ارسال به دیگران پرینت

تامین اجتماعی با مشقت

مردم باید در سایه تأمین اجتماعی از فقیر شدن نجات پیدا کنند و ازین روست که به آنها «چترهای ایمنی» گفته می‌شود. درحال حاضر در برخی کشورها،‌ چالش‌های سیاسی و مالی، تهدیدی برای کاهش مقیاس برنامه‌های تأمین اجتماعی است. همچنین تحولات بازار کار منجر به محدود شدن امکان مشارکت کامل شاغلان در برنامه‌های تأمین اجتماعی می‌شود. فشارهای مالی همراه با نیاز به انجام امور بیشتر با بودجه کمتر باعث شده است که کشورها به استفاده بیشتر از هدف‌گذاری هوشمندانه روی آورند و اقدامات خود را بر نیازمندترین افراد متمرکز کنند

تامین اجتماعی با مشقت
مردم باید در سایه تأمین اجتماعی از فقیر شدن نجات پیدا کنند و ازین روست که به آنها «چترهای ایمنی» گفته می‌شود. درحال حاضر در برخی کشورها،‌ چالش‌های سیاسی و مالی، تهدیدی برای کاهش مقیاس برنامه‌های تأمین اجتماعی است. همچنین تحولات بازار کار منجر به محدود شدن امکان مشارکت کامل شاغلان در برنامه‌های تأمین اجتماعی می‌شود. فشارهای مالی همراه با نیاز به انجام امور بیشتر با بودجه کمتر باعث شده است که کشورها به استفاده بیشتر از هدف‌گذاری هوشمندانه روی آورند و اقدامات خود را بر نیازمندترین افراد متمرکز کنند

 

 [شهروند ‌]  مسئولیت دولت‌ها امروز به نسبت جهان قبل از صنعتی شدن افزایش یافته است. دولت‌ها دائما تلاش می‌کنند مسئولیت‌شان را کم و خدمات رفاهی را خصوصی کنند، اما از سوی دیگر در بیشتر کشورها، نهادهای مدنی و سازمان‌های مردم‌نهاد به مردم کمک می‌کنند تا حقوق واقعی‌شان را مطالبه کنند. در ٢٠٠‌سال گذشته نظام‌های تأمین اجتماعی در کشورهای مختلف شکل گرفته تا امنیت، آسایش و رفاه اجتماعی مردم را بهبود ببخشد. این نظام‌ها در بسیاری از کشورها الگوهای مشخصی دارند که گاه شبیه هم است و پس از دو قرن که از شروع این نظام‌ها می‌گذرد، چالش‌هایی پیش روی تأمین اجتماعی در دنیا قرار گرفته. انجمن بین‌المللی تأمین اجتماعی سال گذشته  گزارشی از این چالش‌های جهانی منتشر کرده است. این گزارش را مونا خورشیدی در موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی ترجمه کرده است. بر اساس این گزارش درحال حاضر نظام‌های تأمین اجتماعی در دنیا با ١٠ چالش

 روبه‌رو است.

نخستین چالش، «پر کردن شکاف پوشش» است. گروه‌های مختلف شغلی دسترسی برابری به تأمین اجتماعی ندارند. درحال حاضر در دنیا کارگران اقتصاد غیررسمی، کارگران روستایی، کارگران خویش‌فرما و زنان سهم کمتری از تأمین اجتماعی دارند. براساس این گزارش در کل جهان، ٣٣‌درصد مردم به مزایای حوادث ناشی از کار، ٦١‌درصد به مزایای درمانی و ٥٢‌درصد به مزایای سالمندی تأمین اجتماعی دسترسی دارند. این گزارش می‌گوید: «تمام کارگران و شهروندان درآمد باثباتی ندارند تا بتوانند از طریق آن با پرداخت حق بیمه در برنامه‌های تأمین اجتماعی مشارکت کنند.» کارگران و کارفرمایان باید نسبت به ارزش‌های سیستم تأمین اجتماعی نگرش مثبتی داشته باشند تا گسترش پوشش اتفاق بیفتد:«پرداخت کامل و منظم حق بیمه‌ها امری ضروری برای پایداری مالی، تضمین برابری میان جمعیت تحت پوشش و تأمین مزایای کافی است. الزام قانونی کارگران و کارفرمایان به پرداخت حق بیمه‌ باید با توجه نهادهای قدرتمند حمایت شود تا اطمینان حاصل شود که پرداخت حق بیمه‌ها تحت نظارت قرار دارد.» گسترش پوشش یک اولویت جهانی است و نباید به توسعه اقتصادی کشورها موکول شود: در سال‌های اخیر، چین پوشش خود را سالانه ٧٠‌میلیون نفر افزایش داده است. به‌طور مشابه کشورهای آمریکای جنوبی از اواخر دهه ١٩٩٠ میلادی با استفاده از مکانیزم‌های تأمین مالی‌شده با مالیات و مکانیزم‌های مشارکتی به پیشرفت مهمی دست یافته‌اند. همچنین براساس این گزارش، پوشش در کشورها معنای متفاوتی دارد، گاهی آنها پوشش را مراقبت‌های سلامت همگانی دانسته و برخی کشورها بیشتر به سمت مستمری‌های اجتماعی همگانی رفته‌اند.

دومین چالش نابرابری در طول دوران زندگی است. تأمین اجتماعی فقط برای رفع نابرابری‌های درآمدی نیست که به وجود آمده. از آنها انتظار می‌رود در رفع نابرابری‌های دیگر مثل «نابرابری جنسیتی، فرصت‌های بازار کار یا دسترسی به مراقبت‌های سلامتی و خدمات» نقش ایفا کنند و «افراد را قادر سازند تا در طول زندگی خود ریسک‌ها را کاهش دهند و استعدادهای خود را محقق کنند.» مردم باید در سایه تأمین اجتماعی از فقیر شدن نجات پیدا کنند و ازین روست که به آنها «چترهای ایمنی» گفته می‌شود. درحال حاضر در برخی کشورها،‌ چالش‌های سیاسی و مالی، تهدیدی برای کاهش مقیاس برنامه‌های تأمین اجتماعی است. همچنین تحولات بازار کار منجر به محدود شدن امکان مشارکت کامل شاغلان در برنامه‌های تأمین اجتماعی می‌شود. فشارهای مالی همراه با نیاز به انجام امور بیشتر با بودجه کمتر باعث شده است که کشورها به استفاده بیشتر از هدف‌گذاری هوشمندانه روی آورند و اقدامات خود را بر نیازمندترین افراد متمرکز کنند. در برخی کشورها به مسئولیت فردی در مدیریت ریسک‌ها نقش بیشتری داده شده‌ است. یکی از کارکردهای تأمین اجتماعی این است که ریسک‌های دوران زندگی را برای فرد کم کند. این پژوهش می‌گوید پایداری سیستم‌های تأمین اجتماعی با حمایت همه بخش‌های جامعه به‌خصوص حمایت طبقات متوسط امکان‌پذیر است. در شرایط کنونی نابرابری‌ها درحال گسترش است، ١٠‌درصد از جمعیت جهان ٨٦‌درصد از ثروت جهان را در اختیار دارند درحالی‌که ٥٠‌درصد جمعیت جهان فقط یک‌درصد از ثروت جهان را دارند.

سالمندی جمعیت، چالش دیگری است که به سرعت در همه جهان گسترده می‌شود و روند آن در بسیاری از کشورهای درحال توسعه آغاز شده است. ساختارهای جمعیتی در اثر افزایش امید به زندگی و کاهش زاد و ولد تغییر کرده است. تا‌ سال ٢٠٥٠، حدود ٢١‌درصد جهان را کسانی تشکیل می‌دهند که بیشتر از ٦٠‌سال  دارند. «سالمندی جمعیت منجر به کاهش نسبی حق‌ بیمه‌ها و افزایش هزینه‌ها می‌شود. به علاوه برای حفظ سطح تولیدات اقتصاد ملی کاهش نسبت افراد در سن کار باید با افزایش بهره‌وری و افزایش سطح مشارکت نیروی کار رسمی جبران شود.»

در چنین شرایطی است که تضمین پایداری سیستم‌های تأمین اجتماعی با مشکل مواجه است، همچنین این سیستم‌ها ممکن است با نیازهای درحال رشد و سطح کافی امنیت درآمد و خدمات متناسب نباشد. این مسأله وقتی بزرگ‌تر می‌شود که بدانیم خطر فقر سالمندان در بیشتر کشورها یک چالش بزرگ است، چراکه در بسیاری از کشورهای درحال توسعه «سالمندی جمعیت ممکن است در شرایط نبود قوانین جامع تأمین اجتماعی رخ دهد.»

«سطوح بالای بیکاری و اشتغال ناقص در میان زنان و مردان چالشی جهانی است.» این چالش چهارم است. کارگران جوان به راحتی نمی‌توانند اشتغال پایدار رسمی پیدا کنند. «بیش از دو پنجم کارگران جوان جهان مشاغل شایسته‌ای ندارند. در برخی از بازارهای کار ملی کارگران جوان‌تر ممکن است عمدتا در اقتصاد غیررسمی فعال شوند درحالی‌که در برخی بازارهای دیگر ممکن است اغلب غیرفعال و بیکار باشند.» در چنین شرایطی سیستم‌های تأمین اجتماعی نمی‌دانند منابع خود را به بیکاران اختصاص دهند یا به سالمندان: «در رابطه با چالش پایداری مالی که برخی از سیستم‌های مستمری بازنشستگی با آن مواجه هستند به نفع کارگران مسن‌تر است که برای مدت طولانی‌تری در کار باقی بمانند. یکی از چالش‌ها در برخی از اقتصادها ممکن است این باشد که بین این گزینه و اقدامات مختلفی که به کارگران جوان برای ورود به اشتغال کمک می‌کند، انتخاب کنند.» وقتی جمعیت جوان‌تر باشد، تعداد مشاغل شایسته جدید برای تازه‌واردها هیچ وقت کافی نخواهد بود. در ادامه کارگرانی که درآمد کمی دارند، حق بیمه کمتری می‌دهند و درنتیجه دربازنشستگی هم مزایای کمتری خواهند داشت. براساس آمارهای سازمان جهانی کار، امروزه در جهان ٤٠‌درصد بیکاران جوان هستند و ٣٠٠‌میلیارد دلار دستمزد سالانه در نتیجه بیکاری جوانان از بین می‌رود.

هراس از تکنولوژی برای بسیاری از مشاغل امروز هراسی واقعی است، تکنولوژی به سادگی می‌تواند جایگزین بسیاری از رده‌های شغلی شود و چالش پنجم «بازارهای کار و اقتصاد دیجیتال» است. ٦٥‌درصد کودکانی که امروز وارد مدرسه ابتدایی می‌شوند، در مشاغلی کار خواهند کرد که هنوز وجود ندارند. پژوهش‌های آینده‌ کار نشان می‌دهد ٤٥‌درصد فعالیت‌های کاری با استفاده از تکنولوژی می‌توانند به صورت خودکار انجام شوند. برای رویارویی با این مسأله سازمان‌های تأمین اجتماعی هم باید متناسب با دنیای کار تغییر کنند. «افرادی که در کنار ربات‌های دارای کارایی بالا و خستگی‌ناپذیر و نیز فرآیندهای تکنولوژیکی جدید کارمی‌کنند، مجبور خواهند شد خود را با شرایط جدید انطباق‌دهند. یک مسأله کلیدی این است که چگونه استفاده از ابزارهای دیجیتالی،‌ ماشین‌های جدید و هوش مصنوعی بر اشتغال در بخش‌های سنتی تأثیر می‌گذارد و آیا این مسأله منجر به ایجاد شغل در حرفه‌های صنعت نسل چهار خواهد شد یا نه.» یکی از این شرایط جدید استفاده از اینترنت برای کارآفرینان است که «یک بستر شخص ثالث» فراهم و مشتریان و ارایه‌دهندگان خدمات را به هم وصل می‌کند.»    

ششمین چالش، سلامت و مراقبت‌های بلندمدت است. «در همه جوامع نابرابری‌های ساختاری و فقر درآمد نقدی اثرات چشمگیری بر وضع سلامت و پیامدهای آن دارد.» یعنی افراد ثروتمندتر طولانی‌تر و در سلامت بهتری زندگی می‌کنند، درحالی‌که اقشار پایین‌تر اقتصادی و اجتماعی حتی کاهش امید به زندگی را تجربه‌کرده‌اند. این گزارش به همبستگی بین سبک زندگی و وضع سلامت و سطح درآمد خانوار اشاره می‌کند و بر تاثیرات محیطی بر بیماری‌های روانی-اجتماعی تأکید دارد. همچنین «با توجه به افزایش هزینه‌ها و الگوهای متغیر در ساختارهای خانواده که شبکه‌های حمایت سنتی را محدود می‌کند، ارایه مراقبت‌های بلندمدت برای جمعیت سالمند درحال رشد به‌طور فزاینده‌ای چالش‌برانگیز است.» آمارها نشان می‌دهد فقط ٥,٨‌درصد از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی می‌کنند که دارای دسترسی همگانی به مراقبت‌های بلندمدت هستند.

جهان امروز پر از ریسک‌های جدید است و حوادث و شوک‌های تازه‌ای آن را تهدید می‌کند، حتی فجایع طبیعی هم پرشمارتر از گذشته شده‌اند، اینجا هم بعضی مناطق سهم بیشتری از ریسک‌ها دارند: «مناطق متأثر از این حوادث بیشتر در آسیا و اقیانوسیه هستند، اما در سطح جهانی تعداد مرگ‌ومیر مربوط به فجایع کاهش یافته است.» درواقع در کنار ناپایداری‌های اقتصادی که دغدغه اصلی است، بی‌ثباتی‌های جغرافیای سیاسی هم به وجود آمده است. رویدادهای اقلیمی هم رو به افزایش هستند. سازمان‌های تأمین اجتماعی باید بتوانند با این ریسک‌های متنوع منطبق شوند و الگوهای منعطفی برای حمایت از مردم درگیر این بحران‌ها ارایه کنند. «طوفان کاترینا در ‌سال ٢٠٠٥، ٦‌میلیون نفر از دریافت‌کنندگان مزایای تأمین اجتماعی را تحت‌تأثیر قرار داد. شماری از رویه‌های اضطراری شامل خطوط تلفن اضطراری ویژه تخصیص کارکنان اضافی برای تسریع درخواست‌های مربوط به مزایای فوت، بازماندگی و ازکارافتادگی، ایجاد دفاتر موقت و برقراری ارتباط با خدمات پستی برای تضمین پرداخت مزایا پیش‌بینی و تعبیه شد.» این شوک‌های جدید شامل شوک‌های سیاسی و اقتصادی که برای مثال بیکاری‌های گسترده ایجاد می‌کنند هم می‌شود.

جنگ و تغییرات اقلیمی افراد بسیاری را در جهان مجبور به مهاجرت کرده است و هشتمین چالش تأمین اجتماعی‌ها امروزه حمایت از کارگران مهاجر است. این گزارش می‌گوید: «حمایت تأمین اجتماعی از کارگران مهاجر هرچند پیشرفت‌هایی داشته، اما در سطح جهانی همچنان ضعیف مانده است، به‌طوری که تنها یک‌پنجم کارگران مهاجر از حمایت کامل و قابلیت انتقال حقوق تأمین اجتماعی خود برخوردار هستند.» مهاجران تأثیرات سودمندی برای جامعه مقصد خود دارند: «شامل تزریق مهارت‌ها و صلاحیت‌هایی است که ممکن است موجود نباشد یا محدود باشد. کارگران مهاجر اغلب کارآفرین و سخت‌کوش هستند.» درحال حاضر فقط ٢٠‌درصد کارگران مهاجر از حمایت‌های کامل اجتماعی برخوردارند.

تحولات تکنولوژیک یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات برای برنامه‌های تأمین اجتماعی مهم‌اند، می‌توانند فرآیندهای خاص را خودکار و فعالیت‌ها و خدمات را متحول کنند. اما آنها چالش‌هایی را هم به همراه دارند: «یکی از آنها تضمین کیفیت و هزینه بهره‌وری نظام‌های تأمین اجتماعی مبتنی بر این فناوری‌هاست. تأخیر در اجرای پروژه‌ها، برآورد هزینه‌ها به میزانی کمتر از مقدار واقعی و تخصیص بودجه‌های بیش‌ازحد نیاز به این حوزه، مخاطراتی در بسیاری از پروژه‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات است.» در کنار آن چون بازارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات ملی توسعه نیافته‌اند، انتخاب مشتری و ارایه و نگهداری محصولات سخت است. در عین حال مدیریت صحیح سیستم‌ها و فناوری‌ها پیچیده است.  

آخرین چالشی که تأمین اجتماعی‌ها با آن روبه‌رو هستند، افزایش انتظارات عمومی است. رسانه‌ها امروز حقوق مردم را به آنها گوشزد می‌کنند. «چالش پیچیده و وسیع برای سازمان تأمین اجتماعی آن است که بتوانند به صورت همزمان بهبود خدمات، بهره‌وری هزینه سازمانی، افزایش بازخورد مثبت و سطوح بالاتر اعتماد عمومی را محقق کنند.» این پژوهش توصیه می‌کند برای حل این چالش‌ها باید تأمین اجتماعی مشتریان خود را بشناسد و با آنها تعامل داشته باشد و از کشورهایی مثال می‌زند که پیمایش‌ها، نظرسنجی‌ها، گفت‌وگوها و مشاوره‌های منظمی برای سنجش افکار عمومی و انتظارات درباره خدمات تأمین اجتماعی انجام می‌دهند.

چالش‌های نظام تامین اجتماعی در ایران پرشمارند و از سال‌ها پیش کارشناسان این حوزه درباره آنها هشدار داده‌اند. برای نمونه محسن ایزدخواه، پژوهشگر تامین اجتماعی سه سال پیش در مقاله‌ای که در سایت موسسه دین و اقتصاد بازنشر شده چهار چالش این حوزه را تبیین کرده است.  از نظر ایزدخواه «هزینه‌های کمرشکن طرح تحول سلامت» یکی از این چالش ها در سال‌های اخیر بوده است: «برای نخستین بار در طول تاریخ شکل‌گیری سازمان تامین اجتماعی تراژدی شکل گرفته به این صورت که این سازمان را در تامین منابع درمانی در چارچوب قانونی تامین اجتماعی با تنگنا مواجه ساخته و این سازمان را وادار به دریافت وام از بانک‌ها جهت انجام تعهدات خود در حوزه درمان کرده است و در واقع حق بیمه‌های نسل آینده را به گروگان گرفته است.» همچنین « بی‌ثباتی مدیریتی» و «نظارت» از مسایل گریبانگیر نظام اداری تامین اجتماعی در ایران است.

 ایزدخواه درباره ضعف نظارت نوشته بود: «از منظر حقوق اجتماعی و دخالت شرکای اجتماعی نیز متاسفانه در کنار زینتی بودن حضور این افراد در هیات امنا به علت ضعف ساختاری و فقدان مقبولیت و مشروعیت لازم در تشکل‌های صنفی و پایین بودن قدرت چانه‌زنی و دانش شرکای اجتماعی، این تشکلات نتوانسته‌اند نظارت عمومی را بر عملکردها داشته باشند و بیشتر نقش پیاده نظام را در مناقشات بین وزارتخانه کار و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی داشته‌اند، در حالی که در کشورهای توسعه‌یافته شرکای اجتماعی با نظارت‌های خود همواره صندوق‌های بیمه‌ای را از خطرات دخالت‌های فراقانونی باز داشته‌اند.» به این ترتیب به نظر می‌رسد علاوه بر چالش‌های جهانی تامین اجتماعی در نظام اداری تامین اجتماعی در ایران هم با چالش‌هایی روبه‌رو است که باید برای آنها چاره‌جویی کند.

 

 

منبع : شهروند
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه