ارسال به دیگران پرینت

انتخابات آمریکا:همه چیز به ایران و چین بستگی دارد

هفته‌های گرم و پرتنشی پیش رو داریم. در این بین ممکن است چین و ایران بیکار نمانند. پکن به تازگی درگیری‌های مرزی با هند داشته و به خوبی برای همه روشن ساخته که قصدی برای عقب نشستن در برابر هیچ کشوری ندارد. پکن به توانایی خود برای مقابله با آمریکا در جریان یک جنگ سرد جدید ایمان دارد.


انتخابات آمریکا:همه چیز به ایران و چین بستگی دارد

مارکو کارنلوس دیپلمات سابق ایتالیایی در «میدل ایست آی» نوشت: در شرایطی که ترامپ برای انتخاب مجدد در نبرد سختی قرار دارد، دولت وی ممکن است به دنبال ایجاد مجدد اختلافات با ایران و چین باشد.

در ادامه این مطلب آمده است: شش ماه پیش، انتخاب مجدد دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در انتخابات پیش‌رو کاملا دست یافتنی به نظر می‌رسید، اما حالا او برای به پیروزی رسیدن در این رقابت با نبردی پر فراز و نشیب رو به رو است.

نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که وی به طور قابل توجهی از جو بایدن، کاندیدای دموکرات، عقب مانده است، بایدنی که چندان شخصیتی جذابی حتی برای سن و سال دار‌ها هم نیست.

این بار این خبرنگاران و رسانه‌ها نبودند که با فریب و دروغ باعث عقب‌ماندن ترامپ از رقابت شده باشند، بلکه این تصمیمات خودش از جمله برخورد فاجعه آمیز با بیماری همه گیر کروناویروس و پیامدهای آن بود که او را در رقابت عقب انداخت.

با این حال، این روند همچنان برای ترامپ برگشت پذیر است. با بهبود وضعیت اقتصادی و کاهش شیوع ویروس کرونا، ترامپ می‌تواند با فروتنی اشتباهات خود را پذیرفته، گفتمان خود را تغییر و تلاش کند تا کشور را متحد کند، در هر حال رئیس‌جمهور باید پیش از هر چیز رویه غلط خود را اصلاح کند. هرچند که متأسفانه، چنین رفتاری در دی‌ان‌ای سیاسی یا حتی انسانی او وجود ندارد. به نظر می‌رسد ترامپ قصد دارد همچنان روش دیگری را دنبال کند.

بهره برداری از اعتراضات

اول اینکه، ترامپ از اعتراضاتی که آمریکا از زمان کشته شدن جورج فلوید به خود دیده سوء استفاده می‌کند. او قصد دارد با تاکید مداوم بر خطر یک انقلاب چپ که می‌تواند ارزش‌های اصلی لیبرال، نمادها و هویت آمریکا را به خطر اندازد، شهروندان حامی خود به ویژه اکثریت سفیدپوستان را بترساند.

ترامپ تلاش می‌کند آنچه را که ریچارد نیکسون در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 1968 با موفقیت به دست آورد مجددا به دست آورد. در آن مقطع جنبش گسترده حقوق مدنی و اعتراضات شدیدی علیه جنگ ویتنام به وقوع پیوسته بود و آمریکا درگیر اعتراضات گسترده نژادی، اجتماعی و سیاسی در پی قتل‌های مارتین لوتر کینگ جونیور و رابرت کندی بود.

در این بین برخی از گروه‌های معترض با تخریب بسیاری از نمادهای میراث آمریکایی به نوعی در زمین ترامپ بازی کرده و حرف‌های او را تایید می‌کنند.

دوم، چهار دهه پس از تشکیل چین به رهبری حزب کمونیست در سال 1949 ترامپ امروز در حال چانه‌زنی و کلنجار رفتن با پکن است. در هفته‌های اخیر، ادبیات سیاسی واشنگتن به طرز جالبی در قبال چین تغییر کرده، به این ترتیب که مدام از حزب کمونیست چین به جای چین استفاده می‌شود.

ترامپ و مشاورانش اصرار دارند که حزب کمونیست یک تهدید جدی برای امنیت ملی آمریکا است. پس از گذشت چندین دهه از روابط اقتصادی مثمر ثمر، جایی که مصرف کنندگان آمریکایی  توانستند از کالاهای ارزان قیمت چینی بهره‌مند شوند، حالا شرایط به کلی در شرف تغییر است و واشنگتن از حزب کمونیست به عنوان شر مطلق نام می‌برد.

زدن چین

شهروندان آمریکایی اکنون از کسری گسترده تجاری بین دو کشور عصبانی بوده و تحریم‌های تجاری ترامپ علیه پکن را می‌ستایند. آنها ظاهراً نمی‌دانند یا حداقل ترجیح می‌دهند ندانند که برای ده‌ها سال، شرکتهای بزرگ آمریکایی از تولیدات چین در سراسر آسیا سود بزرگی کسب می‌کردند. در عوض، چین هم اوراق بهادار خزانه داری آمریکا را در حجم وسیع خریداری می‌کرد.

صرف نظر از چنین شواهد اقتصادی، در گفتمان سیاسی دو طرفه نیز، آمریکا در حال حاضر حملات تندی را متوجه طرف رو به رو می‌کند. اگر حادثه نظامی‌ای در دریای چین جنوبی یا تنگه تایوان اتفاق بیفتد، ورود واشنگتن با ایفای نقشی پررنگ می‌تواند برگشتن غرور از دست رفته خود را بازگرداند. نیروی دریایی آمریکا سابقه زیادی در درگیری‌های منطقه شرق آسیا دارد.

بنابراین تعجب آور نیست که در حال حاضر روابط آمریکا و چین در پایین ترین حد خود از زمان عادی سازی روابط بین دو طرف در سال 1979 قرار دارد. با این شرایط امیدواریم که واشنگتن بداند که یک جنگ سرد با چین در مقطع فعلی چقدر خطرناک و غیر ضروری است.

و اما در مورد ایران، با توجه به روند متمایزی که ترامپ نسبت به سلف خود در قبال این کشور اتخاذ کرده، ممکن است ترامپ دست به انجام حملات محدودی علیه ایران بزند.

پس از ترور ژنرال قاسم سلیمانی در ژانویه گذشته که اکنون توسط سازمان ملل متحد غیرقانونی اعلام شد، حملات بیشتر باعث افزایش اختیارات ترامپ به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح می‌شود. گفتنی است که چنین حرکاتی تقریباً همیشه در سیاست آمریکا مفید فایده بوده است.

ایران در حال حاضر نگران انتخابات آمریکا نیست، اما از آنجا که انتخابات آمریکا با شیوه‌ای متفاوت برگزار می‌شود و در آن نه تعداد افراد که تعداد آرا الکترال حائز اهمیت است، شرایط قدری متفاوت به نظر می‌رسد. اکنون کلید پیروزی در انتخابات کسب آرا ایالات مهم خواهد بود.

جنگ سایه‌ها علیه ایران

اخیراً تعدادی حوادث اسرارآمیز از جمله انفجار در تاسیسات غنی سازی هسته‌ای نطنز در ایران رخ داده، که به نظر می‌رسد به واسطه عملیات اسرائیلی‌ها با چراغ سبز واشنگتن به وقوع پیوسته است. اگر این انفجارها توسط هواپیمای بدون سرنشین بوده باشد، احتمالا پشتیبانی لجستیکی آن بر عهده یکی از کشورهای عرب همسایه بوده است.

جنگ در سایه آمریکا و اسرائیل علیه ایران ظاهراً در حال وقوع است. این اقدامات می‌تواند مقدمه‌ای برای شگفتانه اکتبر و پر کردن شکاف بین ترامپ و بایدن باشد.

رئیس جمهور آمریکا با انجام حملات محدود ممکن است در واقع بازگشت سیاسی خود را تضمین کند. اگر ایران به سیاست صبر استراتژیک خود پایان دهد و دست به اقدامی تلافی‌جویانه بزند به احتمال زیاد شگفتانه اکتبر محتمل‌تر می‌شود.

نگرش خصمانه

با این اوضاف هفته‌های گرم و پرتنشی پیش رو داریم. در این بین ممکن است چین و ایران بیکار نمانند. پکن به تازگی درگیری‌های مرزی با هند داشته و به خوبی برای همه روشن ساخته که قصدی برای عقب نشستن در برابر هیچ کشوری ندارد. پکن به توانایی خود برای مقابله با آمریکا در جریان یک جنگ سرد جدید ایمان دارد.

در این میان، تهران در حال نهایی کردن یک توافق 25 ساله استراتژیک با چین است، توافقی که می‌تواند بر تحریم‌های آمریکا علیه ایران هم تأثیر بگذارد. برای چین و ایران، تفاوت چندانی نمی‌کند که ترامپ به قدرت برسد یا بایدن چرا که مشکلاتی جدی با هر دو جریان اصلی سیاسی آمریکا دارند.

در سوی دیگر نیز اسرائیل به ویژه در مورد الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری اشغالی مشکل چندانی با هر دو رئیس جمهور نخواهد داشت و از این بابت خیالش راحت است. ترامپ مطمئناً چراغ سبز به برنامه نتانیاهو خواهد داد، در حالی که اعتراض های بایدن چیزی بیشتر از یک مخالفت ظاهری نیست.

در مورد عربستان سعودی، اما شرایط می‌تواند متفاوت باشد. اگر شگفتانه اکتبر به وقوع پیوندد، خاندان آل سعود باید بیش از هر کس دیگری نگران آن باشد چرا که پهپادها احتمالا این بار نه تاسیسات نفتی که کاخ پادشاهی را هدف قرار خواهد داد.

منبع : انتخاب
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه