ارسال به دیگران پرینت

اگر یک زن معاون امور دادم وزارت جهاد بود، صدهاهزار جوجه یک روزه قتل عام نمی شدند!

درباره زنان بزرگ و نقش‌آفرینی‌های آنها، و به ویژه فداکاری‌ها و از خودگذشتگی‌ها و عشق‌ورزی‌های زنان در طول تاریخ، سخن‌ها گفته شده اما آنچه کماکان مغفول و برزمین مانده، سهم زنان از مدیریت جهان آشوبناک امروز است.

اگر یک زن معاون امور دادم وزارت جهاد بود، صدهاهزار جوجه یک روزه قتل عام نمی شدند!

در هنگامه شیوع کرونا و در شرایطی که رهبران قدرتمند و پرمدعایی همچون دونالدترامپ و بوریس جانسون عملکردی رقت‌انگیز در برابر آن نشان دادند تایوان، نیوزلند، آلمان، فنلاند، دانمارک، ایسلند و حتی بنگلادش کشورهایی بودند که این ویروس هولناک را به خوبی و شایستگی مدیریت و مهار کردند و مانع از شیوع گسترده و برجاگذاشتن تلفات سنگین شدند.

وقتی به این کشورها روی نقشه جغرافیا نگاه می‌کنیم و پراکندگی آنها را از دور سوی اقیانوسیه تا از جنوب شرق آسیا و تا شمال غرب اروپا می‌بینیم، تنها یک پاسخ برای این پرسش داریم: رهبران همه آنها زن هستند.

زنان در طول تاریخ، حائز صفت فداکاری بوده و هستند. این فداکاری، هم در نقش «مادر» تجلی می‌یابد و هم در جایگاه مدیر و سرپرست یک مجموعه، سازمان، شهر یا رهبر یک سرزمین. امروز نوع فداکاری مرکل با فداکاری اسلاف او که در قلعه وینسبرگ شوهران خود را کول گرفتند و نجات دادند، تفاوت دارد. او با بسیج همه نیروهای بهداشتی و کادر درمانی و دستور تست وسیع و فراگیر کرونا، جامعه خویش را نجات می‌دهد.

همین کارها را خانم«جاسیندا آردن» نخست وزیر نیوزلند در دوردست قاره اقیانوسیه با تصمیم سفت و سخت برای جلوگیری از انتقال ویروس انجام داد.

همان گونه که در آن سوی قاره اروپا، خانم «کاترین‌یاکوبس‌دوتیر» دستور به انجام تست در مقیاس گسترده داد تا از جمعیت ۳۶۰ هزار نفری ایسلند چیزی کم نشود، در سوی دیگر آسیا، خانم «شیخ حسینه» رئیس جمهوری کشور فقیر و پرجمعیت بنگلادش، به رغم محرومیت کشورش، همه جهد و تلاشش را به کار برد تا جمعیت ۱۶۵ میلیونی کشورش را از خطر کرونا نجات بخشد.

آن سوتر، در تایوان رئیس جمهوری دانا و توانایش، خانم «تسای اینگ ون» طرحی در انداخت، که کشور ۲۴ میلیونی‌اش را در برابر کرونایی که از همسایه‌اش، چین نشات گرفته بود، چنان مصونیت بخشد که پس از چهار ماه فقط ۶ کشته بدهد.

در نروژ و دانمارک نیز، نخست‌وزیران زن، اوضاع را چنان مدیریت کردند که جامعه‌شان، در برابر مدیران مرد اسپانیا و ایتالیا، سالم و سربلند از آزمون بیرون آید…

بدون تردید این‌ها نمی‌تواند تصادفی باشد. به ویژه که تنها ۷‌درصد رهبران جهان زن هستند و معمولاً در هنگامه‌ها و بحبوحه‌های دشوار، کارنامه‌هایی به مراتب بهتر برجا می‌گذارند. همان‌طور که در رفتارهای نابهنجار و مجرمانه از جمله اختلاس، دزدی و فساد مالی و سیاسی، زنان، به نسبت مناصبی که در اختیار دارند، سهم ناچیزی دارند.

در کشور ما نیز، زنان سهم ناچیزی از مصادر مدیریتی و حکومتی دارند. سهم زنان از پارلمان کماکان کمتر از ده درصد است و وعده رئیس جمهور روحانی در بهمن ۹۶ که یک سوم پست‌ها و مناصب دولتی را به زنان واگذار می‌کند، کماکان برزمین مانده است و این در اوضاعی است، که سهم زنان در آموزش عالی سالهاست از مردان بیشتر شده است. شاخصی که گواه بر شایستگی و توانایی زنان ایران است.

شاید اگر زنان مسئول بهداشت شهر، مترو، اتوبوس‌ها، حفاظت از جنگل‌ها، دشت‌ها، کوه‌ها، تالاب‌ها، دریاچه‌ها و دریاها و جانوران و همه جانداران بودند، اینک اوضاع بهتری داشتیم.

شاید اگر یک زن در مسئولیت معاونت دام جهاد نشسته بود، صدها هزار جوجه یکروزه، بی‌رحمانه قتل عام نمی‌شدند.

شاید اگر در خاورمیانه رهبران زن حکمرانی می‌کردند، به جای بوی باروت و خون، عطر نرگس و یاس در فضا می‌چرخید.

شاید اگر زنان پرستاران زمین می‌شدند، اکنون دنیا جای بهتری برای زندگی بود.

منبع : خبر آنلاین
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • زن ستیز ارسالی در

      زنان ایرانی خونه خودشان را نمی توانند اداره کنند اونوقت.....

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه