ارسال به دیگران پرینت

روایت دیپلمات فرانسوی از وضع مطلوب اقتصادی دوره ناصری | «خواربار در ایران، ارزان و تهیه منزل سهل می‌باشد»

در فرانسه هر سال صدها نفر از شدت فقر و فاقه خودکشی می‌نمایند یا کسانی ناچار می‌شوند که برای تهیه زندگی شب و روز کار و قوای جسمانی خود را تلف کنند. ولی در ایران کسی از شدت فقر و فاقه انتحار نمی‌کند و هیچ‌کس خود را ناچار نمی‌داند که شب و روز کار کند و نیروی جسمانی خود را برای دریافت مزد قلیلی تلف نماید... خواربار در این کشور به قدری ارزان است و تهیه منزل آن‌قدر سهل می‌باشد که هیچ‌کس از این لحاظ دچار زحمتی که منجر به ناامیدی گردد، نمی‌شود... در تهران یک زن و شوهر با روزی ده شاهی به راحتی زندگی می‌نمایند.


روایت دیپلمات فرانسوی از وضع مطلوب اقتصادی دوره ناصری  |   «خواربار در ایران، ارزان و تهیه منزل سهل می‌باشد»

از زمانی که شروع به انتشار یادداشت‌های روزانه ناصرالدین‌شاه کرده‌ایم، دیدگاه‌های متفاوتی از خوانندگان محترم اعم از موافق و مخالف برای‌مان می‌رسد، اما نکته و به تعبیر روشن‌تر پرسش مشترکی که در نگاه مخالفان به عملکرد این شاه قاجار بیش از همه به چشم می‌خورد، این است (نقل به مضمون) «او که بر اساس یادداشت‌های خودش دائم در شکار و سفر به سرمی‌برده پس چه زمانی به وضع مملکت می‌رسیده است؟» پاسخ‌ این است که ناصرالدین‌شاه در این یادداشت‌ها فقط از زندگی خصوصی خود سخن گفته و نه از مسائل کشوری و لشکری، مگر به اشاره‌ای، در حالی که اقدامات حکومتی و دیوانی وی را باید از خلال دست‌خط‌های او و نیز روایت شاهدان عینی آن روزگار که در این زمینه قلم زده‌اند دریافت.

نباید از نظر دور داشت که در دوران او پایه‌گذاری‌های مهمی به لحاظ فرهنگی و سیاسی در ایران انجام شد،‌ از جمله ناصرالدین‌شاه بنیان‌گذار دارالترجمه به شیوه نوین در ایران بود، او دارالترجمه‌ای با حدود چهل پنجاه مترجم برپا کرد که بیش از ۲۵۰۰ کتاب در آن ترجمه شد. بزرگ‌ترین کتابخانه را بنیاد گذاشت و موزه ایجاد کرد.

از دیگر اقدامات مهم این شاه قاجار تاسیس مجلس مصحلت‌خانه بود؛ آن هم سال‌ها پیش از این‌که اصلا بحثی از مشروطه به میان آید؛ مجلسی که بعدا نامش به درالشورای کبرا تغییر کرد. بر اساس یکی از مفاد آئین‌نامه این مجلس علاوه بر اعضای آن که هر روز از صبح تا ۴ غروب به شور می‌پرداختند و اجازه قانون‌گذاری داشتند؛ هریک از آحاد ملت اگر نظری به این مجلس ارائه می‌داد که با استقبال مواجه می‌شد، پاداش می‌گرفت.

اما نکته مهم‌تر نگاه مردم به ناصرالدین‌شاه است؛ نگاهی که به خوبی پس از کشته شدن شاه عیان می‌شود: وقتی شاه در حرم حضرت عبدالعظیم توسط میرزا رضا کرمانی به قتل می‌رسد، به حدی مردم از دست میرزا برآشفته می‌شوند که خانواد‌ه‌اش را لحظه‌ای آرام نمی‌گذارند، تا جایی که به گواه خواهرزن میرزا سه بار خانه میرزا را که در حدود بازارچه قوام بوده غارت می‌کنند و دختر خردسالش را زیر دست و پا از بین می‌برند. به هر روی خوش‌مان بیاید یا نه، مردم آن روزگار پس از قتل ناصرالدین شاه او را شاه شهید لقب دادند و همواره حسرت روزگارش را خوردند. یکی از شاهدان عینی روزگار ناصرالدین‌شاه کنت دو گوبینو دیپلمات فرانسوی است که در دهه نخست سلطنت او به مدت سه سال در ایران به سر برده است. دو گوبینو در سفرنامه خود با عنوان «سه سال در ایران» (نگارستان کتاب؛ ۱۳۸۷، ص ۵۸)، وضع اقتصادی ایران را در دوران ناصرالدین‌شاه وضعی نسبتا مطلوب تصویر کرده است. او می‌نویسد:

در فرانسه هر سال صدها نفر از شدت فقر و فاقه خودکشی می‌نمایند یا کسانی ناچار می‌شوند که برای تهیه زندگی شب و روز کار و قوای جسمانی خود را تلف کنند. ولی در ایران کسی از شدت فقر و فاقه انتحار نمی‌کند و هیچ‌کس خود را ناچار نمی‌داند که شب و روز کار کند و نیروی جسمانی خود را برای دریافت مزد قلیلی تلف نماید.

خواربار در این کشور به قدری ارزان است و تهیه منزل آن‌قدر سهل می‌باشد که هیچ‌کس از این لحاظ دچار زحمتی که منجر به ناامیدی گردد، نمی‌شود.

از طرف دیگر همان‌طور که جای دیگر هم گفتم در ایران مردم به گدایان و بینوایان به نظر نفرت و مثل بعضی از ما به نظر کینه نگاه نمی‌کنند و آن‌ها را موجوداتی قابل ترحم می‌دانند و عموما معتقد هستند که تا شخص مستحق نباشد گدایی نمی‌کند و آبروی خود را نمی‌ریزد و هنگامی که برای دریافت صدقه دست دراز کرد باید در حقش مساعدت نمود.

در روزهای عید و عزا گدایان تهران به قدری غذا و شیرینی دریافت می‌نمایند که اشراف و اعیان ما در عیدهای بزرگ اروپایی آن اندازه از اقوام و خویشاوندان هدیه دریافت نمی‌کنند.

گداهایی که برای تکدی، اماکن مخصوص دارند و صبح تا شام در آن نقاط می‌نشینند در حقیقت از تمام اهل محل مستمری دارند و گویی اهل محل خود را موظف می‌دانند که با دادن اعانه و صدقه‌های منظم معاش او را تامین نمایند.

این اشخاص نه تنها به اندازه احتیاج بلکه خیلی بیش از احتیاج خود از مردم پول دریافت می‌کنند و در تهران که یک زن و شوهر با روزی ده شاهی به راحتی زندگی می‌نمایند گدایانی هستند که روزی یک تومان عایدی دارند.

 

منبع : انتخاب
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه