ارسال به دیگران پرینت

انتخابات نوامبر و آینده تنش ایران و آمریکا

با انصراف رسمی برنی سندرز، یکی از نامزدهای دموکرات در انتخابات درون حزبی، اکنون مشخص شده است که در اولین سه‌شنبه ماه نوامبر، یا دونالد ترامپ همچنان در کاخ سفید باقی خواهد ماند یا جو بایدن، سیاست‌مدار کهنه‌کار جانشین او خواهد شد.

انتخابات نوامبر و آینده تنش ایران و آمریکا

با انصراف رسمی برنی سندرز، یکی از نامزدهای دموکرات در انتخابات درون حزبی، اکنون مشخص شده است که در اولین سه‌شنبه ماه نوامبر، یا دونالد ترامپ همچنان در کاخ سفید باقی خواهد ماند یا جو بایدن، سیاست‌مدار کهنه‌کار جانشین او خواهد شد.

پیروزی هر یک از این دو در انتخابات، تبعات متفاوتی خواهد داشت و روابط پرتنش واشنگتن-تهران را وارد مرحله جدیدی خواهد کرد.

اگر رای‌دهندگان آمریکایی در ماه نوامبر همچنان به ترامپ اعتماد کنند، آنگاه شرایط برای ایران و آمریکا پیچیده‌تر خواهد شد و طرفین در تهران و واشنگتن باید خود را برای اتخاذ تصمیم‌های سخت آماده کنند، در غیر این صورت این احتمال وجود دارد که وارد مرحله اجتناب‌ناپذیری از بحران شویم.

دونالد ترامپ با خروج یک‌جانبه از برجام، وضع سنگین ترین تحریم‌های تاریخ علیه تهران و در نهایت ترور سردار سلیمانی عملا امکان مذاکره را غیرمحتمل‌تر از هر زمان دیگری کرده و بی‌اعتمادی هیات حاکمه ایران به آمریکا را تشدید کرده‌است.

او بر خلاف سلف خود، باراک اوباما، بر حل همه معضلات تهران و واشنگتن در یک بسته مذاکراتی تاکید دارد و بر این باور است که مسائل هسته‌ای، موشکی، منطقه‌ای، حقوق بشر و آزادی زندانیان باید در یک مذاکره واحد حل‌وفصل شود. ترامپ همچنین اعلام آمادگی کرده که هر توافق احتمالی با ایران را به مجلس سنا برده و آن را تبدیل به یک معاهده کند.

با این حال، اتخاذ این رویکرد کار را برای انجام مذاکره و رسیدن به توافق بسیار سخت کرده است. تجربه برجام نشان داد که رسیدن به یک توافق مرضی‌الطرفین و معقول حتی بر سر یک پرونده تا چه اندازه دشوار است و به همین نسبت رسیدن به توافق بر سر همه مسائل فی‌مابین تا چه اندازه دور از انتظار و احتمالا غیرواقع‌بینانه.

با این حال، این تنها یک روی سکه است، زیرا ترامپ از بعد ساختاری و نهادی با همه روسای‌جمهور گذشته آمریکا تفاوت دارد. او ممکن است گامی فراتر از محدودیت‌های دست و پاگیر آشکار و پنهان در آمریکا بردارد و با توجه به روحیه ذاتی‌اش در مذاکرات احتمالی بین تهران و واشنگتن امتیازاتی غافلگیر‌کننده به تهران اعطا کند.

از سوی دیگر سیاست «اول آمریکا»ی ترامپ، بازتاب‌دهنده نوعی روحیه «نوانزواگرایی» او در عرصه بین‌الملل است. ترامپ همواره تلاش کرده تا از مزیت هژمونی اقتصادی آمریکا در جهان به‌جای درگیری مستقیم در پرونده‌های بین‌المللی استفاده کند.

این موضوع شاید بتواند کار را برای هرگونه مذاکره احتمالی و اعطای امتیازات غیرقابل انتظار به ایران راحت‌تر کند.

جو بایدن اما چهره‌ای متفاوت با ترامپ است. او کهنه‌کار سیاست بین‌الملل است، ۳۶ سال عضو کمیته روابط خارجی سنای ایالات‌متحده و سال‌ها رئیس این کمیته بوده است. از طرفداران دو آتشه حمله به عراق در سال ۲۰۰۱ بوده و بعدها از طرفداران تجزیه این کشور شده است. برای پرونده‌های مهم بین‌المللی طرح و برنامه مدون دارد و بر خلاف ترامپ و حتی رئیس سابقش، باراک اوباما، طرفدار احیای نقش بین‌الملل‌گرایانه واشنگتن است. شاید از این حیث بتوان او را با جورج بوش پدر مقایسه کرد که علاقه سیری‌ناپذیری برای ایفای نقش پلیس جهان از سوی آمریکا را داشت. جنگ اول خلیج‌فارس و مداخله نظامی در پاناما از مهم‌ترین اتفاقات دوره چهار ساله بوش پدر بود. جالب آنکه تا پیش از در گذشت بوش پدر این دو رابطه نزدیکی نیز با هم داشتند.

درست است که جو بایدن، معاون اوباما در جریان مناظرات انتخاباتی وعده داده که برجام باز خواهد گشت، اما بازگشت احتمالی او به توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ کار چندان آسانی نخواهد بود.

مهم‌ترین مانع برای بازگشت بایدن به برجام، سیاست‌ها و روندی است که ترامپ در دو سال اخیر در پیش گرفته و عملا بازگشت به این توافق را برای هر رئیس‌جمهوری پس از خود، بسیار دشوار و شاید نامحتمل کرده است.

اما حتی با فرض بازگشت او به برجام و با در نظر گرفتن علاقه بایدن به احیای نقش منطقه‌ای و بین‌المللی آمریکا باید منتظر افزایش فشارهای غیرهسته‌ای آمریکا (منطقه‌ای، موشکی و حقوق‌بشر) بر ایران باشیم.

این فشارها از آنجا سخت‌تر از دوره ترامپ خواهد بود که دموکرات‌ها و به خصوص کهنه‌کاری همانند بایدن توانمندی بسیار بالاتری برای اجماع‌سازی در سطح جهان برای افزایش فشارها بر ایران دارند، قدرتی که ترامپ از آن بهره‌مند نبود و با پا فشاری بر سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه نتوانست از آن استفاده کند.

با این حال نکته مثبت بایدن نسبت به ترامپ این است که پل‌های مذاکره را خراب نکرده، یادآور خط‌مشی و سیاست‌های نسبتا محترمانه اوباما و وزیرخارجه‌اش جان کری است که دست‌کم در ظاهر سعی در حفظ حرمت ایرانیان داشتند و شیوه‌ای متفاوت با ترامپ در پیش گرفته بودند. بی‌‌تردید برای تهران، پذیرش مذاکره با معاون اوباما و همکار جان کری بسیار راحت‌تر از پذیرش مذاکره با ترامپ و پمپئو است.

همه این حدس‌ها و گمان‌ها در شرایطی است که حتی با وجود انتخاب بایدن هم نمی‌توان صددرصد از انجام مذاکره و رسیدن به یک توافق و حتی بازگشت او به برجام امیدوار بود.

شاید بهترین جمله را در وصف شرایط کنونی و انتخاب احتمالی بایدن، جان کری، از معماران برجام دی ماه گذشته در مصاحبه با شبکه سی‌بی‌اس آمریکا بر زبان آورد. او گفت: «جو بایدن این موضوع را تشخیص می‌دهد و می‌داند که بازگشت به‌جایی که بودیم کافی نیست، وضعیت تغییر پیدا کرده و موضوعات جدیدی (در تنش واشنگتن با تهران) در سه سال و نیم گذشته اضافه شده‌اند.»

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه