ارسال به دیگران پرینت

راهبرد ترامپ مقابل ایران، چقدر برای آمریکا آب خورده است؟

نشریه آتلانتیک در گزارشی با اشاره به ادعاهای دولت ترامپ مبنی بر موفق بودن سیاست های ضدایرانی آمریکا نوشت: هرچند به زعم ترامپ راهبرد ضدایرانی درست عمل می کند، اما این راهبرد در نهایت هزینه سنگینی برای وجهه، ارتش و امنیت ملی این کشور خواهد داشت.

راهبرد ترامپ مقابل ایران، چقدر برای آمریکا آب خورده است؟

در گزارشی که روز گذشته (۱۳ بهمن) در این نشریه آمریکایی تحت عنوان "راهبرد ترامپ در قبال ایران به همان اندازه ای که خودش گمان می کند، جواب نمی دهد" درج گردید، می خوانیم:  

ترور سردار قاسم سلیمانی در اثر حمله هواپیماهای بدون سرنشین در اوایل ژانویه (۱۳ دی ماه)، به دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا این اطمینان خاطر را داده که فکر کند راهبرد وی در قبال ایران درست عمل می کند.

بگذارید نگاهی به راهبرد چندوجهی دولت ترامپ در قبال ایران بیندازیم؛

در گام نخست ترامپ تصمیم به خروج از توافق هسته ای با ایران گرفت؛ زیرا به گفته وی این توافق برنامه موشک های بالستیک ایران را محدود نمی کرد و از همه مهمتر این توافق تاریخ انقضا داشت. دوم، ایالات متحده با در پیش گرفتن سیاست فشار حداکثری، اقتصاد ایران را نشانه گرفت تا بدین ترتیب دولت این کشور را وادار به مذاکره و توافقی جدید با محدودیت های بیشتر در مورد برنامه تسلیحات هسته ای ایران و سایر اقدامات منطقه ای تهران سوق دهد.

سوم، هدف واشنگتن ممانعت از توافق اروپا با از سرگیری فعالیت های هسته ای ایران است. در گام چهارم، ایالات متحده با ترور سردار سلیمانی در واقع یکی از فرماندهان مقتدر سپاه و معمار سیاست های منطقه ای ایران را هدف گرفت.

پنجم، ترامپ و تیمش پس از افزایش تنش ها پس از ترور سردار سلیمانی، گوش به زنگ و آماده حملات احتمالی و بیشتر تهران هستند.

ششم و آخرین عنصر راهبرد ترامپ در قبال تهران این است که دولت وی امیدوار است با تقویت ناآرامی ها در ایران، به بی ثباتی حکومت کمک کند.

اما تاکنون این راهبرد نتایج رضایت بخشی نداشته است. از جمله مهمترین کاستی های راهبرد ترامپ ناتوانی در واکنش به برخی اقدامات و رفتارهای منطقه ای ایران از جمله حمله به تاسیسات نفتی عربستان و حمل و نقل بین المللی در خلیج فارس است و شاید یکی از دلایل بهت و شگفتی جامعه بین المللی پس از ترور سردار سلیمانی همین انفعال دولت ترامپ بود که پیش از این هیچ واکنشی به حملات ایران نداشت.

به نظر می رسد که هنوز حملات احتمالی ایران در واکنش به ترور سردار سلیمانی پایان نیافته است و به نظر هم نمی رسد که ایالات متحده در موقعیت مناسبی برای تمرکز بر روی چنین حملاتی باشد.

در این میان ترجیح ترامپ و کاخ سفید برای آمادگی در برابر هرگونه حملات محتمل، ارسال نیروی نظامی بیشتر (۱۴ هزار نیروی نظامی) به منطقه برای جلوگیری از حملات احتمالی تهران بوده است. اما این رویکرد نمی تواند معنادار باشد چراکه اهمیت توانایی نظامی در درجه پایین تری نسبت به تمایل سیاسی برای استفاده از آن قرار دارد و از آنجا که ایالات متحده تاکنون چندین بار ثابت کرده که غیرقابل اعتماد است، متحدان خاورمیانه ای واشنگتن حتی پس از ارسال ۱۴ هزار نیروی نظامی هم امنیت پیدا نکردند.

از جمله نشانه های نگرانی متحدان واشنگتن همین بس که تنها آلبانی، استرالیا، بحرین، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و انگلستان به ائتلاف به رهبری آمریکا پیوستند و بیشتر متحدان ایالات متحده ترجیح دادند به ائتلاف به رهبری فرانسه بپیوندند. در واقع اتحادیه اروپا و دولت ترامپ اهدافی کاملا متفاوتی دارند؛ اتحادیه اروپا که رویکرد باراک اوباما رییس جمهوری پیشین ایالات متحده را در قبال تهران ترجیح می دهد حتی تا آنجا پیش رفت تا ساز وکار ویژه مالی ایجاد کند و از آن طریق به شرکت های جهانی اجازه دهد تا تحریم های دلاری علیه ایران را دور بزنند.

در نهایت باید اذعان کرد راهبرد دولت ترامپ در قبال تهران هرچند به زعم خودش تاثیرگذار بوده اما به نظر نمی رسد این راهبرد ایالات متحده را به سمت اهداف خود پیش برد ضمن آنکه هزینه های سنگینی برای وجهه، نیروی نظامی و امنیت این کشور در پی خواهد داشت.  

 

منبع : خبر آنلاین
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه