ارسال به دیگران پرینت

سندرم آپولو چگونه می‌تواند باعث تضعیف عملکرد تیم شود؟

سندرم آپولو؛ دلیل شکست تیم‌های خوب

سندرم آپولو زمانی اتفاق می‌افتد که کارمندان و متخصصان که توانایی فردی بالایی دارند نمی‌توانند در قالب یک تیم و به صورت گروهی عملکرد قابل قبولی داشته باشند. این پدیده اولین بار توسط دکتر مردیث بلبین کشف و نام‌گذاری شد.

سندرم آپولو؛ دلیل شکست تیم‌های خوب

سندرم آپولو زمانی اتفاق می‌افتد که کارمندان و متخصصان که توانایی فردی بالایی دارند نمی‌توانند در قالب یک تیم و به صورت گروهی عملکرد قابل قبولی داشته باشند. این پدیده اولین بار توسط دکتر مردیث بلبین کشف و نام‌گذاری شد.

سندرم آپولو اصطلاحی است که در استخدام کاربرد دارد و به شخصی اطلاق می‌شود که تمام دستاوردهای تیم را به نام خود ثبت می‌کند. نام‌گذاری این مفهوم به سندرم آپولو نیز داستان جالبی دارد؛ گفته می‌شود در موفقیت پروژه آپولوی ناسا (که ماموریت آن ارسال اولین انسان به کُرۀ ماه بود)، یک شخص ادعا می‌کرده است که کلیدی‌ترین وظیفه به او محول شده است! در این پروژه، متخصصان بسیار زیادی حضور داشتند و بسیاری از آن‌ها مجبور بودند ۲۴ ساعته بیدار بمانند و کار کنند. به همین دلیل نیاز بود تا به شکلی در برابر خستگی و خواب‌آلودگی مقاومت کنند. این شخص ادعا می‌کرده است که در این پروژه، همۀ تلاش‌ها به فعالیت او وابسته بوده است. این شخص، فردی بود که باید مدام قهوه درست می‌کرد و با این قهوه به متخصصان و محققان کمک می‌کرد تا بر خستگی غلبه کنند و پروژه را به اتمام برسانند! به همین دلیل متخصصان منابع انسانی باور دارند فردی که همۀ دستاوردها را به نام خود ثبت می‌کند، دچار چنین عارضه‌ای است.

سندرم آپولو زمانی خود را نشان می‌دهد که در هر تیم دو یا چند آپولو حضور داشته باشند؛ یعنی چند فرد توانمند دور هم جمع می‌شوند اما نمی‌توانند تیم خوبی را بسازند. در این تیم هر عضو به تنهایی توانمندی‌های فوق‌العاده‌ای دارد، اما هیچ یک از آن‌ها تمایلی به توافق جمعی ندارد و هر شخص می‌کوشد تا حرف خود را به کُرسی بنشاند. چنین تیمی بر روی کاغذ مدعی کارهای شگفت‌انگیز خواهد بود، اما در عمل توانایی کسب دستاوردهای بزرگ را ندارد.

دکتر مردیٍث بِلبین (Meredith Belbin) یکی از معلمان و پیشگامان تیم‌سازی است. بلبین در اولین کتاب خود که در سال ۱۹۸۱ به چاپ رسید، از نتایج غیرقابل‌ انتظاری که در عملکرد تیم‌ها دیده بود سخن گفت. بلبین پی برده بود تیم‌هایی که اعضایشان باهوش هستند و توانایی ذهنی بالایی دارند، امکان دارد کارها را با کیفیتی پایین پیش ببرند و نتایج بسیار ضعیفی کسب کنند. بلبین این پدیده را  اثر یا سندرم آپولو (Apollo Syndrome) نامید.

معیارهای بلبین برای انتخاب این تیم‌ها با معیارهای مورد نظر در انتخاب تیم‌های فناوری محور، تیم‌های دانشگاهی و علمی شباهت دارد. سنجش توانایی و صلاحیت این تیم‌ها دقیقاً با تیم‌هایی که درگیر سندرم آپولو هستند، عملکرد مشابهی دارد. این تیم‌ها هم دقیقاً میل به پیروزی در رقابت‌های تیمی دارند، اما نکتۀ قابل بحث این است که نتایجی که به دست می‌آورند کاملاً معکوس خواهد بود. در واقع، سندرم آپولو باعث می‌شود نتایج این تیم‌های قدرتمند منفی از کار درآید.

وقتی در ناسا پروژه آپولو(ارسال اولین انسان به ماه) با موفقیت انجام شد، خیلی از متخصصان و افراد مختلف ۲۴ ساعت کار کردند تا آپولو موفقیت آمیز انجام شد ولی یک نفر ادعا کرد مهم‌ترین وظیفه رو من انجام دادم و اگه من نبودم امکان نداشت این پروژه انجام بشه!

‌به نظرتون اون شخص کی بود؟

این شخص مدعی نه محقق بود، نه متخصص و نه حتی یک کارشناس ساده، این شخص، کسی بود که باید مدام قهوه درست می‌کرد و با این قهوه به افراد پروژه کمک می‌کرد تا بتونن بیدار بمونن و بر خستگیشون غلبه کنند و پروژه رو تمام کنند!

‌اینجا بود که مفهوم جدیدی در مدیریت شکل گرفت به نام ⁧ سندروم آپولو⁩

سندرم آپولو⁩ وقتی به وجود میاد که یک نفر زور میزنه، تمام دستاوردهای تیم رو به اسم خودش ثبت کنه! 

‌این سندروم باعث میشه وقتی تیمی تشکیل میدیم از افرادی که همگی توانمندی‌های فوق‌العاده‌ای دارند، برخلاف انتظار نتیجه خوبی نداشته باشه.

‌بذارید مثال بزنم تا منظورم رو بهتر برسونم!

سال‌های سال وقتی رئال مادرید افتخاری کسب می‌کرد همه اسم رونالدو رو میوردن ولی وقتی سال ۲۰۱۶ زیدان سرمربی رئال شد، توجه‌ها از رونالدو کم شد، همه میگفتن زیدان می‌تونه این تیم رو به اوج برسونه.

‌رونالدو حس کرد دستاوردها قراره به نام زیدان نوشته بشه و اینجا چالش اصلی زیدان شروع شد!

اوایل سرمربی شدن زیدان، رونالدو نه تنها باهاش ارتباط نگرفت بلکه تیم رو هم بهم ریخته بود، میخواست خودش بهترین رئال باشه نه زیدان

‌زیدان متوجه ماجرا شد، هرچند خودش بهترین بازیکن دنیا بود ولی در مصاحبه‌ای گفت:

‌رونالدو بهترین بازیکن تاریخه

‌رونالدو آروم شد و رئال سه سال پیاپی قهرمان شد.

سندرم آپولو میگه اگه در تیم چند فرد توانمند وجود داشته باشن، هرکس به تنهایی توانمندی فوق‌العاده‌ای داره، اما هیچ کدومشون تمایلی به توافق جمعی ندارن و هرکس سعی میکنه حرف خودش رو به کرسی بشونه!

‌این تیم روی کاغذ مدعی کارهای شگفت‌انگیز هست، اما در عمل نمیتونه دستاوردهای بزرگ کسب کنه!

تیم‌هایی که به سندرم آپولو دچار هستند، زمان زیادی را صرف بحث‌های بی‌ثمر و مخرب می‌کنند، در تصمیم‌گیری‌ها مشکلات اساسی دارند. معمولاً اعضای تیم نظرات متقابلی دارند و تصمیمات‌شان انسجام لازم را ندارد.

‌این آشفتگی باعث سخت‌تر شدن مدیریت این تیم‌ میشود

سندرم آپولو چگونه می‌تواند باعث تضعیف عملکرد تیم شود؟

  1. تیم‌هایی که به سندرم آپولو دچار هستند، زمان زیادی را صرف بحث‌های بی‌ثمر و مخرب می‌کنند زیرا اعضای چنین تیم‌هایی سعی دارند سایر هم‌تیمی‌های خود را به پذیرفتن ایده‌ها و نقطه نظرات خود متقاعد کنند. دیگر اعضای تیم هم، چنین رویکردی نسبت به هم‌تیمی‌های خود پیش می‌گیرند و سعی می‌کنند نقاط ضعف ایده‌های هم‌تیمی‌هایشان را به نمایش بگذارند و ایده‌های خود را جایگزین کنند. این رویکرد در تیم‌ها باعث می‌شود که افراد مدام در برابر یکدیگر موضع متقابل بگیرند.
  2. تیم‌هایی که با سندرم آپولو دست و پنجه نرم می‌کنند در تصمیم‌گیری‌ها مشکلات اساسی دارند. معمولاً اعضای تیم نظرات متقابلی دارند و تصمیمات‌شان انسجام لازم را ندارد.
  3. اعضای چنین تیمی تمایل دارند که طبق خواستۀ خود رفتار کنند و اهمیتی به خواستۀ هم‌تیمی‌های خود ندهند. این آشفتگی و خودرایی باعث سخت‌تر شدن مدیریت این تیم‌ها می‌شود.
  4. در بعضی از مواقع، اعضای تیم متوجه می‌شوند که چه اتفاقات بدی در شرف رخ دادن است، اما آن‌ها را نادیده می‌گیرند و هیچ تلاشی برای مقابله با آن‌ها نمی‌کنند. این رویکرد در تیم‌ مشکلات بسیاری به وجود می‌آورد.

تیم‌هایی که به سندرم آپولو دچار هستند گاهی موفق می‌شوند. اما چطور؟

بعضاً دیده شده برخی از تیم‌هایی که به سندرم آپولو دچار هستند، موفقیت‌هایی را نیز کسب می‌کنند. دلیل اغلب این موفقیت‌ها دو مورد بوده است:

  1. نبودن افرادی که نسبت به هم‌تیمی‌های خود حس برتری داشته باشند
  2. روش رهبری خاص در این گروه‌ها

رهبران موفق افرادی شکاک و دیرباور هستند و همواره تلاش می‌کنند از الگوهایی قابل فهم در بحث‌های گروهی بهره ببرند. این رهبران دوست دارند از الگوهایی استفاده کنند که پیش‌بینیِ نتایج فعالیت‌های گروهی را آسان کند.

رهبران موفق توجه خود را بر هدف‌گذاری و اولویت‌بندی معطوف می‌کنند و سعی دارند تیم را در این مسیر هدایت کنند. آن‌ها با درک صحیح از موقعیت اجازه نمی‌دهند سندرم آپولو چرخ تیم را از بین ببرد. همچنین، رهبران موفق با دقت و سخت‌گیری بالایی کار می‌کنند و برای حفظ یکپارچگی تیم، افرادی که موفقیت خود را از موفقیت گروه بالاتر می‌دانند را شناسایی و مهار می‌کنند.

منبع : 55 آنلاین
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • فرجی ارسالی در

      عالی بود

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه