ارسال به دیگران پرینت

خاورمیانه

خاورمیانه در آتش تجاوزگری اسرائیل؛ واشنگتن بهای حمایت بی‌قید و شرط را می‌پردازد

جنگ غزه و دکترین تهاجمی اسرائیل نه‌تنها منطق عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی را فرو ریخته، بلکه خاورمیانه را به سمت صف‌بندی‌های تازه سوق داده است. از تردید عربستان و امارات گرفته تا نزدیکی محتاطانه آنکارا و ریاض، پیامد آشکار آن برای واشنگتن، پرداخت بهای سنگین حمایت بی‌قید و شرط از تل‌آویو و از دست رفتن نفوذ و اعتبار در منطقه است.

خاورمیانه در آتش تجاوزگری اسرائیل؛ واشنگتن بهای حمایت بی‌قید و شرط را می‌پردازد

جنگ غزه و دکترین تهاجمی اسرائیل نه‌تنها منطق عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی را فرو ریخته، بلکه خاورمیانه را به سمت صف‌بندی‌های تازه سوق داده است. از تردید عربستان و امارات گرفته تا نزدیکی محتاطانه آنکارا و ریاض، پیامد آشکار آن برای واشنگتن، پرداخت بهای سنگین حمایت بی‌قید و شرط از تل‌آویو و از دست رفتن نفوذ و اعتبار در منطقه است.خاورمیانه‌ای که اسرائیل ساخته است؛ چرا واشنگتن بهای سنگین تجاوزگری تل‌آویو را خواهد پرداخت؟

جنگ غزه و دکترین تهاجمی تل‌آویو، منطق عادی‌سازی را فرو ریخته و خاورمیانه را به صف‌بندی‌های تازه سوق داده است؛ از تردید عربستان و امارات تا نزدیکی محتاطانه آنکارا و ریاض. نتیجه روشن است: واشنگتن با حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل، بهای ریزش اعتبار و نفوذ منطقه‌ای خود را می‌پردازد.بحران خاورمیانه؛ حمایت بی‌قید و شرط واشنگتن از اسرائیل بهای سنگین خواهد داشتفارن افرز نوشت: کشورهای خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری اسرائیل را تهدید مشترک جدید خود می‌دانند. جنگ اسرائیل در غزه، سیاست‌های نظامی توسعه‌طلبانه آن و موضع تجدیدنظرطلبانه‌اش، منطقه را به شیوه‌هایی دگرگون کرده است که کمتر کسی انتظارش را داشت. حمله اسرائیل در ماه سپتامبر به رهبران سیاسی حماس در قطر ـ هفتمین کشوری که پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در کنار سرزمین‌های فلسطینی هدف حملات اسرائیل قرار گرفت ـ کشورهای حوزه خلیج فارس را ترساند و اعتبار چتر امنیتی ایالات متحده را با تردید مواجه ساخت. در دو سال گذشته، رهبران اسرائیل حذف رهبری حزب‌الله در لبنان، حملات مکرر به اهدافی در یمن و ضربات واردشده به ایران را جشن گرفته‌اند. اما این اقدامات نه تنها به تثبیت قدرت اسرائیل یا بهبود روابط با کشورهای عربی که همواره نسبت به ایران و نیروهای متحدش محتاط بودند کمک نکرده، بلکه نتیجه‌ای معکوس در پی داشته است. کشورهایی که پیش‌تر اسرائیل را به‌عنوان یک شریک بالقوه در نظر می‌گرفتند، از جمله پادشاهی‌های خلیج فارس، اکنون آن را بازیگری خطرناک و غیرقابل پیش‌بینی می‌دانند.دو هفته پیش، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، یک «طرح صلح» ۲۰ ماده‌ای جدید را اعلام کردند و آن را به‌عنوان دستاوردی بزرگ و مسیری برای بازگرداندن ثبات به منطقه ستودند. اما چشم‌انداز این طرح تیره است، مادامی که اسرائیل به رفتار تهاجمی خود ادامه دهد و خواسته‌ها و نگرانی‌های مشروع فلسطینیان را نادیده بگیرد. گرچه مجموعه‌ای از رهبران منطقه از این اعلام استقبال کرده‌اند، بعید به نظر می‌رسد که این طرح بتواند خسارت‌های ناشی از دو سال جنگ را جبران کند. پیش از حملات اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل با پشتوانه قوی آمریکا امیدوار بود منطقه را به سود خود بازسازی کند، خود را شریک دولت‌های عربی معرفی نماید و رقبایی همچون ایران را به حاشیه براند. اما اکنون اسرائیل تنها خود را منزوی کرده، کشورهای عربی را از پذیرش هزینه‌های سیاسی و اعتباری همکاری با خود بازداشته و شرکای سابق را به رقبای محتاط بدل کرده است.بسیاری از کشورهای منطقه در واکنش به تجاوزگری اسرائیل، به سمت تنوع‌بخشی به شراکت‌های امنیتی خود، سرمایه‌گذاری در استقلال راهبردی، و فاصله گرفتن از مسیر عادی‌سازی روابط با اسرائیل حرکت کرده‌اند. مجموعه‌ای از پروژه‌ها که قرار بود اسرائیل را با کمک ایالات متحده و همچنین با پشتیبانی هند و اروپا به کشورهای عربی نزدیک‌تر کند، به احتمال زیاد کنار گذاشته خواهد شد. این موضوع نه‌تنها برای اسرائیل، بلکه برای ایالات متحده نیز خبر بدی است. حمایت بی‌قید و شرط آمریکا از اسرائیل، جایگاه واشنگتن را در منطقه تضعیف کرده است. در حالی که پیش‌تر تهدید ایران می‌توانست کشورهای منطقه را به پیروی از خط مشی آمریکا سوق دهد، اکنون سایه تهدید اسرائیلِ تهاجمی آنان را از ایالات متحده دور می‌کند.
ایالات متحده باید نسبت به تحولات جاری در خاورمیانه هشیار شود. چارچوب پیشنهادی اخیر به‌تنهایی قادر به ترمیم روابط ازهم‌گسیخته میان اسرائیل و منطقه نخواهد بود. اگر واشنگتن از مهار اسرائیل سر باز زند و در پی یافتن پاسخی عادلانه برای مسئله فلسطین برنیاید، با خطر تضعیف روابط با شرکای کلیدی منطقه‌ای و از دست دادن نفوذ بر نظم نوظهور منطقه مواجه خواهد شد. همچنین نپرداختن به مسئله فلسطین و اجازه دادن به اسرائیل برای تداوم رفتار تهاجمی بدون هیچ‌گونه مجازاتی، موج تازه‌ای از رادیکالیسم را دامن خواهد زد که منافع ایالات متحده، ثبات منطقه و امنیت جهانی را تهدید می‌کند.چگونه دوستان خود را از دست بدهید
برای بیش از دو دهه، اسرائیل توانسته بود با تعدادی از کشورهای عربی منافع مشترک پیدا کند. مصر نخستین کشور عربی بود که در نتیجه توافقات کمپ‌دیوید در سال ۱۹۷۸ روابط خود را با اسرائیل عادی‌سازی کرد. صلح میان مصر و اسرائیل نزدیک به چهار دهه ادامه داشته است، هرچند هیچ‌گاه پیوندها و تبادلات معنادار در سطح عمیق‌تر اجتماعی به وجود نیامده است. تا مدت اخیر، مصر ترکیه را رقیب اصلی خود در شرق مدیترانه می‌دید. روابط میان دو کشور در سال ۲۰۱۳، پس از سرنگونی محمد مرسی، نخستین رئیس‌جمهور اسلام‌گرای منتخب دموکراتیک مصر، به شدت سقوط کرد. ترکیه آشکارا از مرسی حمایت می‌کرد و با کودتایی که عبدالفتاح السیسی را به قدرت رساند مخالفت ورزید. در نتیجه، مصر تحت رهبری السیسی توافقات دوجانبه‌ای با اسرائیل منعقد کرد و همراه اسرائیل در «انجمن گاز شرق مدیترانه» همکاری نمود؛ سازمانی منطقه‌ای که برای هماهنگی توسعه انرژی و تشویق به اکتشاف مشترک ذخایر گاز فراساحلی ایجاد شد. این اقدامات همچنین هدف ضمنی مقابله با ادعاهای ترکیه در مدیترانه را دنبال می‌کرد. فراتر از همکاری انرژی، مصر همچنین هماهنگی‌های امنیتی خود را با اسرائیل در صحرای سینا افزایش داد، به اسرائیل اجازه حملات علیه گروه‌های شبه‌نظامی در آن منطقه را داد و در مدیریت مرز غزه نیز همکاری نمود.اما همه چیز پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تغییر کرد. کارزارهای اسرائیل قاهره را وادار به اتخاذ موضعی متفاوت ساخت. السیسی در ماه سپتامبر اسرائیل را «دشمن» نامید؛ تغییری چشمگیر در گفتمان سیاسی، که تفاوت بسیاری با زبان محتاطانه‌ای داشت که دهه‌ها توسط دولتمردان مصری به کار گرفته می‌شد. او همچنین گامی نمادین برداشت و سطح همکاری امنیتی با اسرائیل را کاهش داد. مصر و رقیب دیرینه‌اش، ترکیه، یک رزمایش مشترک دریایی در شرق مدیترانه برگزار کردند تا همکاری‌های دفاعی خود را تعمیق بخشندپیش از جنگ کنونی، برخی کشورهای حوزه خلیج فارس با احتیاط خود را با اسرائیل همسو کرده بودند، زیرا ایران را بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت خود می‌دیدند. اقدامات ایران در منطقه، از جمله حمایت از گروه‌های مسلح در عراق، لبنان، سوریه و یمن، همکاری میان پادشاهی‌های خلیج فارس و اسرائیل را به انتخابی راحت و مناسب تبدیل کرده بود. ظهور اسلام سیاسی و خیزش‌های عربی در سال ۲۰۱۱ نیز این همسویی را تقویت کرد، زیرا هم حاکمان خلیج فارس و هم اسرائیل نگران بودند که این جنبش‌ها بتوانند حکومت‌ها را سرنگون کنند، منطقه را بازآرایی نمایند و نقش منطقه‌ای اسرائیل را محدود سازند. «توافقات ابراهیم» ـ توافق‌های عادی‌سازی روابط که در سال ۲۰۲۰ میان اسرائیل و چند کشور عربی با میانجی‌گری ایالات متحده منعقد شد ـ در چنین بستری شکل گرفت، با این هدف محوری که ایران مهار شود و رژیم‌های عربی از هرگونه تحول داخلی و منطقه‌ای احتمالی مصون بمانند.امروز اما منطق عادی‌سازی روابط در حال فروپاشی است. دکترین جدید دفاع پیش‌دستانه اسرائیل، که بر اساس آن به خود اجازه می‌دهد هر زمان که بخواهد حاکمیت سایر کشورها را نقض کند، تقریباً همه دولت‌های منطقه را در وضعیت ناامنی قرار داده است. جنگ ویرانگر در غزه، گسترش شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری (که اغلب با استدلال‌های مذهبی توجیه می‌شود)، رویکرد غیرمصالحه‌جویانه اسرائیل در لبنان، و حملات مکرر و نفوذ آن به خاک سوریه، نگه‌داشتن روابط رسمی با اسرائیل را برای دولت‌های عربی به یک مسئولیت سیاسی و راهبردی بدل کرده است. در واقع، اقدامات اسرائیل خشم گسترده‌ای را در سراسر جهان عرب برانگیخته است، به‌گونه‌ای که هرگونه همسویی آشکار با اسرائیل به تهدیدی مستقیم برای مشروعیت و امنیت حکومت‌ها تبدیل شده است. بنا به تحلیل نظرسنجی‌های اخیر گروه پژوهشی «عرب بارومتر»، حمایت عمومی از عادی‌سازی روابط با اسرائیل در سراسر منطقه همچنان بسیار پایین است؛ هیچ کشوری از مرز ۱۳ درصد حمایت فراتر نرفته و در مراکش نیز این رقم از ۳۱ درصد در سال ۲۰۲۲ به تنها ۱۳ درصد در سال ۲۰۲۳ پس از حملات ۷ اکتبر سقوط کرده است.عربستان سعودی، که زمانی تحت فشار شدید آمریکا برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل قرار داشت، اکنون نه تنها به دلیل خطرات داخلی بلکه به علت تردید نسبت به قابلیت اتکای اسرائیل به‌عنوان شریک راهبردی، با توجه به طیف گسترده اقدامات تهاجمی اسرائیل در سال‌های اخیر، از این کار خودداری می‌کند. امارات متحده عربی، که زمانی نزدیک‌ترین متحد اسرائیل در خلیج فارس بود، به دلیل دفاع از توافقات ابراهیم در حالی که رهبران اسرائیل آشکارا از تخلیه جمعیتی غزه و الحاق احتمالی کرانه باختری سخن می‌گویند، در میان افکار عمومی عربی و اسلامی هزینه‌های اعتباری پرداخته است. پس از حمله اسرائیل به مذاکره‌کنندگان حماس در دوحه، قطر خود را به‌عنوان اصلی‌ترین منتقد عرب سیاست‌های اسرائیل در غزه معرفی کرده است. کویت و عمان نیز همچنان فاصله خود را حفظ کرده‌اند و از هرگونه ارتباطی با اسرائیل که بتواند مشروعیت داخلی دولت‌هایشان را به خطر اندازد، مردمشان را خشمگین کند یا راهبردهای ظریف موازنه‌گرایانه منطقه‌ای آنها را پیچیده سازد، پرهیز می‌کنند. اسرائیل، که زمانی از سوی برخی سیاستگذاران خلیج فارس و ایالات متحده به‌عنوان یک ستون بالقوه امنیت خلیج دیده می‌شد، اکنون یک مسئولیت و تهدید بی‌ثبات‌کننده تلقی می‌شود.بازگشت ترکیه نیز به همان اندازه چشمگیر است. برای سال‌ها، آنکارا رفتار اسرائیل با فلسطینیان را محکوم می‌کرد، اما آن را رقیب امنیتی مستقیم خود نمی‌دانست. اسرائیل نیز به‌نوبه خود آشکارا قصد تحریک ترکیه در موضوعات ژئوپلیتیکی و امنیتی را نداشت. در جریان رویارویی ۲۰۲۰ میان یونان و ترکیه در شرق مدیترانه، اسرائیل موضعی بسیار کمتر تقابلی در قبال ترکیه اتخاذ کرد تا مصر و شماری از کشورهای اروپایی. در جنگ ۲۰۲۳ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان، اسرائیل و ترکیه از آذربایجان حمایت کردند و تجهیزات نظامی در اختیار آن قرار دادند. اسحاق هرتزوگ، رئیس‌جمهور رژیم اسرائیل، در سال ۲۰۲۲ سفری رسمی به آنکارا انجام داد و تنها چند هفته پیش از ۷ اکتبر، رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه و بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک دیدار کردند و امکان همکاری انرژی در شرق مدیترانه را بررسی نمودند.
اما جنگ غزه ترکیه و اسرائیل را بیش از پیش از هم دور کرده است. ترکیه به‌عنوان تنبیه برای عملیات اسرائیل در غزه، تجارت با اسرائیل را تعلیق و حریم هوایی خود را به روی آن بست. اقدامات اسرائیل در سوریه نیز ترکیه را به‌شدت نگران کرده است: طولانی‌ترین مرز زمینی ترکیه با سوریه است و میلیون‌ها پناهجو از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه بیش از یک دهه پیش وارد ترکیه شده‌اند. آنکارا خواهان داشتن همسایه‌ای باثبات و دمشقِ متمرکز است. اسرائیل، در مقابل، از گروه‌های اقلیت در جنوب سوریه حمایت کرده و به داخل خاک این کشور نفوذ نموده استاقدامی که دولت جدید سوریه را تضعیف کرده و باعث تفرقه و بی‌ثباتی می‌شود. با تبدیل شدن سوریه به عرصه‌ای کلیدی برای رقابت ژئوپلیتیکی، ترکیه اکنون اسرائیل را یک تهدید بزرگ تلقی می‌کند.
تجدیدنظرطلبی و تهاجم اسرائیل همچنین موجب شتاب گرفتن روند نظامی‌سازی و تنوع‌بخشی به راهبردهای دفاعی در سراسر منطقه شده است. کشورها از این دو سال درگیری درس گرفته‌اند؛ از جمله عملکرد ضعیف تسلیحات روسی در منازعه میان ایران و اسرائیل و محدودیت‌های سیاسی و امنیتی ناشی از وابستگی به سامانه‌های تسلیحاتی آمریکایی. دولت‌ها اکنون با سرمایه‌گذاری در توانمندی‌های داخلی و متنوع‌سازی منابع تأمین خود، در حال مدیریت این وضعیت هستند. عربستان سعودی همکاری با چین در زمینه موشک‌ها و پهپادها را گسترش داده، به‌دنبال بومی‌سازی بیشتر تولیدات دفاعی است و اخیراً توافق همکاری دفاعی با پاکستان امضا کرده است؛ توافقی که نشانگر تمایل این کشور برای ایجاد شراکت‌های امنیتی جایگزین و ایجاد پیوند با یک قدرت مسلمان خارج از ساختار امنیتی تحت رهبری آمریکا است. امارات متحده عربی جنگنده‌های فرانسوی خریداری کرده و با کره‌جنوبی در زمینه دفاع موشکی و انرژی هسته‌ای همکاری نموده است تا توان فناورانه خود را تقویت کند و وابستگی‌اش به ایالات متحده را کاهش دهد. قطر و کویت به ترتیب جنگنده‌های «یوروفایتر تایفون» از بریتانیا و ایتالیا خریداری کرده‌اند و بیش از پیش خود را در شبکه‌های امنیتی اروپا جای داده‌اند. کشورهای خلیج فارس همگی پهپادهای کارآمد و کم‌هزینه ترکیه‌ای خریداری می‌کنند. ترکیه نیز در ماه اوت سامانه یکپارچه دفاع هوایی خود موسوم به «گنبد فولادی» را رونمایی کرد؛ سامانه‌ای قابل مقایسه با سامانه ضد موشکی «گنبد آهنین» اسرائیل ـ اقدامی که نشان‌دهنده تغییر دکترین نظامی ترکیه است و بیانگر این است که طراحان نظامی این کشور اکنون خود را موظف می‌دانند ظرفیت‌هایشان را با اسرائیل مقایسه کنند.خاورمیانه‌ای که اسرائیل ساخته است؛ چرا واشنگتن بهای سنگین تجاوزگری تل‌آویو را خواهد پرداخت؟این شبکه در حال گسترش از شراکت‌های امنیتی و دفاعی، فضای اسرائیل را هرچه بیشتر محدود کرده است. ابتکارات منطقه‌ای همچون توافقات ابراهیم؛ کریدور اقتصادی هند ـ خاورمیانه ـ اروپا (یک پروژه تجاری و ارتباطی تحت حمایت ایالات متحده که هند، خاورمیانه و اروپا را به یکدیگر متصل می‌کند)؛ نشست نقب (یک مجمع امنیتی منطقه‌ای که اسرائیل را با شرکای عرب و غربی گرد هم آورد)؛ و ابتکار I2U2 (ائتلاف هند، اسرائیل، امارات و ایالات متحده برای همکاری فناورانه و اقتصادی)، همگی با هدف ساختن نظم جدیدی طراحی شده بودند که بر پایه همکاری عرب ـ اسرائیلی تحت نظارت آمریکا استوار باشد. هدف این ابتکارات، پیوند زدن کشورهای عربی به اسرائیل، کنار گذاشتن ترکیه و مهار ایران بود. مقامات آمریکایی و اسرائیلی فرض کرده بودند که عادی‌سازی روابط و پذیرش بیشتر اسرائیل در منطقه اجتناب‌ناپذیر است. اما این چشم‌انداز اکنون در حال فروپاشی است. سیاست اسرائیل خودِ موضوع را مسموم کرده و عادی‌سازی روابط را به یک خطر داخلی و راهبردی برای رهبران و دولت‌های عربی تبدیل کرده است.اسرائیل به دوحه این پویایی‌ها را به‌خوبی برجسته ساخت. قطر هم میانجی میان اسرائیل و حماس است و هم متحد نزدیک ایالات متحده که بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه را میزبانی می‌کند. این حمله نه‌تنها جایگاه قطر، بلکه حیثیت و اعتبار آمریکا را نیز تضعیف کرد. حاکمان خلیج فارس از این رویداد این درس را گرفتند که اسرائیل بازیگری غیرقابل پیش‌بینی و تهاجمی است و تضمین‌های امنیتی آمریکا نیز غیرقابل اتکاست. در نتیجه، آنها به دنبال تنوع‌بخشی به روابط خود با سایر قدرت‌ها و گسترش سرمایه‌گذاری در صنایع دفاعی بومی خواهند رفت.
این تحولات صف‌بندی‌های جدیدی ایجاد خواهد کرد که می‌تواند سیمای منطقه را دگرگون سازد. ترکیه و عربستان سعودی، دو قدرت مهم منطقه‌ای، احتمالاً همکاری نزدیک‌تری خواهند داشت. اگرچه پیش‌تر در بسیاری از بحران‌های منطقه‌ای، از جمله در لیبی، رقیب یکدیگر بودند، اکنون نگرانی‌های مشترکی درباره بی‌ثباتی منطقه و نقش برهم‌زننده اسرائیل دارند. آنها می‌توانند برای تثبیت اوضاع سوریه با یکدیگر همکاری کنند و تلاش‌های مشترکی را در مجامع چندجانبه برای پایان دادن به جنگ غزه و مهار تجاوزگری اسرائیل هماهنگ نمایند. در همین راستا، هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه خواستار تشکیل یک پلتفرم امنیتی مشترک با کشورهای منطقه، به‌ویژه مصر و عربستان سعودی، شده است. هم رجب طیب اردوغان و هم محمد بن سلمان ولیعهد عربستان باید با هزینه‌های سیاسی داخلی ناشی از جنگ غزه مواجه شوند.اردوغان با افزایش خشم عمومی بر سر ادامه تجارت با اسرائیل ـ که آنکارا اکنون آن را متوقف ساخته ـ و فشار از سوی جریان‌های اسلام‌گرا و محافظه‌کار برای اتخاذ موضعی سخت‌تر روبه‌رو است. محمد بن سلمان نیز در داخل پادشاهی و در سراسر جهان عرب به دلیل حتی اندیشیدن به عادی‌سازی روابط با اسرائیل مورد انتقاد قرار گرفته است. هر دو رهبر همچنین باید با چشم‌انداز احتمال بروز درگیری بیشتر میان اسرائیل و ایران دست‌وپنجه نرم کنند.نظمی معتبر
برای ایالات متحده، این پویایی‌ها مستلزم بازنگری در راهبرد است. سیاستگذاران آمریکایی از درک عمق نگرانی‌های ناشی از اقدامات اسرائیل بازمانده‌اند و باید با این واقعیت روبه‌رو شوند که منطقه به سمت تنوع‌بخشی در شراکت‌های امنیتی حرکت می‌کند. ادامه حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل نفوذ آمریکا را تضعیف می‌کند و این تصور را تقویت می‌کند که واشنگتن منطقه را تنها از دریچه منافع اسرائیل می‌بیند. نخبگان منطقه‌ای هم‌اکنون با تقویت روابط با چین، اروپا، روسیه و دیگر قدرت‌ها در حال ایجاد موازنه هستند. این روند تا زمانی که ایالات متحده بدون توجه به پیامدهای جانبی، اسرائیل را حمایت کند و آسیب واردشده به روابط خود با سایر کشورهای منطقه را نادیده بگیرد، تنها شتاب بیشتری خواهد گرفت. بدون تغییر مسیر، ایالات متحده در منطقه‌ای به حاشیه رانده خواهد شد که دیگر نه بر اساس چالش ایران، بلکه بر مبنای نقش تجدیدنظرطلبانه و برهم‌زننده اسرائیل تعریف می‌شود. اگر واشنگتن خود را تطبیق ندهد، در نهایت در ویرانی همان معماری راهبردی که سال‌ها برای ایجاد آن در خاورمیانه کوشیده، شریک خواهد بود.توجه به وزن و نفوذ قابل توجه خود، ایالات متحده بدون تردید همچنان در آینده قابل پیش‌بینی یک بازیگر مهم در منطقه باقی خواهد ماند. اما برای حفظ اعتبار و نفوذ خود باید رویکردش را بازتنظیم کند؛ بدین معنا که مستقیماً به نگرانی‌های مصر، کشورهای خلیج فارس و ترکیه بپردازد و به سمت چارچوب‌های امنیتی مشترکی حرکت کند که اولویت آنها کاهش تنش، پیشگیری از درگیری و ادغام اقتصادی باشد. این تغییر، فاصله زیادی با سابقه اخیر واشنگتن در تشویق به نظامی‌سازی منطقه و سیاست‌های بلوکی خواهد داشت. ایالات متحده همچنین باید سیاست خود را بیش از گذشته بر حمایت از یک راه‌حل عادلانه برای مسئله فلسطین بنا نهد. پایان دادن به کارزار ویرانگر اسرائیل در غزه، جلوگیری از تخلیه جمعیتی این سرزمین، متوقف ساختن قحطی مصنوعی در آنجا و جلوگیری از الحاق کرانه باختری باید نقطه آغاز باشد. ایالات متحده نمی‌تواند از رنج فلسطینیان چشم بپوشد و تجدیدنظرطلبی اسرائیل را نادیده بگیرد، اگر می‌خواهد نظمی منطقه‌ای کارآمد و معتبر ایجاد کند.
منبع : جماران
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه