۵۵آنلاین : سالار سيفالديني
خانوادهاش از قربانيان معاهده ترکمانچاي بودند. وقتي معاهده بسته شد، غيرت محمدمهدي ايرواني (خان ايروان) نپذيرفت که زير پرچم ايران نباشد،
از اينرو خانوادهاش را به تبريز فرستاد. پدربزرگش (حاج علي عسگر) از دوستان نزديک ستارخان و يکي از عموهايش از فرماندهان شهيد مشروطه بود. پدرش يعني «محمدنقي توکلي»، مؤسس نخستين کارخانه کبريت در 1297 بود. اما تقي توکلي از پدران بنيانگذار صنعت ايران شد. کسي که کارمند دولت نبود اما دولتگرا بود و براي اقتصادي دولتي دهههای 40 و 50 کوشش کرد. خبر ناگوار درگذشت مهندس تقي توکلي، فعال حوزه صنعت، در 18 دي و در بيمارستان شمستبريز موجي از ناراحتي در بين مردم و افکار عمومي تبريز بهطورخاص و ايران بهطورعام برانگيخت. رفتارهاي ناشايست مقطعي با ايشان ازجمله مصادره کارخانه کبريتسازي بدون تشريفات و طيشدن هر نوع دادرسي در دهه 1360 و عدم قدرداني رسمي از باب کوششهاي مخلصانهاش براي آبادي و صنعتيسازي کشور، بر ميزان اين اندوه ميافزايد. همه ما او را با طرح ساده ولي زيباي کبريت توکلي که عبارت «خليج هميشه فارس» روي آن حك شده است، ميشناسيم؛ ابتکاري که ريشه در عقايد و فعاليتهاي سياسي توکلي داشت. تقي توکلي در دوران فعاليت کاري خود که از دهه 30 خورشيدي آغاز شد، مبتکر ايدههاي صنعتي ناب بود و نقش مؤثري در تأسيس و مديريت اوليه کارخانههاي ماشينسازي، تراکتورسازي، کارخانه نئوپان، آلومينيومسازي اراک، بلبرينگسازي تبريز، کمپرسورسازي تبريز و... داشت. دوستي قديمي او با علي عاليخاني (وزير اقتصاد دهه 1340) سرچشمه بسياري از فعاليتهاي صنعتي توکلي پس از بازگشت به ايران در 1337 بود. بر اساس خاطرات توکلي سابقه دوستياش با عاليخاني، زمينه دعوت به همکاريهاي اقتصادي را فراهم کرد: «من بهعنوان مديرعامل ماشينسازي تبريز و معاون سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران، مسئول پيادهسازي صنايع در شهر صنعتي تبريز شدم و هفت سال و اندکي مديريت اين مؤسسه مهم صنعتي کشور را بر عهده داشتم و بعد از آن بهعنوان رئيس هيئتمديره صنايع عظيم مس سرچشمه مأموريت يافتم». در همين دوره بود که بزرگترين ناحيه صنعتي کشور در «تبريز» به مدد مليگراهاي جنبش مليشدن صنعت نفت (عاليخاني و توکلي) تأسيس شد که شامل چندين کارخانه بزرگ و کوچک ميشد. توکلي توانسته بود افرادي مانند عاليخاني و محمد يگانه (وزير وقت بانک مرکزي) و حتي شاه را قانع کند که کارخانههاي صنعتي کشور بايد در تبريز احداث شوند؛ زيرا «ميبايست به دنبال سيستمي ميرفتيم که با استعداد مناطق سازگار باشد. اساسا طرز فکر آن زمان اينطور بود که توسعه کشور بايد بر اساس استعدادها و مزيتهاي مناطق باشد.
به شاه گفتم [غيرمستقيم] که تبريز سردسير است و مردم چنين اقليمي مقاومتر هستند و ساعات بيشتري کار ميکنند و ديسيپلينپذيرتر هستند». محصول اين کوششهاي 20ساله براي توکلي ناراحتي قلبي بود که تا آخر عمر با او ماند. به گفته خودش «20سالي بود با خانواده به تعطيلات نرفته بود و... در مس سرچشمه مثل نيروي نظامي کار ميکرد». توکلي در خاطراتش درباره نحوه مديريت اين صنايع گوشزد ميکند که او هيچگاه کارمند رسمي دولت نبود و از بخش خصوصي وارد شده بود اما در کابينه آموزگار به وزارت نيرو رسيد و حدود 20 ماه در اين وزارتخانه بود. به گفته خودش: «اتومبيلي داشتم که در خيابان نگه ميداشتم؛ نه باديگارد و نه چيزي ديگري. در مس سرچشمه هم همينطور بود. آنجا يک شورلت ايران داشتم و يک آهوي بيابان».توکلي در خاطراتش درباره نحوه صنعتيسازي کشور و بهويژه نوع رفتار با کارگران نيز توصيههاي مهمي به مديران کرده است: «ما در يک مملکت عاطفي هستيم. بايد در روحيه و قلب کارگران رسوخ کرد. نميگويم تظاهر کنيد. واقعا بايد دوستشان داشته باشيد... بايد شبانهروز براي ملت کار کرد. نسل ما علاقه به مديرعامل ماندن نداشت. نسلي که در کار بودند، عمدتا اينطور فکر ميکردند. دنبال منافع خود نبوديم و ميخواستيم به کشور خدمت کنيم. اسممان بماند و شرافت انساني حفظ شود». او بهجاي شعاردادن، آرمانهاي سادگي و خدمتگزاري را در عمل نشان ميداد. مديريت توکلي در کارخانه کبريتسازي به نحوي بود که تاکنون شايد کمترين مشکل صنفي در اين واحد بزرگ و قديمي ديده نشده است. اين در حالي است که به گفته او، حزب توده در مقطعي به دنبال ترور اين «سرمايهدار» بوده است!نگارنده بهدرستي نميداند که آيا در سالهاي اخير از خاطرات و توصيههاي زندهياد توکلي در سطح خُرد و کلان استفاده ميشد يا خير و آيا استانداري آذربايجان شرقي يا خانه توسعه آذربايجان به نحو شايستهاي از وجود و تجربيات ايشان بهره ميبرد يا نه. اما قدر مسلم اين است که بيمهريهاي زيادي در حق او رفته است. اميد است اکنون که استاندار وطندوستي اينبار از دانشگاه در رأس شمسالعماره تبريز قرار گرفته است، در نکوداشت او و انتقال تجربيات و خاطراتش بهويژه رويکرد ميهندوستانهاش کوتاهي نکند. تجربه توکلي نشان داد که بخش خصوصي و غيردولتي ميتواند در صورت وجود انگيزه و ظرفيت قوي در دولت، به موتور محرکه تبديل شود. روحش شاد و يادش گرامي
منبع : شرق
دیدگاه تان را بنویسید