سینما همواره بستری قدرتمند برای بازتاب بحرانهای مالی و اثرات گسترده آن بر جوامع بوده است. از سقوط بازارهای سهام گرفته تا فساد مالی در شرکتهای بزرگ، فیلمها و سریالها توانستهاند پیچیدگیهای بحرانهای اقتصادی را با داستانهایی پرتنش و شخصیتهایی واقعگرایانه به تصویر بکشند. این روایتها نهتنها به مخاطبان کمک میکنند تا ابعاد مختلف مشکلات مالی را درک کنند، بلکه نشان میدهند چگونه تصمیمات اقتصادی میتوانند سرنوشت افراد، شرکتها و حتی کشورها را رقم بزنند. در ادامه، نگاهی خواهیم داشت به تاثیر بحرانهای مالی بر سینما و نحوه روایت آنها در قاب تصویر.
Succession
سریال Succession (که با نام وراثت یا جانشینی هم شناخته شده) یکی از موفقترین و تحسینشدهترین سریالهای درام تلویزیونی در دهه اخیر است که جسی آرمسترانگ ساخته و از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۳ از شبکه اچبیاُ پخش شد. این سریال داستان «خانواده روی» است؛ خاندانی ثروتمند و قدرتمند که مالک یک امپراتوری رسانهای به نام Waystar Royco هستند. در مرکز داستان، لوگان روی، پدرسالار خانواده، قرار دارد که باید تصمیم بگیرد چه کسی جانشین او در مدیریت شرکت شود. بر سر این تصمیمگیری رقابت شدیدی میان فرزندان او؛ کندال، شیو، رومن و کانر در میگیرد و پای آنها را به بازیهای پیچیده قدرت، خیانت و جاهطلبی میکشد. Succession به دلیل نوشتار قدرتمند فیلمنامه، شخصیتپردازی دقیق و بازیهای درخشان، نظر منتقدان را جلب کرد. این سریال با طنز سیاه و دیالوگهای تندوتیز، زیر پوست دنیای نخبگان اقتصادی و رسانهای را به تصویر میکشد و نشان میدهد که چگونه ثروت و قدرت میتوانند روابط خانوادگی را به چالش بکشند. شخصیتهای سریال همگی پیچیده و چندلایه هستند؛ لوگان روی یک رهبر بیرحم و مستبد است که فرزندانش را به عرصه رقابتی بیپایان برای جلب رضایت خود کشانده است. کندال روی، کسی که احتمال میرود وارث احتمالی باشد، غرق در مشکلات شخصی است و با اعتیاد دستوپنجه نرم میکند، درحالیکه شیو روی تلاش میکند مسیر مستقلی را طی کند و راه خودش را برود. رومن روی شوخطبع است و رفتارهای غیرقابل پیشبینیاش، او را به یکی از جذابترین شخصیتهای سریال تبدیل کرده است. یکی از نقاط قوت Succession، نمایش واقعگرایانه دنیای تجارت و سیاست است. این سریال بهخوبی نشان میدهد که چگونه تصمیمات اقتصادی و رسانهای میتوانند اثراتی عمیق بر جامعه داشته باشند. همچنین، مفاهیمی چون وفاداری، خیانت، جاهطلبی، فساد و بحرانهای مالی در بستر داستان تنیده است و باعث شده مخاطب بهشدت درگیر پیچیدگیهای روابط شخصیتها شود.Succession نهتنها یک درام خانوادگی جذاب است، بلکه یک نقد اجتماعی قدرتمند بر دنیای سرمایهداری و بحرانهای مالی نیز به شمار میآید. بسیاری از موضوعات مطرحشده در سریال، بازتابی از تاثیرات بحرانهای اقتصادی بر شرکتهای بزرگ و رسانههاست. در طول سریال، شرکت Waystar Royco با چالشهای مالی، تغییرات مدیریتی و رقابتهای داخلی دست بهگریبان است که حکایت از بیثباتی اقتصادی و نقش عمیق آن بر کسبوکارهای بزرگ دارد. همچنین، سریال مسائل مربوط به فساد مالی، نفوذ سیاسی و نقش رسانهها در شکلدهی افکار عمومی را برجسته میکند که همگی از پیامدهای بحرانهای اقتصادی هستند. این سریال موفق شد جوایز متعددی از جمله جایزه اِمی را برای بهترین سریال درام از آن خود کند. Succession به یکی از مهمترین آثار تلویزیونی سالهای اخیر تبدیل شده است.
Bad banks
سریال Bad Banks یا بانکهای بد یک درام هیجانانگیز آلمانی است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و نقبی به دنیای پیچیده بانکداری و فساد مالی میزند. این سریال با داستانی پرکشش و شخصیتهایی چندلایه، توانست توجه مخاطبان را جلب کند. بانکهای بد داستان جانا لیکامپ، یک تحلیلگر مالی جوان و بلندپرواز را روایت میکند که پس از اخراج از بانکی که در آن کار میکند، به موسسه مالی دیگری میپیوندد. او بهسرعت متوجه میشود که دنیای بانکداری پر از رقابتهای بیرحمانه، فساد و تصمیمات اخلاقی دشوار است. سریال بهخوبی نشان میدهد که چگونه فشارهای اقتصادی و جاهطلبیهای شخصی میتوانند افراد را به سمت تصمیمات خطرناک سوق دهند. یکی از شاخصههای اصلی سریال شخصیتپردازی قوی و چندبعدی بودن آن است. جانا، بهعنوان شخصیت اصلی، در طول داستان دچار تغییرات زیادی میشود و بین انسانیت و جاهطلبی گرفتار میشود. «بانکهای بد» با استفاده از فیلمبرداری مدرن و نورپردازی سرد، حس تنش و استرس دنیای مالی را بهخوبی منتقل میکند. سریال ساختارهای مالی را نقد میکند و پشت پرده فساد در بانکها را افشا میکند و نقش مخرب این بانکها را پی میگیرد. بسیاری از موضوعات مطرحشده در سریال، بازتابی از بحرانهای اقتصادی بر سیستم بانکی و سرمایهگذاری است. بانکهای بد نشان میدهد که فساد مالی، فشارهای اقتصادی و تصمیمات پرریسک چگونه بازارها را بیثباتی میکشانند. همچنین، مسائل مربوط به ادغام بانکها و رقابت شدید میان آنها را که چگونه زندگی اقتصادی افراد را به مخاطره میاندازد به تصویر میکشد. فیلم ضرباهنگ تندی دارد و وقایع با سرعت پیش میروند و مخاطب را همراه خود میبرند. هر قسمت پر از پیچشهای غیرمنتظره است که باعث میشود بیننده مشتاقانه منتظر قسمت بعدی باشد. بانکهای بد جذاب و تفکربرانگیز است و نهتنها داستانی هیجانانگیز ارائه میدهد، بلکه مسائل اخلاقی را نیز به چالش میکشد و مخاطب را درگیر میکند.
Black Monday
سریال Black Monday (که به دوشنبه سیاه هم معروف است) یک مجموعه تلویزیونی کمدی-درام است که جردن کاهان و دیوید کسپ آن را ساختهاند و از شبکه Showtime پخش شده است. این سریال داستانی خیالی را درباره سقوط بازار سهام در ۱۹ اکتبر ۱۹۸۷، معروف به دوشنبه سیاه، روایت میکند. تا به امروز، هیچکس دقیقاً نمیداند چه چیزی باعث این سقوط شده است، اما بلک ماندی با نگاهی طنزآمیز و اغراقشده، لایههای درونی ماجرا را میشکافد و به هسته آن میرسد. فیلم حول محور گروهی از دلالان سهام در والاستریت میچرخد که با روشهای غیرمتعارف و گاهی غیرقانونی، خود را به آب و آتش میزنند تا به پول برسند. دان چیدل در نقش موریس مونرو، دلال سهام کاریزماتیک و بیپروا، نقش اصلی را ایفا میکند. رجینا هال و اندرو رانلز نیز از دیگر بازیگران برجسته این مجموعه هستند. فیلم ترکیبی از طنز سیاه، نقد اجتماعی و نمایش سبک زندگی پرزرقوبرق دهه 80 است. «دوشنبه سیاه» با شوخیهای بیپرده، دیالوگهای تند و شخصیتهای اغراقشده، فضای آن دوران را بازآفرینی میکند. یکی از نکاتی که فیلم برجسته میکند، مصرف مواد مخدر، فساد مالی و جاهطلبی بیحدوحصر در والاستریت است. شخصیتهای سریال دائم درگیر مصرف کوکائین، معاملات مشکوک و رقابتهای بیرحمانه هستند، که بهخوبی فضای آن روزها را ترسیم میکند، بهطوری که مخاطب خود را در متن جریانها احساس میکند. از نقاط قوت سریال میتوان بازیهای قدرتمند، دیالوگهای هوشمندانه و طراحی صحنه جذاب آن را برشمرد. دان چیدل با اجرای بینظیر خود، شخصیت موریس مونرو را که یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای تلویزیونی است خلق کرده است. همچنین، طنز سریال بهگونهای است که هم سرگرمکننده و هم تفکربرانگیز است. اما برخی منتقدان معتقدند که سریال در برخی قسمتها بیشازحد اغراقآمیز و شلوغ میشود و گاهی خط روایت از ریل خود خارج میشود. دوشنبه سیاه سریالی جذاب، پرانرژی و متفاوت است که با طنزی تلخ و با تمرکز بر نقد اجتماعی، نوری تازه به سقوط تاریخی بازار سهام در سال ۱۹۸۷ میافکند و مخاطب را به فضای مالی سیاه دهه 80 پرتاب میکند.
Dirty money
سریال «پول کثیف» (Dirty Money) مجموعهای مستند از نتفلیکس است که فساد مالی، کلاهبرداریهای بزرگ و سوءاستفادههای اقتصادی را در سراسر جهان زیر ذرهبین میگذارد. هر قسمت این مستند یک پرونده واقعی از تخلفات مالی را در قلب روایت مینشاند و در قالب مستندهای مستقل با موضوعی متفاوت به نمایش در میآید. از کلاهبرداریهای بانکی و فساد شرکتهای بزرگ گرفته تا سوءاستفادههای مالی سیاستمداران، «پول کثیف» تلاش میکند پرده از واقعیتهای تلخ دنیای سرمایهداری بردارد. فصل اول سریال در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و فصل دوم در سال ۲۰۲۰ ادامه یافت. هر دو فصل ششقسمتی هستند که کارگردانان مختلف آن را ساختهاند. پول کثیف روایتهایی جذاب را برگزیده و با مصاحبههای اختصاصی و تصاویر آرشیوی، بینندگان را به عمق پروندههای فساد مالی فرا میخواند. یکی از قسمتهای معروف این سریال، Hard NOx، رسوایی شرکت فولکسواگن را دستمایه خود قرار داده و تقلبی را که در تستهای آلایندگی خودروها مرتکب شده افشا میکند. همچنین، قسمتهایی درباره دونالد ترامپ، جرد کوشنر، داماد ترامپ و بانک ولز فارگو نیز وجود دارد که پیامدهای نفوذ پول در سیاست و اقتصاد را به نمایش میگذارد. از نقاط قوت سریال میتوان به تحقیقات دقیق، روایتهای مستند و ارائه اطلاعات جامع اشاره کرد. این مجموعه نهتنها آگاهی عمومی را افزایش میدهد، بلکه بینندگان را به تفکر درباره سیستمهای اقتصادی و مالی جهان وامیدارد. همچنین، تنوع موضوعات به جذابیت سریال کمک کرده بهطوری که بیننده هر قسمت را با اشتیاق دنبال میکند.
البته مانند همه آثار هنری و سینمایی این سریال هم منتقدان خود را دارد که میگویند برخی قسمتها بیشازحد یکجانبه و جهتدار است و ممکن است دیدگاههای خاصی را بدون ارائه نظرات مخالف مطرح کند. همچنین، تمرکز زیاد بر فساد مالی در آمریکا باعث شده که برخی بینندگان انتظار داشته باشند به پروندههای مشابه در سایر کشورها نیز توجه شود. «پول کثیف» مجموعه مستندی پرکشش و افشاگرانه است که ذهن ما را درگیر میکند و با طرح پروندههای واقعی جنجالی، نقاب از چهره پنهان دنیای سرمایهداری و فساد مالی برمیدارد.
Billions
سریال «میلیاردها» (Billions) باز هم درامی آمریکایی است که ژانویه ۲۰۱۶ شبکه شوتایم آن را پخش کرد. این سریال به گوشهوکنارهای دنیای مالی و سیاسی نیویورک سر میکشد و رقابت شدید میان دادستان آمریکایی چاک رودز (پل جیاماتی) و مدیر صندوق سرمایهگذاری میلیاردر بابی اکسلرود (دامیان لوئیس) را دنبال میکند. «میلیاردها» فیلمنامهای قوی، بازیهایی درخشان و داستانپردازی پیچیده و پررمزوراز دارد. این سریال نهتنها بر مسائل مالی و وجه حقوقی آنها تمرکز کرده، بلکه روابط انسانی در گرداب فساد، قدرت و دوراهیهای اخلاقی را دستمایه خود قرار داده است. شخصیتهای اصلی با استراتژیهای پیچیده و گاهی بیرحمانه تلاش میکنند به هر شکلی که هست بر یکدیگر پیشی بگیرند، که روایت را پرتنش و جذاب میکند. «میلیاردها»، دیالوگهایی هوشمندانه را انتخاب کرده و اصطلاحات مالی واقعی را به کار میبرد که آن را برای مخاطبان علاقهمند به دنیای اقتصاد و سیاست جذابتر میکند. همچنین، موسیقی متن متنوع از راک کلاسیک تا هیپهاپ معاصر، بیننده را بیشتر به دنبال کردن وقایع فیلم ترغیب میکند. بسیاری از موضوعات مطرحشده در این سریال بازتابی از تاثیرات بحرانهای اقتصادی بر دنیای سرمایهگذاری و بازارهای مالی است. رقابت بیامان چاک رودز، دادستان آمریکایی، و بابی اکسلرود، مدیر میلیاردر یک صندوق سرمایهگذاری، پشت پرده قدرت و فساد مالی بازارهای مالی را روی دایره میریزد و نشان میدهد سیاستهای مالی، معاملات پرریسک و نفوذ سرمایهداران با سیستم اقتصادی و مردم چه میکنند. بیننده پابهپای شخصیتها در مواجهه با چالشهای قانونی، رقابتهای بیمارگونه تجاری و فشارهای اقتصادی پیش میرود. همچنین، گام به گام مسائل مربوط به دستکاری بازارها، معاملات غیرقانونی و نفوذ سیاسی در دنیای مالی را پیگیری میکند که همگی از پیامدهای بحرانهای اقتصادی به شمار میآیند. در مجموع، «میلیاردها» درامی پیچیده و پرتنش است که زیروبم قدرت و ثروت را در آمریکا واکاوی میکند.
Industry
سریال«صنعت» (Industry) یک درام مالی و پرکشش است که در سال ۲۰۲۰ از شبکه اچبیاُ و بیبیسی 2 پخش شد. این سریال را میکی داون و کنراد کی، دو بانکدار سابق، ساختهاند و داستان گروهی از دانشآموختگان جوان را روایت میکند که برای تثبیت جایگاه خود در یک بانک سرمایهگذاری معتبر در لندن به نام «پیرپوینت اند کو» رقابت میکنند. «صنعت» به دلیل نگاه واقعگرایانه به دنیای مالی و سرمایهگذاری مورد توجه قرار گرفته است. این سریال نهتنها رقابت نفسگیر و فشار کاری در بانکهای سرمایهگذاری را به تصویر میکشد، بلکه چالشهای اخلاقی، فساد، جاهطلبی و روابط پیچیده را نیز که از پیامدهای آن است دنبال میکند. شخصیتهای اصلی با چالشهای حرفهای و شخصی دست بهگریبان هستند و برای موفقیت در محیطی بیرحم و خشن، مجبور میشوند تصمیماتی سخت بگیرند. گفتوگوهای سریال دقیق و حسابشده است و اصطلاحات مالی واقعی به کار میگیرد که آن را برای مخاطبان علاقهمند به دنیای اقتصاد دیدنیتر میکند. همچنین، بازیهای قوی و کارگردانی هوشمندانه باعث شده است که این سریال حس واقعیتری از دنیای مالی به تماشاگر القا کند. سریال بهطور مستقیم به بحران مالی ۲۰۰۸ اشاره نمیکند، اما پیامدهای آن را در دنیای سرمایهگذاری به نمایش میگذارد. پس از این بحران مالی، بانکها با محدودیتهای قانونی و تغییرات ساختاری مواجه شدند، و نشان داده میشود که چگونه نسل جدید بانکداران در این فضای جدید دست به رقابت میزنند تا به هر نحوی که شده جایگاه خود را تثبیت کنند. همچنین، مسائل مربوط به ریسکپذیری، فساد مالی و فشارهای اقتصادی که سریال بر آنها تمرکز کرده، بازتابی از چالشهایی است که پس از بحران مالی در صنعت بانکداری به عرصه آمد. در مجموع، «صنعت» ما را غرق در پیامدهای بحران مالی 2008 میکند و اینکه چگونه باید در این فضای بحرانزده و پیچیده زنده ماند. زهرا تهرانی
دیدگاه تان را بنویسید