی دستوپنجه نرم میکنند
سوالات بیپاسخ بچه ها با دیدن حالت های غیرعادی والدین شان، مانند ابری تیره بر فرصت کودکی سایه میاندازد. بیماری روانی والدین، نه تنها بزرگسالان، بلکه کودکان را نیز درگیر میکند - کودکانی که برای درک این تغییرات آماده نیستند، اما مجبورند با پیامدهای آن کنار بیایند.
اما این داستان میتواند پایان دیگری داشته باشد. با درک، همراهی و حمایت به موقع میتوان از تبدیل شدن این بحران به زخمی ماندگار جلوگیری کرد.
در ادامه، با هم راههایی را کشف میکنیم که به کودکان کمک میکند در این شرایط سخت، همچنان شادی و امنیت را تجربه کنند.
والدین درگیر آسیب های روانی و فرزندان شان
وقتی والدینی از بیماری روانی رنج میبرند
وقتی والدینی از بیماری روانی رنج میبرند، دنیای کل خانواده را تکان میدهد. رفتار مادر یا پدر میتواند عجیب و ترسناک به نظر برسد. کودکان گیج و مبهوت از خود میپرسند: چرا مامان دیگر صبحها از خواب بیدار نمیشود؟ چرا ظهر هنوز در رختخواب است؟ چرا بابا مستقیم به جلو خیره میشود، انگار که من را نمیبیند؟ چرا دیگر نمیخندد یا مرا بغل نمیکند؟
کودکان احساس بیثباتی میکنند
افرادی که از بیماری روانی رنج میبرند، ارتباط خود را با واقعیت از دست میدهند. آنها عموماً دیگر قادر به همدلی یا ارتباط با دیگران نیستند
اما ذاتاً، کودکان میخواهند دوست داشته شوند و تشنه نزدیکی، محبت، تشویق و آسایش هستند.
وقتی رفتارهایی که به آنها عادت کردهاند متوقف میشوند، احساس ناآرامی میکنند.
آنها دیگر نمیدانند وقتی از مهدکودک یا مدرسه به خانه میآیند چه انتظاری داشته باشند. این عدم قطعیت باعث ایجاد اضطراب دائمی میشود
کودکان به سرعت احساس گناه میکنند
اگرچه کودکان شاهد مستقیم ناراحتی والدین خود هستند، اما قادر به درک این تغییرات نیستند.
آنها اغلب احساس مسئولیت شخصی و گناه میکنند. برای کودکی غیرمعمول نیست که فکر کند مادر یا پدرش به این دلیل که همیشه از آنها اطاعت نکرده یا اتاق خود را تمیز نکردهاند، بیمار است.
برای جلوگیری از ایجاد احساس گناه یا گوشهگیری در کودکان، مهم است که با آنها در مورد بیماری به روشی متناسب با سنشان صحبت کنید.
کودکان حق دارند شاد باشند
شادی، حق طبیعی هر کودک است، حتی زمانی که خانه در سایهی بیماری روانی والدین قرار گرفته باشد. هیچ شرایطی نباید این حق مسلم را از آنان سلب کند.
کودکان شایستهی خنده، بازی و رشد در محیطی امن هستند، فارغ از هرگونه چالشی که خانواده با آن روبرو است.
حفظ شادی و معصومیت دوران کودکی، حتی در دشوارترین شرایط، مسئولیت جمعی ما در قبال نسل آینده است.
شریک زندگی فردی که از بیماری روانی رنج میبرد، اغلب بسیار مورد تقاضا است و غیرمعمول نیست که کودکان احساس کنند با نگرانیها و پریشانیهای خود تنها گذاشته شدهاند.
آنها حتی ممکن است در نهایت خود را منزوی کنند. در عوض، کودکان باید در مورد آنچه آنها را آزار میدهد صحبت کنند و پرده سکوت را کنار بزنند. با وجود بیماری والدین، کودکان حق دارند شاد باشند، دوستیها را پرورش دهند و خوش بگذرانند.
پذیرش کمک به عنوان یک خانواده
خانوادههایی که با دیگران راحتتر هستند، کارها را برای خود و دیگران آسانتر میکنند. این امر در نهایت به از بین بردن انگ اجتماعی مرتبط با بیماریهای روانی کمک خواهد کرد.
هرچه جامعه ما درک بیشتری از این پدیدهها نشان دهد، میتوانیم حمایت بهتری از کودکان آسیبدیده و اطرافیانشان ارائه دهیم.
راهکارهای حمایتی برای کمک به کودکان در این شرایط:
صحبت کردن متناسب با سن کودک: بیماری روانی را به زبانی ساده و قابل درک برای کودک توضیح دهید
کاهش احساس گناه: به کودک اطمینان بدهید که تقصیر او نیست
حفظ فضای شادی: کودک حق دارد دوست داشته باشد، بازی کند و زندگی عادی داشته باشد
درخواست کمک: از شبکه حمایتی خانواده، دوستان و متخصصان استفاده کنید
نقش جامعه
هرچه جامعه درک بهتری از بیماریهای روانی داشته باشد:
برچسبهای اجتماعی کاهش مییابد
حمایت از خانوادههای درگیر افزایش مییابد
کودکان راحتتر میتوانند درباره احساسات خود صحبت کنند
به یاد داشته باشید که بیماری روانی مانند هر بیماری دیگری نیاز به درک، حمایت و درمان دارد. با صحبت کردن، درخواست کمک و حفظ فضای امن برای کودکان، میتوانیم از تأثیرات منفی این شرایط بر رشد و سلامت روان آنان بکاهیم.
برای جلوگیری از ایجاد احساس گناه در کودکان، مهم است که بیماری روانی مادر یا پدرشان را به شیوهای متناسب با سن آنها توضیح دهید.
شریک زندگی یک فرد مبتلا به بیماری روانی اغلب بسیار پرمشغله است و غیرمعمول نیست که کودکان احساس کنند با نگرانیها و پریشانیهای خود تنها ماندهاند.
مهم است که اطمینان حاصل شود که کودکان در مورد نگرانیهای خود صحبت میکنند.
حتی اگر والدین بیمار باشند، کودکان حق دارند شاد باشند، دوستیها را پرورش دهند و تفریح کنند.
برای کودکان، مهم است که خانواده خود را منزوی نکنند. بهتر است در مورد بیماری با اعضای خانواده، دوستان، معلمان، همسایگان صحبت کنید و به دنبال حمایت باشید
دیدگاه تان را بنویسید