ارسال به دیگران پرینت

مراقب سندروم گشت‌و‌گذار در شبکه‌های اجتماعی باشید! | فروش در بازار پرهیاهو

وقتی خانم گراتن وارد اتاق کنفرانس شد، جولیا همچنان غرق در لپ‌تاپ خود بود. آنقدر که حتی متوجه ورود خانم گراتن هم نشد. او از یک صفحه اجتماعی به صفحه دیگر می‌رفت. از یک شرکت به شرکت دیگر. در صفحه کامپیوترش، آنقدر صفحات مختلف مرورگر باز کرده بود که حتی عنوان صفحات هم پیدا نبودند. برای همین وقتی می‌خواست به صفحه دیگری مراجعه کند باید حداقل ده یا دوازده صفحه را کلیک می‌کرد تا به برگه مورد نظرش برسد. کاملا مشخص بود که گیج شده است. تنها همین یک مورد باعث شده بود که برای بررسی هر صفحه یا هر مورد چند دقیقه از وقتش بیشتر گرفته شود و وقتی دوباره قصد داشت به برگه‌ای دیگر نگاه کند، ناچار باید تعداد زیادی از برگه‌ها را از نظر می‌گذراند.

مراقب سندروم گشت‌و‌گذار در شبکه‌های اجتماعی باشید! | فروش در بازار پرهیاهو

وقتی خانم گراتن وارد اتاق کنفرانس شد، جولیا همچنان غرق در لپ‌تاپ خود بود. آنقدر که حتی متوجه ورود خانم گراتن هم نشد. او از یک صفحه اجتماعی به صفحه دیگر می‌رفت. از یک شرکت به شرکت دیگر. در صفحه کامپیوترش، آنقدر صفحات مختلف مرورگر باز کرده بود که حتی عنوان صفحات هم پیدا نبودند. برای همین وقتی می‌خواست به صفحه دیگری مراجعه کند باید حداقل ده یا دوازده صفحه را کلیک می‌کرد تا به برگه مورد نظرش برسد. کاملا مشخص بود که گیج شده است. تنها همین یک مورد باعث شده بود که برای بررسی هر صفحه یا هر مورد چند دقیقه از وقتش بیشتر گرفته شود و وقتی دوباره قصد داشت به برگه‌ای دیگر نگاه کند، ناچار باید تعداد زیادی از برگه‌ها را از نظر می‌گذراند.

وقتی با کلافگی زیاد سرش را از روی صفحه بلند کرد، تازه خانم گراتن را روی صندلی مقابلش دید که آرام آرام قهوه می‌نوشید.

از اینکه متوجه حضور او نشده بود، عذرخواهی کرد. خانم گراتن درمورد مشکلی که جولیا را تا این حد کلافه کرده بود، پرسید.

جولیا هم در پاسخ گفت: «قرار بود برای جلسه امروز تا جایی که می‌توانم به جمع‌آوری اطلاعات از پنج شرکت اصلی رقیب‌مان بپردازم و صفحات و فعالیت آنها را در شبکه‌های اجتماعی با شرکت خودمان مقایسه کنم. اما این کار آنقدر‌ها هم آسان به نظر نمی‌رسد. وقتی به دنبال یک شبکه می‌روم، جذب پست‌ها و نظرات ارسالی مختلف می‌شوم و همین باعث می‌شود به دنبال مطالب دیگر بروم. نتیجه اینکه هنوز نتوانسته‌ام به یک جمع‌بندی کلی برسم. بعضی از مطالبی که می‌بینم آنقدر جذاب هستند که گاهی از هدف اصلی‌ام کاملا دور می‌شوم و می‌بینم مدتی است که تنها مشغول چرخ زدن در میان حساب‌های مختلف هستم!»

جولیا همه اینها را در نهایت صداقت برای خانم گراتن توضیح داد. البته این مشکل جولیا برای مشاور بازاریابی دیجیتال شرکت چیز جدیدی نبود. در واقع جولیا به یک سندروم مشترک بین بازاریابان دیجیتال دچار شده بود. واقعیت این است که شبکه‌های اجتماعی و مطالبی که در آنها منتشر می‌شوند، دقیقا به‌منظور جذب کاربران تهیه می‌شوند. آن دسته از حساب‌هایی که موفق هستند، آنقدر مطالب مهیج و متناسب با سلیقه کاربران خود تهیه می‌کنند که آنها به سختی بتوانند از این صفحات خارج شوند. گاهی اوقات آنها صفحه مورد نظر را ترک می‌کنند، تنها به این دلیل که تمامی مطالب جدید را مرور کرده‌اند. این نشانه‌ای از موفقیت این حساب‌هاست. اما اگر شما قرار است به‌عنوان یک بازاریاب در این شبکه‌ها فعالیت کنید، باید مراقب زمانی که برای مرور و بررسی حساب رقبایتان یا محصولات مختلف می‌گذارید باشید. در واقع باید دقت کنید که از دید یک تحلیلگر به این حساب‌ها و مطالب منتشرشده نگاه ‌کنید و نه از دید یک کاربر که قصد دارد در این شبکه‌ها چرخ بزند. (البته حتی اگر از دید یک کاربر هم نگاه می‌کنید، خوب است به مقدار زمانی که برای این کار اختصاص می‌دهید، دقت کنید!)

خانم گراتن برای اینکه به جولیا در حل مشکلش کمک کند، یک رشته از توصیه‌هایی را که خود در این سال‌ها با تجربه کسب کرده بود، در اختیارش قرار داد.

«اول بیا از دسته‌بندی شبکه‌های اجتماعی شروع کنیم. تو برای تحلیل عملکرد رقبایت دو راه داری، یکی این است که شرکت به شرکت به تمامی شبکه‌های اجتماعی که آنها در آن فعال هستند، سر بزنی. اما روش دیگر این است که ابتدا شبکه اجتماعی مورد نظرت را انتخاب کنی و سپس تمامی شرکت‌هایی را که انتخاب کرده‌ای در این شبکه اجتماعی بررسی کنی.»

جولیا تصمیم گرفت، ابتدا به سراغ اینستاگرام برود؛ چون اکثر شرکت‌های رقیب، همه صفحه اینستاگرامی داشتند. او برای این مرحله به‌طور کلی تمام شبکه‌های اجتماعی دیگر را کنار گذاشت. به این ترتیب تنها لازم بود پنج حساب را همزمان باز کند.

خانم گراتن همچنین به جولیا کمک کرد تا یک لیست از سوالاتی تهیه کند که باید در صفحات اجتماعی شرکت‌های رقیب به دنبال پاسخ آنها بگردد.

«در مرحله اول، باید به یاد داشته باشی که به دنبال محتواهای مختلف نروی. یعنی باید برای یافتن پاسخ این سوالات تمرکز کنی. بعدا به جایی خواهیم رسید که به دنبال تحلیل محتواهای جدید هم بروی. اما الان ما به دنبال یافتن جواب این سوالات هستیم.»

لیست سوالاتی که باید جولیا پاسخ آنها را پیدا می‌کرد از این قرار بود:

۱- تعداد دنبال‌کنندگان هر یک از شرکت‌ها در شبکه اجتماعی مورد نظر چقدر است؟

۲- اصلی‌ترین دنبال‌کننده‌ها و فعالترین دنبال‌کننده‌ها کدام‌ها هستند؟

۳- هر شرکت در هفته یا ماه چند پست در شبکه اجتماعی مورد نظر منتشر می‌کند؟

۴- به‌طور متوسط، درصد «پسند‌ها» نسبت به تعداد دنبال‌کننده‌ها چقدر است؟

۵- این نسبت برای بازنشر مطالب به‌طور متوسط چقدر بوده است؟

۶- هشتگ‌هایی که هر یک از شرکت‌ها در شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند، کدام‌ها هستند؟

۷- تعداد هشتگ‌هایی که هر شرکت استفاده می‌کند، چقدر است؟

خانم گراتن به جولیا پیشنهاد کرد برای تمام شبکه‌های اجتماعی که حداقل سه شرکت از شرکت‌های رقیب در آن حضور دارند، این موارد را بررسی کند. سپس توصیه کرد: «می‌توانی یک فایل اکسل تهیه کنی و در هریک از ستون‌ها این فاکتورها را که در واقع جواب سوال‌های بالا هستند، قرار دهی. در سطرها هم اسم شرکت‌ها را. فراموش نکن که شرکت خودتان را هم در این لیست بگنجانی! وقتی برای تمام شبکه‌های اجتماعی چنین فایلی را تهیه کنی، با کنار هم قرار دادن آنها می‌توانی به نتایج بسیار ارزشمندی برسی، بدون اینکه صد برگه در مرورگرت باز کرده باشی!»

جولیا نگاهی به صفحه کامپیوترش انداخت. تعداد صفحات بیشتر از ۵ یا ۶ تا نبودند. به راحتی می‌توانست به برگه مورد نظرش برود. مرورگر شما چقدر خلوت به نظر می‌رسد؟

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه