ارسال به دیگران پرینت

چرا این روزها حرف‌های آقای رئیس‌جمهور به دلمان نمی‌نشیند؟

چرا بازگشت به روال عادی، تبدیل به یک شوخی خودمانی شده است؟


چرا این روزها حرف‌های آقای رئیس‌جمهور به دلمان نمی‌نشیند؟

چرا این روزها حرف‌های آقای رئیس‌جمهور به دلمان نمی‌نشیند؟

چرا تمثیل‌ها و تلاشش برای شبیه‌سازی در کلام، ما را اقناع نمی‌کند؟

چرا بازگشت به روال عادی، تبدیل به یک شوخی خودمانی شده است؟

چرا باور نمی‌کنیم؟

این پرسش‌ها، دری جدید در سیاست‌گذاری عمومی را بر ما می‌گشاید، آنچه کمتر آگاهانه به آن پرداخته‌ایم؛

طراحی سیاست‌های عمومی.

طراحی در سیاست‌گذاری عمومی، تلاشی ا‌ست برای تصمیم‌گیری، اتخاذ و اجرای سیاست‌ها؛ برای حل مسائل و چالش‌های روز، به‌گونه‌ای که ذی‌نفعان و مخاطبان ما، دچار اغتشاش فکری و اجرائی نشوند.طراحی خوب سیاست، به‌ویژه در دو بخش اعلام سیاست اتخاذی و اجرای آن، اهمیتی حیاتی دارد.کم‌اهمیت‌شمردن موضوعاتی که برای مردم حیاتی ا‌ست، دست‌کم‌گرفتن همراهی‌های عمومی و تلاش‌های داوطلبانه و بیش‌از‌حد ساده‌کردن مسئله‌های بحرانی، عواملی هستند که می‌توانند هنگام اعلام یک سیاست عمومی، منجر به خطاهای بزرگی شوند.سیاست‌مداران‌ مسئول اعلام سیاست‌ها هستند؛ از‌این‌رو ضمن آنکه باید شفاف، دقیق و تخصصی صحبت کنند، باید بتوانند حین تلاش برای ساده‌گویی، از هر در و دیواری برای تبیین ایده‌هایشان استفاده نکنند.

فرقی نیست بین توصیه به تزریق مواد ضدعفونی‌کننده و اجبار به عادی‌شدن امور؛ بی‌توجهی به طراحی سیاست‌های اعلامی و اتخاذی، وجه مشترک این دو اعلام سیاست است.

طراحی نامناسب در اجرای سیاست‌ها نیز مکافات دیگر مدیریت در شرایط بحران است. در مواقعی که سرعت انتشار اخبار از کنترل سیاست‌گذاران و سیاست‌مداران خارج است، هرگونه توضیح و خبری درباره اجرای سیاست‌ها در مرکز توجه عمومی قرار می‌گیرد. ‌کافی‌ است در اجرای یک سیاست، هماهنگی میان نهادهای مجری کم‌رنگ شود، حرف‌ها دو‌تا شود و به‌جای یک‌صدایی، چند‌ صدا شنیده شود؛ آن‌گاه دیگر نمی‌توان ادعا کرد سیاست خوب ‌طراحی‌شده، درست هم اجرا می‌شود. اجرای شلخته قرنطینه و محدودیت‌های عبورومرور در بسیاری از شهرها، مهم‌ترین دلیلی است که همراهی عمومی را در پی نداشت.در مواقعی که به مشارکت شهروندان در اجرای یک سیاست نیاز است، طراحی سیاست بیش از همیشه ضرورت خواهد داشت. شهروندان با یک سیاست خوب‌ طراحی‌شده، همراهی می‌کنند، خود را جزئی از فرایند اجرای آن می‌دانند، سختی‌های اجرای آن را به جان می‌خرند و سیاست‌مداران و مجریان را از خود می‌دانند. آنها می‌بینند که رنجشان‌ هنگام مواجهه با بحران، سبک شمرده نشده و آنچه اعلام و اجرا می‌شود، اسباب خیر عمومی است.شبیه‌سازی‌های بی‌تناسب و مثال‌های باید و نباید، اگر در جای درست استفاده نشوند، میان مردم و آنچه در مجموع حکمرانان می‌خوانیم، فاصله می‌آفرینند.

آنچه باید در شرایط بحرانی برای طراحی سیاست‌ها مرکز توجه قرار بگیرد، همدلی آگاهانه در همه مراحل سیاست‌گذاری از اتخاذ سیاست تا اجرا و ارزیابی آن است. نمایان‌کردن اغتشاش‌های سیاست‌گذاری بین نهادهای مختلف، لااقل در شرایط بحران، اوضاع را وخیم‌تر کرده و داده‌های آماری را باورناپذیر می‌کند.

در این مواقع، شهروندانی که پیش‌تر در فضای سیاست‌گذاری عمومی شهر و کشورشان، این بی‌اعتمادی را تجربه کرده‌اند، یا از ناباوری و تردید به سیاست‌های عمومی طنز می‌سازند یا از جایی که باید بیشترین همراهی و همدلی را داشته باشند، کناره می‌گیرند.

طراحی خوب سیاست‌ها، معجزه نمی‌کند؛ اما لااقل شکاف اعتمادی را بیشتر نمی‌کند و نمک بر زخم نمی‌پاشد.

 

 

 

 

منبع : شرق
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • رضا ارسالی در

      ما بیشتر از خیلی ها دوستش داریم.

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه