ارسال به دیگران پرینت

جامعه ایران

حکمرانی جامعه را محکم بغل کرده و جسارت تغییر ندارد + ویدئو

محمدمهدی بهکیش، اقتصاددان، با حضور در تازه‌ترین قسمت «سپنج» درباره تلاش انسان برای گذر از روزمرگی و تکرار نکاتی را مطرح کرد.

حکمرانی جامعه را محکم بغل کرده و جسارت تغییر ندارد + ویدئو

محمدمهدی بهکیش، اقتصاددان، با حضور در تازه‌ترین قسمت «سپنج» درباره تلاش انسان برای گذر از روزمرگی و تکرار نکاتی را مطرح کرد.

بهکیش در ابتدای برنامه، در پاسخ به علی درستکار پیرامون اینکه روزگار را چطور می‌بینید؟ بیان کرد: من طبیعتاً از دریچه کارشناسی، اقتصادی، بیشتر به مسائل نگاه می‌کنم. محور توسعه انسان است، حتی وقتی به مدل‌های توسعه نیز نگاه می‌کنیم، انسان در حوزه توسعه و رشد اقتصادی، در محوریت است. در واقع انسان توسعه یافته است که می‌تواند سرمایه‌گذاری را رشد دهد و کلید بزند و سوال این است که انسان چطور می‌تواند، موجود توسعه یافته‌ای شود؟
او افزود: رشد انسان به عوامل مختلفی برمی‌گردد که قدرتشان کم هم نیست اما قدرت اراده انسان از تمام این عوامل بیشتر و لایتنهاهی است.  هسته درون این قدرت، اندیشه و تلاش است که می‌تواند پوسته‌های همیشگی را بشکند و باعث توسعه انسان شود.
بهکیش در ادامه با تأکید بر لزوم یادگیری فکر کردن و پرداخت هر چه بیشتر به محیط بیان کرد: برای خروج از قالب همیشگی، باید یاد گرفته باشیم که بیشتر فکر کنیم، بهتر ببینیم و محیط اطرافمان را کامل‌تر ببینیم. شکستن قالب ریسک و هزینه دارد. به تعبیر اقتصادی باید هزینه فایده کنیم و ببنیم که اگر این قالب را بشکنیم، در مرحله بعد قرار است به چه چیزی برسم؟
این اقتصاددان اضافه کرد: همیشه شکستن یک قالب، لزوما تو را به جای بهتری نمی‌رساند، اینجاست که باید با بهره‌گیری از مواردی که گفته شد، سراغ تغییر قالب دیگری برویم. خود من در زندگی همین تمرین را کردم. در کودکی در خانواده محبوب کارمندی بودم که هر سال تابستان‌ها دوره‌های مختلفی را می‌گذراندم از مکانیکی گرفته تا نقاشی ساختمان و.... . به واسطه همین جریان فعالیت اقتصادی را تمرین کردم، حتی در مقطعی دستفروش بودم و این یعنی می‌دانم که یک دستفروش چه نیازهایی دارد. با تمام اینها لازم بود تا این پوسته را بشکنم و در سطح دیگری به واسطه اقتصاد مسیر پیش رویم را طی کنم.
او با اشاره به مشکلات اقتصادی تصریح کرد: ما در خاورمیانه یا درست‌تر آن است که بگوییم غرب آسیا، هنوز نتوانسته‌‎ایم به ثباتی که باید برسیم، یا به تعبیری خودمان را هنوز پیدا نکرده‌ایم و در وافع هنوز متغیرهای اصلی زندگیمان را نتوانسته‌ایم سامان دهیم. یکی از این متغیرها اقتصاد است. ما به فهم اقتصادی خیلی کم بها دادیم، در حالی که بخش زیادی از زندگیمان وابسته به اقتصاد است. با تمام این‌ها تئوری‌های اقتصادیمان هنوز درست نیست، حکومتان اقتصاد را درست درک نکرده و در نتیجه تصمیمات درست اقتصادی در قالب‌های درست گرفته نمی‌شود. مردم هم به دلیل آنکه همیشه نفت داشتیم و تا حدی ثروتممند بودیم، عادت کردن که این استخراج ارزان اتفاق بیفتد و عواید آن به دستشان برسد. اما امروز آن دوران دیگر تمام شده و آن ارزش افزوده از فروش نفت دیگر وجود ندارد، بنابراین سفره مردم بسیار کوچک‌تر شده است. اما در این سال‌ها ما عادت نکردیم که خیلی کار کنیم در حالی که حجم کاری که مثلا یک استاد دانشگاه حتی در کشوری مثل ترکیه انجام می‌دهد، با استادی که اینجا فعالیت می‌کند، تفاوت زیادی دارد.
بهکیش افزود: تجارت، تولید کردن و دریافت سود، همه از مواردی هستند که می‌شود از کودکی به بچه‌هایمان بیاموزیم تا بتوانند اقتصادی فکر کنند و بعد هم هرچه بیشتر به شکستن آن پوسته‌هایی که از آن گفته شد، فکر کنند. در واقع ارزیابی آن چیزی است که باید از کودکی یاد داده شود تا هر فردی بتواند در آینده به سطوح و قالب‌‎های دیگری که می‌تواند انتخاب کند، با آگاهی دست یابد.
لزوم ایجاد تغییر در ساختار جامعه هم موضوعی بود که این اقتصاددان درباره‌اش گفت: ما باید در دو سطح یک سری تغییرات ایجاد کنیم. کشور ما دو دوره قبل و بعد انقلاب را دارد و ما امروز محصول جریان تاریخی هستیم که تازگی با دنیای متفاوتی مواجه شده است، دنیایی که امروز در آن هستیم با دنیای ۱۰ سال پیش کاملا متفاوت است؛ هم از دید خانواده و هم از دید حکمرانی. در این مسیر باید بازنگری صورت بگیرید و به دنبال آن باشیم که باید چه کنیم تا بچه‌‎هایمان متفاوت رشد کنند. این تفاوت تنها در خانواده شکل نمی‌گیرد و روابط اجتماعی هم بخش دیگری از این جریان است که در ادامه با کار کردن کامل می‌‎شود. بعضی از بچه‌های ما الان حتی خرید کردن هم بلد نیستند، در صورتی که باید در جامعه حضور داشته باشند تا زبان آن را یاد بگیرد. در مدارس نیز به خصوص علوم انسانی از جمله اقتصاد باید با قدرت تدریس شود. در سوی دیگر ماجرا هم بحث حکمرانی وجود دارد. عزیزان حکمران هم باید با نگاه متفاوت و یک پارادایم شیفت به سمت انطباق خودمان با دنیا پیش بروند. این حرف زیادی نیست. نمی‌شود که ما طرح همکاری بین کشورها به نام اف ای تی اف را داریم و بعد بگوییم آن را نمیپذیریم چون آنها می‌خواند در کار ما فضولی کنند! به هر حال کشورهای دیگر هم استانداردها و هویت خودشان را دارند و قطعا دخالت در آن را نمی‌پذیرند اما با دنیا خود را تطبیق می‌دهند. در این مسیر حکمرانی باید جسارت پیدا کند، همانطور که می‌گوییم خانواده‌ها بچه‌ها را در بغل خود نگه داشتند و اجازه حرکت به او نمی‌دهند، حکمرانی هم جامعه را محکم بغل کرده است. به دلیل همین سکون است که مدام تنها درگیر فروش نفت است، در حالی که باید این آغوش را باز کند و اجازه دهد تا جامعه خودش پول دربیاورد. جامعه قطعا می‌تواند تجارت کند، صنعت ایجاد کند و حتی برای دولت هم پول بیاورد. ابزار این جریان هم فرهنگ و دیپلماسی و ارتباط است.

 
 

 

منبع : اطلاعات آنلاین
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه