رضا رئیسی | روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی
آلزایمر سیاسی گریبانگیر منتقدان برجام و ظریف | تلنگری به حافظه تاریخی
رضا رئیسی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی با مقایسه رفتارهای سیاسی گذشته و حاضر، از "سرنوشت تلخ" تغییر مواضع سریع در تاریخ سیاسی ایران سخن گفت.

رضا رئیسی، روزنامهنگار، در یادداشتی نوشت:
ستگفرش خیابان کاخ (فلسطین) و میدان ارگ و محله بازار و مولوی در آن روز گرم تابستانی و زیر شعله آفتاب سوزنده تموز، صحنه هایی را ثبت و ضبط کرد، که هیچگاه از تاریخ ایران پاک شدنی نخواهد بود اما گویا باعث نشده که ذهنیت و حافظه تاریخی ایرانیان را تلنگری زده و یک عادت دیرین و همیشگی را از خاطر ما بزداید.
در آن روز ٢٨ مرداد ماه سال ١٣٣٢، فارغ از نقش و دسیسه کودتاچیان و ایادی آمریکا و انگلیس، در شهری که مردم، صبح فریاد زنده باد مصدق سر دادند در انتهای روز طنین و صدایی جز مرگ بر مصدق از شهر به گوش نمی رسید و این سرنوشت تلخ و این رفتارهای دمدمی مزاجانه در سراسر تاریخ ما کم نبوده و ندیدهایم.
ما در عرصه ها و بسترهای مختلف و متکثر، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و… رفتارورزی جمعی و اپیدمیکی داریم که به زبان عامیانه میتوان آن را چنین عنوان کرد: «قهرمان زنده را عشق است» ما هر چقدر خوش استقبال هستیم به همان میزان هم بد بدرقه تشریف داریم.
البته که در همه جای دنیا، اذهان عمومی به سمت موفقیت و کامیابی معطوف است و کسی برای قهرمان نقرهای دست نمی زند و هورا نمیکشد و کسی به استقبال تیم بازنده نمیرود اما این مسئله در انگاره های ملی و میهنی و در میدان خادمان و سربازان وطن، متفاوت و متمایز است.
لزوم تغییر استراتژی در دیپلماسی هسته ای | درباره بازگشت تحریم های سازمان ملل و اهرم های واکنشی ایران
سربازی که برای دفاع از میهن جان می بازد و علی الطاهر شکست می خورد، یک قهرمان ملی است، ورزشکاری که لباس تیم ملی را میپوشد، فارغ از هر نتیجه و دستاوردی، محترم و عزیز است. سیاستمدار و دیپلماتی که در مواجهه با طرف های خارجی، تلاش و اهتمام دارد و برای منافع ملی و خیر جمعی مایه میگذارد، به عنوان نماینده ایران فارغ از هر گزینه و گزارهای باید مورد حمایت و التفات همگانی باشد و…
اما نکته تلخ آن است که در سپهر سیاسی ایران، تا بدان حد دچار طیفی نگری و جناح مداری هستیم که فراموش میکنیم، امر ملی مقدم بر همه چیز و هر فعل و انفعالی است.
اگر در آن روزهای تابستانی و گرم مرداد ٣٢ عوام الناس را بابت آن رفتار دوگانه و مشمئز کننده شماتت می کنیم این روزها اگر گریزی به شرایط امروز بزنیم و واکنش هایی که با اجرایی شدن اسنپبک در سطوح سیاسی و توسط برخی چهره ها و نخبگان سیاسی شاهد آن هستیم، مروری گذرا کنیم، شاهد بازتکرار آن رفتارها در قبال ظریف و برجام هستیم
سکانس اول: خوش استقبالی از برجام
در شرایطی که با ۶ قطعنامه الزام آور و شدیدالحن شورای امنیت، به خصوص قطعنامه ١٩٢٩ کشور با تثبیت حلقه تحریمهای ظالمانه و به قول غربی ها فلج کننده، در سال های ٩١و ٩٢ در مسیر قهقرای اقتصادی قرار گرفته بود، با تغییر دولت و رویکرد تعامل سازنده با جهان و استراتژی نرمش قهرمانانه رهبری با محوریت محمدجواد ظریف به مذاکراتی سخت و بی سابقه رفته و برای اولین بار یک کشور جهان سومی توانست در برابر ۶ قدرت جهانی با برخورداری از دوسوم کیک اقتصاد جهانی و ٨۵ درصد زرادخانه تسلیحاتی دنیا، توافقی حاصل کند که به اختصار برجام خوانده شد. (در اینجا به کم و کیف توافق و دستاوردهای آن نمی پردازم که فرصت آن هم در این مقال نمی گنجد)
با امضای توافق و تایید شورایعالی امنیت ملی و سپس تصویب مجلس و شورای نگهبان، برجام تمامی مراحل قانونی را سپری و مورد تایید کلیه ارکان ساختاری نظام قرار گرفت. از همان روز اول سران دو قوه وقت(برادران لاریجانی) و عمده مقامات کشوری و لشگری از نمایندگان شاخص مجلس از طیف اصولگرا تا آیات عظام و شخصیت هایی چون قالیباف با صدور پیام و نیز در مناسبت های مختلف به تمجید از ظریف و تیم مذاکره کننده پرداخته و در تایید برجام به نکات نغزی اشاره کردند.
از جمله آقایان علی اکبر ولایتی، محسن رضایی، محمدرضا باهنر، صفار هرندی، آیات مکارم شیرازی، وحید خراسانی، صافی گلپایگانی و جوادی آملی و نمایندگان شاخصی چون احمد توکلی و ابوترابی فرد و حتی سردار جعفری که گفته بود: «تیم مذاکره کننده تا به امروز توانسته از حقوق ملت به شایستگی دفاع و «روی خطوط قرمز ایستادگی کند.» مرور اخبار آن روزها نشان میدهد که اکتریت قریب به اتفاق مقامات در حمایت از برجام و تمجید از ظریف سخن گفته و به قول عامیانه سنگ تمام گذاشتند.
سکانس دوم: فصل غروب برجام و واکنشهای عجیب
پس از جدی شدن اجرایی شدن مکانیسم ماشه و حرکت در مسیر نیل به وضعیت اسنپبک، در حالی که طرف های خارجی چون چین و روسیه به غیرقانونی بودن این اقدام تروئیکای اروپایی تصریح و اشاره کرده و بسیاری از کشورهای دنیا نسبت به این اقدام زیاده طلبانه طرف اروپایی تحت کدخداگری دولت ترامپ معترض شدند، شماری از مقامات داخلی که اتفاقا در لیست حامیان و تمجیدگنندگان برجام در ابتدای امر بودند، با فراموشی نسبت به اظهارات آن زمان خود، به نکوهش برجام و تیم مذاکره کننده در جریان مذاکرات برجام پرداخته و انگشت اتهام را به جای طرف خارجی به سمت ظریف و مذاکره کنندگان داخلی نشانه گرفتند.
فارغ از اینکه چرا و چگونه بند ٣٧ برجام در این توافق گنجانده شد (که به دلیل جنس تعهدات ایران و عدم اعتماد به طرف غربی و لزوم اقدام متقابل و بالمره، گریزی از آن نبود و منطبق بر خواست ایران گنجانده شد) و انتقاداتی که در طول این ١٠ سال منتقدان همیشگی مطرح کرده اند، نه این بند مخفی و محرمانه بوده و نه وضعیت و تبعات اسنپبک و بازگشت تحریمها که اتفاقا تیم مذاکره کننده برجام نقشی در آن نداشتهاند و خود نشان دهنده کارکرد ممتاز برجام در حراست و صیانت از منافع ملی است. مشخص نیست گناه مذاکره کنندگان برجام در این میان چیست که مورد شماتت قرار گرفته و مدافعان دیروز، منتقدان امروز شده اند و ساز مخالفت کوک کرده اند؟!
اگر برجام بد است، پس چرا آن روز از آن دفاع و تمجید کردید و اگر خوب است چرا امروز از آن انتقاد می کنید، آنهم در حالی که اجرای اسنپ بک یعنی بازگشت به وصعیت پیشا برجام و غروب برجام که ربط و دخلی به برجام ندارد و اگر معترض بند ٣٧ برجام هستید، همانگونه که اشاره رفت از ابتدا و حتی چند ماه قبل از انعقاد برجام در جریان مذاکرات لوزان، گنجاندن آن در برجام قطعی بوده و به سمع و نظر تصمیم گیران رسیده بود.
به هر تقدیر این خوب و اخلاقی و منصفانه و شرافتمدانه نیست که وقتی همه چیز بر وفق مراد است و نتایج مثبت حاصل می شود، به تشویق و تمجید بپردازیم و خود را در این موفقیت سهیم بدانیم و هنگامی که ورق بر می گردد و کار به مشکل میخورد(آن هم مشکلی که مسبب آن طرف خارجی است) به جای همدلی و همراهی و اتحاد داخلی پیرامون منافع ملی در برابر طرف خارجی، به تخریب و فرافکنی و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت پرداخته و همه کاسه کوزه ها را سر خودیها بشکنید.
شاید بد نباشد با مروری بر تاریخ معاصر یاد بگیریم و به یاد بیاوریم که با سرمایه های انسانی و دستاوردهای ملی خود چه کرده و چه کنیم و به جای شماتت بیگانه، خودیها را به مسلخ نبریم.
دیدگاه تان را بنویسید