ارسال به دیگران پرینت

ما ملتی هستیم که تاب آوردیم

فرهنگ عامه ما سرشار از این حماسه‌ها، افسانه‌ها و متل‌هایی است که همه این داغ‌ها را در حقیقت به نوعی هنرمندانه بازگو کرده است.

ما ملتی هستیم که تاب آوردیم

منصور خلج

این سرزمین پرقدمت ما در مسیر این چندین هزارساله تاریخ زخم‌ها و داغ‌های فراوانی را بر پیکرش شاهد بوده است؛ کم نیست که در جاهایی بشود به آنها دقیق استناد و اشاره کرد، اما همواره ما ملتی هستیم که تاب آوردیم، تحمل کردیم و در حقیقت این مسائل را به نوعی از داغ مغولان تا کشتن میرزا تقی‌خان امیرکبیر و زخم‌هایی که در حقیقت در دو جنگ جهانی نیز از آنها بی‌نصیب نماندیم، تاب آوردیم... و داغدارانه همدردی کرده‌ایم. با همه این مصائب، ما را هر چه بیشتر ملتی با شکیبایی و صبر و اسطوره‌هایی که در این زمینه ساخته‌ایم، معرفی کرده است. طبعا این زخم‌های اخیر هم مثل سقوط هواپیما،  سیل سیستان و بلوچستان و... و اینها را هم ما مدارانه و صبورانه تحمل خواهیم کرد اما همواره به یاد داریم باید قوی و همدل باشیم و همواره با خویشتن‌داری خودمان را به سمت درایت و تعقل سوق دهیم تا در حقیقت از این شیب‌هایی که در مسیر راهمان قرار می‌گیرد، همواره همچون کاوه، سیاوش و فریدون سربلند و سرافراز بیرون بیاییم. این همواره درس استقامت تاریخی این ملت است. ما کم نداشته‌ایم، از زمان خشایارشاه و در جنگ معروف سالامیس و در ادامه آن حمله اسکندر مقدونی، ادامه آن همواره جنگ‌های ممتد امپراتوری قدرتمند روم را داشته‌ایم. بعد ما با حمله اعراب مصادف شدیم و کمی بعدتر در حقیقت ویرانی خانمان‌براندازی که مغولان در کشور ما برپا کردند. هیچ‌وقت ما را متوقف نکرد، مگر در تاریخ ما کم هستند مثل ابومسلم‌ها،  بابک خرمدین‌ها و منصور حلاج‌ها و... همین‌طور جلو می‌آییم در مسیر تاریخ فراوان داریم تا می‌رسیم به دوره صفویه و عصر قاجار و مشروطه‌ای که با خون و جگر فراهم شد و بعد ما همواره در گرداب‌های تراژیک دول استعمارگر که در راهمان فراهم کردند، کم هزینه نکرده‌ایم.

به هر حال، اینکه به لحاظ جغرافیایی در جایی قرار گرفته‌ایم اگر مورد تعرض هولاکوخان و مورد یورش مغول‌ها قرار می‌گیریم، برای این است که از کشور ما و جاده ابریشم به سرزمین‌های اروپایی بروند. بعد هم بهره‌مندی از منابع غنی‌ای که شاهدش هستیم، همواره طمع‌کاران را وسوسه کرده است. مگر نه اینکه ما جزء قدیمی‌ترین تمدن‌هایی هستیم که در جهان به وجود آمد. همواره در تاریخ دو تمدن دوشادوش هم حرکت کرده‌اند؛ یکی تمدن آسیایی که ما بودیم و یکی هم تمدن اروپایی که یونان باستان بود. در نتیجه این تاریخ دیرپای ما مثل درختی تناور شاهد خزان‌ها، توفان‌ها، گردبادها و متعاقب آن بهار و شکوفایی بوده است و همواره ما با تولید فرهنگ و هنر به جهان فخر می‌فروشیم. در دشوارترین شرایط حکیم ابوالقاسم فردوسی را داریم که آرمان و اخلاق متعالی را در این جامعه بیدار می‌کند. حافظ، نظامی، سعدی و ملک‌الشعرای بهار،  دهخدا و نیما، همه در شرایط سخت و دشوار این سرزمین هنر آفریده‌اند.

فرهنگ عامه ما سرشار از این حماسه‌ها، افسانه‌ها و متل‌هایی است که همه این داغ‌ها را در حقیقت به نوعی هنرمندانه بازگو کرده است. حتما در حقیقت انسان مکانیسمی را برای فرار از این مصائبش پیدا کرده و آفرینش ادبیات و هنر یک راه می‌تواند باشد.

این اتفاقات هم بخشی از تاریخ ماست و باز هم ما تاب می‌آوریم و استقامت می‌کنیم و قوی و پایدار به آینده‌ای بهتر امیدوار هستیم.

 

منبع : شرق
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه