ارسال به دیگران پرینت

روایت تلخ ویرانی در پایتخت هخامنشی‌ها

یونانی‌ها تخت جمشید را«پرسپولیس» به معنای شهر پارسه می‌نامیدند، اما نام اصلی تخت جمشید «پارسه کرته» است، درگل‌نوشته‌ها و کتیبه درگاه سنگی تالار ورودی تخت جمشید، نام‌اش را «پارسه» ثبت کرده‌اند. مجموعه‌ای باستانی شامل حصارها، کاخ‌ها،‌ بخش‌های خدماتی و مسکونی، نظام‌های مختلف آبرسانی که «داریوش اول» سومین شاه هخامنشی آن را بنیان گذاشت

روایت تلخ ویرانی در پایتخت هخامنشی‌ها

۵۵آنلاین :

اما تا زمان زنده بودن‌اش آن کامل نشد و ساخت‌وسازها در دوره‌ی جانشینان او یعنی فرزندش «خشایارشا» و نوه‌اش «اردشیر اول» ادامه پیدا کرد. هر چند این عملیات ساختمانی در تخت جمشید تا پایان دوره هخامنشی هم به پایان نرسید، به همین دلیل هنوز هم در تخت جمشید بقایای بناهای نیمه کاره به چشم می‌خورد، مانند دروازه بزرگی که در ضلع شمال شرقی مجموعه قرار دارد. با این حساب و کتاب‌ها می‌توان عمر تخت‌جمشید را تا دو هزار و 423 سال هم تخمین زد، نخستین کاوش‌های علمی در تخت جمشید را ارنست امیل هرتسفلد آلمانی که توسط موسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو به یاران فرستاده شده بود، در ۱۹۳۱ زیر نظر رضاشاه انجام داد. او معتقد بود که علت ساخت تخت‌جمشید نیاز به جوی شاهانه و باشکوه و نمادی برای امپراتوری پارس و مکانی برای جشن گرفتن وقایع خاص به خصوص نوروز بوده‌است. تخت‌جمشید در سال 1979 میلادی از سوی سازمان فرهنگی ملل متحد (یونسکو) و توسط شهریار عدل به عنوان یکی از ده اثر برجسته میراث فرهنگی بشری به ثبت رسید. اما بعد از ثبت جهانی این محوطه، کشف‌هایی که توسط گروه‌های باستان‌شناسی در این محوطه تاریخی انجام می‌شود از یک سو و از سوی دیگر، بی‌توجهی به کتیبه‌ها و سنگ‌ها و اصلا آن‌چه که امروز تخت‌جمشید، را تخت‌جمشید کرده، از وندالیسم‌ها (تخریب اشیاء و آثار فرهنگی) تا آسیب‌هایی که به مروربه سنگ‌های قرار گرفته در این فضای تاریخی وارد می‌شود، هشدارها را برای این شهر تاریخی فرا می‌خواند.

  • وندالیسم یا یادگارنویسی روی بناهای تاریخی، از تخت‌جمشید گرفته تا محوطه‌های جهانی کشور، این روزها روایت تلخ ویرانی در دل تاریخ است.

  • نقوش روی دیوارهای منتهی به پلکان‌های تالار زیادند، اما معمولا تصاویر یکسانند، پيكره‌هاي منفرد، نه يك بار و دوبار، بلكه در حالي كه سربازان روي پلكانها و كنار نرده‌ها صف كشيده‌اند چندين صدبار با حالتي يكسان تكرار مي‌شوند. طرح چهره يكساني براي پارسيان، مادها و بيشتر بيگانگان نشان داده شده است. پارس‌ها بلا استثناء جامه‌هاي بلند چيندار پوشيده‌اند و مادها همگي ملبس به لباسهاي بدون آستيني هستند كه بلنداي آن تا روي زانوانشان مي‌رسد. اما این دیواره‌ها هم از گزند آسیب‌ها و بی‌توجهی‌ها در امان نبوده‌اند.

  • مرد ارابه‌ران تخت‌جمشید که امروز فقط بخشی از تنه او روی سنگِ باقی مانده حجاری شده باقی مانده را روی یکی از دیوارهایی که به تالارهای تخت‌جمشید منتهی می‌شود، جا گذاشته‌اند،روایتی از تخریبِ تدریجی سنگ‌های حجاری شده که تا همین چند سال قبل نشانی از آن‌ها نبود.

  • آرامگاه‌های دامنه کوه رحمت و مشرف به تخت‌جمشید را متعلق به اردشیر دوم و اردشیر سوم می‌‌دانند، مسیر ورودی برای بازدید کنندگان به دبنال رفت‌و‌امدهای همیشگی مردم و احیانا تیم‌های باستان‌شناس به شکل یک مسیر عادی درآمده است.

  • روایت تلخ ویرانی در پایتخت هخامنشی‌ها

  • هر چند هر نوع اعتراض نسبت به وضعیت امروز آثار سنگی تخت‌جمشید را بنا به مصالح موجود درمجموعه می‌توان توجیه کرد، تخت جمشید در حال نشان دادن تاریخ گذشته‌ی خود است، اما برای بی‌توجهی و رها کردن آثار زیر پای مخاطبانی که دست‌شان برای ایجاد وندالیسم یا شکستن آثار به سرعت عمل می‌کند، چه توضیحی دارند؟

  • سربازان هخامنشی در حالی که خود دیگر توانی برای ایستادن ندارند، در گوشه‌ای از پایتخت هخامنشی‌ها تخریب تدریجی این محوطه‌ی تاریخی را نظاره می‌کنند.

  • یکی از اصلی‌ترین حجاری‌های نقش بسته روی دیواره‌ی کاخ تچر به معنای خانه زمستانی، این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بوده‌است. روی کتیبه‌ی آن که بر اثر گذشت زمان و بی‌توجهی در حال حذف نقش‌ها و متون است، نوشته شده: «من داریوش این تچر را ساختم.»

  • دیواره‌ای از کاخ H با کتیبه اردشیر یکم، در جنوب‌غربی تختگاه و در غرب کاخ هدیش، پلکان منقوشی داشته که حالا نیمه ویران است. تیلیا مرمت‌گر تخت‌جمشید و همسرش چند عدد از این کنگره‌ها را در پایین تخت‌گاه از زیر خاک درآورده و سر جای خود نصب کرده بودند، شاید به همین دلیل در نخستین نگاه بی نظمی در قراردادن این کنگره‌ها روی هم، منظره‌ی زشتی را به وجود آورده.

  • دیدن این صحنه از فضای کاخ بار داریوش، به راحتی می‌تواند فضایی از دوره هخامنشی را در ذهن مجسم کند که گویا تالارها و ساختمان‌ها پابرجایند و می‌توان میان آن تاریخ چند هزار ساله قدم زد، اما واقعیت امروز فقط روایتی تلخ از ویرانی در پایتخت هخامنشی‌ها را نشان می‌دهد.

  • كاخ «تچر» روي سكويي قرار گرفته که از كف آپادانا و حياط مجاورش بلندتر است. طرح آن به صورت مستطيلي و دارای يك تالار مركزي 12 ستوني با اتاق هاي كوچك جانبي است، همچنین يك ايوان 8 ستوني كه به دو اتاق جنبي پيوسته شده و بر بدنه آنها نقش افرادي كه بره، خوراكي يا ظروف آشپزخانه در دست دارند كنده شده است.

  • ورودی کاخ هدیش یا کاخ خصوصی خشایارشا که در مرتفع‌ترین قسمت صفه تخت جمشید قرار دارد، احتمال می‌‌دهند آتش‌سوزی تخت‌جمشید از این مکان شروع شده باشد به دلیل نفرتی که آتنی‌ها از خشایارشا داشتند. اما به خاطر ویرانی شدیدی که در این محوطه رخ داده اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست، شاید به همین دلیل از اینجا به عنوان کاخ مرموز نیز نام برده‌اند.

  • شیرسنگی تخت‌جمشید با وجود سایه‌بان و شیشه‌هایی که بین بازدیدکنندگان و شیر فاصله انداخته، حال چندان مناسبی ندارد، روایت تلخ ویرانی در پایتخت هخامنشی را در همین آثار کوچک سنگی هم می‌توان به چشم دید.

  • بخشی از ورودی کاخ ملکه که باستان‌شناسان آن را بازسازی کرده‌اند، اما همین فضای بازسازی شده نیز، وضعیت چندان مناسبی ندارد.

  • امروز هیچ اثری از سقف چوبی کاخ‌های تخت‌جمشید به جای نمانده، اما در عوض باستان‌شناسان با به دست آوردن نقش حجاری شده بر سینه‌ی آرامگاه‌های پادشاهان هخامنشی، سقف بخشی از کاخ ملکه را که امروز به موزه تخت‌جمشید تبدیل شده،بازسازی کردند.

  • در شمال ايوان شمالي کاخ صدستون،حياطي بزرگ با چند ساختمان از تالارها، انبارهاي سربازي، راهروها و دالان‌هاي كوچكتر. در شمال حياط كاخ نيمه تمامي است درست به شكل و طرح دروازه خشيارشا و در غرب حياط ، دالاني بلند و انبار مانند است که دو حياط آپادانا و صد ستون را به هم پيوند می‌دهد . يك خيابان بزرگ دروازه خشيارشا رابه دروازه نيمه تمام مي‌رساند. این خيابان را سپاهيان می‌نامند،چون معتقدند رژه سربازان جاويدان در آن انجام مي‌شد.

  • کاخ ملل با دو پلکانی که روبروی یکدیگر قرارگرفته‌اند را به دستانی تشبیه کرده‌اند که آرنج خویش را خم کرده و علاقمندانش را از روی زمین بلند می‌کند. دو دروازه خروجی یکی رو به جنوب و دیگری رو به شرق قرار دارند و دروازه جنوبی رو به کاخ آپادانا، یا کاخ بزرگ بار، دارد.

  • روایت تلخ ویرانی در پایتخت هخامنشی‌ها

  • کاخ صدستون دومین کاخ وسیع تخت جمشید در شرق حیاط کاخ آپادانا است، برخی باستان شناسان آن را تالار تخت نامیده‌اند. از همه سر ستون‌های تالار فقط دو عدد باقی مانده بود که آن‌ها را در دهه ۱۹۳۰ میلادی به شیکاگو برده‌اند، با این وجود به دلیل نبود وسایل حفاظتی مناسب، امکان حضور گردشگران در این محوطه و بین ستون‌های آن، امکان‌پذیر نیست.

  • وندالیسم، تخت‌جمشید و آثار آن را در خود غرق کرده، از کتیبه‌هایی که دست بازدیدکنندگان به آن‌ها می‌رسد تا جداره‌ی دیوارهایی که نقوش سربازان حک شده و سنگ‌نگاره‌هایی که حالا خودشان یک تاریخ محسوب می‌شوند روایت تلخ ویرانی در پایتخت هخامنشی‌ها

  • روایت تلخ ویرانی در پایتخت هخامنشی‌ها را می‌توان در بخش‌های مختلف این محوطه‌ی جهانی به چشم دید. سرستون‌های شکسته‌ای که احتمالا متعلق به نزدیک‌ترین تالار باقی مانده از آن دوران باشکوه‌اند،به دلیل نبود وسایل حفاظتی از هرنوع آسیبِ احتمالی که بازدیدکنندگان می‌توانند به این محوطه وارد کنند روی ریلی که نوار قرمزی بین ورودی محوطه بازدیدکنندگان و آثار تاریخی ایجاد شده‌اد، نگه‌داری می‌شوند.

  • درگاه غربی رو به پلکان ورودی تخت‌جمشید، دو گاو نر غول آسا (گاوان دروازه‌بان) را در خود دارد، آن‌ها جزرهای درگاه را بر پشت خود نگه داشته‌اند. روی گاوها به جهت دشت (غرب) است و گردشگران تازه‌وارد شده را نگاه می‌کنند. گاوان دروازه‌بان در هنر آشوری سابقه داشته‌اند، در این کاخ از همان سنت استفاده شده، اما هنرمندان سازنده تخت جمشید ابداعاتی هم در آن وارد کرده‌اند.

  • روایت تلخ ویرانی در پایتخت هخامنشی‌ها

  • از نخستين كاخهايي كه روي صفه تخت جمشيد برآوردند بنايي بود در جنوب غربي آپادانا و رو به جنوب، يعني به سمت آفتاب. اين بنا در يكي از كتيبه هاي منقور بر آن تچر خوانده شده است و در كتيبه اي ديگر از همان بنا هديش و امروز به «كاخ داريوش» يا «تچر» معروف است.

  • آپادانا دو جفت پلکان در دو طرف شمال و شرق خود دارد، که روی این دیواره‌های سنگی، صفی از سربازان، بزرگان کشوری و 23 قوم هدیه‌آور از یران حک شده‌اند، در مرکز این پلکان‌ها نقشی از پادشاه قرار دارد که در یک دست عصایی به نشانه پادشاهی دارد و در دست دیگرش گل نیلوفری را به نشانه صلح و دوستی تقدیم هدیه‌آوران می‌کند. فلسفه‌ی ساخت این دیواره‌های سنگی با چنین مضامینی از یک طرف و آسیب‌هایی که هر روز به این دیواره‌های تاریخی وارد می‌شود، از سوی دیگر حائز اهمیت است.

  • به نظر می‌رسد مرمت و بخصوص نگهداری از آثار مختلف تخت‌جمشید باقی‌مانده از دوران هخامنشی، در طول سال‌های گذشته از روش خاصی تبعیت نکرده است، شاید به همین دلیل است که برخی از آثار تاریخی آن مانند شیرهای سنگی قرار گرفته در بخش‌های مختلف چندان حال خوبین دارند.

  • پشت دو ستون اولیه دروازه ملل که ارتفاع ستون‌های آن به حدود 10 متر می‌رسد، نیز همین وضعیت حکمفرماست، از تعداد کم ستون‌های باقی مانده در این بخش که بگذریم، از بین رفتن شکل اصلی سرستون‌ها به واسطه گذشت سال‌ها نیز خود نکته‌ی حائز اهمیتی است که به صورت دقیق نمی‌توان آن‌ها را تشخیص داد.

  • امروز فقط بقایای اندکی از «دورازه ملل»، «دروازه بزرگ»‌یا «دروازه خشایارشا» باقی مانده، طرح مردان بالدار و دو گاو سنگی با سر انسانی حجاری شده، تنها چیزهایی است که از این بخش از دروازه باقی مانده‌اند و دروازه‌ای که در هر بار حضور گردشگران بخش‌هایی از سنگ‌های باستانی آن از پیکره‌ها حذف شده‌اند.

منبع : ایسنا
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه