ارسال به دیگران پرینت

مردانه ایستادیم تا رفتن ترامپ اما نامرد کم ندیدیم

ما نمی خواهیم فرزند سرزمین فرصت‌های سوخته باشیم. کارایی سیستم را به جایی برسانید که ما هم بتوانیم بدون اضطراب و التهاب، بخشی از پروسه مثبت "جهانی شدن"باشیم، و گرنه توان تکیده این جامعه دیگر تکیه گاه هیچ دولتی نخواهد بود.

مردانه ایستادیم تا رفتن ترامپ اما نامرد کم ندیدیم

مشاور روحانی در پی شکست ترامپ توئیت کرد: "ایرانیان مردانه ایستادند تا آن نامرد رفتنی شد." رئیس جمهور هم قبل از مشاور خود گفته بود: "سختی که در این سه سال به مردم و دولت وارد شد را در تاریخ سراغ ندارم." روحانی و مشاورش درست می گویند. در سال های گذشته تا کنون چنان روزگار سختی بر مردم گذشت که در تاریخ سابقه نداشته است. این مردم ایستادند و نجیبانه با فقر و ناکارآمدی اجزای این سیستم ساختند وسوختند تا ترامپ رفت.

ما مردانه ایستادیم اما نامرد کم ندیدیم. کسانی که از دارو و درمان سواستفاده کردند از نامردی ترامپ هم جلوتر بودند. از دختر وزیر دولت اعتدال گرفته تا مافیایی که در گوشه وکنار کشور با سلامت مردم دلالی کردند. بسیاری از ما در مقابل ترامپِ آمریکا مردانه ایستادیم اما در مقابل خیانت ترامپ های نامرد وطنی کمرمان خم شد. مایحتاج روزانه ما در انبارهای آنان احتکار شد تا ما شرمنده فرزندان خود باشیم.

ما در برابر ترامپ مردانه ایستادیم  واکنون کار ترامپ تمام است. اما هنوز نامردانی هستند که کالای ضروری جامعه را، انبار انبار احتکار می کنند تا در وقت مناسب روانه بازار سیاه شود یا به هدف کسب منافع بیشتر به صورت قانونی و غیر قانونی به کشورهای همسایه صادر کنند و ناگهان کامیون های به صف شده آنها در شبکه های مجازی زخم جامعه را تازه می کند.

ما مردانه ایستادیم اما از مردانگی، مقاومت و نجابت ما سواستفاده شد. بسیاری از کشورهای دیگر با کمترین سختی که بر آنها می رود زبانِ اعتراض و  فریاد انتقادشان توجه دنیا را به خود جلب می کند؛ اما ما -از سر اجبار یا اختیار- صدایمان خاموش بود و صبر پیشه کردیم تا به این نقطه از تاریخ رسیدیم. خواستگاه ترامپ، سرمایه داری وحشی و لجام گسیخته ای بود که بی پروا جهان را به چالش کشیده بود. او رفت اما لجام گسیختگی قیمت کالاها با ترامپ های داخلی باقی خواهد ماند. 

ما در برابر تحریم ها مردانه ایستادیم اما بی کفایتی و بی برنامه گی های داخلی انگیزه بیشترْ ایستادن را از ما گرفته است. شما اکنون از ملتی که به قدر تمام تاریخ در این سه سال سختی تحمل کرده چه انتظاری دارید؟ اگر حضور بایدن را فرصت می دانید نکند فرصت سوزی کنید با این تصور که ما چهار سال دیگر نیز این سختی را تحمل می کنیم. می خواهیم تحمل کنیم ولی باور کنید نمی توانیم. وقتی شما در کنترل ارز کشور، در برابر ترامپ های داخلی و نیازهای ابتدایی و ضروری مردم که برخی ازآنها هیچ ارتباطی به غرب وشرق ندارد نمی توانید کاری کنید از ما چه انتظاری دارید؟ 

ما عهد کنانیم و وفا می داریم /وین دوست چرا عهد و وفا می شکند

ما در برابر جنگ اقتصادی و تحریم  آمریکا مردانه ایستادیم اما بی کفایتی و ناکارآمدی در داخل کاری کرد شب تاصبح انتخابات آمریکا را بیشتر از دیگر جوامع دنبال کنیم و در انتظار فرشته نجاتی از آن سرزمین باشیم، شاید که از سختی ها کمی به در آییم. بدیهی است فرشته نجات ما در هیچ سرزمینی نیست؛ اما با رفتن ترامپ قیمت ارز و سکه همان قدر پایین آمد که شما مدت هاست می خواهید آن را پایین بیاورید اما وعده هایتان عملی نشده است.

ما مردانه در برابر جنگ سخت اقتصادی که غرب بر ما تحمیل کرد ایستادیم اما به سادگی هرچه تمام تر به خودروی بی کیفیت وطنی باختیم و در جاده ها مردیم. شما به پاداش ایستادگی ما حتی حاضر نشدید یک ماشین با کیفیت تحویل دهید و حتی ارابه مرگ تان (خودرو پراید) را با چهار برابر قیمت به ما فروختید.

هر چه بیشتر در این جنگ ایستادگی کردیم، فقر زندگی مان را  بیشتر فرا گرفت و اگر هم اندک درآمدی داشتیم نمی دانستیم در غم لقمه ای نان باشیم یا به فکر تهیه پوشک بچه های مان. فروش نفت که به صفر رسید بخش مهمی از بودجه اداره کشور هم با جیب ما تنطیم شد و چند برابر یارانه ای که به دهک های کم درآمد داده می شد از جامعه باز ستانده شد. ما در عین فقر به غایت عزت آن فکر می کردیم. اگر می توانید فقر را از عزت هر ایرانی بگیرید قبل از آنکه به فرمایش امام علی(ع) ایمانش نیز از دست برود.

ما نه تنها در سخت ترین جنگ اقتصادی که ترامپ بر ما تحمیل کرد ایستادگی کردیم بلکه در جنگ نابرابر دیگری با کرونا قرار گرفتیم. روز به روز کشته هایمان بیشتر شد و شما نتوانستید حتی واکسن آنفلوانزا به قدر کافی برای جامعه تهیه کنید. شما در تهیه انسولین معمولی درمانده شدید و از طرفی وعده ی تهیه واکسن کرونا برای ما می دهید. با این وضعیت چگونه انتظار دارید مردانگی و ایستادگی ملت دائمی بماند.

طبقه متوسط در هر جامعه طبقه ای است که شاخص رفاه و دمکراسی با وضعیت آن سنجیده می شود. پیام این طبقه که به لطف شما اکنون تا کف جامعه نزول کرده روشن است. آنگونه که فرید زکریا می گوید "درست است که ما به لحاظ سیاسی و نظامی همچنان در جهانی با تنها یک ابر قدرت به سر می بریم؛ اما در سایر ابعاد اقتصادی، صنعتی، مالی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی قدرت در حال جابه جایی و فاصله گرفتن از سلطه امریکایی است." مفهوم حرف زکریا این است که نباید ما خود را در جهان ضد امریکایی ببینیم و دائم در حال تنش باشیم. ما در بسیاری از موارد در حال گام نهادن به جهانی پساامریکایی هستیم که مردمان در نقاط بسیاری از آن زندگی می کنند و فرصت های زیادی روزانه خلق می شود.

ما نمی خواهیم فرزند سرزمین فرصت های سوخته باشیم. کارایی سیستم را به جایی برسانید که ما هم بتوانیم بدون اضطراب و التهاب، بخشی از پروسه مثبت "جهانی شدن"باشیم، با دنیا در تعامل باشیم و گرایش های خودپرستانه داخلی تان را پرو بال ندهیم تا هر ایرانی صاحب یک زندگی آرام باشد؛ و گرنه  توان تکیده این جامعه دیگر  تکیه گاه هیچ دولتی نخواهد بود.

 

منبع : عصر ایران
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه