کافه | کافه نشینی
کافه نشینی درمانی | پناهگاهی برای فرار از یکنواختی و تقویت خلاقیت
کافه ها به دفتر کار دوم بسیاری از افراد تبدیل شدهاند، حتی برای کسانی که دفتر شخصی دارند.

کافه ها به دفتر کار دوم بسیاری از افراد تبدیل شدهاند، حتی برای کسانی که دفتر شخصی دارند.
کافهنشینی درمانی؛ چرا خیلیها در کافه کار میکنند حتی اگر دفتر دارند؟
«قهوه میخوری یا چای؟!» اولین چیزی که هرکسی در کافه از خودش میپرسد! اما این روزها کافهها دیگر فقط برای قهوه و صحبت کردن نیستند! اگر چشم بچرخانید روی میزها در کنار دسر و کیک و نوشیدنی تعداد زیادی لپ تاپ هستند که صاحبانشان با جدیت هرچه تمامتر به آنها زل زده و مشغول کارند!
کافهها این روزها به دفتر کار دوم خیلیها تبدیل شدهاند.
افرادی که حتی دفتر اختصاصی دارند، لپتاپشان را جمع میکنند، گوشهای از یک کافه را انتخاب میکنند و ساعتها در هیاهوی آرامشبخش موسیقی و بوی قهوه، کارهایشان را پیش میبرند. اما چرا این پدیده تا این حد فراگیر شده است؟
بسیاری از روانشناسان معتقدند که کافهنشینی درمانی، نوعی فرار از یکنواختی و استرس محیط کاری است. فضای دفتر، با همه نظم و امکاناتش، اغلب بهمرور خستهکننده میشود؛ سکوت بسته اتاقها و تکرار روزمره باعث میشود ذهن خلاقیتش را از دست بدهد.
کافه اما برعکس، جایی است که همهمه ملایم، صدای فنجانها و حضور آدمهای غریبه باعث تحریک ذهن و افزایش تمرکز میشود.
از سوی دیگر، کافهها تبدیل به نوعی پناهگاه اجتماعی شدهاند. بسیاری از افراد که دورکار هستند حس تعلق و ارتباط جمعی را از دست دادهاند.
نشستن در یک محیط عمومی و دیدن آدمهایی که هرکدام درگیر کار یا گفتوگوی خودشان هستند، میتواند حس امنیت و آرامشی خاص ایجاد کند؛ گویی در جمعی هستی اما مزاحم کسی نیستی.
با این حال، این پدیده جنبههای اقتصادی هم دارد.
خیلیها میگویند کافهها به نوعی دفتر اشتراکی غیررسمی شدهاند؛ هزینه یک فنجان قهوه، جای اجاره یک میز کار در فضای اشتراکی را میگیرد. حتی بعضی کسبوکارها و استارتاپها عمداً جلساتشان را در کافه برگزار میکنند، چون حس صمیمیت و خلاقیت بیشتری به تیم منتقل میکند.
نگار صالحی
دیدگاه تان را بنویسید